فاطمه(س) ؛ الگوئی برای مردان و زنان
* حسن صادقینژاد
هرکسی اگر ادعائی داشته باشد باید آن را اثبات کند. کسی که مدعی محبت و مودت اهلبیت عصمت و طهارت(ع) و شیعه و پیرو آنان است، باید این ادعا را با عملش به اثبات برساند.
فاطمه(س) خود را شیعه امیرمومنان امامعلی(ع) میداند و در قول و فعلش نشان میدهد تا چه اندازه پیرو است و در همین راه نیز به شهادت میرسد و نخستین شهید راه ولایت میشود. نویسنده با مراجعه به سنت و سیره حضرت فاطمه(س) بر آن است که حقیقت شیعه بودن از منظر فاطمی(س) را تبیین کند.
فاطمه(س)قرآن مجسم
قرآن، کتاب هدایت و راهنمای بشر است. قرآن دارای آموزههای معرفتی و دستوری است. این کتاب الهی و وحیانی بر آن است تا فلسفه زندگی را برای انسان تبیین کرده و سبک زندگی را بر اساس آن فلسفه پیریزی کند. لذا در این مقام، تبیان کل شی است و هر چیزی را به تمام و کمال روشن کرده است. (نحل، آیه 89)
از آنجایی که برای بیشتر مردم دریافت فلسفه و سبک زندگی قرآنی دشوار است، خداوند پیشوایان و اسوههای نیکوئی را انتخاب کرده تا مردم با نگاه به سبک زندگی آنان بتوانند به همان مقاصدی برسند که مطلوب و مقصود از بعثت پیامبران و ارسال رسولان و انزال کتب آسمانی است؛ زیرا بخش معرفتی و فلسفی آموزههای وحیانی برای بسیاری سختیاب است؛ اما مردم میتوانند با بهرهگیری از سبک زندگی پیشوایان به شکل عملی به همان معارف دست یابند. از همین رو خداوند در آیات قرآن اسوههایی را برای انسانها معرفی میکند که پیامبر(ص) و اهلبیت عصمت و طهارت(ع) در اوج قرار میگیرند و به دلیل عصمت و طهارتی که در فهم و عمل و انگیزه دارند میتوانند بی هیچ اما و اگری سرمشق قرار گیرند. (احزاب، آیات 21 و 33)
این اولیای الهی از جمله حضرت فاطمه زهرا(س) بهترین سرمشق برای بشریت هستند؛ چرا که آنان تجسم قرآن میباشند خداوند و پیامبر(ص) بارها حضرت فاطمه زهرا(س) را به کمالات ستوده و پیامبر(ص) ایشان را به عنوان سرور زنان و جهانیان معرفی میکند. پس آن حضرت(س) هم در دنیا و هم در آخرت بر همه هستی سروری دارد و در مقام مظهر اتم و اکمل الهی قرار میگیرد.
آن حضرت(س) همانگونه که تجسم آیات قرآنی است مفسر و مبین قرآن نیز میباشد. با آنکه قرآن مبین و تبیان و روشن است (نحل، ایه 89)، ولی شکی نیست که قرآن قول ثقیل (مزمل، آیه 5) نیز است؛ از همین رو درک و فهم آن برای مردم سخت خواهد بود لذا نیازمند تعلیم پیامبر(ص) است تا مفاهیم بلند آن را به مردم آموزش دهد. (بقره، آیات 129 و 151؛ جمعه، آیه 2)
خداوند به صراحت پیامبر (ص) را مسئول تبیین و تفسیر قرآن معرفی میکند و میفرماید: بالبینات و الزبر و انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون؛ با دلایل و حجتهای روشن و کتابها و نوشتههای پندآموز فرستادیم، و این ذکر - یاد و پند قرآن- را به تو فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستاده شده است روشن بیان کنی و توضیح دهی تا شاید بیندیشند. (نحل، آیه 44 و نیز نگاه کنید: آیه 64)
پس یکی از مهمترین مسئولیتهای پیامبر(ص) تعلیم و آموزش مفاهیم قرآنی و تفسیر و توضیح آن است تا بستری برای فهم و تفکر مردم فراهم آید.
این مسئولیت نمیتواند به عصر حضور پیامبر(ص) محدود شود؛ زیرا نسلهای دیگر نیز میآیند و شرایط به گونهای نیست که در یک دوره کوتاه بتوان همه معارف قرآنی را بیان کرد. از همین رو اوصیا و اولیای الهی دارای عصمت و طهارت(ع)، معرفی میشوند تا این مسئولیت را به عهده گیرند و به عنوان استمرار رسالت در قالب امامت و ولایت آن را ادامه دهند. اینگونه است که پیامبر(ص) قرآن را در کنار عترت و نه سنت قرار میدهد تا دانسته شود قرآن همواره نیازمند مفسرانی است تا آن را تبیین کنند؛ چنان که جامعه نیازمند رهبرانی است تا در امور زندگی به ویژه سیاست و جامعه و اجتماع به آنان مراجعه کرده و در فتنهها و شبهات و آشوبها راهنما و منجی آنان باشند و از گمراهی و ضلالت حفظ کنند.(نساء، آیه 59)
پیامبر(ص) به صراحت رابطه تنگاتنگ میان قرآن و عترت را بیان میکند و میفرماید: من دو چیز گرانبها و ارزشمند در بین شما به ارث میگذارم و اگر بعد از من به آن دو متمسک شوید، هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو عبارتند از: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم. (محمد قمی، حدیث ثقلین، مصر دارالتقریب، 1371 ق، ص 9)
با توجه به اینکه در آیات و روایات جایگاه علمی و عملی فاطمه(ص) به عنوان اهل عصمت و طهارت(احزاب، آیه 33؛ انسان، آیات 8 تا 10) ستوده شده و به عنوان اهلالذکر است(نحل، آیه 43؛ انبیا، آیه 7) برای تبیین قرآن باید به آن حضرت(س) مراجعه شود تا حقایق و مفاهیم بلند قرآنی را تفسیر کند. البته از روایات به دست میآید که آن حضرت(س) در همان مدت اندک و کوتاه عمرش که بیش از 18 بهار به درازا نینجامید، به خوبی از این مهم برآمد و در قول و فعل به تفسیر قرآن پرداخت.
بیان فلسفه احکام
حضرت فاطمه زهرا(س) در یک خطبه غرا به تبیین مفاهیم بلندی از قرآن میپردازد که دور از دسترس غیر معصوم است. ایشان در خطبه خویش به فلسفه احکام و عللالشرایع اشاره میکند تا نشان دهد که تا چه اندازه از نظر معرفت و فهم و ادراک مفاهیم قرآنی از همگان برتر است. فضیلت آن حضرت(س) که به تعبیر پیامبر(ص) انسیه حورا است و از جنس بشر عادی به شمار نمیآید، چنان در خطبههایش آشکار میشود که گویی پیامبر(ص) سخن میگوید. این مطلبی است که حتی دشمنان و مخالفان آن حضرت(س) بدان اقرار کرده و بارها به آن اشاره داشتهاند.
با نگاهی به خطبه آن حضرت(س) برای زنان مهاجر میتوان میزان و سطح معرفتی آن حضرت(س) را دریافت.
ایشان در آن خطبه میفرماید: خداوند سبحان، ایمان و اعتقاد را برای طهارت از شرک و نجات از گمراهیها و شقاوتها قرار داد؛ و نماز را برای خضوع و فروتنی و پاکی از هر نوع تکبر، مقرر نمود؛ و زکات (و خمس) را برای تزکیه نفس و توسعه روزی تعیین کرد؛ و روزه را برای استقامت و اخلاص در اراده، لازم دانست؛ و حج را برای استحکام اساس شریعت و بنا دین اسلام واجب نمود.
خداوند متعال منع و نهی از شرابخواری را جهت پاکی جامعه از زشتیها و جنایتها؛ و دوری از تهمتها و نسبتهای ناروا را مانع از غضب و نفرین قرار داد؛ و دزدی نکردن، موجب پاکی جامعه و پاکدامنی افراد میگردد.
خداوند سبحان، شرک را (در امور مختلف) حرام گرداند تا همگان تن به ربوبیت او در دهند و به سعادت نائل آیند؛ پس آن طوری که شایسته است باید تقوای الهی داشته باشید و کاری کنید تا با اعتقاد به دین اسلام از دنیا بروید. بنابر این باید اطاعت و پیروی کنید از خداوند متعال در آنچه شما را به آن دستور داده یا از آن نهی کرده است، زیرا که تنها علما و دانشمندان (اهل معرفت) از خدای سبحان خوف و خشیت خواهند داشت: (ریاحین الشریعهًْ: ج 1، ص 312، فاطمهًْالزهرا: ص 360)
در مقام حمایت از ولایت
حضرت فاطمه(س) به حکم وظیفه و تکلیف الهی، خود را موظف میدانست تا در کنار ولایتی بماند که آن را استمرار رسالت پیامبران و از جمله رسولالله(ص) میدانست. حمایت آن حضرت(س) از امیر مومنان علی(ع) تنها به عنوان حمایت از شوهر نبود، بلکه حمایت از ولایت و امامت بود.
آن حضرت(س) برای حمایت از ولایت و امامت امیر مومنان علی(ع) که به صراحت از سوی خداوند (مائده، آیات 3 و 55 و 67؛ نسا، آیه 59 و آیات دیگر) نصب شده و از سوی پیامبر(ص) در غدیر خم پس از حجهًْالوداع معرفی شده بود، مدتها به خانه انصار و مهاجران میرفت و آنان را به حمایت از پیمانی که با پیامبر(ص) و خدا در غدیر خم بسته بودند، دعوت میکرد.
آن حضرت(س) مدت چهل شبانهروز برای اتمام حجت به در خانههای مردم مدینه و بهویژه سران رفت و در مسجد خطبهها خواند . ایشان میفرماید: افرادی که عهد خدا و پیامبر خدا را درباره امیرالمومنین علی شکستند و در حق من ظلم کرده و ارثیهام را گرفتند و نامه پدرم را نسبت به فدک پاره کردند، نباید بر جنازه من نماز بگزارند. (بیتالاحزان: ص 113، کشف الغمهًْ: ج 2، ص 494)
این سبک و سیره فاطمی(س) به شیعیان او میآموزد که دفاع از ولایت تا مرز شهادت امری ضروری و لازم است و هر کس نمیتواند مدعی شیعهگری باشد در حالی که نسبت به ولایت کوتاهی میکند.
حضرت فاطمه(س) در بیان تولی و تبری به عنوان یک اصل اساسی در دین اسلام خطاب به مردم، ویژگی شیعه بودن را روشن میکند و سپس به آنان بشارت بهشت را میدهد و میفرماید: شیعتنا من خیار اهل الجنهًْ وکل محبینا و موالی اولیائنا و معادی اعدائنا و المسلم بقلبه و لسانه لنا؛ شیعیان و پیروان ما، و همچنین دوستداران اولیای ما و آنان که دشمن دشمنان ما باشند، نیز آنهایی که با قلب و زبان تسلیم ما هستند، بهترین افراد بهشتیان خواهند بود. (بحارالانوار: ج 68، ص 155، س 20، ح 11)
در حقیقت شیعه فاطمه بودن مشروط به تولی و تبری است، چنانکه اهل توحید بودن منوط به آن است؛ زیرا انسان میبایست نخست از هر گونه معبودان تبری جوید و سپس به اثبات و تولی الله بپردازد؛ اگر در قلب کسی غیر خدا جا گرفته باشد، جایی برای خدا باقی نمیماند. از همین رو خداوند رستگاری را به تبری از غیر خدا و تولی را به خدا دانسته و از زبان پیامبر (ص) میفرماید: قولوا لا اله الا الله تفلحوا. پس شرط شیعه فاطمی بودن آن است که نخست از دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) تبری جسته و سپس تولی و ولایت آنان را به گردن گیریم.
حفاظت از منزلت زن
حضرت فاطمه (س) تنها شخص از اهل عصمت و طهارت (ع) از جنس زنان است؛ زیرا بقیه چهارده معصوم(ع) همه از مردان هستند. از این رو، مسئولیت آن حضرت(س) در تبیین منزلت و مقام زن بسیار سنگینتر است. خداوند در آیات 11 و 12 سوره تحریم حضرت مریم (س) و آسیه همسر فرعون (س) را به عنوان دو الگو برای همه مومنان معرفی میکند؛ حضرت فاطمه (س) نیز سرمشق همه مومنان از جنس مرد و زن است؛ اما با توجه به ویژگی زنانگیاش مسئولیت او دو چندان بود، چنانکه مسئولیت ایشان به اعتبار انتساب به بیت نبوت و رسالت (ص) بسیار سخت و مضاعف بوده و خداوند بصراحت آن را در آیاتی از جمله 30 و 31 سوره احزاب بیان کرده است.
شیعه فاطمه(س) باید سبک زندگی فاطمه را سرمشق قرار دهد و در این میان زنان میبایست از سبک زندگی آن حضرت به تمام و کمال سرمشق گیرند و او را اسوه حسنه خویش قرار دهند؛ زیرا میان فاطمه (س) و زنان در مسئله جنسیت، تناسب و اشتراکی است و زنان به آسانی میتوانند از این زن معصوم (احزاب، آیه 33) سرمشق گیرند بی آنکه احتمال خطا و اشتباه در فکر و قول و عمل آن حضرت (س) را بدهند؛ چرا عصمت موجب میشود که همه اعمال و افکار ایشان قرآنی باشد.
آن بانو در بیان برترین زنان میفرماید: خیر للنساء ان لایرین الرجال و لایراهن الرجال؛ بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد. (بحارالانوار: ج43، ص 54، ح 48)
این سخن حضرت فاطمه (س) برگرفته از آیات قرآن از جمله آیه 59 سوره احزاب است. به سخن دیگر ندیدن و دیده نشدن زنان موجب میشود تا زن در برابر اجانب ناشناس بماند و کرامت زن بودن خویش را حفظ کند.
در روایات است که خود آن حضرت (س) این گونه عمل میکرد. روزی مرد نابینایی وارد منزل شد و حضرت زهرا (س) پنهان گشت، وقتی رسول خدا (ص) علت آن را جویا شد؟ در پاسخ پدر اظهار داشت: ان لم یکن یرانی فانی اراه، و هویشم الریح؛ اگر آن نابینا مرا نمیبیند، من او را میبینم، دیگر آنکه مرد، حساس است و بوی زن را استشمام میکند. (بحارالانوار: ج 43، ص 91، ح 16، إحقاق الحق: ج 10، ص 258)
حضرت فاطمه (س) در آخرین روزهای عمر پر برکتش ضمن وصیتی به اسماء بنت عمیس فرمود: من زشت میدانم که جنازه زنان را پس از مرگ با انداختن پارچهای روی بدنش تشییع میکنند و افراد، اندام و حجم بدن او را مشاهده کرده و برای دیگران تعریف مینمایند. مرا برتختی که اطرافش پوشیده نیست و مانع مشاهده دیگران نباشد قرار مده بلکه مرا با پوشش کامل تشییع کن، خداوند تو را از آتش جهنم محفوظ نماید. (تهذیب الاحکام: ج 1، ص 429، کشف الغمه: ج2 ص 67، بحار: ج 43، ص 189، ح 19)
آن حضرت (س) چنان مقام زن بويژه مادران را متعالی میدانست که همگان خصوصا مردان را به مراعات و خدمت مادر میخواند و میفرمود: همیشه در خدمت مادر و پایبند او باش، چون بهشت زیر پای مادران است؛ و نتیجه آن، نعمتهای بهشتی خواهد بود. (کنز العمال: ج 16، ص 462، ح 45443)
در حقیقت توصیه ایشان در مورد مادر براساس آموزههای قرآن از جمله آیات احسان و اکرام به والدین (بقره، آیه 83؛ نساء، آیه 36؛ انعام، آیه 151؛ اسراء، آیه 23) و بویژه آیه 185
سوره اعراف و آیه 14 سوره لقمان و 15 سوره احقاف است که از سختی بارداری مادر و زحماتی سخن به میان میآورد که حمل و زایمان را بر مادران تحمیل میکند.حضرت فاطمه (س) در راستای حفاظت کرامت و منزلت زنان سفارشهای را به زنان دارد که از جمله آنها در چارچوب شوهرداری نیکو که جهاد زن به شمار میآید، در قالب نکتهای از زندگی خویش، خطاب به همسرش امیرالمومنین علی (ع) میفرماید: یا ابا الحسن! انی لاستحی من الهی ان اکلف نفسک مالاتقدر علیه؛ من از خدای خود شرم دارم که از تو چیزی را در خواست نمایم و تو توان تهیه آن را نداشته باشی. (امالی شیخ طوسی، ج 2، ص 228)
پس شیعه فاطمه (س) این گونه عمل میکند و شوهر خویش را به امری وادار نمیکند که توان آن را ندارد یا موجب میشود تا به رنج و تکلف بیفتد تا نیاز همسرش را تامین نماید.
آموزههای عبادی
آن حضرت (س) به همه ابعاد زندگی بشر توجه داشت . از جمله در مسائل عبادی آنچه را خود انجام میداد به دیگران سفارش میکرد و مردم را به تقوا و عمل صالح و اخلاص در عمل دعوت مینمود. فاطمه (س) در سخنی میفرماید: من اصعد الی الله خالص عبادته، اهبط الله عزوجل له افضل مصلحته؛ هر کس عبادات و کارهای خود را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند بهترین مصلحتها و برکات خود را برای او تقدیر میکند. (بحار: ج 67، ص 249، ح 25)
فاطمه (س) با اشاره به محبوبهای خود در دنیا به ما میآموزد که نباید اموری چون تفاخر و تکاثر و پول و ثروت و قدرت محبوب ما شود (آل عمران، آیه 14؛ حدید، آیه 20) ،بلکه باید محبوبهای دنیوی خود را اموری قرار دهیم که آخرت ما را آباد میکند. ایشان میفرماید: حبب الی من دنیاکم ثلاث: کتاب الله، والنظر فی وجه رسول الله، والانفاق سبیل الله؛ سه چیز از دنیا برای من دوست داشتنی است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا، انفاق و کمک به نیازمندان در راه خدا. (وقایع الایام- ص 295)
این محبت به رسول الله (ص) امروز نیز میتواند در قالب صلوات و سلام بر پیامبر (ص) تحقق یابد؛ زیرا حضرت فاطمه (س) میفرماید: من سلم علیه او علی ثلاثهًْ ایام اوجب الله له الجنهًْ قلت لها: فی حیاته و حیاتک؟ قالت: نعم و بعد موتنا؛ هر که بر پدرم رسول خدا و بر من به مدت سه روز سلام کند خداوند بهشت را برای او واجب میگرداند، چه در زمان حیات و یا پس از مرگ ما باشد. (بحارالانوار: ج 43، ص 185، ح 17)
بسیاری از مردم عبادت را به درستی انجام نمیدهند؛ زیرا فاقد شرایط قبولی است؛ هر چند که؛ شرایط صحت رادارا باشد؛ مثلا اخلاص و تقوا در عمل وجود دارد ولی شخص عامل، خود مخلص و متقی نیست؛ در حالی که شرط قبولی مخلص و متقی بودن است. (مائده، آیه 27)
یا شخص جلوی شکم خویش را در روزه میگیرد و نمیخورد و نمیآشامد ولی جلو اعضای دیگر را نمیگیرد و امساک زبانی و نگاهی و مانند آن ندارد و دروغ میگوید و غیبت میکند و گناه چشم انجام میدهد. آن حضرت (س) در این باره میفرماید: ما یصنع الصائم بصیامه اذا لم یصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه؛ روزهداری که زبان و گوش و چشم و دیگر اعضاء و جوارح خود را کنترل نکند هیچ سودی از روزه خود نمیبرد. (مستدرک الوسائل: ج7، ص 336، ح 2، بحارالانوار: ج 93، ص 294، ح 25)
بهرهمندی شیعه فاطمه (س) از شفاعت
اگر کسی این گونه در چارچوبهای ترسیمی آن حضرت (س) که اصول وحیاتی است زندگی کند، به فلسفه زندگی قرآنی دست مییابد و در قیامت نیز از شفاعت آن حضرت (س) بهره مند خواهد شد.
اگر بخواهیم شیعه فاطمه (س) باشیم باید به دستورهای آن حضرت (س) گوش داده و پایبند آن باشیم. آن حضرت (س) خودش میفرماید: ان کنت تعمل بما امرناک و تنتهی عما زجرناک عنه، فانت من شیعتنا، والا فلا؛ اگر آنچه را که ما اهل بیت دستور دادهایم عمل کنی و از آنچه نهی کردهایم خودداری نمائی، تو از شیعیان ما هستی و گرنه، خیر. ( تفسیر الامام العسکری، ص 320، ح 191) در این صورت است که در دنیا و آخرت از شفاعت آن حضرت (س) سود خواهیم برد. ایشان در دعاهای خویش برای شیعیان دعا میکند و میفرماید: الهی و سیدی، اسئلک بالذین اصطفیتهم، و ببکاء ولدی فی مفارقتی ان تغفر لعصاهًْ شیعتی، وشیعهًْ ذریتی؛ خداوندا، به حق اولیاء و مقربانی که آنها را برگزیدهای، و به گریه فرزندانم پس از مرگ و جدائی من با ایشان، از تو میخواهم گناه خطاکاران شیعیان و پیروان ما را ببخشی . (کوکب الدری: ج1، ص 254)
در آخرت نیز خود میفرماید که به کمک شیعیان آمده و شفاعت آنان را میکند. ایشان در این باره نیز فرموده است: اذا حشرت یوم القیامهًْ، اشفع عصاهًْ امهًْ النبی (ص)، هنگامی که در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم، خطاکاران امت پیامبر را شفاعت کنم. (خصال: ج 1، ص 173؛ احتجاج: ج1، ص 146).آنچه بیان شد تنها گوشهای از آموزههای فاطمی برای شیعیان است تا به آن راه و رسم شیعه واقعی بودن بیاموزد و مسلما پرداختن به همه آنها نیازمند کتابی مستقل است.