گزارش خبرنگار کیهان از بازدید مناطق عملیاتی غرب کشور
سفر به آشیانه میراث داران مرصاد
سید محمد مشکوه الممالک
اشاره
دل کندن از خانواده و فرزند برای هر پدری سخت است، حال اگر این موضوع زمانی اتفاق بیفتد که بدانیم در این سفر برگشتی وجود ندارد، تحمل کردنش صبر و ایمان زیادی میخواهد.تحمل این شرایط واقعت سخت است و بنده آن را با تمام وجود حس کرده ام چرا که با وجود داشتن دختر یک ساله وشیرینی، باید مهیای سفری به مناطق عملیاتی غرب کشور میشدم.. هنگام آماده شدن برای رفتن به این سفر با وجود اینکه مطمئن بودم به امید خدا پس از چندروز بر میگردم باز دل بریدن ودل کندن از خانواده به ویژه فرزندم خیلی سخت بود و شاید بارها قبل از حرکت تصمیم گرفتم که از سفر منصرف شوم. هنگام حرکت حس میکردم دل و قلب خود را جا گذاشته و آمده ام. در راه مدام با خود فکر میکردم که چگونه این دوری را تحمل کنم، تا اینکه به کرمانشاه رسیدیم. وقتی چشمانم به مناطق جنگی غرب افتاد یک باره در ذهنم تداعی شد که رزمندهها برای آمدن به این مناطق و دفاع از وطن خود چگونه از زندگی، خانواده و فرزندان خود گذشتند؟ با آن که میدانستند در راهی قدم میگذارند که امکان دارد برگشتی نداشته باشد. فکر اینکه آنها چطور از عزیزان خود دل کنده و فداکارانه جنگیدند تا ما امروز در سایه امنیت و آرامش زندگی کنیم لحظهای رهایم نمیکرد. به راستی چگونه میتوانیم حق رشادتها، پایمردی و جوانمردیهای این عزیزان را ادا کنیم....
سفرنامه کرمانشاه
بنده همراه با جمعی از اصحاب رسانه و به دعوت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی سفر به کرمانشاه و بازدید از مناطق عملیاتی را آغاز کردیم. نام کرمانشاه پر ابهت است و انسان را به یاد دلیری و غیرت میاندازد. همان طور که رهبر معظم انقلاب در سفر به کرمانشاه در سال 90 در جمع مردم غیور این شهر فرمودند: جنگ از این استان آغاز و در این استان پایان یافت. این نشان از عظمت کرمانشاه در 8 سال دفاع مقدس است که ولی امر مسلمین این گونه از آن یاد میکنند. در هشت سال دفاع مقدس کرمانشاه شاهد عملیاتهای بزرگ میمک، مرصاد و.. بود که دیدن این مناطق عملیاتی خالی از لطف نیست.
آغاز راه
سه شنبه 19 اسفند ماه سرآغاز سفر بود که وارد کرمانشاه شدیم، شهر کرمانشاه در 526 کیلومتری تهران است. به محض رسیدن به کرمانشاه ما را برای استراحت به محل اسکان بردند، آسمان صاف و پرستاره کرمانشاه و سکوتی که حاکم بود در برابر شبهای شلوغ و آسمان خاکستری تهران نوید سفری خاطرهانگیز را میداد.
صبح اولین روز سفر به قرارگاه منطقه غرب نیروی زمینی ارتش رفتیم، آنجا با امیر سرتیپ دوم منوچهر کاظمی ارشد نظامی آجا در استانهای کرمانشاه و ایلام صحبت کردیم.
امیر منوچهر کاظمی در نشست خبری با کاروان رسانهای راهیان نور که در ستاد فرماندهی این نیرو انجام شد اظهار داشت: دفاع از مناطق غرب کشور به دلیل سوق الجیشی بودن و ارتفاع آن نسبت به مناطق عملیاتی جنوب کار بسیار سختی است.
وی گفت: ما اعتقاد داریم که جنگ هنوز تمام نشده و تهدیدات همچنان ادامه دارد؛ لذا باید همیشه آماده و چابک برای مقابله با دشمن توانمندیهای خود را افزایش دهیم.
امیر کاظمی با اشاره به اهمیت منطقه غرب کشور تصریح کرد: جنگ تحمیلی از این منطقه آغاز شد و خاتمه آن نیز در همین منطقه به وقوع پیوست، که این بیانگر اهمیت این منطقه بوده و نشان میدهد غرب حرف اول و آخر را در دفاع از کشور و مقابله با تهدیدات میزند.
وی با اشاره به ایثارگریها و از خودگذشتگیهای مردم منطقه غرب کشور در دفاع مقدس خاطرنشان کرد: انصافاً مردم این منطقه، مردم مظلوم و شجاعی هستند که همواره در دوران سختی عزم راسخ خود را برای حفظ و حراست از مرزهای کشور به منصه ظهور رساندند.
ارشد نظامی آجا در خصوص ترویج مؤثر فرهنگ جبهه و جهاد در راهیان نور اظهار کرد: سعی کردیم برای انتقال بهتر این فرهنگ از راویانی استفاده کنیم که خود در صحنه جنگ بوده، و آن را از نزدیک لمس کردهاند.
وی افزود: در سال گذشته ۸۰ هزار نفر از مناطق عملیاتی غرب کشور بازدید کردند که غالب آنها جوانان نسل سومی بودند، ما سعی کردیم حقایق آن دوران را به دور از انحرافات و تحریف به جوانان انتقال دهیم.
امیر سرتیپ دوم کاظمی عملیات میمک که در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۹ اجرا شده بود را از مهمترین و موثرترین عملیاتهای دفاع مقدس ذکر کرد و در این رابطه گفت: این عملیات سرآغاز سلسله عملیاتهای موفقیتآمیز دفاع مقدس شد که تیپ یک لشکر ۸۱ مسئولیت عملیات را تحت پشتیبانی نیروهای توپخانه، هوانیروز و ژاندارمری به عهده داشت.
تنگه مرصاد جهنمی برای منافقان
از قرارگاه منطقهای غرب نیروی زمینی ارتش خارج شده و 30 کیلومتر بعد از کرمانشاه راهی یادمان شهدای عملیات مرصاد در منطقه چهار زبر شدیم که به تنگه مرصاد معروف است. تنگهای که منافقان در عملیات فروغ جاویدان با 25 تیپ و حدود 4 تا 5 هزار نفر از منافقین به ایران حمله کردند .
منافقان و ارتش عراق عملیات مشترک خود را با هجوم زمینی از طریق سرپل ذهاب از جنوب گردنه پاطاق (نزدیک سر پل ذهاب) آغاز و به طرف شهر کرندغرب پیشروی کردند، نخستین تانکهای عراقی با آرم منافقین وارد شهر شد و پس از تصرف شهر به طرف اسلام آباد غرب پیشروی کردند که به محض رسیدن به داخل شهر تعدادی از نیروهای بسیج و مردمی با آنها درگیر شدند و به علت عدم هماهنگی بین نیروها و نفوذ بعضی از منافقین در بین مردم کنترل شهر از دست نیروهای نظامی خارج شد و به دست منافقین درآمد.
منافقین پس از آن، به سمت کرمانشاه حرکت کردند که در منطقه ارتفاعات چهار زبر با مقابله رزمندگان ایرانی مواجه شدند و عملیات مرصاد در این منطقه توسط رشادتهای شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی، خلبانهای تیزپرواز هوانیروز و مقاومتهای نیروهای مردمی و سپاه پاسداران متوقف برای همیشه خاموش شد.
وارد یادمان مرصاد شدیم، در این یادمان پنج شهید گمنام آرمیده بودند که حال و هوای 8 سال دفاع مقدس در آنجا کاملا احساس میشد، در آن جا عکسهایی از شهدای این عملیات که توسط منافقین کوردل و خود فروخته در وضعیت دلخراشی به شهادت رسیده بودند به چشم میخورد، این عکسها نشان از بیرحمی منافقین دارد، آنها که دم از خلق میزدند این چنین جوانان این مرز وبوم را به شنیعترین شکل به شهادت میرساندند، با دیدن عکسهای شهدا حس غریبی به انسان دست میداد و این همه مظلومیت چشمهای بیننده عکس راتر میکرد.
در یادمان مرصاد امیر یوسف قربانی فرمانده پایگاه یکم هوانیروز کرمانشاه در نشست خبری با اصحاب رسانه اظهار داشت: قبل از تشکیل عملیات مرصاد، مردم غیورکرمانشاه هشت سال دفاع مقدس را با خون خود لمس کردند.
وی افزود: مردم خود را از نیروهای نظامی میدانستند و همگی در مقابل رژیم بعث عراق ایستادگی میکردند.
فرمانده پایگاه یکم هوانیروز کرمانشاه عنوان کرد: هوانیروز یک نیروی واکنشی سریع است که قابلیت تحمل بالایی دارد و نیرویی مطلوب برای عملیات نظامی است. خلبانان شهید شیرودی و کشوری از افتخارات هوانیروز هستند.
یادمان مرصاد را ترک میکردیم که تابلویی توجه مرا به خود جلب و ذهنم را مشغول کرد، در آن تابلو نوشته شده بود: شهید احمد پناهی: «خواهران عزیز حجاب شما سنگری است آغشته به خون من، اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید.»
دوکوهه غرب در مظلومیت
پس از بازدید یادمان شهدای مرصاد به سمت سرپل ذهاب و پادگان ابوذر راه افتاده و از اسلام آباد غرب گذشتیم که آب و هوای بسیار دلنشینی داشت، سرسبزی دشتهای اسلام آباد روح انسان را جلا میداد و نگاه کردن به این مناظر و حس کردن چنین آب و هوایی لذتی وصف نشدنی داشت.
به پادگان ابوذر رسیدیم، این پادگان که به دوکوهه غرب معروف است در 40 کیلومتری کرمانشاه و در ضلع شرقی دشت ذهاب قرار دارد.این پادگان در سال 44 ساخته و در اختیار ارتش قرار داده شده است، پادگانی که درهمان نگاه اول مظلومیتش را حس میکردیم.
پادگان ابوذر مانند نسل واقعی جنگ هنوز هم در مظلومیت به سر میبرد، این پادگان نزدیکترین پادگان نظامی به مرز عراق و مقر یکی از تیپهای نیروی 71 پیاده مکانیزه ارتش میباشد. در روزهای آغازین جنگ این پادگان شاهد صحنههای زیبایی از رشادت و پایمردی رزمندگان بود و در طول 8 سال دفاع مقدس جوانان و غیور مردانی را در خود جای داد، رزمندگانی که با نیروهای صدام جانانه جنگیدند، حتی مردم این منطقه نقش مهم و بسزایی را در دفاع از میهن اسلامی ایفا کرده و دست به دست رزمندگان دادند تا جایی که در بمباران هواپیماهای بعثی در این منطقه از یک خانواده شانزده شهید تقدیم انقلاب شده است.
از آن جا که مردم بومی و عشایر آشنایی خوبی با این مناطق داشتند به صورت داوطلبانه به کمک نیروهای ارتش و سپاه آمده و پا به پای رزمندگان در دفاع از مناطق غرب میجنگیدند حتی بعضاً در شهادت از رزمندگان پیشی میگرفتند.
تیپ سه لشکر ۸۱، در دوان دفاع مقدس با استقرار در این منطقه توانست با پشتیبانی هوانیروز نقش عمدهای را در توقف دشمن ایفا کند.
سرهنگ ساسان مومن فرمانده تیپ ۷۱ پیاده مکانیزه ابوذر در نشست خبری خود با اصحاب رسانه اظهار کرد: این پادگان در دوران دفاع مقدس از اهمیت سوق الجیشی خاصی برخوردار بوده است و همواره بهعنوان نقطه اتکای برای نیروهای عملکننده از جهت جمعآوری و توزیع نیرو و همچین جمعآوری و توزیع لجستیک محسوب میشده و همینطور تلفیق نیروهای زرهی با هوانیروز در این منطقه یکی از عوامل مهم جلوگیری از نفوذ دشمن به شمار میآمد.
وی افزود: از دیگر افتخارات این پادگان مرزی حضور شهید خلبان علی اکبر شیرودی در این پادگان بوده، ایشان در مقاطعی از دوران دفاع مقدس به همراه همرزمانش از طریق این پادگان اجرای عملیات کرده و جهت بارگیری مهمات و سوخت به این پادگان مراجعه میکردند، و اتاق شخصی ایشان در این پادگان میزبان زائران راهیان نور است.
فرمانده تیپ ۷۱ پیاده مکانیزه ابوذر بیان کرد: این شهید بزرگوار با تمام وجود در برابر منافقین و دشمنان اسلام ایستادگی کرد، و جالب است که بدانید رهبر معظم انقلاب در همین پادگان به شهید شیرودی اقتدا کرده بودند که میتوان گفت ایشان اولین نظامی بود که حضرت آیتالله خامنهای به وی اقتدا کردند.
همچنین در این بازدید از دفتر کار شهید شیرودی و بیمارستان صحرایی حضرت ولیعصر(عج)دیدن کردیم.
امیرآسمانهای ایران
از پادگان ابوذر به طرف یادمان شهید شیرودی به راه افتادیم که در 22کیلومتری پادگان ابوذر قرار دارد. این یادمان ما را به یاد یکی افتخارات هوانیروز میاندازد، شهید سرلشکر خلبان علی اکبر شیرودی، او پس از آنکه نیروهای رزمنده را به ارتفاعات صعب العبور بازی دراز جابجا کرده، مهمات را به رزمندگان میرساند سپس شهدا و مجروحین این عملیات را تخلیه میکند.
بعد از آن هلکوپتر شهید شیرودی مورد اصابت گلوله تانک دشمن بعثی قرار میگیرد و در حوالی شهرستان سرپل ذهاب در روستای کوره موش (زرین چوب فعلی) سقوط میکند و روح بلند او به دیار حق میشتابد.
شهید شیرودی بالاترین ساعت پرواز نظامی را در سطح جهان داشت، صاحب نظران جنگهای هوایی شهید شیرودی را نامدارترین خلبان جهان میدانند.
از یادمان شهید شیرودی به سمت منطقه عملیاتی بابا هادی و آهنگران رفتیم، این منطقه مکانی است که عملیات کربلای 9 توسط لشکر 81 و تیپ سوم زرهی پادگان ابوذر با پشتیبانی هوانیروز در تاریخ 20 فروردین 66 با رمز مبارک (یا مهدی ادرکنی) به مرحله اجرا در آمد و این منطقه که از ابتدای جنگ تا این تاریخ در تصرف نیروهای عراقی بود آزاد شد و منجر به هلاکت رسیدن حدود 2500 نفر از نیروهای ارتش بعثی عراق و به اسارت درآمدن بیش از 55 نفر از نیروهای عراقی شد.
کمی جلوتر به سد شهدای گمنام رسیدیم که برروی رودخانه مرزی قوره تو احداث شده است. نام این سد را از آن جهت شهدای گمنام نهادهاند که سالها بعد از اتمام جنگ تحمیلی و تفحصی که برای یافتن پیکر مطهر شهدا انجام شد گروه تفحص به پیکر چندین شهید والامقام جنگ تحمیلی در این منطقه برخورد میکنند و این سد را به نام شهدای گمنام نامگذاری کردهاند.
سربازان آنجا در کنار سنگرهای خود سفره هفت سینی با سرنیزه، سیم خاردار، سیم چین، سنجد، سبزه، سیب ودرجه سربازی چیده بودند که با آنها عکسهای یادگاری گرفتیم.
از پادگان ابوذر به سمت نفت شهر حرکت کردیم در بین راه از سر پل ذهاب به سمت غرب و تا سه راهی گیلان غرب و تنگه حاجیان که عملیاتهای متعددی در این مناطق انجام شده است. از ارتفاعات بازی دراز گذشتیم و به محور گیلان غرب رسیدیم، منطقه گرمسیری که روزهای گرم و شبهای سرد و استخوان سوزی دارد که خدمت در این شرایط که دارای خشونت طبیعت است بسیار مشکل است.
بعد از نفت شهر به سومار رفتیم جایی که عملیات مسلم بن عقیل و کهن ریگ در آن جا انجام شده است. این منطقه از اسفند تا پایان فروردین ماه بسیار آب و هوای مطبوع و خنکی دارد. این منطقه از جمله مناطق دیدنی کشور است، رودخانه سومار به زیباییهای طبیعی اینجا افزوده و دیدن آن به انسان روح تازهای میبخشد، مردم این منطقه بسیارخون گرم هستند .سومار یکی از مناطق استراتژیک برای ما و عراق است که در جنگ تحمیلی سه مرتبه بین ما و عراق دست به دست شد و سرانجام در اختیار نیروهای ایرانی قرار گرفت. در حال حاضر در این منطقه و بین مردم خونگرم سومار کشاورزی و دامداری رواج بسیاری دارد و نیاز است که دولت مردان به این مناطق توجه بیشتری کنند تا کسانی که از این دیار به دلیل عدم اشتغال رفتهاند، برگشته و زندگی بومی خود را از سر بگیرند.
میمک و یادمان شهید کشوری
پس از آن به میمک و یادمان شهید احمد کشوری رسیدیم که پس از رشادتهای زیاد در دامنههای میمک به شهادت رسید و ماکت هلکوپتر این شهید بزرگوار در این محل نصب است. میمک نزدیکترین نقطه صفر مرزی به عراق است و حتی صدام ملعون مدال افتخاری برای فتح میمک قرارداد که با رشادتهای نیروهای غیرتمند میمک از دست بعثیها پس گرفته شد و تمام پاتکهای دشمن بعثی در هم شکسته شد و به لطف خدا ایران در این منطقه به ثبات رسید.
پس از آن به گردان 752 تیپ 35 تکاور فاتح در استان ایلام، شهرستان مهران بخش صالح آباد رسیدیم آن جا مرزبانانی را دیدیم که رفاه و آسایش خود را صرف مردم و مملکت میکنند اینها در تلاش هستند تا از این مرز و بوم حراست و پایداری کنند، آنها دوری از خانواده را ترجیح میدهند تا مردم و هموطنان خود را در کنارخانواده و در کمال آسایش ببینند.
پرندههای آهنین نیروی زمینی ارتش
در آخرین روز این سفر به پایگاه رزمی هوانیروز در منطقه کرمانشاه رفتیم، در این پایگاه نمایشگاه ویژهای از آثار و تجهیزات بجا مانده از شهدا بود که از آن دیدن کردیم. بیشترین چیزهایی که دیدن آنها ما را تحت تاثیر قرار داد کلاه خلبانی، لباس و قرآن جیبی شهیدان بزرگوار کشوری وجاغروند بود که یاد این عزیزان را زنده میکرد.
در این پایگاه امیر خلبان یوسف قربانی فرمانده پایگاه یکم هوانیروز درباره تاریخچه تشکیل هوانیروز و عملکرد فعالیتهای قبل و بعد از انقلاب توضیحاتی را برای اصحاب رسانه داد.
وی گفت: بنده به جرأت میگویم که هرکس وارد این پایگاه میشود باید با وضوباشد چرا که این پایگاه مکان شهیدان بزرگ و والامقامی از جمله کشوری، چاغروند، شمشادیان و صیاد شیرازی بوده است.
اشاره
دل کندن از خانواده و فرزند برای هر پدری سخت است، حال اگر این موضوع زمانی اتفاق بیفتد که بدانیم در این سفر برگشتی وجود ندارد، تحمل کردنش صبر و ایمان زیادی میخواهد.تحمل این شرایط واقعت سخت است و بنده آن را با تمام وجود حس کرده ام چرا که با وجود داشتن دختر یک ساله وشیرینی، باید مهیای سفری به مناطق عملیاتی غرب کشور میشدم.. هنگام آماده شدن برای رفتن به این سفر با وجود اینکه مطمئن بودم به امید خدا پس از چندروز بر میگردم باز دل بریدن ودل کندن از خانواده به ویژه فرزندم خیلی سخت بود و شاید بارها قبل از حرکت تصمیم گرفتم که از سفر منصرف شوم. هنگام حرکت حس میکردم دل و قلب خود را جا گذاشته و آمده ام. در راه مدام با خود فکر میکردم که چگونه این دوری را تحمل کنم، تا اینکه به کرمانشاه رسیدیم. وقتی چشمانم به مناطق جنگی غرب افتاد یک باره در ذهنم تداعی شد که رزمندهها برای آمدن به این مناطق و دفاع از وطن خود چگونه از زندگی، خانواده و فرزندان خود گذشتند؟ با آن که میدانستند در راهی قدم میگذارند که امکان دارد برگشتی نداشته باشد. فکر اینکه آنها چطور از عزیزان خود دل کنده و فداکارانه جنگیدند تا ما امروز در سایه امنیت و آرامش زندگی کنیم لحظهای رهایم نمیکرد. به راستی چگونه میتوانیم حق رشادتها، پایمردی و جوانمردیهای این عزیزان را ادا کنیم....
سفرنامه کرمانشاه
بنده همراه با جمعی از اصحاب رسانه و به دعوت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی سفر به کرمانشاه و بازدید از مناطق عملیاتی را آغاز کردیم. نام کرمانشاه پر ابهت است و انسان را به یاد دلیری و غیرت میاندازد. همان طور که رهبر معظم انقلاب در سفر به کرمانشاه در سال 90 در جمع مردم غیور این شهر فرمودند: جنگ از این استان آغاز و در این استان پایان یافت. این نشان از عظمت کرمانشاه در 8 سال دفاع مقدس است که ولی امر مسلمین این گونه از آن یاد میکنند. در هشت سال دفاع مقدس کرمانشاه شاهد عملیاتهای بزرگ میمک، مرصاد و.. بود که دیدن این مناطق عملیاتی خالی از لطف نیست.
آغاز راه
سه شنبه 19 اسفند ماه سرآغاز سفر بود که وارد کرمانشاه شدیم، شهر کرمانشاه در 526 کیلومتری تهران است. به محض رسیدن به کرمانشاه ما را برای استراحت به محل اسکان بردند، آسمان صاف و پرستاره کرمانشاه و سکوتی که حاکم بود در برابر شبهای شلوغ و آسمان خاکستری تهران نوید سفری خاطرهانگیز را میداد.
صبح اولین روز سفر به قرارگاه منطقه غرب نیروی زمینی ارتش رفتیم، آنجا با امیر سرتیپ دوم منوچهر کاظمی ارشد نظامی آجا در استانهای کرمانشاه و ایلام صحبت کردیم.
امیر منوچهر کاظمی در نشست خبری با کاروان رسانهای راهیان نور که در ستاد فرماندهی این نیرو انجام شد اظهار داشت: دفاع از مناطق غرب کشور به دلیل سوق الجیشی بودن و ارتفاع آن نسبت به مناطق عملیاتی جنوب کار بسیار سختی است.
وی گفت: ما اعتقاد داریم که جنگ هنوز تمام نشده و تهدیدات همچنان ادامه دارد؛ لذا باید همیشه آماده و چابک برای مقابله با دشمن توانمندیهای خود را افزایش دهیم.
امیر کاظمی با اشاره به اهمیت منطقه غرب کشور تصریح کرد: جنگ تحمیلی از این منطقه آغاز شد و خاتمه آن نیز در همین منطقه به وقوع پیوست، که این بیانگر اهمیت این منطقه بوده و نشان میدهد غرب حرف اول و آخر را در دفاع از کشور و مقابله با تهدیدات میزند.
وی با اشاره به ایثارگریها و از خودگذشتگیهای مردم منطقه غرب کشور در دفاع مقدس خاطرنشان کرد: انصافاً مردم این منطقه، مردم مظلوم و شجاعی هستند که همواره در دوران سختی عزم راسخ خود را برای حفظ و حراست از مرزهای کشور به منصه ظهور رساندند.
ارشد نظامی آجا در خصوص ترویج مؤثر فرهنگ جبهه و جهاد در راهیان نور اظهار کرد: سعی کردیم برای انتقال بهتر این فرهنگ از راویانی استفاده کنیم که خود در صحنه جنگ بوده، و آن را از نزدیک لمس کردهاند.
وی افزود: در سال گذشته ۸۰ هزار نفر از مناطق عملیاتی غرب کشور بازدید کردند که غالب آنها جوانان نسل سومی بودند، ما سعی کردیم حقایق آن دوران را به دور از انحرافات و تحریف به جوانان انتقال دهیم.
امیر سرتیپ دوم کاظمی عملیات میمک که در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۹ اجرا شده بود را از مهمترین و موثرترین عملیاتهای دفاع مقدس ذکر کرد و در این رابطه گفت: این عملیات سرآغاز سلسله عملیاتهای موفقیتآمیز دفاع مقدس شد که تیپ یک لشکر ۸۱ مسئولیت عملیات را تحت پشتیبانی نیروهای توپخانه، هوانیروز و ژاندارمری به عهده داشت.
تنگه مرصاد جهنمی برای منافقان
از قرارگاه منطقهای غرب نیروی زمینی ارتش خارج شده و 30 کیلومتر بعد از کرمانشاه راهی یادمان شهدای عملیات مرصاد در منطقه چهار زبر شدیم که به تنگه مرصاد معروف است. تنگهای که منافقان در عملیات فروغ جاویدان با 25 تیپ و حدود 4 تا 5 هزار نفر از منافقین به ایران حمله کردند .
منافقان و ارتش عراق عملیات مشترک خود را با هجوم زمینی از طریق سرپل ذهاب از جنوب گردنه پاطاق (نزدیک سر پل ذهاب) آغاز و به طرف شهر کرندغرب پیشروی کردند، نخستین تانکهای عراقی با آرم منافقین وارد شهر شد و پس از تصرف شهر به طرف اسلام آباد غرب پیشروی کردند که به محض رسیدن به داخل شهر تعدادی از نیروهای بسیج و مردمی با آنها درگیر شدند و به علت عدم هماهنگی بین نیروها و نفوذ بعضی از منافقین در بین مردم کنترل شهر از دست نیروهای نظامی خارج شد و به دست منافقین درآمد.
منافقین پس از آن، به سمت کرمانشاه حرکت کردند که در منطقه ارتفاعات چهار زبر با مقابله رزمندگان ایرانی مواجه شدند و عملیات مرصاد در این منطقه توسط رشادتهای شهید امیر سپهبد صیاد شیرازی، خلبانهای تیزپرواز هوانیروز و مقاومتهای نیروهای مردمی و سپاه پاسداران متوقف برای همیشه خاموش شد.
وارد یادمان مرصاد شدیم، در این یادمان پنج شهید گمنام آرمیده بودند که حال و هوای 8 سال دفاع مقدس در آنجا کاملا احساس میشد، در آن جا عکسهایی از شهدای این عملیات که توسط منافقین کوردل و خود فروخته در وضعیت دلخراشی به شهادت رسیده بودند به چشم میخورد، این عکسها نشان از بیرحمی منافقین دارد، آنها که دم از خلق میزدند این چنین جوانان این مرز وبوم را به شنیعترین شکل به شهادت میرساندند، با دیدن عکسهای شهدا حس غریبی به انسان دست میداد و این همه مظلومیت چشمهای بیننده عکس راتر میکرد.
در یادمان مرصاد امیر یوسف قربانی فرمانده پایگاه یکم هوانیروز کرمانشاه در نشست خبری با اصحاب رسانه اظهار داشت: قبل از تشکیل عملیات مرصاد، مردم غیورکرمانشاه هشت سال دفاع مقدس را با خون خود لمس کردند.
وی افزود: مردم خود را از نیروهای نظامی میدانستند و همگی در مقابل رژیم بعث عراق ایستادگی میکردند.
فرمانده پایگاه یکم هوانیروز کرمانشاه عنوان کرد: هوانیروز یک نیروی واکنشی سریع است که قابلیت تحمل بالایی دارد و نیرویی مطلوب برای عملیات نظامی است. خلبانان شهید شیرودی و کشوری از افتخارات هوانیروز هستند.
یادمان مرصاد را ترک میکردیم که تابلویی توجه مرا به خود جلب و ذهنم را مشغول کرد، در آن تابلو نوشته شده بود: شهید احمد پناهی: «خواهران عزیز حجاب شما سنگری است آغشته به خون من، اگر آن را حفظ نکنید به خون من خیانت کرده اید.»
دوکوهه غرب در مظلومیت
پس از بازدید یادمان شهدای مرصاد به سمت سرپل ذهاب و پادگان ابوذر راه افتاده و از اسلام آباد غرب گذشتیم که آب و هوای بسیار دلنشینی داشت، سرسبزی دشتهای اسلام آباد روح انسان را جلا میداد و نگاه کردن به این مناظر و حس کردن چنین آب و هوایی لذتی وصف نشدنی داشت.
به پادگان ابوذر رسیدیم، این پادگان که به دوکوهه غرب معروف است در 40 کیلومتری کرمانشاه و در ضلع شرقی دشت ذهاب قرار دارد.این پادگان در سال 44 ساخته و در اختیار ارتش قرار داده شده است، پادگانی که درهمان نگاه اول مظلومیتش را حس میکردیم.
پادگان ابوذر مانند نسل واقعی جنگ هنوز هم در مظلومیت به سر میبرد، این پادگان نزدیکترین پادگان نظامی به مرز عراق و مقر یکی از تیپهای نیروی 71 پیاده مکانیزه ارتش میباشد. در روزهای آغازین جنگ این پادگان شاهد صحنههای زیبایی از رشادت و پایمردی رزمندگان بود و در طول 8 سال دفاع مقدس جوانان و غیور مردانی را در خود جای داد، رزمندگانی که با نیروهای صدام جانانه جنگیدند، حتی مردم این منطقه نقش مهم و بسزایی را در دفاع از میهن اسلامی ایفا کرده و دست به دست رزمندگان دادند تا جایی که در بمباران هواپیماهای بعثی در این منطقه از یک خانواده شانزده شهید تقدیم انقلاب شده است.
از آن جا که مردم بومی و عشایر آشنایی خوبی با این مناطق داشتند به صورت داوطلبانه به کمک نیروهای ارتش و سپاه آمده و پا به پای رزمندگان در دفاع از مناطق غرب میجنگیدند حتی بعضاً در شهادت از رزمندگان پیشی میگرفتند.
تیپ سه لشکر ۸۱، در دوان دفاع مقدس با استقرار در این منطقه توانست با پشتیبانی هوانیروز نقش عمدهای را در توقف دشمن ایفا کند.
سرهنگ ساسان مومن فرمانده تیپ ۷۱ پیاده مکانیزه ابوذر در نشست خبری خود با اصحاب رسانه اظهار کرد: این پادگان در دوران دفاع مقدس از اهمیت سوق الجیشی خاصی برخوردار بوده است و همواره بهعنوان نقطه اتکای برای نیروهای عملکننده از جهت جمعآوری و توزیع نیرو و همچین جمعآوری و توزیع لجستیک محسوب میشده و همینطور تلفیق نیروهای زرهی با هوانیروز در این منطقه یکی از عوامل مهم جلوگیری از نفوذ دشمن به شمار میآمد.
وی افزود: از دیگر افتخارات این پادگان مرزی حضور شهید خلبان علی اکبر شیرودی در این پادگان بوده، ایشان در مقاطعی از دوران دفاع مقدس به همراه همرزمانش از طریق این پادگان اجرای عملیات کرده و جهت بارگیری مهمات و سوخت به این پادگان مراجعه میکردند، و اتاق شخصی ایشان در این پادگان میزبان زائران راهیان نور است.
فرمانده تیپ ۷۱ پیاده مکانیزه ابوذر بیان کرد: این شهید بزرگوار با تمام وجود در برابر منافقین و دشمنان اسلام ایستادگی کرد، و جالب است که بدانید رهبر معظم انقلاب در همین پادگان به شهید شیرودی اقتدا کرده بودند که میتوان گفت ایشان اولین نظامی بود که حضرت آیتالله خامنهای به وی اقتدا کردند.
همچنین در این بازدید از دفتر کار شهید شیرودی و بیمارستان صحرایی حضرت ولیعصر(عج)دیدن کردیم.
امیرآسمانهای ایران
از پادگان ابوذر به طرف یادمان شهید شیرودی به راه افتادیم که در 22کیلومتری پادگان ابوذر قرار دارد. این یادمان ما را به یاد یکی افتخارات هوانیروز میاندازد، شهید سرلشکر خلبان علی اکبر شیرودی، او پس از آنکه نیروهای رزمنده را به ارتفاعات صعب العبور بازی دراز جابجا کرده، مهمات را به رزمندگان میرساند سپس شهدا و مجروحین این عملیات را تخلیه میکند.
بعد از آن هلکوپتر شهید شیرودی مورد اصابت گلوله تانک دشمن بعثی قرار میگیرد و در حوالی شهرستان سرپل ذهاب در روستای کوره موش (زرین چوب فعلی) سقوط میکند و روح بلند او به دیار حق میشتابد.
شهید شیرودی بالاترین ساعت پرواز نظامی را در سطح جهان داشت، صاحب نظران جنگهای هوایی شهید شیرودی را نامدارترین خلبان جهان میدانند.
از یادمان شهید شیرودی به سمت منطقه عملیاتی بابا هادی و آهنگران رفتیم، این منطقه مکانی است که عملیات کربلای 9 توسط لشکر 81 و تیپ سوم زرهی پادگان ابوذر با پشتیبانی هوانیروز در تاریخ 20 فروردین 66 با رمز مبارک (یا مهدی ادرکنی) به مرحله اجرا در آمد و این منطقه که از ابتدای جنگ تا این تاریخ در تصرف نیروهای عراقی بود آزاد شد و منجر به هلاکت رسیدن حدود 2500 نفر از نیروهای ارتش بعثی عراق و به اسارت درآمدن بیش از 55 نفر از نیروهای عراقی شد.
کمی جلوتر به سد شهدای گمنام رسیدیم که برروی رودخانه مرزی قوره تو احداث شده است. نام این سد را از آن جهت شهدای گمنام نهادهاند که سالها بعد از اتمام جنگ تحمیلی و تفحصی که برای یافتن پیکر مطهر شهدا انجام شد گروه تفحص به پیکر چندین شهید والامقام جنگ تحمیلی در این منطقه برخورد میکنند و این سد را به نام شهدای گمنام نامگذاری کردهاند.
سربازان آنجا در کنار سنگرهای خود سفره هفت سینی با سرنیزه، سیم خاردار، سیم چین، سنجد، سبزه، سیب ودرجه سربازی چیده بودند که با آنها عکسهای یادگاری گرفتیم.
از پادگان ابوذر به سمت نفت شهر حرکت کردیم در بین راه از سر پل ذهاب به سمت غرب و تا سه راهی گیلان غرب و تنگه حاجیان که عملیاتهای متعددی در این مناطق انجام شده است. از ارتفاعات بازی دراز گذشتیم و به محور گیلان غرب رسیدیم، منطقه گرمسیری که روزهای گرم و شبهای سرد و استخوان سوزی دارد که خدمت در این شرایط که دارای خشونت طبیعت است بسیار مشکل است.
بعد از نفت شهر به سومار رفتیم جایی که عملیات مسلم بن عقیل و کهن ریگ در آن جا انجام شده است. این منطقه از اسفند تا پایان فروردین ماه بسیار آب و هوای مطبوع و خنکی دارد. این منطقه از جمله مناطق دیدنی کشور است، رودخانه سومار به زیباییهای طبیعی اینجا افزوده و دیدن آن به انسان روح تازهای میبخشد، مردم این منطقه بسیارخون گرم هستند .سومار یکی از مناطق استراتژیک برای ما و عراق است که در جنگ تحمیلی سه مرتبه بین ما و عراق دست به دست شد و سرانجام در اختیار نیروهای ایرانی قرار گرفت. در حال حاضر در این منطقه و بین مردم خونگرم سومار کشاورزی و دامداری رواج بسیاری دارد و نیاز است که دولت مردان به این مناطق توجه بیشتری کنند تا کسانی که از این دیار به دلیل عدم اشتغال رفتهاند، برگشته و زندگی بومی خود را از سر بگیرند.
میمک و یادمان شهید کشوری
پس از آن به میمک و یادمان شهید احمد کشوری رسیدیم که پس از رشادتهای زیاد در دامنههای میمک به شهادت رسید و ماکت هلکوپتر این شهید بزرگوار در این محل نصب است. میمک نزدیکترین نقطه صفر مرزی به عراق است و حتی صدام ملعون مدال افتخاری برای فتح میمک قرارداد که با رشادتهای نیروهای غیرتمند میمک از دست بعثیها پس گرفته شد و تمام پاتکهای دشمن بعثی در هم شکسته شد و به لطف خدا ایران در این منطقه به ثبات رسید.
پس از آن به گردان 752 تیپ 35 تکاور فاتح در استان ایلام، شهرستان مهران بخش صالح آباد رسیدیم آن جا مرزبانانی را دیدیم که رفاه و آسایش خود را صرف مردم و مملکت میکنند اینها در تلاش هستند تا از این مرز و بوم حراست و پایداری کنند، آنها دوری از خانواده را ترجیح میدهند تا مردم و هموطنان خود را در کنارخانواده و در کمال آسایش ببینند.
پرندههای آهنین نیروی زمینی ارتش
در آخرین روز این سفر به پایگاه رزمی هوانیروز در منطقه کرمانشاه رفتیم، در این پایگاه نمایشگاه ویژهای از آثار و تجهیزات بجا مانده از شهدا بود که از آن دیدن کردیم. بیشترین چیزهایی که دیدن آنها ما را تحت تاثیر قرار داد کلاه خلبانی، لباس و قرآن جیبی شهیدان بزرگوار کشوری وجاغروند بود که یاد این عزیزان را زنده میکرد.
در این پایگاه امیر خلبان یوسف قربانی فرمانده پایگاه یکم هوانیروز درباره تاریخچه تشکیل هوانیروز و عملکرد فعالیتهای قبل و بعد از انقلاب توضیحاتی را برای اصحاب رسانه داد.
وی گفت: بنده به جرأت میگویم که هرکس وارد این پایگاه میشود باید با وضوباشد چرا که این پایگاه مکان شهیدان بزرگ و والامقامی از جمله کشوری، چاغروند، شمشادیان و صیاد شیرازی بوده است.