گاوبازی ترامپ در آمریکای فرسوده (یادداشت روز)
1)توسعه، هنگامی پیشرفت واقعی است که درونزا و بومی باشد،
و نه عاریهای و آمیخته با تحقیر و تاراج منابع. نمیشود اراده و اختیار (آزادی) را بزرگترین گوهر وجودی انسان شمرد، اما به اسم توسعه، نسخه بردگی و برّهگی یک ملت را در نسبت با دولتهای دیگر تجویز کرد. استقلال، همان آزادی در محیط خارجی است، اما برخی شبهلیبرالها، با زبان بیزبانی و گاه صریح، میگویند برّه یا گاو بودن چه عیبی دارد؟! کشور مستعمره، در هیچ قاموسی، توسعهیافته محسوب نمیشود.
2) غربگرایان، سرعتگیر توسعه هستند. اگر طرف خارجی بگوید برنامه هستهای نداشته باشید، اینها بلافاصله ضریب میدهند که: برنامه هستهای میخواهیم چه کار؟ اگر غربیها بگویند علاوهبر نابودی مقدمات تولید انرژی هستهای، مصرف سوخت فسیلی در نیروگاهها را هم کاهش دهید، اینها تمکین میکنند؛ چنان که یک دهه قبل کردند، اما حالا طلبکار شدهاند! هفته گذشته وقتی ترامپ در ریاض، درباره برخی چالشها به ایران طعنه زد، اینها همنوایی کردند.
3) ترامپ با وجود تحقیر عربستان، تلاش کرد الگویی در مقابل ایران ترسیم کند: «هرگز سخاوت شما را فراموش نمیکنم. بن سلمان، فوقالعاده است. عربستان یک تریلیون دلار در آمریکا سرمایهگذاری میکند. درحالی که شما در حال ساخت آسمانخراش هستید، ساختمانهای تهران در حال ویران شدن هستند». او در حالی به قطعی برق در ایران اشاره کرد که فقط روز قبل از آن، ۹۰۰ هزار خانوار آمریکایی برق نداشتند و خبرگزاری بلومبرگ نوشته بود: «۸۹ میلیون آمریکایی [بیش ازیک چهارم جمعیت] ساکن ایالات غربی تا خلیج مکزیک، در معرض بزرگترین تهدید کمبود برق قرار دارند». داگ برگم،
وزیر کشور آمریکا نیز چندی قبل هشدار داد: «با چالش های بزرگی در تولید برق رو به رو هستیم و احتمالا با قطعی گسترده مثل اسپانیا مواجه خواهیم شد». 3 هفته قبل اسپانیا، پرتغال، فرانسه، بلژیک، هلند، آلمان و لهستان با بحران قطعی گسترده برق حتی تا ده ساعت و بعضا سراسری مواجه شدند و هرج و مرج گسترده پدید آمد. به گزارش شبکه دولتی انگلیس: «میلیونها نفر با قطعی برق گسترده مواجه شدند. قطارها متوقف و هواپیماها زمینگیر شدند. ترافیک، مختل و شبکه اینترنت و تلفن همراه قطع شده، کسب و کارها در تاریکی
فرو رفته، و خریدهای وحشت زده، گزارش شده. این تجربه، برخی را به قرون وسطی برگرداند». اما آیا سیاستمداری در اروپا یا آمریکا، زبان به تحقیر کشور خود و تحسین دشمنان گشود و شرط توسعه را تبدیل شدن به مستعمره و گاو شیرده بدانند؟!
4) ترامپ بر خلاف آداب دیپلماسی، به اراجیفگویی علیه ایران پرداخت و بدیهیترین اصل دوران مذاکره، یعنی نمایش حُسن نیت را زیر پا گذاشت. اما برخی نشریات زنجیرهای، ضمن سانسور مواضع خصمانه وی، تیتر زدند: «رقص دیپلماسی»، «بده بستان در حجاز» و «اول تجارت، بعد سیاست». غربگرایان وانمود میکردند توافق با ترامپ، موجب آمدن ۲۰۰۰ میلیارد دلار سرمایه به ایران میشود. اما ترامپ، شرط سفر به عربستان را ستاندن ۶۰۰ میلیارد دلار پول (نه سرمایهگذاری در ریاض) عنوان کرد. او در گذشته هم، از عربستان به عنوان گاو شیرده یاد کرده بود و حالا میخواست بخشی از کسری بزرگ مالی آمریکا را جبران کند.
5) با این وجود، «الف- ز» عضو تیم گرداننده یکی از نشریات زنجیرهای نوشت: «برخی در کشور ما فکر میکنند که این سرمایهگذاری نوعی هبه، و به عبارتی، باجدهی است، حال آنکه بهترین راه استفاده از سرمایۀ مازاد، سرمایهگذاری در خارج است». اما آیا کسی شنید که سعودیها بگویند با این قرارداد، دو میلیون شغل در کشور خود ایجاد کردیم؟ بلکه بن سلمان گفت: «با این توافق، دو میلیون شغل برای آمریکاییها ایجاد کردیم و این نزد خدا، کار بزرگی است»! بله حتما بزرگ است، آن هم در حالی که با وجود صادرات ۵ میلیون و ۶۷۱ هزار بشکه نفت، 30 درصد جمعیت ۳۲ میلیون نفری این کشور زیر خط فقر زندگی میکنند و حلبیآبادها در ریاض برپاست؛ و در حالی که بمبهای چند تنی آمریکا بر سر مردم بیدفاع غزه فرو میریزد و روزانه چند صد نفر را به خاک و خون میکشد. این، حتما شراکت در جنایت است و مرتکبان را منفور ملتهای مسلمان منطقه میکند.
6) آیا «گاو بودن»، مزیت است؟! لابد باور نمیکنید که شبهتحلیلگر همان روزنامه زنجیرهای، درباره مزیت نسبی بنویسد: «برخی افراد، دولتهای حاشیه خلیج فارس را عقب مانده توصیف میکنند. همین کشورها بخصوص عربستان، به رغم بسیاری نقایص توانستهاند در کنار استفاده از تکنولوژیهای جدید،پرستیژ بینالمللی بیمانندی نیز به دست آورند. چرا آنها بعد از افتضاح سر به نیست کردن قاشقچی توانستند احترام گذشته را بازسازی و مضاعف کنند و به صورت یکی از باپرستیژترین کشورها در آیند؟[!؟] الان کدام کشور است که مثل عربستان مورد احترام شدید سران بسیاری دیگر از کشورها باشد؟ علت اصلی، فهم مزیتهای مطلق و نسبی خود و شناخت منطق تحولات و قدرت انعطاف و مانور در برابر آن است که سعودیها ظاهراً کلید آن را پیدا کردهاند».
7) روزنامه مذکور در تحلیل دیگری، حق را به جانب ترامپ داد و نوشت «خیلیها متعجبند که چرا ترامپ تصمیم گرفته به نام خلیج عربی رسمیت بخشد، آن هم در شرایطی که مذاکرات در جریان است. وقتی منافع اقتضا کند، ترامپ چرا باید به تاریخ وفادار باشد؟ باید کاری کرد که ایران هم مثل امارات و عربستان جذاب شود. باید از نفرتپراکنی نسبت به آمریکا خودداری کنیم. ترامپ، زلنسکی را از کاخ سفید بیرون انداخت، اما زلنسکی بر خشم خود غلبه کرد و توانست ورق را برگرداند. او قرارداد مواد معدنی [واگذاری اجباری نیمی از معادن اوکراین] را امضا کرد. زلنسکی، الگوی بهتری است تا شوونیستهای احساسی آرمانگرا»! سردبیر همین روزنامه، سال 1399 در نشریه صدا و درباره تحقیر رئیسجمهور صربستان از سوی ترامپ نوشت: «فرض كنيم او همچون متهمي در اتاق بازجويي و حتي يك برده نشسته؛ اگر منافع چنين اقتضايي كند، بايد تمسخر كرد، يا عقلانيتي سياسي خواند؟»!
8) نه کشورهای مستعمره و بیاراده، که حتی آمریکای غارتگر هم الگوی توسعه نیست. در این باره، زمامداری خرد آشفتهای مثل ترامپ، برای عبرت گرفتن کفایت میکند. اما از زاویهای دیگر، آمریکا تمام دنیا را غارت کرده و بنابراین نباید بدهکاری بالا بیاورد. اما
با ۳۶.۲ هزار میلیارد دلار بدهی، بدهکارترین دولت دنیاست و به علت همین بحران شدید، آداب دیپلماسی را زیر پا گذاشته و علنا از متحدان باج میخواهد. طبق آمار رسمی، پیشبینی میشود نسبت بدهی آمریکا به تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۳۵، به ۱۳۴ درصد برسد. در همین حال، شمار گرسنگان نیازمند کوپن غذایی، از مرز ۵۰ میلیون نفر گذشته است؛ یک نفر از هر ۶ آمریکایی. از زاویه سوم، مدتهاست در ادبیات جهانی از تعبیر «آمریکای فرسوده» استفاده میشود و رویای «قرن جدید آمریکایی» رنگ باخته است. ترامپ، لاف زیاد میزند اما
8 سال قبل، پس از پیروزی در انتخابات، درباره این فرسودگی
به ABC NEWS اذعان کرده بود: «ایالات متحده در حال فرو پاشیدن است. ما هزینه ساخت یک مدرسه در بروکلین یا لسآنجلس را نداریم. میخواهم مطمئن شوم دیگر هیچ کس در خیابان به خاطر بیمه و فقر نخواهد مرد. پلهای ما ویران شده. پول ساخت یک مدرسه را نداریم. با ۶ تریلیون دلاری که در جنگ خاورمیانه هزینه کردیم، میتوانستیم کشور را دو بار بازسازی کنیم. به وضع جادهها، پلها، تونلها و فرودگاهها نگاه کنید که شبیه اماکن فرسوده و از رده خارج هستند».
9) اما در پایان دولت اول او، فرسودگیها شدت گرفت، چنان که نانسی پلوسی، رئیسمجلس نمایندگان، تیر ماه ۱۴۰۰ هشدار داد: «زیرساختها، جادهها، پلها و شبکه آب ما رو به زوال هستند و شبکه برق در برابر قطعیها، آسیبپذیر است». همچنین، جو بایدن رئیس جمهور وقت، در ویسکانسین گفت: «ما در مورد زیرساختها، دچار چالش زیادی هستیم. از هر ۵ مایل بزرگراه و جاده، یک مایل در وضع بد قرار دارد. البته وضع برخی ایالتها به مراتب بدتر است. از ساخت حدود
۵۰ درصد پلها، بیش از ۵۰ سال گذشته. فقط در ویسکانسین، بیش از هزار پل، دچار مشکلات ساختاری است؛ حالا ببینید که در سراسر آمریکا وضع چگونه است. عبور کامیون از روی ۶۰۰ پل در ویسکانسین ممنوع است. به میلواکی نگاه کنید. آب شهر، به سرب آلوده است و میتواند آسیبهای زیادی به سلامتی افراد وارد کند. آب ۱۰ میلیون خانه به سرب آلوده است و آب ۴۰۰ هزار مدرسه در معرض خطر آلودگی
قرار دارد».
چند ماه قبل هم، به خاطر آتشسوزی در لسآنجلس و ناتوانی دولت در مهار آن، ۱۳۵ میلیارد دلار خسارت به زندگی مردم وارد شد. در آغاز سرمای زمستانی، برق خانههای 1/5 میلیون نفر قطع، و تامین گاز با مشکل روبهرو شد. بیش از ۲۷ هزار هکتار زمین سوخت، دهها هزار خانه تخریب شد، چند صد هزار نفر مجبور به ترک خانه خود شدند و سارقان، به جان خانهها افتادند. همزمان، آتشنشانی، به استفاده از کیف دستی، مخروطهای ترافیکی و سطل آب فرو کاسته شده بود!
10) رژیم منفور پهلوی در ایرانِ 33 میلیون نفری، چهار برابر امروز (6 میلیون بشکه) نفت میفروخت؛ چیزی شبیه جمعیت و صادرات نفت امروز عربستان. اما فقر در جامعه ایرانی بیداد میکرد و حلبیآبادها بیخ گوش تهران ساخته شده بود. مسعود بهنود از همکاران نشریات قبل از انقلاب، سال 1382 در گفت وگو با «قاصدك آنلاين» (تورنتو) گفت: «اصلاً نوع گفتمان در زمان شاه جور ديگري بود. حتي در جمع چند نفره هم، كسي كمتر از اعليحضرت نميگفت، نوشتن كه هيچ. از نخست وزير و وزرا هم حتي نمیشد انتقاد كرد. هويدا هر سال كه شاه به سنموريس براي اسكي ميرفت، سردبيرها را ميخواست و ميگفت شاه دو ماهي ميخواهند استراحت كنند و خسته شدهاند. اگر جواديه، آب و يا بم، نان ندارد، هميشه نداشتهاند. در اين دو ماه هيچ خبر منفي ننويسيد. هويدا ميگفت اشكالي ندارد مردم روزنامه شما را نخرند، پولش را ميدهيم. بعد از انقلاب حتي در بدترين دوران مطبوعات، موقعي كه ماها مخفي شده بوديم، سانسور اين طوري نشد، يعني به اين ترتيب كه نماينده ساواك بيايد بغل دست من، تيتر بخواند».
11) کشور ما، مشکلات کم ندارد. و در این مشکلات، دشمنی دشمنان، و غفلت و انحراف یا کوتاهی برخی مدیران، نقش مهمی داشته است. اما پیشرفتها چند ده برابر و بسیار چشمگیر بوده است، پیشرفتهایی که با وجود کینه و کارشکنی دشمنان به دست آمده است؛ از جمله: رتبه اول شتاب علمی با 11 تا 13 برابر متوسط سرعت رشد در دنیا، صعود ۳۵ پلهای
در تولید علم و رسیدن به رتبه 16 جهانی، کسب رتبه 64 شاخص جهانی نوآوری در بین 133 کشور، رتبه 78 شاخص توسعه انسانی سازمان ملل در میان 193 کشور، رتبه اول آسیا و پنجم جهان در فناوری لیزر، رتبه هفتم جهان در تولید نانو دارو، رتبه چهارم در درمان ناباروری، جزو دو کشور موفق در درمان تالاسمی و تولید دریچه قلب، رتبه پانزدهم در حوزه چشمپزشکی، رتبه دوم تولید سلولهای بنیادی، یکی از ۱۰ کشور برتر در زمینه جراحیهای قلب و مغز، رتبه نخست منطقه در حوزه هوافضا و حضور در جمع ۹ کشور برتر جهان در زمینه پرتاب ماهواره، قدرت اول موشکی و پهپادی منطقه، جزو معدود کشورهای دارنده چرخه کامل سوخت هستهای، افزایش تعداد دانشجویان از حدود ۱۰۰ هزار نفر در سال 1357 به 3/5 تا 4 میلیون نفر، افزایش هیئت علمی زن در دانشگاهها از 100 نفر به ۲۱ هزار نفر، رشد تعداد پزشکان زن متخصص از 590 نفر به
30 هزار نفر، و افزایش سن امید به زندگی از ۵۵ سال به ۷۶ سال. مدیران ما هر جا به ایمان و اراده و توانمندیهای ملت ایران اعتماد کردند، توانستند پیشرفتهای خیرهکنندهای را تدارک کنند؛ اما هر جا که این اعتماد، به سمت دشمن منحرف شد، دچار در جا زدن و مشکلات ناشی از آن شدیم.
محمد ایمانی