در مذاکرات بر جام چه تعهداتی میدهیم؟(نگاه)
علی اکبری
«باید ببینیم چه اتفاقی خواهد افتاد؛ البته من به خود مسئولین هم این را گفتهام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیات و واقعیات مطلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است.» این کلمات، بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ 20 فروردین ماه سال جاری و بعد از اتمام مذاکرات لوزان و متعاقب صدور برخی تبریکها توسط افراد و جریانات خطاب به معظمله و ملت میباشد. دستوری که متأسفانه آنچنان که باید و شاید مورد توجه دولت محترم قرار نگرفته است و نهتنها شفافسازی مناسب و انتشار گزارهبرگ ایران انجام نشده؛ بلکه همچنان با ادامه روند قبلی، ابهامات فراوانی درخصوص چگونگی مذاکرات برای افکار عمومی کشورمان مطرح است و در این میان برخی اقدامات نابهجا از سوی دولتمردان، امید بستن به برخی نقاط خیالی و فراموش کردن این که طرف مقابل دشمن غدار و حیلهگری است که به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست، این نگرانی و ابهام را افزایش میدهد.
اکنون و در آستانه خردادماه، تیم مذاکره کننده هستهای کشورمان اعلام داشته که بعد از اتمام مذاکرات لوزان، در جلسات کارشناسی و فنی، نگارش برنامه جامع اقدام مشترک آغاز شده و تاکنون توافقاتی نیز صورت گرفته است. توافقاتی که بعضاً بهطور غیرمستقیم، بخشی از آن توسط اعضاء تیم مذاکرهکننده کشورمان با الفاظ خاصی بیان میشود. مواردی از قبیل پذیرش پروتکل الحاقی و حتی امکان بازرسی از اماکن نظامی کشور، محدودیتهای سنگین برای برنامه و حرکت فناوری کشور در بخش هستهای و... برابر اخبار منتشره از سوی رسانهها آنچه تاکنون مورد موافقت قرار گرفته است، تعهداتی است که طرف ایرانی داده است تا نسبت به محدودیت در برنامه صلحآمیز هستهای خویش اقدام نماید و آنچه هنوز مورد توافق قرار نگرفته، موضوع چگونگی لغو تحریمها است. البته دو طرف اصرار دارند که برروی هیچچیز توافق صورت نمیگیرد مگر اینکه در تمام موارد توافق حاصل شود و بر همین اساس میتوان این فرض را مطرح ساخت که تعهدات ایران تا زمانی که تعهدات طرف غربی مشخص نشده، جنبه الزامآور و تعهدآور نخواهد داشت.
از سوی دیگر مطلوب نهایی ایران لغو یکپارچه تمامی تحریمهای ظالمانه اعمال شده علیه کشورمان است. با این دو مقدمه میتوان این سؤال را مطرح ساخت که فرض را بر این بگذاریم که طرف غربی از حقد و کینه و حیلهگری خویش دست برداشته و مانند یک به اصطلاح پسر خوب، بپذیرد که تمام تحریمها علیه کشورمان را لغو خواهد کرد. فرضی که قطعاً محقق نخواهد شد و از هماکنون که طرف غربی تعهدی نیز نداده، دبه کردن را شروع نموده و حتی برای آن مقدار کمتر از بیست درصد تحریمها که مرتبط با موضوع هستهای میباشد نیز سخن از عدم لغو آنها میگوید؛ لیکن با این همه و با استناد به این که «فرض محال، محال نیست» فرض را بر لغو تمام تحریمها در توافق نهایی قرار میدهیم. در این صورت تعهداتی که ایران تاکنون پذیرفته و البته به افکار عمومی بهطور صریح و شفاف اعلام نشده است، جنبه الزامآور خواهد داشت. اکنون سؤالی که تیم مذاکرهکننده کشورمان باید بهطور شفاف و صریح به آن پاسخ دهد این است که در این مذاکرات چه تعهداتی را داده است. به عبارت دیگر معادله کاملاً مشخص است. طرف ایرانی تعهداتی داده است تا به فرض محال در ازای آن تمام تحریمها لغو شود. ملت و نخبگان این حق را دارند که بدانند در این معامله، کالای واگذاری کشورمان چیست و قطعاً نمیتوان به بهانههای واهی از قبیل سوءاستفاده اشخاص و طرفهای ثالث و یا جاسوسی سرویسهای اطلاعاتی بیگانه و امثالهم از پاسخگویی به این مطالبه منطقی فرار کرد چرا که این تعهدات با طرف غربی بسته شده است و خندهآور است که اعلام شود انتشار آن باعث افشای اطلاعات محرمانه میگردد. تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان باید مشخص نماید آیا در تعهداتی که پذیرفته، خطوط قرمز اعلام شده نظام را رعایت نموده و یا این که با عقبنشینی از این خطوط، تمایل دارد با عدم انتشار جزئیات مذاکرات و تعهداتی که تاکنون پذیرفته، ملت را در یک کار انجام شده قرار دهد. باید توجه داشت که مقام معظم رهبری بعد از مذاکرات انجام شده در دولت اصلاحات و پس از آنکه دولتمردان وقت از پیشرفت و پیروزی سخن گفته بودند و سعی در اقناع افکار عمومی داشتند صراحتاً روند آن مذاکرات را عقبنشینیهای مکرر انجام شده توسط دولت اصلاحات نامیده و بر لزوم اصلاح آن روند عقبنشینی تأکید فرمودند و البته افکار عمومی را متوجه یک نکته اساسی نموده و موضوع هستهای را موضوعی مرتبط با استقلال کشور دانسته و فرمودند: «جمهوری اسلامی ایران، عقبنشینی از مسئله هستهای را که خواسته عظیم ملی و حق طبیعی ملت ایران است، به معنای شکستن استقلال کشور میداند که هزینه بسیار گزافی برای ملت ایران خواهد داشت.» (1384/12/23) با این وصف ملت حق دارد در موضوع هستهای که ارتباط مستقیم با استقلال کشور به عنوان مهمترین آرمان و هدف انقلاب، حتی قبل از دو موضوع آزادی و جمهوری اسلامی در شعارهای انقلاب اسلامی دارد، دغدغه و نگرانی داشته باشد. این دغدغه تنها به آن بخشی از جامعه که بعضاً مورد بیتوجهی و یا القاب نامناسب از سوی برخی دولتمردان قرار میگیرند محدود نمیشود بلکه تمام آحاد جامعه و بالاترین مقام کشور را دربر میگیرد. حضرت آقا میفرمایند که جداًً در این خصوص دغدغه دارند و این دغدغه را نهتنها در جمع دولتمردان بلکه در دیدار عمومی با ملت مطرح میسازند و با این وصف، دولت نمیتواند از نخبگان و ملت توقع داشته باشد نسبت به دغدغه سکاندار و هدایتگر کشتی انقلاب بیتفاوت باشند و به بهانه همدلی و همزبانی با دولت، هیچ درخواست و انتقادی از دولت و تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان نداشته باشند. نباید فراموش کرد که همدلی و همزبانی به صورت دستوری محقق نخواهد شد. آن دسته از اساتید و فرهیختگان دانشگاهی که در برابر دستور ریاست محترم جمهور در محیط دانشگاه برای ورود به صحنه و دفاع از توافق ژنو، به میدان نیامدند و توافق ژنو را قابل دفاع ندانسته و عملاً دستور ریاست محترم جمهور را بر زمین گذاشتند، اکنون با مشاهده برخی نابسامانیها و کند شدن روند حرکت علمی کشور، با امضاء نامه سرگشاده سعی دارند دغدغه خود را مطرح و دولت محترم را به تلاش در جهت اصلاح مسیر رشد و پیشرفت علمی کشور تشویق نمایند و صراحتاً بر فشردن دست دوستی با دولت محترم در این مسیر تأکید میورزند تا مشخص شود نخبگان کشور هر جا که لازم باشد در صحنه هستند و همدلی و همزبانی دولت و ملت، نیازمند داشتن دغدغه مشترک و هدف واحد است و نه صدور دستور در جایگاه فرمانده نظامی و انتظار اجرا توسط سرباز.