لزوم شفافسازی درباره ثروت میلیاردی آقای وزیر (خبر ویژه)
«چند هفته است ثروت میلیاردی یکی از اعضای دولت باعث شده، افکار عمومی با خود این پرسش را مطرح کند که فردی که پیش و بعد از انقلاب تنها کارمند دولت بوده و به عنوان وزیر و معاون وزیر فعالیت میکرده است، چگونه به چنین ثروتی دست یافته است؟».
به گزارش جهان، این فرد که دارای مدرک لیسانس غیرمرتبط با حوزه فعالیتش است حتی در دورهای، معلم بود و مبحث موتور و مکانیک را در دبیرستان تدریس میکرد. سالهای جوانیاش را در کارخانهای مدیر فنی بود و تا اواخر سال 1356 همین کار را ادامه داد. پس از انقلاب، به همراه جمعی 70 نفره تیمی به نام «بازرسی ویژه» را در وزارت کار ایجاد کرد. این تیم تلاش میکرد که مسائل کارگری اوایل انقلاب را به صورت کدخدامنشی حل کند.
سپس به عنوان عضو هیئتمدیره ایران خودرو منصوب شد. وی پس از استعفای دولت موقت به مدت 10 ماه به عنوان وزیر کار فعالیت نمود و در دولت شهید رجایی به عنوان وزیر صنایع شروع به کار کرد. تصدی در پست وزارت صنایع تا سال 1376 ادامه داشت و او در دولت اصلاحات به عنوان معاون وزیر نفت منصوب شد. وی معاونت وزارت نفت را در کابینه احمدینژاد به عهده داشت و در سال 87 از این سمت کنار گذاشته شد.
با نگاهی به زندگی کاری این فرد میتوان دریافت وی از ابتدا کارمند دولت بوده و با این که در سمتهای مختلفی از جمله وزیر و معاون وزیر مشغول به فعالیت بوده است، اما چگونگی به دست آوردن چنین ثروتی که برخی منابع آن را 1000 میلیارد تومان تخمین زدهاند، جای سوال دارد.
با یک حساب ساده مشخص میشود که این فرد اگر از روز تولد خود روزانه 40 میلیون تومان درآمد داشت میتوانست در حال حاضر به چنین ثروتی دست پیدا کند. میزان ثروت این عضو کابینه دولت تدبیر و امید جای پرسش نیست؛ بلکه سوال این است که وقتی فردی در چند دهه گذشته دایم به عنوان یک کارمند دولت کار میکرده است، چگونه به چنین ثروت افسانهای دست یافته است؟
جهاننیوز مینویسد: ثروتمند بودن به نوبه خود هیچ اشکالی ندارد. اما چگونگی کسب این ثروت و خرج آن میتواند در حکومت اسلامی یکی از اصلیترین مباحثی باشد که باید بر روی آن بحث و نظر صورت بگیرد. در حکومت اسلامی هیچکس فراتر از قانون نیست و اتفاقا هر که مسئولیت بیشتری دارد، باید بیشتر از همه پاسخگو باشد و بیشتر از همه باید بر او نظارت کرد.
به گزارش جهان، این فرد که دارای مدرک لیسانس غیرمرتبط با حوزه فعالیتش است حتی در دورهای، معلم بود و مبحث موتور و مکانیک را در دبیرستان تدریس میکرد. سالهای جوانیاش را در کارخانهای مدیر فنی بود و تا اواخر سال 1356 همین کار را ادامه داد. پس از انقلاب، به همراه جمعی 70 نفره تیمی به نام «بازرسی ویژه» را در وزارت کار ایجاد کرد. این تیم تلاش میکرد که مسائل کارگری اوایل انقلاب را به صورت کدخدامنشی حل کند.
سپس به عنوان عضو هیئتمدیره ایران خودرو منصوب شد. وی پس از استعفای دولت موقت به مدت 10 ماه به عنوان وزیر کار فعالیت نمود و در دولت شهید رجایی به عنوان وزیر صنایع شروع به کار کرد. تصدی در پست وزارت صنایع تا سال 1376 ادامه داشت و او در دولت اصلاحات به عنوان معاون وزیر نفت منصوب شد. وی معاونت وزارت نفت را در کابینه احمدینژاد به عهده داشت و در سال 87 از این سمت کنار گذاشته شد.
با نگاهی به زندگی کاری این فرد میتوان دریافت وی از ابتدا کارمند دولت بوده و با این که در سمتهای مختلفی از جمله وزیر و معاون وزیر مشغول به فعالیت بوده است، اما چگونگی به دست آوردن چنین ثروتی که برخی منابع آن را 1000 میلیارد تومان تخمین زدهاند، جای سوال دارد.
با یک حساب ساده مشخص میشود که این فرد اگر از روز تولد خود روزانه 40 میلیون تومان درآمد داشت میتوانست در حال حاضر به چنین ثروتی دست پیدا کند. میزان ثروت این عضو کابینه دولت تدبیر و امید جای پرسش نیست؛ بلکه سوال این است که وقتی فردی در چند دهه گذشته دایم به عنوان یک کارمند دولت کار میکرده است، چگونه به چنین ثروت افسانهای دست یافته است؟
جهاننیوز مینویسد: ثروتمند بودن به نوبه خود هیچ اشکالی ندارد. اما چگونگی کسب این ثروت و خرج آن میتواند در حکومت اسلامی یکی از اصلیترین مباحثی باشد که باید بر روی آن بحث و نظر صورت بگیرد. در حکومت اسلامی هیچکس فراتر از قانون نیست و اتفاقا هر که مسئولیت بیشتری دارد، باید بیشتر از همه پاسخگو باشد و بیشتر از همه باید بر او نظارت کرد.