به بهانه چهل و هفتمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی
مردی که هرگز خدا را فراموش نکرد (نکته ورزشی)
چهل و هفتمین سالگرد درگذشت جهان پهلوان تختی ، امروز نیز همانند سالهای گذشته بر سر مزار آن مرحوم در ابن بابویه شهرری برگزار میشود.
سرویس ورزشی-
بعد از گذشت نزدیک به نیم قرن از درگذشت جهان پهلوان تختی ، هنوز نام و یاد او در جای جای این سرزمین پهناور زنده است. از همین رو امسال نیز دوستداران جهان پهلوان در ابن بابویه گردهم میآیند تا یک بار دیگر یاد و خاطره «آقا تختی» را زنده نگه دارند.
مسلما راز ماندگاری جهان پهلوان تختی نه به مدالهای باارزش المپیک و جهان وی بوده و نه جایگاه ویژهاش در ورزش کشتی، آنچه که تختی را تا به امروز حفظ کرده صفات نیکویی چون تواضع ، افتادگی ، جوانمردی ، توجه به زیردستان و ... بوده است.
در وصف خوبیهای تختی روایتهای بسیاری نقل شده اما بدون تردید فعالیتهای او برای کمک به زلزله زدگان بویین زهرا نقش ویژهای در محبوبیت جهان پهلوان داشته است. به جرأت میتوان گفت که نام زلزله بوئین زهرا با نام تختی عجین شده است و شاید اولین کلمهای که بعد از زلزله بوئین زهرا به ذهن متبادر میشود نام جهان پهلوان تختی باشد. زیرا تختی با کاری که انجام داد به تمام ورزشکاران فهماند که آنها خارج از میادین مسابقه هم در قبال مردم و اجتماع خویش مسئولند و باید هر آنچه که میتوانند برای مردم در ایام هجوم مصائب و بلایا انجام دهند.
در زلزله بوئین زهرا غلامرضا تختی که از دستگاههای دولتی برای کمک به مردم ناامید شده بود ، آستین همت را بالا زد. وی و همراهانش برای جمع آوری کمکهای مردم از خیابان ولیعصر و دو راهی یوسف آباد در حالی که چند وانت هم پشت سر آنها برای جمع آوری کمکهای غیر نقدی مردم حرکت میکرد، پیاده تا ایستگاه راهآهن آمدند و مردم که دهان به دهان از حرکت تختی خبردار شده بودند از دور و نزدیک خودشان را برای کمک به تختی رساندند و کمکهای بسیار خوبی به زلزله زدگان کردند. مردم چون از این مسئله مطمئن بودند که کمکهایشان حتماً به دست زلزله زدهها میرسد هر چه در توانشان بود به تختی میدادند.
تختی نه تنها در اجتماع بلکه بر روی تشک کشتی نیز پهلوان واقعی بود، تا جایی که رفتار وی در کشتی با مدوید بزرگترین کشتیگیر قرن بیستم و یکی از بهترینهای تمام دوران ورزش جهان ، کماکان نقل محافل ورزشی است.
چند سال قبل الکساندر مدوید در مصاحبهای به ماجرای آشنایی اش با تختی و حرکت پهلوانانه وی در کشتی اشاره کرد و گفت: «آشنایی ما از سال 1961 در جریان مسابقات قهرمانی جهان در یوکوهاما آغاز شد. در آن میدان بزرگ تختی برنده مدال طلای وزن هفتم شد و من درفوق سنگین مدال برنز گرفتم. این نخستین حضور من در مسابقات جهانی بود. در همین جا بود که تختی را شناختم و از نزدیک به قدرت و بزرگیاش پی بردم. او همیشه مرا دوست میداشت. ملت خودش را هم دوست داشت. به هنگام مسابقات جهانی تولیدو زانوی من ضرب خوردگی پیدا کرد. پزشک تیم باند زانو را باز کرده و مشغول تزریق مسکن بود ، در همین لحظه تختی که از آنجا میگذشت همه چیز را دید. یکی از مربیان به من گفت: بیا! او متوجه شده و در مسابقه به پای مصدوم تو خواهد پیچید. اما تختی اصلاً به پای مجروحم دست نزد. هر دو خسته شده بودیم و باید اذعان کنم ، با اینکه او هفت سال از من پیرتر بود ولی بیشاز من جنبش و تحرک داشت. آن واقعه را تا آخر عمر به یاد خواهم داشت. او هرگز به حیله و نیرنگ متوسل نشد.»
و نکته مهم دیگری که درباره جهان پهلوان تختی میتوان به آن اشاره کرد این است که وی در طول زندگی خود به ارزشهای اسلامی پایبند ماند و تا لحظهای که چشم از جهان فرو بست از اعتقاداتش دست نکشید. این اعتقادات تا اندازهای بود که تختی پس از کسب مدال طلای المپیک ملبورن در پاسخ به سؤال خبرنگار کیهان ورزشی که از وی پرسید آیا شما از اعتقادات مذهبی چیزی همراه خود به ملبورن برده بودید؟ پاسخ داد: «بله من همیشه قرآن کریم را در جیب دارم و هیچوقت خدا را فراموش نمیکنم.»