ردپای 60 سال خیانت و جنایت
روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
در دیدار مسئول اطلاعات ارتش صدام با ماموران سیا چه گذشت؟!(پاورقی)
Research@kayhan.ir
سرلشکر وفیق السامرایی مسئول اطلاعات ارتش عراق در زمان صدام، در کتاب خاطرات خود در مورد چگونگی همکاری اطلاعاتی آمریکا و عراق در طی جنگ، مینویسد:
«[در تیر ماه 1361 ] با سه نفر از اعضای سازمان سیا ملاقات کردم. یکی از آنها درجه بالایی داشت و راجع به خود و همکارانش میگفت که در ارتش درجه ژنرالی داشته است. نفر دوم پایش را در جنگ ویتنام از دست داده بود و نفر سوم مدتی در کشورهای تونس و یمن کار کرده بود و زبان عربی میدانست. آنها آمده بودند تا مستقیماً آمادگی خود را برای دادن اطلاعات لازم راجع به ایران اعلام نمایند. از اواخر مارس 1982 ( اواخر اسفند 1360 ) آنها از طریق یک کشور عربی [عربستان] این اطلاعات را در اختیار ما میگذاشتند... این گروه، اطلاعات خوب و اساسی راجع به نیروهای ایرانی با خود آورده بودند که بسیاری از آنها برای ما فاش شده بود و ما از بخشی از آنها برای تکمیل اطلاعات ناقص استفاده کردیم. آمریکاییها نقشهها و طرحهای بسیار دقیقی راجع به یگانهای ایرانی و همچنین کروکیهای توضیحی که از تصاویر ماهوارهای اقتباس شده بود با خود آورده بودند. در آن مرحله از جنگ، ما به این گونه نقشهها و طرحها نیاز مبرم داشتیم.»1
وی در بخش دیگری از خاطراتش مینویسد:
« من هر هفته و گاهی هر روز، در اتاقی که تجهیزات مخفی ضبط و تصویربرداری ویدئویی در آن جاسازی شده بود، با نمایندگان سازمان سیا ملاقات میکردم.»2
علاوه بر تصاویر ماهوارهای که همچنان در اختیار عراق بود، گزارشهای هفتگی و گاه دو گزارش در هفته و گاهی حتی گزارشهای تقریباً روزانه درباره تحرکات نیروهای ایران با استفاده از ماهواره و دستگاههای جاسوسی استراتژیک و سایر وسایل فنی و منابع انسانی، در اختیار عراق قرار میگرفت.3
با فعالتر شدن فزاینده نقش کاخ سفید در کمک سرّی به صدام برای هدایت نیروهای مسلح خود، آمریکا حتی یک مجتمع اطلاعاتی پیشرفته در بغداد احداث کرد تا اطلاعات ماهوارهای به طور مستقیم از فضا دریافت شوند و در نتیجه، اطلاعات بهتر و سریعتر تفسیر گردند.4
وفیق السامرایی در بخش دیگری از خاطراتش چنین مینویسد:
« ماهوارهها کلیه تحرکات ایرانیها در جبهه را برای ما زیر ذره بین گرفته بودند ؛ از حرکت تانکها، توپها و قایقها در هورها و در سواحل، تا جا به جا شدن قرارگاهها و ذخیره کردن تجهیزات پلسازی. ماهوارهها نتایج حملات هوایی و موشکی ما را نیز گزارش میدادند. »5
دونالد رامسفلد وزیر دفاع آمریکا، در آبان 1381 طی مصاحبهای با شبکه سی. بی. اس آمریکا، در مورد سفرش به عراق در سال 1362 و ملاقات با صدام حسین برای همکاریهای اطلاعاتی، چنین توضیح داد:
«در آن زمان ایران و عراق در جنگ بودند. دوستان ما در منطقه نگران این بودند که مبادا ایران پیروز شود. ما هم عمیقاً نگران بودیم که پیروزی ایران موجب ایجاد بیثباتی در کل منطقه شود. به این دلیل از من خواسته شد تا به عراق بروم. در این سفر با طارق عزیز و صدام حسین ملاقات کردم و درباره منافع مشترک، با آنها صحبت کردم. گفت و گوی ما بسیار مفید بود. صدام میدانست در چه شرایطی قرار دارد و مایل به دریافت کمکهای ما بود تا بتواند با اطلاعات بهتری با ایرانیان مقابله کند. تا آنجایی که من اطلاع دارم، بعد از سفر من به عراق، دولت آمریکا اطلاعات نظامی لازم را در اختیار صدام قرار میداد.»6
هوارد تیچر از افسران ارشد سازمان سیا، در مورد کمکهای حساس اطلاعاتی آمریکا به عراق، گفته بود:
« ما به عراق آنچه را که لازم داشت تا از ایرانیها شکست نخورد، دادیم. ما تمام آسیب پذیریهای آنها را در خطوط دفاعی شان تشخیص دادیم و از این نقاط ضعف مطلع شان ساختیم. ما میدانستیم که اگر این کار را نمیکردیم، ارتش ایران تا خود بغداد پیش میرفت.»7
تیچر در جای دیگر میگوید:
« ما به عراقیها اطلاعات ماهوارهای و الکترونیک دادیم که در واقع برای آنها گنجی محسوب میشد. آمریکا برای صدام حسین کاری کرد که تا آن روز حتی برای نزدیکترین متحدین خود نکرده بود.»8
همان گونه که مقامات اطلاعاتی آمریکا گفته بودند، اگر کمکهای اطلاعاتی آمریکا نبود، رزمندگان ایران تا بغداد پیش میرفتند .
سرلشکر وفیق السامرایی مسئول اطلاعات ارتش عراق در زمان صدام، در کتاب خاطرات خود با اشاره به ورود تعدادی از تحلیل گران سازمان سیا به بغداد در سال 65، مینویسد:
« در ماه اوت 1986 ( مرداد 1365 ) گروهی از بزرگترین تحلیلگران سازمان سیا به بغداد آمدند و من در یکی از مهمانسراهای استخبارات، با آنها دیداری طولانی داشتم. آنها صراحتاً چنین گفتند: ما نگران شما و وضعیت نظامی شما هستیم. ایران خود را برای انجام عملیات بزرگی آماده میکند و شما قدرت دفاع در برابر چنین حملهای را ندارید.»9