اخبار ویژه
گزارش فارن افرز از 50 سال همکاری سری آلسعود با اسرائیل
یک مجله آمریکایی فاش کرد آل سعود از 50 سال پیش با رژیم صهیونیستی همکاری سری میکند.
فارن افرز در گزارشی نوشت: همکاری جدید عربستان سعودی و اسرائیل در نوع خود اولین همکاری نیست بلکه از دهه 1960 میلادی آغاز شده است.
مجله آمریکایی «فارن افرز» فاش کرده است که همکاری بین دو طرف اوایل دهه شصت قرن گذشته آغاز شده است.
احمد عبدالله گزارشگر شبکه المیادین در گزارشی درباره همکاری سری بین عربستان و اسرائیل، گفت: همکاری بین عربستان و اسرائیل که علنی میشود چند دهه سری باقی مانده و جنبه اطلاعاتی بین دو طرف به خود گرفته است.
اشر ارکابی نویسنده و پژوهشگر مارس گذشته مقالهای در مجله فارن افرز با عنوان «تاریخ همکاری سری بین اسرائیل و عربستان» منتشر کرد. در این مقاله به حوادث معاصر مربوط به عادیسازی روابط بین ریاض و تلآویو اشاره میشود که از جمله آنها سخنان سال گذشته علی النعیمی وزیر نفت عربستان است که گفت کشورش آماده است به اسرائیل نفت بفروشد. پس از آن شاهزاده ترکی الفیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعات عربستان مقالهای در روزنامه هاآرتص اسرائیل منتشر کرد.
اما مهمترین صحنه همکاری غیررسمی بین عربستان و اسرائیل، همکاری بیسابقه در اوایل دهه شصت قرن گذشته است و بعد از موفقیت افسران یمنی در براندازی نظام پادشاهی در یمن، جمال عبدالناصر رئیسجمهور سابق مصر حدود 70 هزار سرباز برای حمایت از جمهوری جدید اعزام کرد و گفت قصد دارد برای حمله به عربستان، این انقلاب را به مرزهای شمالی یمن گسترش دهد. عربستان برای مقابله با این تهدیدات از قبایل طرفدار نظام پادشاهی حمایت مالی کرد اما تمایل نداشت به طور علنی از آنها حمایت کند و نگاههای آن به اسرائیل دوخته شد.
این گزارش میافزاید: اگر نیروهای مصری در یمن پیروز میشدند، اسرائیل تنها طرفی بود که بیشتر از عربستان زیان میدید. در این حال یک خلبان معروف اسرائیلی رهبری ماموریت انتقال تسلیحات را به عهده گرفت و خلبانان اسرائیلی از خاک عربستان استفاده کردند تا به طور مستقیم از یمن عبور کنند.
گاردین: تحرکات داعش محصول طراحی CIA و MI6 است.
یک روزنامه انگلیسی نوشت مبارزه با داعش توسط قدرتهای غربی که خود عامل تکوین آن بودهاند امکان ندارد.
گاردین در تحلیل خود نوشت: جنگ بیپایان با تروریسم که 14 سال قبل توسط جرج بوش آغاز شد، با گذشت زمان، پیچیدهتر میشود. روز دوشنبه محاکمه یک سوئدی در لندن به اتهام همکاری با تروریستها در سوریه پس از روشن شدن نقش سازمان اطلاعات انگلیس در تجهیز تسلیحاتی همان گروههای شورشی که آن فرد متهم به کمک به آنها بود، به کلی برهم خورد و آن پرونده ظاهرا به منظور اجتناب از دردسرساز شدن برای سرویسهای اطلاعاتی بلاتکلیف رها شد. وکیل مدافع گفت که ادامه آن محاکمه در زمانی که شواهد فراوانی دال بر حمایت وسیع دولت انگلیس از جناح مخالف مسلح سوری وجود دارد، برخلاف عدالت است. آن کمکها فقط شامل به اصطلاح حمایت غیرمرگبار ادعا شده توسط دولت انگلیس (شامل لباسهای ضدگلوله و خودروهای نظامی) نیست بلکه پشتیبانی آموزشی و تدارکاتی و انتقال سری طیف وسیعی از تسلیحات را شامل میشود.
گاردین میافزاید: در گزارشهای موجود، ذکر شده است که MI6 با سیا در انتقال تسلیحات از انبارهای تسلیحاتی لیبی برای شورشیان سوری همکاری داشت. اکنون خاورمیانه به کانون توجهات در مسئله تروریسم تبدیل شده است و در آنجا تروریستهای امروز جنگجویان فردا بر ضد استبداد - و متحدان امروز دشمنان فردا- خواهند بود و این امر اغلب با تمایلات سیاستگذاران غربی مرتبط است.
طی سال گذشته نیروهای آمریکا، انگلیس و دیگر قدرتهای غربی به عراق بازگشتهاند ظاهرا با این آرمان که گروه تروریستی فرقهگرای افراطی داعش را (که قبلا به القاعده در عراق موسوم بود) نابود کنند اما این مبارزه پیشرفت خوبی نداشته است. ماه گذشته داعش وارد شهر الرمادی عراق شد و در آن سوی مرزی که اکنون دیگر وجود ندارد، نیروهای آن شهر تدمر در سوریه را تصرف کردند.
گاردین مینویسد: یک گزارش اطلاعاتی سری آمریکا مورخ اوت 2012 که به تازگی فاش شد، روشن میسازد چگونه به اینجا رسیدهایم. در آن گزارش به طور مرموزی احتمال شکلگیری یک امیرنشین سلفی در شرق سوریه، یک «دولت اسلامی» تحت کنترل القاعده در سوریه و عراق پیشبینی - و عملا از آن استقبال- میشود. در این سند آژانس اطلاعات دفاعی در تقابل شدید با ادعاهای غربیها در آن زمان، از القاعده در عراق (که تبدیل به داعش شد) و گروههای سلفی به عنوان «نیروهای عمده شورش در سوریه» نام برده میشود و روشن میشود که «کشورهای غربی، دولتهای خلیجفارس و ترکیه» از تلاشهای جناح مخالف برای تحت کنترل درآوردن شرق سوریه حمایت میکنند.
در گزارش پنتاگون با طرح «احتمال تشکیل یک امیرنشین سلفی آمده است: این دقیقا همان چیزی است که قدرتهای حامی جناح مخالف به منظور منزوی ساختن رژیم سوریه که عمق راهبردی گسترده شیعه (عراق و ایران) قلمداد میشود، در پیآنند.»
گاردین افزود: این دقیقا همان چیزی است که دو سال بعد رخ داد. این گزارش به شدت سانسور شده و ابهاماتی در نگارش آن وجود دارد اما مضمون آن به قدر کافی روشن است. با گذشت یکسال از شورش سوریه، آمریکا و متحدانش فقط از جناح مخالفی که میدانستند تحت کنترل گروههای فرقه افراطی است، حمایت نمیکردند بلکه برای حمایت از ایجاد داعش به عنوان یک سپر به منظور تضعیف سوریه- با وجود «خطرات عظیم» آن برای وحدت عراق- آماده بودند.
این روزنامه با اشاره به سابقه حمایت آمریکا از طالبان در افغانستان و بر علیه شوروی نوشت: عادت آمریکا و غرب در بازی با گروههای جهادی که سپس دامن گیر خودشان میشوند، حداقل به جنگ دهه 1980 بر ضد اتحاد شوروی در افغانستان بازمیگردد که با پرورش القاعده منطقهای تحت کنترل سیا همراه بود. این مسئله طی اشغال عراق باز طراحی شد و نیروهای آمریکایی تحت رهبری ژنرال پترائوس در پس جنگ کثیفی به سبک جنگ السالوادور با استفاده از جوخههای مرگ فرقهای به منظور تضعیف مقاومت عراق بودند. پیامد آن در جنگ هماهنگ شده توسط ناتو در سال 2011 در لیبی آشکار شد که داعش هفته گذشته در آنجا شهر سرت موطن قذافی را تحت کنترل درآورد.
گاردین تصریح کرد: در واقع سیاست آمریکا و غرب در کشت و کشتاری که هماکنون در خاورمیانه جریان دارد، مطابق رویه کلاسیک امپراطوری تفرقه بینداز و حکومت کن است. نیروهای آمریکایی یک جناح از شورشیان را در سوریه بمباران میکنند در حالی که از جناح دیگر حمایت میکنند. بدیهی است که داعش و ددمنشیهای آن توسط همان قدرتهایی که آن را در وهله اول به عراق و سوریه وارد کردند یا جنگافروزیهای آشکار و پنهانشان از آن سالها آن را پرورش داده است، شکست نخواهد خورد. مداخلات نظامی بیپایان غرب در خاورمیانه فقط نابودی و تشتت به همراه داشته است. فقط مردم منطقه میتوانند این بیماری را درمان کنند نه کسانی که عامل تکوین این ویروس بودهاند.
دولت 2 ساله شد اما مسکن اجتماعی به مقصد نرسید!
«تنها کار دولتیها در 2 سال گذشته انتقاد به مسکن مهر بوده، بدون اینکه طرح جایگزینی را اجرا کنند».
وبسایت فردا در تحلیلی نوشت: 22 خرداد و دومین سالگرد انتخابات ریاستجمهوری یازدهم نزدیک است اما هنوز هم بسیاری از وعدههای انتخاباتی به مرحله عمل نرسیده و همچنان شعار باقی مانده است. این در حالی است که بیتردید، وعدههای اقتصادی از کاهش نرخ بیکاری گرفته تا خروج اقتصاد ایران از رکود، از مهمترین وعدههای روحانی در انتخابات سال 92 به شمار میرود. در این میان خانهدار کردن مردم نیز یکی از شعارهای مهم بود. شعاری که البته با روی کار آمدن دولت یازدهم جای خود را به انتقاد شدید از مسکن مهر داد و تیر انتقاد بود که به سوی این طرح شلیک میشد اما دریغ از یک طرح نو و جایگزین مناسب برای آن! طرحی که هرچند ایرادات جدی به آن وارد بود اما لااقل این حسن را داشت که عدهای از مردم را که هرگز امیدی به خانهدار شدن نداشتند، خانهدار کرد و باعث شد رویای دیرینه قشر متوسط و بعضا ضعیف به واقعیت تبدیل شود. اما دولت یازدهم تا امروز با وجود انتقادات جدی به مسکن مهر هنوز نتوانسته که طرحی جایگزین و بیاشکال ارائه دهد و فاز عملی آن را کلید بزند.
نویسنده میافزاید: هر چند وظیفه دولت یازدهم اتمام طرحهای نیمه تمام مسکن مهر و تحویل آنها به منتظران خانهها بود و ارائه دادن طرح جایگزین اما اقتصادیهای دولت یازدهم تنها به انتقاد از مسکن مهر ادامه دادند. با این حال و با وجود این انتقادات تند از مسکن مهر، وزیر راه و شهرسازی هرگز از سیاستهای دولت یازدهم برای خانهدار کردن اقشار ضعیف جامعه سخن نگفت و تنها طرحی مبهم به نام مسکن اجتماعی روی خط رسانهها رفت. در واقع، دولت یازدهم یک طرح مبهم به نام مسکن اجتماعی را به عنوان جایگزین معرفی کرد و خبری هم از تحویل مسکن مهرهای نیمهتمام به خصوص در تهران نبود.
فردا مینویسد: اواخر فروردینماه سال 93 بود که وزیر مسکن از طرح مسکن اجتماعی به طور کامل رونمایی کرد و گفت: براساس این طرح طی 10 سال، 1/5 میلیون واحد مسکونی احداث خواهد شد. حالا کلید خوردن طرح مسکن اجتماعی جدیتر شده است. جدیتر شدنی که البته با گذشت نزدیک به 2 سال تنها به یک طرح روی کاغذ منجر شده و هنوز از اجرا شدن آن خبری نیست که نیست! به این ترتیب بعد از کش و قوسهای فراوان، طرح مسکن اجتماعی با نام «تامین مسکن اقشار کمدرآمد» که با تفاهم وزارتهای راه و شهرسازی و تعاون، کار و رفاه اجتماعی نهایی شد، اسفندماه گذشته با حضور اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در شورای عالی رفاه به تصویب رسید تا وارد فاز اجرا شود. فازی که البته با ورود به سومین سال ریاست جمهوری روحانی هنوز هم عملی نشده و معلوم نیست به این زودیها عملی بشود یا خیر و در این میان کار دولتیها تنها انتقاد به مسکن مهر دولت دهم بوده است و بس!
رابط بازداشت شده نهضتآزادی و باند مهدی هاشمی از کشور گریخت
یک متهم امنیتی بازداشت شده به بهانه درمان از کشور گریخت.
علیزاده طباطبایی وکیل مدافع عناصر فتنهگر و معاند درباره خروج عبدالحسین هراتی از کشور گفت: وکیل مدافع من برای درمان به خارج کشور رفته است.
به گزارش تسنیم، عبدالحسین هراتی در دوره مدیریت حمید میرزاده در دانشگاه آزاد با حکم طه هاشمی معاون فرهنگی و اجتماعی دانشگاه آزاد به سمت مدیر کل اسناد و مدارک دانشگاه آزاد منصوب شد. پس از افشای مقالات عبدالحسین هراتی با محتوای هتاکی علیه امام(ره) و نظام اسلامی و انتقادات شدید رسانهای و دانشجویی، مسئولان دانشگاه آزاد مجبور به عزل وی از سمتش شدند.
وی در خرداد ماه سال گذشته بازداشت شد و پرونده وی به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام و توهین به مقامات در دستور رسیدگی دادسرا قرار گرفت.
هراتی به عنوان مشاور در دیدار هاشمی رفسنجانی با هیئت پارلمانی ایتالیایی حضور داشت اما هاشمی در پاسخ اعتراضها مدعی شد وی را نمیشناخته است.
هراتی پیش از این اذعان کرده که رابط ابراهیم یزدی رئیس گروهک نهضت آزادی با منتظری حد فاصل سالهای 64 تا 67 (دوره تشدید تقابل منتظری و باند مهدی هاشمی با امام و نظام) بوده است. او مدتی با روزنامه ملت همکاری میکرد و سپس به استرالیا گریخت. نوشتههای وی انباشته از اهانت به حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب و حمایت از فتنهگریهای امثال منتظری است.
تایم: اوبامای ناکام در سیاست خارجی نیازمند توافق با ایران است
مجله آمریکایی تایم اذعان کرد نفرت از آمریکا حتی در کشورهای متحد کاخسفید بیشتر شده و اوباما به دستاوردهایی نظیر توافق با ایران نیازمند است.
تایم در یادداشتی نوشت: باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا دوشنبه گذشته گفت «مردم به خاطر نمیآورند، اما زمانی که من به قدرت رسیدم، آمریکا نزد افکار عمومی جهان، رتبهای پایینتر از چین و کمی بالاتر از روسیه داشت و امروز بار دیگر آمریکا محترمترین کشور روی زمین است.» اما این نظر منطبق با واقعیات نیست.
تایم میافزاید: اگر به سال 2009 بازگردیم، دو جنگ ناموفق و بحران مالی جهانی، اوباما را واداشت سالهای ریاستجمهوری و سرمایه سیاسی عمدهاش را صرف احیای وجهه واشنگتن کند. با توجه به نقطهای که اوباما حرکت خود را از آنجا شروع کرد، او برخی پیشرفتهای جدی را ایجاد کرده است. اما ادعای اینکه آمریکا «بار دیگر محترمترین کشور» جهان است، ادعایی پوچ است و قطعا آمارهای حاصل از نظرسنجیهای عمومی با تحولات اخیر، آن را تایید نمیکند. میزان محبوبیت آمریکا از سال 2009 فقط در آلمان، 13 درصد کاهش یافته است و در ژاپن از سال 2011، 19 درصد افت داشته است. این دو کشور از متحدان اساسی آمریکا هستند، بهتر است از آمار و ارقام مشابه در روسیه صحبت نکنیم. رهبران جهان نیز متوجه بازگشت آمریکا به وضع قابل احترام نشدهاند. متحدان آمریکا در سراسر دنیا به رغم مخالفتهای صریح واشنگتن، برای مشارکت در بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیایی چین، سریعا اعلام آمادگی کردند. چند هفته قبل اوباما میزبان رهبران شورای همکاری خلیجفارس در واشنگتن بود. با توجه به بیاعتنایی چهار رهبر از شش رهبر اعضای این شورا از جمله پادشاه عربستان سعودی که متحد دیرین آمریکاست، «محترم» واژه مناسبی برای توصیف وضع جهانی آمریکا در دور دوم ریاست جمهوری اوباما نیست.
تایم مینویسد: اوباما کاملا در سیاست خارجی ناکام نبوده است. تعاملات با ایران و کوبا، اگر به درستی پیش برود (گرچه در حال حاضر نمیتوان دراینباره اطمینان داشت)، میتواند سهم عمدهای در تقویت دستاورد اوباما داشته باشد.
تایم نوشت: در نظرسنجی سیانان/اوآرسی، 52 درصد آمریکاییها گفتند اوضاع در کشورشان خوب پیش نمیرود. و متاسفانه رتبه اوباما در مقوله «سیاست خارجی»، همچنان پایین است. این موضوع در زمانی که ادعا میشود «آمریکا محترمترین کشور روی زمین است» اهمیت مییابد.