دلخوش کردن به ژنو، لوزان و نیویورک سبب تسلط کافران میشود(زلال بصیرت)
ما در عصری زندگی میکنیم که یک پدیده اجتماعی بینظیر در تاریخ بشریت در این کشور رخ داده است وآن انقلاب اسلامي ايران است.
اوج انقلابها در دنیا حدود 70 سال پیش بود، در آن سالها هر روز از كشورهاي مختلف دنیا و بخصوص از کشورهای آفریقایی و آمریکای لاتین، خبرهای تحولات و شکلگیری انقلاب به گوش میرسید. غالب این کشورها که قبلا مستعمره برخی کشورهای دیگر از جمله انگلیس و فرانسه بودند، کم کم استقلال خود را اعلام میکردند، چرا که بعد از انقلاب صنعتی، انگلستان به خاطر پیشرفتهای دریایی و نظامی توانسته بود در گوشه و کنار دنیا، کشورهایی را به بند بکشد و از معادن و سرمایههای انسانی و ذخایر آنها استفاده کند.
کشورهای استعمارگر با روی خوش نشان دادن و ورود به کشورها و ساختن راهها و برخی کارخانهها و آموزشهای رایگان، اعتماد مردم عوام را جلب میکردند که البته حتی این کمکها نیز به خاطر ایجاد بازار مصرف محصولات تولیدی خودشان و در جهت منافع انگلیس و فرانسه بود.
در 6-7 دهه پیش بازار انقلابهای محلی علیه انگلستان گرم بود، البته آنها هم ، در ظاهر استقلال کشورهای انقلاب کننده را میپذیرفتند، اما انقلاب آنها را مصادره میکردند؛ انقلابیون نیز غالبا در دامن کمونیستها میافتادند و لذا در دنیا، دو قطبی غرب و شرق به وجود آمد كه بعدها و با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این دو قطبی از بین رفت. به هر حال آشنا شدن با مفهوم انقلاب و شورش علیه قشر حاکم در این 60 – 70 سال رواج داشت و در انقلابها، غالبا اردوگاه شرق پیروزیهايی را نیز به دست آورد.
در میانه چنین انقلابهایی انقلاب اسلامی به وقوع پیوست، این پدیده علیرغم وجود مشترکاتي با سایر انقلابها، دارای تفاوتهایی اساسي نیز بود؛ البته مقدمات این انقلاب، بیش از 50 سال پیش شروع شد که در سال 57 به پیروزی رسید.اما آیا واقعا این انقلاب، تفاوتي ماهوی با سایر انقلابها داشت یا خیر؟ از آنجا که این سابقه در برخی انقلابها وجود داشت که عناصر مذهبی در رأس انقلابها حضور داشتند و مثلا در گواتمالا برخی کشیشها، در رأس انقلاب بودند، عدهای نیز گمان میکنند در ایران هم همین طور است، با این تفاوت که آنها چون مسیحی بودند، یک کشیش در رأس آنها بود و مردم ایران، چون مسلمان بودند، یک روحانی.
شکی نیست که در اموری نظیر شورش، تظاهرات، شکنجهها و تبعیدهاي مبارزان و نظایر آن، ميان انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها شباهتهایی وجود دارد، چه بسا بتوان گفت اکثر روشنفکران دانشگاهی معتقدند این تفاوتهای ظاهری نیز عرضی است و نه ماهوی؛ یعنی تنها مسلمان بودن مردم (و نه هيچ عامل ديگري) سبب شد تا یک روحانی در رأس کشور قرار گیرد.
تفاوت بنیادین انقلاب اسلامی با دیگر انقلابها
به نظر ميرسد بسیاری از مشکلاتی که بعد از انقلاب در کشور به وجود آمده، به پاسخ این سئوال برمیگردد، حقيقت آن است كه این انقلاب تفاوتهايی اساسی و بنیادین با دیگر انقلابها دارد، چرا که در سایر انقلابها مردم به دنبال کسب رفاه بیشتر هستند و سعی میکنند حتی اگر شده یک سیلی کمتر برای انقلاب بخورند؛ این در حالی است که در این انقلاب فرد انقلابی آرزوی شهادت دارد.
آنچه در سایر انقلابها موضوعیت دارد کسب لذت شکم و لذت دامن است، آیا آن نوجوان سیزده ساله که امام (ره) او را رهبر خواندند، به خاطر شکم و شهوت جان خود را از دست داد؟ آیا مادر شهیدی که خدمت مقام رهبرمعظم انقلاب رسیده و میگوید هنوز فرزندان دیگری برای فدا کردن دارم، اما دعا میکنم که ابتدا شهادت، قسمت خودم شود، برای شکم و رفع تحریمها و رفاه بیشتر چنین میگوید؟ آیا فردی که در کشور خودش در امنیت و دارای رفاه نسبی بوده، اما براي دفاع از حرم اهل بيت (ع) به سوریه رفته و جانش را تقدیم کرده و حتی جنازهاش برنگشته و همسرش هم میگوید راضی نیست یک ریال از بیتالمال برای بازگرداندن جنازه شوهرش هزینه شود، به خاطر شکم و شهوت و رفع تحریم چنین ميكنند؟!
آنچه در سایر انقلابها اهمیت دارد، رفاه و آسایش است، چرا که زندگی را در همین دنیا منحصر میبینند، افرادی که چنین تفکری دارند شعار آشتی با همگان را سر داده و به دنبال رفع تحریمها ولو به قيمت تسلیم شدن هستند. این در حالی است که بر اساس تفکر اسلامي، حتی رونق اقتصادی، مبارزه با فقر و ایجاد رفاه نسبی نیز جنبه ابزاری برای برپایی حکومت «الله» دارد.
دو تعریف از انسان بر اساس این دو تفکر وجود دارد، عده ای که رفاه را مقصود خود قرار دادهاند، انسان را همان حیوان دوپا میدانند که میخورد و میپوشد و لذت میبرد و بالاخره میمیرد؛ اما در تفکر دیگر، انسان جانشین خدا روی زمین است که میتواند به جایی برسد که فرشتگان الهی در خدمت او باشند.
هر چند انقلاب اسلامی در ظاهر،با سایر انقلابها شباهتهای زیادی دارد، اما باطن این انقلاب، بسیار متفاوت است و به همين دليل، انسان افراد و صحنههایی را در آن میبیند که باور نمی کند، بنده كه قریب 80 سال در دنیا بودهام و از همان دوران کودکی در جریان وقایع اجتماعی قرار داشته ام، اعتراف میکنم كه اگر ندیده بودم، باور نمیکردم امروز افرادی وجود داشته باشند که چنین طالب حقیقت و عاشق خداوند، اسلام و اهل بیت (ع) باشند؛ و اگر این نیتها و انگیزه ها نبود ، نه انقلاب پیروز میشد و نه در دفاع مقدس به نتیجه میرسیدیم و خداوند با ارزانی داشتن نعمت انقلاب اسلامی و چنین مردمی بر ما منت گذاشته است.
البته در هیچ زمان همه مردم یکسان نبوده و خواستهها و سلایق واحد نداشتهاند،گاهی حق، غالب است و گاهی باطل؛ لذا در همان دوره ستمشاهی نیز افرادي مؤمن و متدین بودند كه انقلاب را رقم زدند و الآن هم کسانی هستند که میانهای با انقلاب ندارند و هر شب رویای زندگي در پاریس و نیویورک را در خواب میبینند.
آیا این انقلاب که به برکت خون شهدا و مقاومت و پایداری یاران خمینی(ره) ایجاد شد، حتما استمرار خواهد داشت و یا ممکن است به آفاتی مبتلا شود؛ و اگر مبتلا به آفتی شد، چگونه باید با آن برخورد کرد؟
همانگونه که اعراب دوره جاهلیت با ظهور اسلام در مدت کوتاهی از نظر قدرت و فرهنگ رشد تعجبآوری کردند و توانستند دو امپراطوری بزرگ روم و ایران را به زانو در آورند، ایران هم که قبل از انقلاب حیاط خلوت آمریکا بود و حتی سربازان ایرانی به امر آمریکا به عمان برده شده، میجنگیدند و کشته میشدند، بعد از انقلاب در مدت کوتاهی به جایی رسیده است که مشکلترین و پیچیدهترین حوادث بینالمللی بدون ایفای نقش ایران، حل نمیشود؛ اما باید توجه داشت همانگونه که انقلاب پیامبر (ص)، به آفاتی مبتلا شد، این انقلاب نیز میتواند به آفاتی مبتلا شود.
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه ودر خطبه قاصعه هشدارهائی را به یارانش داده است.خدا عزت را به شما داده است، اما اگر دستان خود را از عبادت تکاندید و آن را رها کردید، آن عزت از دست میرود. خداوند با اسلام دژی برای شما ساخته است، اما اگر با دست خود آن را سوراخ کنید، دشمن به دژ وارد شده و به شما حمله خواهد کرد و هیچ کمککنندهای هم به یاری شما نخواهد آمد.
براساس سخنان حضرت امیر (ع)، دستكشيدن از احکام اسلام و روی آوردن به احکام غیراسلامی سبب از دست رفتن این عزت است. پناه بردن به غیر خدا و دلخوش کردن به ژنو، لوزان و نیویورک، سبب میشود تا خدا کافران را بر شما مسلط کند و با فریب خوردن از دشمنان، در مذاکرات شکست بخورید.
سخنرانی آيتالله مصباح يزدي (دام ظله)
در دیدار با گروهی از پاسداران ؛ قم ؛ 16/2/94
زلال بصیرت روزهای پنج شنبه منتشر میشود.