kayhan.ir

کد خبر: ۴۵۴۱۸
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۳۹۴ - ۲۱:۵۱
با خلاقیت کارآفرین برتر رخ داد

بازگشت رونق اقتصادی به یک روستا با تکیه بر توانایی اهالی

یک کارآفرین نمونه کشور با تکیه بر توانمندی زنان روستایی رونق اقتصادی را به روستای خوراشاد بیرجند بازگرداند.

خانم ذاکریان که مدیرعامل تعاونی روستایی زنان خوراشاد است، درباره آغاز به کارش می‌گوید: «تعاونی روستایی ما در سال 82 تاسیس شد و من از سال 83 مسئولیت مدیریت آن را عهده‌دار شدم. برای اینکه بتوانیم برای زنان روستایی اشتغال ایجاد و به اقتصاد خانواده‌‌های روستایی کمک کنیم، بر آن شدیم تا پارچه‌بافی سنتی یا به زبان خودمان هنر «تو بافی» را دوباره به وسیله پیشکسوتان خوراشاد احیاء‌ کنیم. به همین منظور در مسجد خوراشاد جلسه‌ای برگزار و از مردم خواهش کردیم آنهایی که این هنر رو به انقراض و فراموش شده را بلدند و علاقه دارند، برای احیاء و آموزش آن به دیگران کمک کنند.
 اما هیچ‌کدام از مردم روستا اقبال نشان ندادند و حتی اصل تلاش ما برای احیای «توبافی» در نظرشان مسخره می‌آمد. می‌گفتند با این پیشرفت در نساجی صنعتی هیچ‌کس ارزشی برای کار دست قائل نیست و کسی پارچه‌های تو‌بافی را نمی‌خرد. وقتی جلسه تمام شد و به بیرجند رسیدم، دختر یکی از اعضای تعاونی تماس گرفت و گفت مادرم گفته حاضر است کمک کند به این شرط که هیچ‌کس نفهمد چون خجالت می‌کشد! گفتم مشکلی نیست. قبلا دو دستگاه «تو بافی» را آماده بافتن کرده بودیم که اگر کسی اعلام آمادگی کرد بلافاصله شروع کنیم. روز بعدش یک نفر دیگر هم تماس گرفت و به شرط محرمانه بودن، برای همکاری اعلام آمادگی کرد. به این ترتیب هر دو دستگاه ما فعال شد».
خانم‌های تهرانی باورشان نمی‌شد
وی می‌افزاید: «بعد از 3 ماه که توانستیم این هنر را توسط 5 بافنده زنده کنیم در یک نمایشگاه صنایع دستی در مصلی تهران شرکت کردیم. استقبال بسیار خوبی از محصولاتمان شد و کاملا غافلگیر شدیم، به‌گونه‌ای که در روز دوم نمایشگاه دیگر جنسی نداشتیم که بفروشیم. در نتیجه انگیزه‌‌مان چند برابر شد، گفتیم الحمدلله که هنوز هم مردم کار دست را ارزش می‌گذارند، دیدیم که ما خودمان، خودمان را مسخره می‌کردیم اما خانم‌های تهرانی چقدر پارچه‌های دست‌باف را دوست داشتند. جالب است بدانید که بافنده‌های ما به قدری خوب پارچه‌ها را بافته بودند که خانم‌های تهرانی باورشان نمی‌شد محصولات ما کار دست است. یکی از بافنده‌های ما پیرزنی بود که چشمانش خوب نمی‌دید، پارچه‌هایی که او بافته بود بعضا زدگی داشت. خانم‌های تهرانی می‌گفتند این پارچه کار دست است و همین را می‌خواهیم بقیه محصولاتتان کار ماشین است!»
این 289 زن روستایی!
مدیرعامل تعاونی روستایی زنان خوراشاد خاطرنشان کرد: «وقتی برگشتم به خوراشاد برای اینکه بافنده‌ها را تشویق کنم ریالی برای خودم برنداشتم و همه درآمد را بینشان تقسیم کردم. موفقیت ما در این نمایشگاه، روستای خوراشاد را تکان داد. همه برای هم تعریف می‌کردند که حوله‌های زنان روستا در تهران فروش رفته است. در نتیجه اغلب زنان روستا آمدند و گفتند ما هم می‌خواهیم ببافیم. در روستای ما 350 خانوار سکونت دارند.
 تعاونی ما با 75 عضو شروع کرد و امروز 289 عضو دارد که 248 نفرشان فقط در زمینه حوله‌بافی سنتی فعالند. ما فقط احیاکننده «هنر توبافی» نبودیم، بلکه آن را در تمام استان ترویج کردیم. امروز زنان روستایی در کل استان مشغول «توبافی» هستند و هر جا کلاسی برگزار شده مربیان از تعاونی ما دعوت شده‌اند.»
خانم ذاکریان درباره محصولات تعاونی‌شان می‌گوید: «شال سر، حوله مسافرتی، حوله نوزاد، سفره نان، دستمال جیبی، دستمال آشپزخانه، صافی، چادر شب و... محصولاتی هستند که خانم‌های روستایی می‌بافند. ویژگی پارچه‌های توبافی شده این است که از پنبه خالص هستند، جذب آب بسیار بالایی دارند و بسیار کم‌حجم هستند. از همه مهم‌تر اینکه پار‌چه‌های ما ضد حساسیت هستند.
دختران دانشجویمان
 نه منشی‌گری می‌کنند
 نه چشمشان به دولت است
خانم ذاکریان درباره اهمیت اقتصادی درآمد بانوان روستای خوراشاد می‌گوید: «بیش از 17 سال است که خراسان جنوبی با معضل خشکسالی روبرو است. بیشتر درآمد مردم از کار کشاورزی و باغداری حاصل می‌شود که خشکسالی مداوم آسیب شدیدی به آن وارد کرده. اما احیای توبافی باعث رونق اقتصادی روستا و بهبود معیشت خانواده‌ها شده است. مثلا خانواده‌ای که 4 نفر در آن «توبافی» می‌کنند ماهانه 4 میلیون تومان درآمد دارند.
 این را هم بگویم که خانم‌های روستایی اگرچه به بافندگی مشغولند اما هرگز از وظایفشان در خانواده غفلت نمی‌کنند، اتفاقا با دلگرمی بیشتری کار خانه‌داری‌شان را انجام می‌دهند. من وقتی می‌بینم یک دختر دانشجو در کنار تحصیلش از این طریق شغلی پیدا کرده، بالاترین خوشحالی در قلبم پیدا می‌شود.
 الان دختران دانشجوی روستای ما هزینه تحصیلی‌شان را با پارچه‌بافی تامین می‌کنند و نه منتظر شغل دولتی هستند و نه می‌خواهند منشی‌گری کنند. مهم‌ترین دلگرمی خانم‌های پارچه‌باف این است که بیمه هستند و خیالشان از آینده راحت است.
 ما اعضایی در تعاونی‌مان داریم که خودشان سرپرست خانوار هستند و امروز وضعیت زندگی‌شان زیر و رو شده و  حتی ماشین هم خریده‌اند. این را هم بگویم که دستگاه پارچه‌بافی در حکم یک دستگاه فیزیوتراپی است و هیچ آسیب جسمی به خانم‌ها نمی‌رساند.»