تاثیر قیام 15 خرداد بر ادبیات انقلاب
هرگز آرام نگیرد این موج...
ناهید زندی پژوه
با وقوع قیام 15 خرداد سال 1342، بسیاری از شاعران با فریاد تظلم و دادخواهی به طرفداری از اهداف و آرمانهای امام خمینی(ره) به مبارزه با سلطنت منفور پهلوی پرداختند.
این خیزش ادبی تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه 1357و روزهای شکلگیری نظام جمهوری اسلامی ایران تداوم یافت. در حقیقت شعر انقلاب با ورود آشکار امام به عرصه مبارزه در آغازین سالهای دهه چهل شروع و نخستین زمزمهها و حرکتهای منظوم از قیام 15 خرداد سال 42 مطرح میگردد.
تاثیر و اهمیت این روز تاریخی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی قدس سره چنان مشهود است که حتی در غزل مشهور و عارفانه «انتظار» که توسط امام(ره) سروده شده است، واژه خرداد پایاندهنده تمام انتظارهای ایشان معنا یافته است.
روزها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
شخصیت بینظیر امام خمینی قدس سره و آرمانهای انقلابی ایشان، مورد التفات ويژه شاعران انقلابی قرار میگیرد. اما در زمان طاغوت، به واسطه فضای بسته سیاسی و نبود آزادی قلم، این شعرها مجال حضور نمییابند و اگرچه به شکل همه جانبه نمیتوانند در ادبیات کشور قد علم کنند اما در ذهن مردم ستمدیده ایران هر روز تکرار میشدند و به نوعی سلاح پایداری و امیدواری ملت میشوند.
اشعاری که در این دوران سروده میشدند، دارای زبانی تند و بیپروا بودند که اندیشهها و آرمانهای ملت ایران را سرلوحه خود قرار میدادند که از تاثیر سخنان و روشنگریهای حضرت امام(ره) به تدریج رنگ اسلامی و مذهبی به خود میگیرند.
در نهضت 15 خرداد بسیاری از شاعران شعرهای انتقادی و حماسی خود را بینام و نشان منتشر میساختند، اما با این وجود این سرودهها دهان به دهان تکرار میشد و هر روز گوشهای از عمق این مصیبت بزرگ را برای مردم به یاد میآورد. اگرچه بسیاری از این شاعران قصد همراهی با انقلاب را داشتند اما همه مؤلفههای شعر انقلاب را در مضامین سرودههای خود نداشتند. ضعف عمده این نوع اشعار، عدم توجه به مفاهیم مذهبی و دینی بود. شایان ذکر اینکه نقطه شروع مبارزه علنی شاعران و نویسندگان، جهت رسیدن به هدف مشترک که همان سرنگون کردن حکومت منفور پهلوی بود، بعد از واقعه 15 خرداد به وجود آمد.
در ابتدای قیام، برای اولین بار سروده انقلابی جهت همراهی از حضرت امام(ره) در حمایت از واقعه خونین 15 خرداد در روزنامه «فریاد» به چاپ رسید، تحت عنوان «پیام به خمینی بتشکن».
آیتالله خمینی آیتاللهی تو راست
مرجع تقلید مایی حق خونخواهی تو راست
ما درودت میفرستیم و سلامت میکنیم
روزگار تلخ را شیرین به کامت میکنیم
لکه ناحق بر پیرهن پاکت زند
ما مسلمانان بری از اتهامت میکنیم
به علی سوگند و بر جان شهیدانش قسم
شاه را ما عاقبت روزی غلامت میکنیم
(این روزنامه توسط جوانان پرشور روحانی و بازاری منتشر میشود و شاه خائن را مسئول جنایات میداند.)
«خونهای جوشان» اولین شعری بود که به طور علنی برای شهدای قیام 15 خرداد، در ششمین شماره مجله «انتقام» درج میشود. این شعر از حجتالاسلام محمدحسین بهجتی یزدی (شفق) است. ایشان از گروه اولین شاعران متعهدی است که به مناسبتهای مختلف از جمله رثای شهدای 15 خرداد و آزادی حضرت امام(ره) اشعار حماسی زیبایی سروده است. در زیر تکهای از شعر «خونهای جوشان» را زمزمه میکنیم.
خون زند جوش هنوز
در تن پاک شهیدان غیور
خون آن مردم آزاد نیفتد از جوش
آری این شعله نگردد خاموش
هرگز آرام نگیرد این موج
تا ز بن بر نکند ریشه بیداد سیاه
از دیگر شاعران انقلابی که در افشا کردن چهره حقیقی رژیم خونخوار پهلوی اهتمام گماشت، زنده یاد «محمدعلی مردانی» است که در توصیف قیام 15 خرداد و حوادث بعد از قیام، اشعار حماسی با وزنهای مختلف سروده است. «دست ظلم شاه» یک نمونه از این سرودههای ارزشمند است که «گوشهای از آن را مرور میکنیم»
آن روز صبح مردم نستوه نامدار از گوشه و کنار
با عزت و وقار
از هر طرف چو موج خروشان که در بحار
در کوی و رهگذر خوشحال و شاد و خرم و قلب امیدوار
با گام استوار
حقجوی و حقطلب همه به شعله گناه
با سوز اشک و آه تا قطع گردد از سرشان دست ظلم شاه
هستند دادخواه...
«محمدرضا حکیمی»، نویسنده دیگری است که با قصیدهای زیبا و ترسیم اوضاع خفقانآور سیاسی و اجتماعی، بعد از قیام 15 خرداد، در زنده نگه داشتن این رخداد مهم نقشآفرینی کرده است. سروده «عاشورا آفرین قرن»، شعر بلند و زیبایی از این شاعر است که در مدح حضرت امام خمینی(ره) است.
ای پیشوای شیعه که تاریخ ما ز تو
از افتخار پا به سر کهکشان کشید
قم را شکوه نهضت تو در همه جهان
اندر شمار مکتب آزادگان کشید
قم جای درس بود و سکوتی همودگون
و نیک حماسهاش ز تو تا هر کران کشید
نام تو زنده است که خود دست روزگار
نام تو را چو خور به سر خاوران کشید
صد آفرین به روح خمینی و نهضتش
کاین گونه خلق را به جهادی گران کشید
اسلام زنده گشت ز شور قیام تو
فریادها به راه تو نسل جوان کشید
«زعیم شرع مدار»، یکی از شعرهای معروفی است که توسط محمدعلی صاعد سروده شده است. این سروده در نخستین روزهای پس از قیام 15 خرداد زبانزد مبارزان بود. در این شعر، شاعر با استفاده از آیات و روایات و با به کار بردن سمبلهایی مثل «شهید»، به روایت تازهای از واقعه 15 خرداد میپردازد:
قسم به جان خمینی، زعیم شرع مدار
به رهروان حقیقت به حرمت احرار
به خون پاک شهیدان راه آزادی
به حق هر که کند با ستمگران، پیکار
که شاه خائن بیدادگر، اگر از کین
هزار مرتبه کشتار را کند تکرار
غلامرضا قدسی، شاعر انقلابی دیگری است که بارها به دلیل سرودن اشعارش به زندان افتاد و شکنجههای جسمی و روانی بسیار زیادی را تحمل کرد. وی قبل و بعد از قیام 15 خرداد با منعکس کردن صحنههای پرشور مبارزات پنهانی و بارز مردم، در سرودههایش از کنار این رخداد مهم اجتماعی و دینی بیتفاوت نماند و مسئولیت خود را به نحو احسن با اشعارش ادا کرد. قدسی در سالگرد نهضت و در بهار 1343 که استبداد، بسیاری از مقاومتها و ایستادگیها را در هم کوبیده بود، قطعه «سایبان شعله» را سرود:
درین محیط چنان بسته لب ز بیم صدف
که غیر دیده روشن گهر فشانی نیست
مکن اطاعت فرمان اهرمن ورنه
تو را به سر به جز از شعله سایبانی نیست
چنان گرفته دلم «قدسی» از وطن که مرا
به غیر گوشه ویرانه آشیانی نیست
زندهیاد «مهرداد اوستا» از دیگر چهرههای شناخته شده ادبیات انقلاب است که از ابتدای نهضت با سرودن اشعار حماسی و انقلابی، تا آخر در کنار انقلاب باقی ماند. اوستا که برخی او را «پدر شعر انقلاب» میدانند، افزون بر اشعار بسیاری که در حمایت از انقلاب ساخته، قصیدهای بلند تحت عنوان «پردگی بامداد» سروده است. این سروده در اعتراض به تبعید امام خمینی(ره) بعد از حادثه 15 خرداد، به روشنی بازتابدهنده تمام واقعیتهای نهفته در قیام خرداد است. بندهایی چند از این قصیده زیبا را میخوانیم:
... چون غنچه پرده پرده دلم، خون شد از غمت
کش دیده قطره قطره به دامن فرو چکید
آزادگی چو خواست گزیند نژادهای
و آزادگی و کرامت حالی تو را گزید
ای چرخ داد مردم آزاده را بگوی
انصاف را طلوع کدامین بود نوید
خورشید تو که از بر خاور گشود پر
یا مهر من که از افق باختر دمید؟
نتیجه اینکه؛ قیام مردمی 15 خرداد 1342، کشتار مدرسه فیضیه و دستگیری حضرت امام خمینی(ره)، زمینههای سیاسی - اجتماعی و مبانی فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی را به وجود آورد. از آنجا که ادبیات، بازتابی از جریانها و حوادث سیاسی - اجتماعی است؛ پیداست که قیام 15 خرداد، ادبیاتی هم فراخور خویش داشته باشد.
شعر، پالاینده و سازنده است؛ پالاینده انسان شاعر و انسان خواننده. ضمن ساختن و ساخته شدن، پالایش صورت میگیرد و ضمن پالایش، ارزشها و ناخالصیها برملا میشوند؛ و سازندگی در همین جاست، همین جا که توانها و ارزشهای والا و غیر والا روبروی هم قرار میگیرند.
__________________________
منابع
1- خاطرات حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین بهجتی. به کوشش محمد قبادی. تهران: سوره مهر، 1388.
2- سیدحمید روحانی، بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی در ایران. تهران: دارالفکر، 1358.
3- سعید علایی،جریان شناسی شعرا انقلاب اسلامی. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387.
4- محمدعلی مردانی، مجموعه شعر محمدعلی مردانی. تهران: امیرکبیر، 1362.
5- نعمت میرزازاده و محمدرضا شفیعی کدکنی. شعر امروز خراسان. مشهد: توس، 1342.
6- مهرداد اوستا: راما، مجموعه سرودههای مهرداد اوستا. تهران: مرکز نشر فرهنگی رجا، 1370.
با وقوع قیام 15 خرداد سال 1342، بسیاری از شاعران با فریاد تظلم و دادخواهی به طرفداری از اهداف و آرمانهای امام خمینی(ره) به مبارزه با سلطنت منفور پهلوی پرداختند.
این خیزش ادبی تا پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ماه 1357و روزهای شکلگیری نظام جمهوری اسلامی ایران تداوم یافت. در حقیقت شعر انقلاب با ورود آشکار امام به عرصه مبارزه در آغازین سالهای دهه چهل شروع و نخستین زمزمهها و حرکتهای منظوم از قیام 15 خرداد سال 42 مطرح میگردد.
تاثیر و اهمیت این روز تاریخی در اندیشه سیاسی حضرت امام خمینی قدس سره چنان مشهود است که حتی در غزل مشهور و عارفانه «انتظار» که توسط امام(ره) سروده شده است، واژه خرداد پایاندهنده تمام انتظارهای ایشان معنا یافته است.
روزها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
شخصیت بینظیر امام خمینی قدس سره و آرمانهای انقلابی ایشان، مورد التفات ويژه شاعران انقلابی قرار میگیرد. اما در زمان طاغوت، به واسطه فضای بسته سیاسی و نبود آزادی قلم، این شعرها مجال حضور نمییابند و اگرچه به شکل همه جانبه نمیتوانند در ادبیات کشور قد علم کنند اما در ذهن مردم ستمدیده ایران هر روز تکرار میشدند و به نوعی سلاح پایداری و امیدواری ملت میشوند.
اشعاری که در این دوران سروده میشدند، دارای زبانی تند و بیپروا بودند که اندیشهها و آرمانهای ملت ایران را سرلوحه خود قرار میدادند که از تاثیر سخنان و روشنگریهای حضرت امام(ره) به تدریج رنگ اسلامی و مذهبی به خود میگیرند.
در نهضت 15 خرداد بسیاری از شاعران شعرهای انتقادی و حماسی خود را بینام و نشان منتشر میساختند، اما با این وجود این سرودهها دهان به دهان تکرار میشد و هر روز گوشهای از عمق این مصیبت بزرگ را برای مردم به یاد میآورد. اگرچه بسیاری از این شاعران قصد همراهی با انقلاب را داشتند اما همه مؤلفههای شعر انقلاب را در مضامین سرودههای خود نداشتند. ضعف عمده این نوع اشعار، عدم توجه به مفاهیم مذهبی و دینی بود. شایان ذکر اینکه نقطه شروع مبارزه علنی شاعران و نویسندگان، جهت رسیدن به هدف مشترک که همان سرنگون کردن حکومت منفور پهلوی بود، بعد از واقعه 15 خرداد به وجود آمد.
در ابتدای قیام، برای اولین بار سروده انقلابی جهت همراهی از حضرت امام(ره) در حمایت از واقعه خونین 15 خرداد در روزنامه «فریاد» به چاپ رسید، تحت عنوان «پیام به خمینی بتشکن».
آیتالله خمینی آیتاللهی تو راست
مرجع تقلید مایی حق خونخواهی تو راست
ما درودت میفرستیم و سلامت میکنیم
روزگار تلخ را شیرین به کامت میکنیم
لکه ناحق بر پیرهن پاکت زند
ما مسلمانان بری از اتهامت میکنیم
به علی سوگند و بر جان شهیدانش قسم
شاه را ما عاقبت روزی غلامت میکنیم
(این روزنامه توسط جوانان پرشور روحانی و بازاری منتشر میشود و شاه خائن را مسئول جنایات میداند.)
«خونهای جوشان» اولین شعری بود که به طور علنی برای شهدای قیام 15 خرداد، در ششمین شماره مجله «انتقام» درج میشود. این شعر از حجتالاسلام محمدحسین بهجتی یزدی (شفق) است. ایشان از گروه اولین شاعران متعهدی است که به مناسبتهای مختلف از جمله رثای شهدای 15 خرداد و آزادی حضرت امام(ره) اشعار حماسی زیبایی سروده است. در زیر تکهای از شعر «خونهای جوشان» را زمزمه میکنیم.
خون زند جوش هنوز
در تن پاک شهیدان غیور
خون آن مردم آزاد نیفتد از جوش
آری این شعله نگردد خاموش
هرگز آرام نگیرد این موج
تا ز بن بر نکند ریشه بیداد سیاه
از دیگر شاعران انقلابی که در افشا کردن چهره حقیقی رژیم خونخوار پهلوی اهتمام گماشت، زنده یاد «محمدعلی مردانی» است که در توصیف قیام 15 خرداد و حوادث بعد از قیام، اشعار حماسی با وزنهای مختلف سروده است. «دست ظلم شاه» یک نمونه از این سرودههای ارزشمند است که «گوشهای از آن را مرور میکنیم»
آن روز صبح مردم نستوه نامدار از گوشه و کنار
با عزت و وقار
از هر طرف چو موج خروشان که در بحار
در کوی و رهگذر خوشحال و شاد و خرم و قلب امیدوار
با گام استوار
حقجوی و حقطلب همه به شعله گناه
با سوز اشک و آه تا قطع گردد از سرشان دست ظلم شاه
هستند دادخواه...
«محمدرضا حکیمی»، نویسنده دیگری است که با قصیدهای زیبا و ترسیم اوضاع خفقانآور سیاسی و اجتماعی، بعد از قیام 15 خرداد، در زنده نگه داشتن این رخداد مهم نقشآفرینی کرده است. سروده «عاشورا آفرین قرن»، شعر بلند و زیبایی از این شاعر است که در مدح حضرت امام خمینی(ره) است.
ای پیشوای شیعه که تاریخ ما ز تو
از افتخار پا به سر کهکشان کشید
قم را شکوه نهضت تو در همه جهان
اندر شمار مکتب آزادگان کشید
قم جای درس بود و سکوتی همودگون
و نیک حماسهاش ز تو تا هر کران کشید
نام تو زنده است که خود دست روزگار
نام تو را چو خور به سر خاوران کشید
صد آفرین به روح خمینی و نهضتش
کاین گونه خلق را به جهادی گران کشید
اسلام زنده گشت ز شور قیام تو
فریادها به راه تو نسل جوان کشید
«زعیم شرع مدار»، یکی از شعرهای معروفی است که توسط محمدعلی صاعد سروده شده است. این سروده در نخستین روزهای پس از قیام 15 خرداد زبانزد مبارزان بود. در این شعر، شاعر با استفاده از آیات و روایات و با به کار بردن سمبلهایی مثل «شهید»، به روایت تازهای از واقعه 15 خرداد میپردازد:
قسم به جان خمینی، زعیم شرع مدار
به رهروان حقیقت به حرمت احرار
به خون پاک شهیدان راه آزادی
به حق هر که کند با ستمگران، پیکار
که شاه خائن بیدادگر، اگر از کین
هزار مرتبه کشتار را کند تکرار
غلامرضا قدسی، شاعر انقلابی دیگری است که بارها به دلیل سرودن اشعارش به زندان افتاد و شکنجههای جسمی و روانی بسیار زیادی را تحمل کرد. وی قبل و بعد از قیام 15 خرداد با منعکس کردن صحنههای پرشور مبارزات پنهانی و بارز مردم، در سرودههایش از کنار این رخداد مهم اجتماعی و دینی بیتفاوت نماند و مسئولیت خود را به نحو احسن با اشعارش ادا کرد. قدسی در سالگرد نهضت و در بهار 1343 که استبداد، بسیاری از مقاومتها و ایستادگیها را در هم کوبیده بود، قطعه «سایبان شعله» را سرود:
درین محیط چنان بسته لب ز بیم صدف
که غیر دیده روشن گهر فشانی نیست
مکن اطاعت فرمان اهرمن ورنه
تو را به سر به جز از شعله سایبانی نیست
چنان گرفته دلم «قدسی» از وطن که مرا
به غیر گوشه ویرانه آشیانی نیست
زندهیاد «مهرداد اوستا» از دیگر چهرههای شناخته شده ادبیات انقلاب است که از ابتدای نهضت با سرودن اشعار حماسی و انقلابی، تا آخر در کنار انقلاب باقی ماند. اوستا که برخی او را «پدر شعر انقلاب» میدانند، افزون بر اشعار بسیاری که در حمایت از انقلاب ساخته، قصیدهای بلند تحت عنوان «پردگی بامداد» سروده است. این سروده در اعتراض به تبعید امام خمینی(ره) بعد از حادثه 15 خرداد، به روشنی بازتابدهنده تمام واقعیتهای نهفته در قیام خرداد است. بندهایی چند از این قصیده زیبا را میخوانیم:
... چون غنچه پرده پرده دلم، خون شد از غمت
کش دیده قطره قطره به دامن فرو چکید
آزادگی چو خواست گزیند نژادهای
و آزادگی و کرامت حالی تو را گزید
ای چرخ داد مردم آزاده را بگوی
انصاف را طلوع کدامین بود نوید
خورشید تو که از بر خاور گشود پر
یا مهر من که از افق باختر دمید؟
نتیجه اینکه؛ قیام مردمی 15 خرداد 1342، کشتار مدرسه فیضیه و دستگیری حضرت امام خمینی(ره)، زمینههای سیاسی - اجتماعی و مبانی فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی را به وجود آورد. از آنجا که ادبیات، بازتابی از جریانها و حوادث سیاسی - اجتماعی است؛ پیداست که قیام 15 خرداد، ادبیاتی هم فراخور خویش داشته باشد.
شعر، پالاینده و سازنده است؛ پالاینده انسان شاعر و انسان خواننده. ضمن ساختن و ساخته شدن، پالایش صورت میگیرد و ضمن پالایش، ارزشها و ناخالصیها برملا میشوند؛ و سازندگی در همین جاست، همین جا که توانها و ارزشهای والا و غیر والا روبروی هم قرار میگیرند.
__________________________
منابع
1- خاطرات حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین بهجتی. به کوشش محمد قبادی. تهران: سوره مهر، 1388.
2- سیدحمید روحانی، بررسی و تحلیل از نهضت امام خمینی در ایران. تهران: دارالفکر، 1358.
3- سعید علایی،جریان شناسی شعرا انقلاب اسلامی. تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387.
4- محمدعلی مردانی، مجموعه شعر محمدعلی مردانی. تهران: امیرکبیر، 1362.
5- نعمت میرزازاده و محمدرضا شفیعی کدکنی. شعر امروز خراسان. مشهد: توس، 1342.
6- مهرداد اوستا: راما، مجموعه سرودههای مهرداد اوستا. تهران: مرکز نشر فرهنگی رجا، 1370.