7 دلیل آمریکایی بودن داعش(نگاه)
با توجه به اعمال غیرانسانی و مغایرت رفتارهای وحشیانه گروههای تروریستی تکفیری و سلفی از جمله؛ داعش با اصول و ارزشهای اسلامی، امروز دیگر شکی وجود ندارد که این تشکیلات ساخته و پرداخته ذهن بیمار نظام سلطه و سرمایهداری تحت رهبری آمریکا است بخش قابل توجهی از افراد داعش یا مسلمان نیستند و یا فریبخوردگانی هستند که سادهلوحانه در دام این گروه گرفتار شدهاند و تصور میکنند که در حال خدمت به اسلام و مسلمین هستند.
رفتار «متحجرانه» این گروه بیمنطق بیانگر تلاش گسترده آنها برای ریشهکن کردن اسلام ناب محمدی(ص) و تسلط نظام سرمایهداری بر منافع و منابع جهان اسلام از طریق اعمال سیاست اسلامهراسی است، به همین منظور است که میکوشد تا به بهانههای واهی ضمن قتلعام مسلمین و نابود کردن مظاهر و نمادهای دینی و معنوی جوامع، از کسب اطلاع مسلمین و مستضعفین نسبت به واقعیتهای دنیای معاصر جلوگیری و با دور نگهداشتن آنها از دانش و دستاوردهای مفید علمی عصر جدید، مانع از پیشرفت آنها شود.
خواسته آنها برای بازگشت به عصر حجر در حالی است که؛ اولا کسب علم و دانش همواره مورد تایید و تاکید اسلام قرار داشته و ثانیا خود این تشکیلات با اتکاء به همین دستاوردها و فنآوریهای نوین است که اهداف خود را دنبال میکنند، بهگونهای که بدون در اختیار دشتن امکاناتی مانند؛ تجهیزات و اطلاعات ماهوارهای، رسانههای صوتی و تصویری و تسلیحات جدید قادر نیستند، تحرک چندانی داشته باشند.
اگر چه حمایت بیقید و شرط نظام سلطه از این گروههای جنایتکار برای استفاده ابزاری از آنها در جهت ضربه زدن به اسلام با نام و به دست مسلمانان فریبخورده صورت گرفته، اما این دستپرورده ناخلف و نامشروع هماکنون به غول بی شاخ و دمی تبدیل شده که میرود تا خالقان خود را نیز در آیندهای نه چندان دور به چالش کشیده و به کابوسی دهشتناک برای خود آنها تبدیل شود.
عملکرد و رفتارهای متناقض استکبار جهانی نیز نشان میدهد که یا عنان کنترل این گروهها از دست خالقان و حامیان آنها خارج شده و یا منافقانه ریسک مخاطرات احتمالی ناشی از گسترش این گروهها را به جان خریدهاند و همچنان به حمایت از آنها ادامه میدهند، که در هر دو حالت مؤید ناتوانی و استیصال و درماندگی آنهاست.
از همین روست که باید به کشورهای عضو به اصطلاح ائتلاف علیه داعش گفت، اگر واقعا و صادقانه در پی نابودی گروههای تروریستی هستید؛ لازم نیست با آنها بجنگید؛ فقط کافی است؛
1- از تسلیح و تجهیز و ارائه خدمات مالی و مادی و همچنین حمایتهای نظامی و سیاسی، آشکار و پنهان این گروهها دست بردارند و با قرار دادن آنها در فهرست گروههای تروریستی بینالمللی، همانند برخورد با منکرین واقعه کذب هولوکاست اعضای آنها را مورد تعقیب قضایی و کیفری قرار دهند.
2- همانگونه که ناجوانمردانه اموال و داراییهای کشورهایی مانند؛ ایران و سوریه و یا گروههایی مانند؛ حزبالله لبنان را بلوکه و مصادره کردهاند، در سطح داخلی و بینالمللی از گردش مالی این گروهها نیز جلوگیری نمایند.
3- با اعمال تحریم اقتصادی و اجتناب از داد و ستد با گروههای مذکور، از خرید اموال مسروقه آنها از جمله؛ نفت و میراث فرهنگی و سایر اموالی که از کشورهای مورد تجاوز به سرقت بردهاند خودداری نمایند.
4- از استقرار و نقل و انتقال افراد و تجهیزات آنها در خاک کشورهای خود ممانعت به عمل آورده و مرزهای خود را به روی این گروهها بسته و از پیوستن افراد داوطلب فریبخورده به آنها جلوگیری نمایند.
5- ارائه خدمات آموزشی به آنها را متوقف و از پذیرش و درمان مجروحین آنها در مراکز درمانی کشورهای خود جلوگیری نمایند.
6- با قطع شبکههای ماهوارهای، قطع برنامه شبکههای تلویزیونی و مجازی گروههای مذکور و خودداری از پخش تولیدات سمعی و بصری و یا اخبار پیروزیهای احتمالی آنها و نیز اجتناب از ارائه خدمات و اطلاعات ماهوارهای به آنها، به کشورهای درگیر برای نابودی تروریسم جهانی کمک کنند.
7- به عاقبت این کار خود بیندیشند و ضمن وضع قوانین مناسب برای مبارزه با تروریسم بینالمللی، حداقل با صدور «قطعنامه»، عملکرد آنها را رسما محکوم و چهره جنایتکارانه آنها را بدون نسبت دادن و سوءاستفاده از نام اسلام، در رسانههای خود افشا نمایند.
اما قطعاً این توصیهها عملی نخواهد شد، چرا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته»، دشمن واقعی و اصلی اسلام این گروهها نیستند، بلکه کسانی هستند که آنها را خلق کرده و مورد حمایت قرار دادهاند، همانگونه که در سخنرانی 93/3/14 فرمودند:«اما اینها دشمنهای اصلی نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنی میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلی، آن کسی است که اینها را تحریک میکند، آن کسی است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسی است که وقتی انگیزه آنها اندکی ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلی، آن کسی است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل و ملت مظلوم ایران میافشاند؛ اینها آن دست پنهان سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی است.»
مقتدای مسلمین جهان با هوشیاری کامل این گروه را «فریب خورده» معرفی کرده و در همان سخنرانی یادآور میشوند:«لذا ما مکرر گفتهایم این گروههای بیعقلی را که به نام سلفیگری، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهوری اسلامی مقابله میکنند، دشمن اصلی نمیدانیم؛ ما شما را فریبخورده میدانیم؛ به اینها گفتهایم: لئن بسطت الی یدک لتقتلنی ما انا بباسط یدی الیک لاقتلک انی اخاف الله رب العالمین؛ تو اگر خطا میکنی، اشتباه میکنی، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندی، ما تو ]آدم[ نادان و جاهل را کسی نمیدانیم که بایستی کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسی به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعی است؛ اما معتقدیم اینها دشمن اصلی نیستند، فریبخورده هستند. دشمن اصلی آن دشمن پشت پرده است، آن دست نه چندان پنهانی است که از آستین سرویسهای امنیتی بیرون میآید و گریبان مسلمانان را میگیرد و آنها را به جان هم میاندازد.»
بنابراین کشورهای غربی و همپیمانان آنها نباید فراموش کنند که گروههای تروریستی از جمله؛ داعش، همان سگی است که عاقبت پاچه صاحبان و حامیان خود را خواهد گرفت.
احمدرضا هدایتی
رفتار «متحجرانه» این گروه بیمنطق بیانگر تلاش گسترده آنها برای ریشهکن کردن اسلام ناب محمدی(ص) و تسلط نظام سرمایهداری بر منافع و منابع جهان اسلام از طریق اعمال سیاست اسلامهراسی است، به همین منظور است که میکوشد تا به بهانههای واهی ضمن قتلعام مسلمین و نابود کردن مظاهر و نمادهای دینی و معنوی جوامع، از کسب اطلاع مسلمین و مستضعفین نسبت به واقعیتهای دنیای معاصر جلوگیری و با دور نگهداشتن آنها از دانش و دستاوردهای مفید علمی عصر جدید، مانع از پیشرفت آنها شود.
خواسته آنها برای بازگشت به عصر حجر در حالی است که؛ اولا کسب علم و دانش همواره مورد تایید و تاکید اسلام قرار داشته و ثانیا خود این تشکیلات با اتکاء به همین دستاوردها و فنآوریهای نوین است که اهداف خود را دنبال میکنند، بهگونهای که بدون در اختیار دشتن امکاناتی مانند؛ تجهیزات و اطلاعات ماهوارهای، رسانههای صوتی و تصویری و تسلیحات جدید قادر نیستند، تحرک چندانی داشته باشند.
اگر چه حمایت بیقید و شرط نظام سلطه از این گروههای جنایتکار برای استفاده ابزاری از آنها در جهت ضربه زدن به اسلام با نام و به دست مسلمانان فریبخورده صورت گرفته، اما این دستپرورده ناخلف و نامشروع هماکنون به غول بی شاخ و دمی تبدیل شده که میرود تا خالقان خود را نیز در آیندهای نه چندان دور به چالش کشیده و به کابوسی دهشتناک برای خود آنها تبدیل شود.
عملکرد و رفتارهای متناقض استکبار جهانی نیز نشان میدهد که یا عنان کنترل این گروهها از دست خالقان و حامیان آنها خارج شده و یا منافقانه ریسک مخاطرات احتمالی ناشی از گسترش این گروهها را به جان خریدهاند و همچنان به حمایت از آنها ادامه میدهند، که در هر دو حالت مؤید ناتوانی و استیصال و درماندگی آنهاست.
از همین روست که باید به کشورهای عضو به اصطلاح ائتلاف علیه داعش گفت، اگر واقعا و صادقانه در پی نابودی گروههای تروریستی هستید؛ لازم نیست با آنها بجنگید؛ فقط کافی است؛
1- از تسلیح و تجهیز و ارائه خدمات مالی و مادی و همچنین حمایتهای نظامی و سیاسی، آشکار و پنهان این گروهها دست بردارند و با قرار دادن آنها در فهرست گروههای تروریستی بینالمللی، همانند برخورد با منکرین واقعه کذب هولوکاست اعضای آنها را مورد تعقیب قضایی و کیفری قرار دهند.
2- همانگونه که ناجوانمردانه اموال و داراییهای کشورهایی مانند؛ ایران و سوریه و یا گروههایی مانند؛ حزبالله لبنان را بلوکه و مصادره کردهاند، در سطح داخلی و بینالمللی از گردش مالی این گروهها نیز جلوگیری نمایند.
3- با اعمال تحریم اقتصادی و اجتناب از داد و ستد با گروههای مذکور، از خرید اموال مسروقه آنها از جمله؛ نفت و میراث فرهنگی و سایر اموالی که از کشورهای مورد تجاوز به سرقت بردهاند خودداری نمایند.
4- از استقرار و نقل و انتقال افراد و تجهیزات آنها در خاک کشورهای خود ممانعت به عمل آورده و مرزهای خود را به روی این گروهها بسته و از پیوستن افراد داوطلب فریبخورده به آنها جلوگیری نمایند.
5- ارائه خدمات آموزشی به آنها را متوقف و از پذیرش و درمان مجروحین آنها در مراکز درمانی کشورهای خود جلوگیری نمایند.
6- با قطع شبکههای ماهوارهای، قطع برنامه شبکههای تلویزیونی و مجازی گروههای مذکور و خودداری از پخش تولیدات سمعی و بصری و یا اخبار پیروزیهای احتمالی آنها و نیز اجتناب از ارائه خدمات و اطلاعات ماهوارهای به آنها، به کشورهای درگیر برای نابودی تروریسم جهانی کمک کنند.
7- به عاقبت این کار خود بیندیشند و ضمن وضع قوانین مناسب برای مبارزه با تروریسم بینالمللی، حداقل با صدور «قطعنامه»، عملکرد آنها را رسما محکوم و چهره جنایتکارانه آنها را بدون نسبت دادن و سوءاستفاده از نام اسلام، در رسانههای خود افشا نمایند.
اما قطعاً این توصیهها عملی نخواهد شد، چرا که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی (دامت برکاته»، دشمن واقعی و اصلی اسلام این گروهها نیستند، بلکه کسانی هستند که آنها را خلق کرده و مورد حمایت قرار دادهاند، همانگونه که در سخنرانی 93/3/14 فرمودند:«اما اینها دشمنهای اصلی نیستند؛ این را همه بدانند. دشمنی میکنند، حماقت میکنند اما دشمن اصلی، آن کسی است که اینها را تحریک میکند، آن کسی است که پول در اختیارشان میگذارد، آن کسی است که وقتی انگیزه آنها اندکی ضعیف شد، با وسایل گوناگون آنها را انگیزهدار میکند؛ دشمن اصلی، آن کسی است که تخم شکاف و اختلاف را بین آن گروه نادان و جاهل و ملت مظلوم ایران میافشاند؛ اینها آن دست پنهان سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی است.»
مقتدای مسلمین جهان با هوشیاری کامل این گروه را «فریب خورده» معرفی کرده و در همان سخنرانی یادآور میشوند:«لذا ما مکرر گفتهایم این گروههای بیعقلی را که به نام سلفیگری، به نام تکفیر، به نام اسلام با نظام جمهوری اسلامی مقابله میکنند، دشمن اصلی نمیدانیم؛ ما شما را فریبخورده میدانیم؛ به اینها گفتهایم: لئن بسطت الی یدک لتقتلنی ما انا بباسط یدی الیک لاقتلک انی اخاف الله رب العالمین؛ تو اگر خطا میکنی، اشتباه میکنی، کمر به قتل برادر مسلمان خودت میبندی، ما تو ]آدم[ نادان و جاهل را کسی نمیدانیم که بایستی کمر به قتل او ببندیم؛ البته از خودمان دفاع میکنیم، هر کسی به ما حمله بکند، با مشت محکم ما مواجه خواهد شد، این طبیعی است؛ اما معتقدیم اینها دشمن اصلی نیستند، فریبخورده هستند. دشمن اصلی آن دشمن پشت پرده است، آن دست نه چندان پنهانی است که از آستین سرویسهای امنیتی بیرون میآید و گریبان مسلمانان را میگیرد و آنها را به جان هم میاندازد.»
بنابراین کشورهای غربی و همپیمانان آنها نباید فراموش کنند که گروههای تروریستی از جمله؛ داعش، همان سگی است که عاقبت پاچه صاحبان و حامیان خود را خواهد گرفت.
احمدرضا هدایتی