چند نکته درباره عملیات شبعا (دیدگاه)
رژیم صهیونیستی روز یکشنبه 28 دیماه سال جاری از طریق یک بالگرد دو فروند موشک به منطقه قنیطره در خاک سوریه شلیک کرد و چندتن از نیروهای حزبالله را به شهادت رساند. به دنبال این عملیات دبیرکل حزبالله لبنان تنها دو کلمه گفت: «جهزوا ملاجئکم»؛ یعنی «پناهگاههایتان را آماده کنید». در ادبیات جنگی اصطلاح «اعلان جنگ» به این معنی است که طرفی که اعلان جنگ میدهد از موضع قدرت نگاه میکند و حریف را ضعیفتر از خود میانگارد و از این رو این پیام را منتقل میکند که حتی در صورت آمادگی کامل، دشمن یارای مقاومت را نخواهد داشت. حزبالله اگر در موضع ضعف قرار داشت منطقی این بود که بدون هشدار قبلی، یک عملیات غافلگیرکننده انجام دهد در حالی که حزبالله در اوج آمادگی رژیم صهیونیستی، و با اعلام قبلی انتقام شهدای قنیطره را گرفت.
نیروهای حزبالله روز چهارشنبه هفته گذشته با یک عملیات حساب شده و پیچیده به کاروان نظامیان اسرائیلی حمله کردند و 17 تن از آنها را به هلاکت رساندند. این عملیات که بسیار سریع صورت گرفت، باعث سردرگمی صهیونیستها شد. از سال 2006 که حزبالله در نبرد 33 روزه شکست سختی بر اسرائیل وارد کرد این مرگبارترین حمله به صهیونیستها بود. این حمله حاوی چند پیام مهم بود:
اولین پیام این بود که عملیات حزبالله در مزارع شبعا قرار گرفت. مزارع شبعا منطقهای مرزی است که تا قبل از ژوئیه 1967 مرز بین لبنان و جولان سوریه بود. این مزارع امروزه تحت اشغال رژیم صهیونیستی است و این رژیم علاوه بر بخشهایی از جولان، این منطقه را نیز اشغال کرده است. همه انتظار داشتند که حزبالله در همان قنیطره به حمله اسرائیل پاسخ دهد اما منطقه قنیطره در خاک سوریه قرار دارد و انجام عملیات در آن ممکن بود برای حزبالله و سوریه مشکلاتی به بار آورد. علاوه بر این در حالی که همه منتظر پاسخ در قنیطره بودند حزبالله هوشمندانه، رژیم صهیونیستی را در اوج آمادگی و با وجود آنکه به این رژیم هشدار داده بود غافلگیر کرد و در مزارع شبعا این عملیات را انجام داد که این امر نشان از بلوغ سیاسی و نظامی این جنبش دارد. دستگاه جاسوسی موساد نیز با آن همه ادعا نتوانست این عملیات را پیشبینی کند.
دومین پیام به بعد روانی برمیگردد. تصویری که از حزبالله در افکارعمومی وجود دارد تصویری از یک جنبش با واکنشهای سریع و قاطع است که هیچ حمله و ضربهای را بیپاسخ نمیگذارد. در شرایط کنونی با توجه به درگیریهای حزبالله در سوریه و برخی مشکلات داخلی احتمال میرفت که حزبالله جبهه دیگری برای نبرد باز نکند و همزمان در چندین جبهه فعالیت نکند. حتی برخی از حزبالله محافظهکار سخن میگفتند. اما حمله برقآسای نیروهای مقاومت در مزارع شبعا نشان داد که حزبالله طی چند دهه فعالیت به قدری توانمند شده است که همزمان در چندین جبهه توان جنگیدن را دارد. این امر از لحاظ روانی در افکار عمومی و به ویژه در بین مردم لبنان تاثیر بسیار زیادی دارد.
البته عملیات شبعا درسها و پیامهای زیادی داشت که خارج از حوصله این یادداشت است، اما شاید بتوان بزرگترین دستاورد و پیام این عملیات را «سکوت معنادار رژیم صهیونیستی» در برابر این حمله دانست.
معمولا در طول چندین دهه حیات نامشروع رژیم صهیونیستی، هرگاه حملهای به این رژیم صورت میگرفت بلافاصله واکنشی از سوی اسرائیل نشان داده میشد. چرا که این رژیم برای جذب مهاجران بیشتر و اقناع شهروندانش نیازمند نشان دادن اقتدار نظامی است، تا نشان دهد که توانایی لازم برای تامین امنیت سرزمینهای اشغالی را دارد. از این رو به دنبال هر حملهای از سوی نیروهای مقاومت، این رژیم بلافاصله واکنش سریع نشان میداد.
اما در شرایط کنونی با وجود آنکه چند روز از این حمله بزرگ حزبالله گذشته است تاکنون به جز برخی تهدیدها و برگزاری نشستهای امنیتی، اقدامی از سوی این رژیم مشاهده نشده است. البته در همان ساعات اولیه حمله شبعا صهیونیستها به صورت پراکنده اقدام به بمباران مرزهای لبنان کردند که تنها یک مامور اسپانیایی سازمان ملل کشته شد.
شاید بتوان دلایل این انفعال را در چندین مورد خلاصه کرد: اول اینکه «امنیت» برای اسرائیل مهمترین عامل و ضامن بقاست. در صورتی که ساکنان سرزمینهای اشغالی تهدیدات امنیتی را در محل زندگی خود احساس کنند تصمیم به مهاجرت میگیرند همانگونه که از سالها قبل مهاجرت معکوس به کشورهای اروپایی شروع شده است و پیشبینیهای سازمان سیا نشان میدهد که احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی تا 2025 میلادی بسیار بالا است.
از سوی دیگر در جریان جنگ 51 روزه غزه به همگان ثابت شد که سامانههای دفاعی اسرائیل چندان در برابر حملات ایمن نیستند و نقاط کور فراوان دارد و موشکهای بسیار ساده حماس به راحتی به شهرهای اسرائیل میرسید. این امر باعث شده است که نتانیاهو نخستوزیر این رژیم از ترس موشکهای پیشرفته حزبالله حتی به فکر تلافی هم نیفتد.
این نکته زمانی قابل قبولتر است که به یاد بیاوریم دبیر کل حزبالله اخیرا اعلام کرد که موشکهایی در اختیار حزبالله است که صهیونیستها حتی نمیتوانند تصوری از آن داشته باشند. این جمله سیدحسن نصرالله باعث شده صهیونیستها خود را در برابر «معمای نظامی» حزبالله ناتوان ببینند و با توجه به ضعف سامانههای دفاعی خود، با تامل بیشتری به فکر تلافی باشند. از سوی دیگر انتخابات ماه آینده پارلمان اسرائیل را نیز باید در نظر داشت. نتانیاهو با حمله به نیروهای حزبالله در قنیطره به زعم خود برای انتخابات و تبلیغات «برگ برندهای» به دست آورد اما انتقام نیروهای حزبالله در شبعا این برگ برنده را به نقطه ضعف نتانیاهو تبدیل کرد. در شرایط کنونی نتانیاهو بر سر یک دوراهی قرار دارد، به حزبالله حمله کند یا نکند؟ چرا که اگر حمله کند و شکست بخورد باید قید پارلمان و پست نخستوزیری را بزند به ویژه اینکه در انتخابات گذشته نیز وی با اکثریتی شکننده و به لطف واگذاری چندین وزارتخانه موفق به تشکیل ائتلاف و دولت شد. بنابراین احتمال دارد که وی در مورد واکنش در برابر حزبالله بسیار محافظهکارانه تصمیم بگیرد.
در پایان ذکر این نکته لازم است که در هر صورت این احتمال وجود دارد که رژیم صهیونیستی به صورت انجام حملات کور به حزبالله واکنش نشان دهد اما اینکه بخواهد همانند سال 2006 رو در رو با حزبالله بجنگد بسیار بعید است و حتی در صورت وارد شدن به جنگ شکستی دیگر در انتظار وی خواهد بود. چرا که نیروهای حزبالله در چند سال گذشته در سوریه بسیار کارآزموده و باتجربه شدهاند.
محمدرضا کلهر
نیروهای حزبالله روز چهارشنبه هفته گذشته با یک عملیات حساب شده و پیچیده به کاروان نظامیان اسرائیلی حمله کردند و 17 تن از آنها را به هلاکت رساندند. این عملیات که بسیار سریع صورت گرفت، باعث سردرگمی صهیونیستها شد. از سال 2006 که حزبالله در نبرد 33 روزه شکست سختی بر اسرائیل وارد کرد این مرگبارترین حمله به صهیونیستها بود. این حمله حاوی چند پیام مهم بود:
اولین پیام این بود که عملیات حزبالله در مزارع شبعا قرار گرفت. مزارع شبعا منطقهای مرزی است که تا قبل از ژوئیه 1967 مرز بین لبنان و جولان سوریه بود. این مزارع امروزه تحت اشغال رژیم صهیونیستی است و این رژیم علاوه بر بخشهایی از جولان، این منطقه را نیز اشغال کرده است. همه انتظار داشتند که حزبالله در همان قنیطره به حمله اسرائیل پاسخ دهد اما منطقه قنیطره در خاک سوریه قرار دارد و انجام عملیات در آن ممکن بود برای حزبالله و سوریه مشکلاتی به بار آورد. علاوه بر این در حالی که همه منتظر پاسخ در قنیطره بودند حزبالله هوشمندانه، رژیم صهیونیستی را در اوج آمادگی و با وجود آنکه به این رژیم هشدار داده بود غافلگیر کرد و در مزارع شبعا این عملیات را انجام داد که این امر نشان از بلوغ سیاسی و نظامی این جنبش دارد. دستگاه جاسوسی موساد نیز با آن همه ادعا نتوانست این عملیات را پیشبینی کند.
دومین پیام به بعد روانی برمیگردد. تصویری که از حزبالله در افکارعمومی وجود دارد تصویری از یک جنبش با واکنشهای سریع و قاطع است که هیچ حمله و ضربهای را بیپاسخ نمیگذارد. در شرایط کنونی با توجه به درگیریهای حزبالله در سوریه و برخی مشکلات داخلی احتمال میرفت که حزبالله جبهه دیگری برای نبرد باز نکند و همزمان در چندین جبهه فعالیت نکند. حتی برخی از حزبالله محافظهکار سخن میگفتند. اما حمله برقآسای نیروهای مقاومت در مزارع شبعا نشان داد که حزبالله طی چند دهه فعالیت به قدری توانمند شده است که همزمان در چندین جبهه توان جنگیدن را دارد. این امر از لحاظ روانی در افکار عمومی و به ویژه در بین مردم لبنان تاثیر بسیار زیادی دارد.
البته عملیات شبعا درسها و پیامهای زیادی داشت که خارج از حوصله این یادداشت است، اما شاید بتوان بزرگترین دستاورد و پیام این عملیات را «سکوت معنادار رژیم صهیونیستی» در برابر این حمله دانست.
معمولا در طول چندین دهه حیات نامشروع رژیم صهیونیستی، هرگاه حملهای به این رژیم صورت میگرفت بلافاصله واکنشی از سوی اسرائیل نشان داده میشد. چرا که این رژیم برای جذب مهاجران بیشتر و اقناع شهروندانش نیازمند نشان دادن اقتدار نظامی است، تا نشان دهد که توانایی لازم برای تامین امنیت سرزمینهای اشغالی را دارد. از این رو به دنبال هر حملهای از سوی نیروهای مقاومت، این رژیم بلافاصله واکنش سریع نشان میداد.
اما در شرایط کنونی با وجود آنکه چند روز از این حمله بزرگ حزبالله گذشته است تاکنون به جز برخی تهدیدها و برگزاری نشستهای امنیتی، اقدامی از سوی این رژیم مشاهده نشده است. البته در همان ساعات اولیه حمله شبعا صهیونیستها به صورت پراکنده اقدام به بمباران مرزهای لبنان کردند که تنها یک مامور اسپانیایی سازمان ملل کشته شد.
شاید بتوان دلایل این انفعال را در چندین مورد خلاصه کرد: اول اینکه «امنیت» برای اسرائیل مهمترین عامل و ضامن بقاست. در صورتی که ساکنان سرزمینهای اشغالی تهدیدات امنیتی را در محل زندگی خود احساس کنند تصمیم به مهاجرت میگیرند همانگونه که از سالها قبل مهاجرت معکوس به کشورهای اروپایی شروع شده است و پیشبینیهای سازمان سیا نشان میدهد که احتمال فروپاشی رژیم صهیونیستی تا 2025 میلادی بسیار بالا است.
از سوی دیگر در جریان جنگ 51 روزه غزه به همگان ثابت شد که سامانههای دفاعی اسرائیل چندان در برابر حملات ایمن نیستند و نقاط کور فراوان دارد و موشکهای بسیار ساده حماس به راحتی به شهرهای اسرائیل میرسید. این امر باعث شده است که نتانیاهو نخستوزیر این رژیم از ترس موشکهای پیشرفته حزبالله حتی به فکر تلافی هم نیفتد.
این نکته زمانی قابل قبولتر است که به یاد بیاوریم دبیر کل حزبالله اخیرا اعلام کرد که موشکهایی در اختیار حزبالله است که صهیونیستها حتی نمیتوانند تصوری از آن داشته باشند. این جمله سیدحسن نصرالله باعث شده صهیونیستها خود را در برابر «معمای نظامی» حزبالله ناتوان ببینند و با توجه به ضعف سامانههای دفاعی خود، با تامل بیشتری به فکر تلافی باشند. از سوی دیگر انتخابات ماه آینده پارلمان اسرائیل را نیز باید در نظر داشت. نتانیاهو با حمله به نیروهای حزبالله در قنیطره به زعم خود برای انتخابات و تبلیغات «برگ برندهای» به دست آورد اما انتقام نیروهای حزبالله در شبعا این برگ برنده را به نقطه ضعف نتانیاهو تبدیل کرد. در شرایط کنونی نتانیاهو بر سر یک دوراهی قرار دارد، به حزبالله حمله کند یا نکند؟ چرا که اگر حمله کند و شکست بخورد باید قید پارلمان و پست نخستوزیری را بزند به ویژه اینکه در انتخابات گذشته نیز وی با اکثریتی شکننده و به لطف واگذاری چندین وزارتخانه موفق به تشکیل ائتلاف و دولت شد. بنابراین احتمال دارد که وی در مورد واکنش در برابر حزبالله بسیار محافظهکارانه تصمیم بگیرد.
در پایان ذکر این نکته لازم است که در هر صورت این احتمال وجود دارد که رژیم صهیونیستی به صورت انجام حملات کور به حزبالله واکنش نشان دهد اما اینکه بخواهد همانند سال 2006 رو در رو با حزبالله بجنگد بسیار بعید است و حتی در صورت وارد شدن به جنگ شکستی دیگر در انتظار وی خواهد بود. چرا که نیروهای حزبالله در چند سال گذشته در سوریه بسیار کارآزموده و باتجربه شدهاند.
محمدرضا کلهر