حفظ رژیم صهیونیستی ماموریت محوری داعش
یکی از موضوعات محوری در رابطه با مسائل سیاسی و امنیتی کنونی در خاورمیانه، گسترش دامنه فعالیت گروههای تکفیری در سطح منطقه و مهمتر از آن ظهور و پیدایش گروههای تکفیری جدید در برخی کشورهای دچار بحران در منطقه است. به نحوی که این گروهها از وضعیت بحرانی کشورهایی نظیر سوریه و عراق بهرهبرداری کرده و با اتخاذ اقدامات خشونتآمیز و فعالیت مسلحانه جدی علیه دولتها و مردم این کشورها، خود به موضوعی امنیتی تبدیل شدهاند. این موضوع از این نظر دارای اهمیت است که نه تنها کشورهایی نظیر سوریه و عراق را دچار بیثباتی کرده بلکه کل خاورمیانه را با تهدیدات امنیتی مواجه کرده است.
اما موضوع قابل توجه در مورد فعالیت این گروههای تکفیری، به رابطه شعارها و سیاستهای اعلامی از سوی این گروهها با اقدامات و اهداف عملیاتی آنها برمیگردد. بدین شکل که هرچند گروههای تکفیری فعال در سطح منطقه همانند داعش، جبهه النصره و دیگر شاخههای القاعده به بهانه و با شعار اجرای شریعت اسلامی و دفاع از اسلام و مسلمانان اقدام به عضوگیری و فعالیتهای سیاسی و نظامی علیه دولتهای منطقه کردهاند، اما طیف و دامنه فعالیتهای آنها نشان میدهد که این گروهها اهداف دیگری را فراتر از چنین شعارهایی تعقیب میکنند؛ چرا که نسبت به بزرگترین و جدیترین ناقض حقوق مسلمانان در سطح منطقه، یعنی رژیم صهیونیستی بیتوجه هستند و حتی در برخی موارد منافع همسویی با آن تعقیب میکنند.
این مسئله، یعنی بیتوجهی گروههای تکفیری به حمایت از مسلمانان در مقابل رژیم صهیونیستی و مبارزه با رژیم صهیونیستی بعد از گذشت چند سال از فعالیت این گروهها به موضوعی آشکار برای افکار عمومی و رهبران منطقه تبدیل شده و اخیرا مورد توجه و تاکید علما و رهبران منطقه نیز قرار گرفته است. در این رابطه «آیتالله خامنهای» رهبر معظم انقلاب اسلامی در «کنگره جهانی جریانهای تکفیری از از دیدگاه علمای اسلامی» در تهران اعلام کردند: «پشتیبانان جریانهای تکفیری، در مقابل رژیم صهیونیستی یک اخم هم نمیکنند و حتی با این رژیم برای مقابله با مسلمانان همکاری میکنند ولی برای ضربه زدن به کشورها و ملتهای اسلامی، حضور فعال دارند.»
با توجه به آشکار شدن و اثبات بیتوجهی جریانها و گروههای تکفیری فعال در منطقه به موضوع مبارزه با رژیم صهیونیستی، فهم و درک این مسئله دارای اولویت است؛ زیرا میتواند در فهم ماهیت گروههای تکفیری، شناسایی انگیزههای حامیان آنها و همچنین کشف اهداف واقعی این گروهها فراتر از شعارهای اعلامی اجرای شریعت اسلامی و دفاع از اسلام و مسلمانان تاثیرگذار باشد. با توجه به این مهم، در ادامه به بررسی مهمترین دلایل این موضوع، یعنی علل بیتوجهی گروههای تکفیری به مبارزه با رژیم صهیونیستی پرداخته میشود.
ماهیت گروههای تکفیری
یکی از مهمترین دلایل بیتوجهی گروههای تکفیری به خصوص داعش به مسئله فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی، به ماهیت چنین گروههایی برمیگردد. برخلاف ادعای رهبران این گروهها و حامیان بیرونی آنها، نباید گروههای تکفیری را گروههایی با ماهیت مذهبی و اسلامی تصور کرد. بلکه فعالیت و اقدامات چنین گروههایی به خصوص در جریان تحولات چند سال اخیر سوریه و عراق نشان میدهد گروههایی مانند داعش با ادعاها و شعارهای اسلامی از اساس گروههایی سیاسی با هدف سرنگونی دولتهای منطقه و تغییر موازنه منطقهای هستند؛ هرچند برداشت خاصی نیز از اسلام دارند و این موضوع را بیشتر به نمایش گذاشتهاند. چنین ماهیت و اهدافی باعث شده است اولویت مبارزات آنها نه رژیم صهیونیستی بلکه دولتهای منطقه باشد و هدف کسب قدرت را در کشورهای دچار بحران کنونی تعقیب کنند.
مسئله مهم دیگر در این رابطه، تفاوت گروههای تکفیری جدید مانند داعش با القاعده است. در حالی که القاعده به عنوان مادر گروههای تکفیری به دنبال رویارویی با «دشمن دور» یعنی آمریکا و منافع آن، از جمله رژیم صهیونیستی بود، گروههای تکفیری کنونی چنین سیاست و اولویتی را تعقیب نمیکنند و اولویت خود را بر مبارزه با «دشمن نزدیک» یعنی شیعیان در مقابل سنیها قرار دادهاند. این عنصر نیز یکی از عوامل عدم مبارزه آنها با رژیم صهیونیستی در زمان کنونی است. زیرا اولویت مبارزه گروههای تکفیری تغییر کرده و در زمان کنونی جوامعی از مسلمانان است که البته دلیل آن را نیز باید در چگونگی پیدایش این گروهها و حامیان آنها جستوجو کرد.
الگوی دوستی و دشمنی در سطح منطقه
تحولات اخیر خاورمیاونه و همچنین تلاشها در راستای تغییر و یا حفظ وضعیت موازنه قوا در آن، از سوی بازیگران متعارف و غیرمتعارف فعال در منطقه باعث تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در سطح منطقه و همچنین تغییر برخی مراجع تهدید شده است. این موضوع بر دامنه فعالیت گروههای تکفیری تاثیرگذار بوده و یکی از دلایل عدم ورود آنها به روند مبارزه با رژیم صهیونیستی به شمار میآید.
گروههای تکفیری در زمان کنونی اولویت خود را مبارزه علیه «دشمن نزدیک» قرار دادهاند و با ارائه الگویی تفرقهافکنانه از دوستی و دشمنی در سطح منطقه، شیعیان را دشمن اولیه و نخست جامعه سنی معرفی کرده و در ورای اهداف سیاسی خود در پی مبارزه و تضعیف شیعیان هستند؛ بدین شکل که دغدغه مبارزه با دشمن جامعه مسلمانان در سطح منطقهای - یعنی رژیم صهیونیستی - را ندارند. این برداشت کاملا در سخنان و مواضع رهبران داعش به عنوان مهمترین گروه تکفیری نمایان است.
مسئولان ارشد داعش با بیان اینکه تا شیعیان هستند، دغدغه مبارزه با رژیم صهیونیستی را ندارند در مورد عدم حمله به رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند وجود «دشمن نزدیکتر» یعنی شیعیان وقت حمله به رژيم صهیونیستی را به آنها نمیدهد.
دشمنان مشترک تکفیریها و رژیم صهیونیستی
میتوان یکی از دلایل تاثیرگذار و مهم عدم ورود گروههای تکفیری به مبارزه با رژیم صهیونیستی را وجود دشمنان مشترکی برای آنها معرفی کرد. در واقع همانطور که تحولات منطقه نشان میدهد از زمان آغاز و گسترش فعالیت جدی گروههای تکفیری مانند داعش و جبهه النصره در سوریه و عراق، گروههایی نظیر حزبالله به طور جدی و تا میزان تاثیرگذاری وارد مبارزه با گروههای تکفیری شدهاند و حتی در برخی جبهههای نبرد در سوریه، ورود حزبالله سرنوشت برخی مبارزات را تغییر داده و باعث شکست گروههای تکفیری در مقابل ارتش سوریه شده است.
چنین مسائلی سبب شده است که گروههای تکفیری در زمان کنونی بازیگرانی مانند حزبالله را دشمن خود تلقی کرده و از آنجا که حزبالله جدیترین دشمن رژیم صهیونیستی در منطقه «شام» محسوب میشود، وجود چنین دشمن مشترکی برای گروههای تکفیری و رژیم صهیونیستی به نوعی یک اتحاد طبیعی را میان آنها علیه حزبالله ایجاد کرده است که نه تنها مانع درگیری مستقیم آنها و عدم حمله تکفیریها علیه رژیم صهیونیستی شده، بلکه زمینه همکاری آنها در برخی موارد را نیز فراهم کرده است.
همسویی در اهداف
علاوه بر ماهیت گروههای تکفیری، چگونگی ترسیم الگوی دوستی و دشمنی از نگاه تکفیریها و داشتن دشمنان مشترک، اهداف همسو و مشترک در سطح منطقهای نیز از جمله دلایل عدم ورود گروههای تکفیری به روند و جبهه مبارزه با رژیم صهیونیستی علیرغم شعارهای اسلامگرایانه آنها است.
با توجه به ماهیت گروههای تکفیری و حامیان آنها و همچنین تلاشهای مرتبط با وضعیت موازنه قوا در سطح منطقه میتوان ادعا کرد که گروههای تکفیری در مواردی نظیر مبارزه با دولتهای همسو با محور مقاومت و ایجاد اختلاف و فرقهگرایی میان کشورهای اسلامی اهداف مشترکی با رژیم صهیونیستی تعقیب میکنند که در عدم درگیری این دو بازیگر تا زمان کنونی تاثیرگذار بوده است. به گونهای که برخلاف تصورات اولیه، رژیم صهیونیستی نه تنها تصور تهدید داعش و دیگر گروههای تکفیری نداشته است بلکه آنها را بازیگری همسو با اهداف خود در تضعیف نظامهای سیاسی سوریه و عراق، ایجاد تهدیداتی علیه ایران و در نهایت تعمیق اختلافات میان کشورهای اسلامی میداند که در جهت تغییر موازنه قوا به نفع رژیم صهیونیستی فعالیت میکند.
این وضعیت به گونهای است که این فرضیه مطرح شده است که داعش با تعقیب چنین اهدافی پازل رژیم صهیونیستی را در سطح منطقه تکمیل میکند؛ چرا که وارد مبارزه با دشمنان اصلی رژیم صهیونیستی در منطقه شده و به جای مبارزه با رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن مسلمانان، اهداف آن را اجرایی خواهد کرد. در واقع داعش و دیگر گروههای تکفیری برای رژیم صهیونیستی بیشتر از اینکه یک تهدید نظامی باشد، یک ابزار دستیابی به اهداف مهم بوده و هستند. دامن زدن به نزاعهای مذهبی و طایفهای، دور کردن اذهان از مسئله فلسطین و تضعیف جبهه مقاومت در عراق و سوریه از جمله این اهداف مشترک داعش با رژیم صهیونیستی و تاثیرات آن در گزارش یکی از رسانههای رژیم صهیونیستی به روشنی بیان شده است: «ایران و حزبالله با جبهه دوم القاعده در عراق مواجه میشوند. ایران برای حفظ منافع استراتژیک خود، مجبور به ارسال نیرو به عراق برای نجات بغداد از سقوط خواهد شد که میتواند منجر به تضعیف جبهه سوریه شود و... مهمتر از هر چیز، این یکی دیگر از عرصههای جنگ سنی و شیعه خواهد بود.» پس میتوان مدعی شد چنین اهداف مشترکی باعث شدهاند نه تنها شاهد فعالیتی از سوی گروههای تکفیری علیه رژیم صهیونیستی نباشیم، بلکه بدانیم صهیونیستها نسبت به پیامدهای مثبت فعالیت گروههای تکفیری برای خود آگاهی دارند.
همکاری رژیم صهیونیستی با داعش و گروههای تکفیری
یکی دیگر از دلایل بیتوجهی گروههای تکفیری به مبارزه با رژیم صهیونیستی را باید در همکاری اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با گروههای نظیر داعش و ارائه کمکهایی به آنها در خصوص مداوای مجروحان جنگی جستوجو کرد که تا حدودی باعث نیاز چنین گروههایی به رژیم صهیونیستی شده است. البته این موضوع خود معلول عوامل دیگری نظیر وجود دشمنان و اهداف مشترک در سطح منطقه هست اما به طور کلی در عدم اتخاذ اقداماتی از سوی این گروهها علیه رژیم صهیونیستی و منافع آن تاثیرگذار بودهاند.
در زمان اوج تنشها در سوریه گزارشهای متعددی منتشر شد که نشان میداد تعداد قابل توجهی از مجروحین گروه داعش در جریان مبارزه با ارتش سوریه برای مداوا و معالجه به سرزمینهای اشغالی منتقل شدهاند و رژیم صهیونیستی در این رابطه کمکهای پزشکی قابل توجهی به داعش اعطا کرده است. علاوه بر این و مهمتر از آن، افشاسازی برخی اسناد و برخی گزارشهای رسانهای نشان میدهد رژیم صهیونیستی همکاری اطلاعاتی قابل توجهی با گروههای تکفیری به خصوص داعش در اجرای عملیات در عراق و سوریه و مرز لبنان داشته است. بهگونهای که دستگاههای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در همکاری با عربستان اطلاعات قابل توجهی را برای اجرای عملیاتهای جبهه النصره در لبنان و پیشروی و حمله داعش به عراق به خصوص تصرف موصل به این گروههای تکفیری ارائه کردهاند.
چنین کمکها و همکاریهایی هرچند ریشه در اهداف مشترک این گروهها و رژیم صهیونیستی علیه جبهه مقاومت و برخی دولتهای منطقه دارد، اما خود دلیلی بر عدم حمله این گروهها به رژیم صهیونیستی محسوب میشود.
هرچند اقدامات وحشیانه و غیرانسانی گروههای تکفیری به خصوص داعش در سوریه و عراق توجهات زیادی را به خود جلب کرده است، اما تناقض در شعارها و سیاستهای اعلامی این گروهها با فعالیتها و اهداف آنها در سطح عملیاتی نیز موضوعی است که مورد توجه افکار عمومی و رهبران کشورهای منطقه قرار گرفته است.
گروههای تکفیری فعال در زمان کنونی با شعارهایی نظیر اجرای شریعت اسلامی و دفاع از اسلام و مسلمانان فعالیتهای خود را در کشورهای مسلمان منطقه آغاز کردند، اما در مواجهه با بزرگترین ناقض حقوق مسلمانان و دشمن اصلی آنها در سطح منطقه، یعنی رژیم صهیونیستی کوچکترین اقدامی اتخاذ نکردهاند.
این موضوع ریشه در دلایل و عوامل مختلفی دارد که برخی از آنها به ماهیت گروههای تکفیری مرتبط است و برخی دیگر نیز به وضعیت منطقه، اهداف این گروهها و سیاستهای حامیان آنها برمیگردد؛ با توجه به این عوامل انتظار نمیرود در آینده نیز شاهد اقدامی از سوی گروههای تکفیری علیه رژیم صهیونیستی باشیم. چرا که اساسا این گروه تروریستی دستپرورده غربیها در رژیم صهیونیستی است.
از جمله مهمترین دلایل بیتوجهی گروههای تکفیری به مبارزه با رژیم صهیونیستی به ماهیت سیاسی و غیر اسلامی و غیرمذهبی چنین گروههایی برمیگردد. هرچند این گروهها با شعائر اسلامی فعالیت خود را آغاز کردهاند اما اهدافی سیاسی مانند سرنگونی برخی دولتهای منطقه و کسب قدرت را تعقیب میکنند و مسائلی مانند دفاع از حقوق فلسطین و مسلمانان در مقابله با رژیم صهیونیستی برای آنها موضوع دارای اولویتی محسوب نمیشود. به همین دلیل است که چنین گروهها دشمن خود را بخشی از جامعه مسلمانان یعنی شیعیان و نه رژیم صهیونیستی در نظر گرفتهاند.
علاوه بر این، مسائل دیگری نظیر وجود دشمنان و اهداف مشترک میان گروههای تکفیری و رژیم صهیونیستی آنها را با یک اتخاذ نانوشته در یک جبهه قرار داده است و انتظار درگیری آنها در وضعیت فعلی منطقی نخواهد بود. زیرا هر دو، حزبالله و بازیگران محور مقاومت را دشمن اصلی خود تعریف کردهاند و هر دو نیز اهدافی نظیر تضعیف و سرنگونی برخی دولتهای همسو با مقاومت، تغییر موازنه قدرت منطقه علیه ایران و تعمیق اختلافات فرقهای میان مسلمانان را تعقیب میکنند.
منبع: خبرگزاری فارس
این مسئله، یعنی بیتوجهی گروههای تکفیری به حمایت از مسلمانان در مقابل رژیم صهیونیستی و مبارزه با رژیم صهیونیستی بعد از گذشت چند سال از فعالیت این گروهها به موضوعی آشکار برای افکار عمومی و رهبران منطقه تبدیل شده و اخیرا مورد توجه و تاکید علما و رهبران منطقه نیز قرار گرفته است. در این رابطه «آیتالله خامنهای» رهبر معظم انقلاب اسلامی در «کنگره جهانی جریانهای تکفیری از از دیدگاه علمای اسلامی» در تهران اعلام کردند: «پشتیبانان جریانهای تکفیری، در مقابل رژیم صهیونیستی یک اخم هم نمیکنند و حتی با این رژیم برای مقابله با مسلمانان همکاری میکنند ولی برای ضربه زدن به کشورها و ملتهای اسلامی، حضور فعال دارند.»
با توجه به آشکار شدن و اثبات بیتوجهی جریانها و گروههای تکفیری فعال در منطقه به موضوع مبارزه با رژیم صهیونیستی، فهم و درک این مسئله دارای اولویت است؛ زیرا میتواند در فهم ماهیت گروههای تکفیری، شناسایی انگیزههای حامیان آنها و همچنین کشف اهداف واقعی این گروهها فراتر از شعارهای اعلامی اجرای شریعت اسلامی و دفاع از اسلام و مسلمانان تاثیرگذار باشد. با توجه به این مهم، در ادامه به بررسی مهمترین دلایل این موضوع، یعنی علل بیتوجهی گروههای تکفیری به مبارزه با رژیم صهیونیستی پرداخته میشود.
ماهیت گروههای تکفیری
یکی از مهمترین دلایل بیتوجهی گروههای تکفیری به خصوص داعش به مسئله فلسطین و مبارزه با رژیم صهیونیستی، به ماهیت چنین گروههایی برمیگردد. برخلاف ادعای رهبران این گروهها و حامیان بیرونی آنها، نباید گروههای تکفیری را گروههایی با ماهیت مذهبی و اسلامی تصور کرد. بلکه فعالیت و اقدامات چنین گروههایی به خصوص در جریان تحولات چند سال اخیر سوریه و عراق نشان میدهد گروههایی مانند داعش با ادعاها و شعارهای اسلامی از اساس گروههایی سیاسی با هدف سرنگونی دولتهای منطقه و تغییر موازنه منطقهای هستند؛ هرچند برداشت خاصی نیز از اسلام دارند و این موضوع را بیشتر به نمایش گذاشتهاند. چنین ماهیت و اهدافی باعث شده است اولویت مبارزات آنها نه رژیم صهیونیستی بلکه دولتهای منطقه باشد و هدف کسب قدرت را در کشورهای دچار بحران کنونی تعقیب کنند.
مسئله مهم دیگر در این رابطه، تفاوت گروههای تکفیری جدید مانند داعش با القاعده است. در حالی که القاعده به عنوان مادر گروههای تکفیری به دنبال رویارویی با «دشمن دور» یعنی آمریکا و منافع آن، از جمله رژیم صهیونیستی بود، گروههای تکفیری کنونی چنین سیاست و اولویتی را تعقیب نمیکنند و اولویت خود را بر مبارزه با «دشمن نزدیک» یعنی شیعیان در مقابل سنیها قرار دادهاند. این عنصر نیز یکی از عوامل عدم مبارزه آنها با رژیم صهیونیستی در زمان کنونی است. زیرا اولویت مبارزه گروههای تکفیری تغییر کرده و در زمان کنونی جوامعی از مسلمانان است که البته دلیل آن را نیز باید در چگونگی پیدایش این گروهها و حامیان آنها جستوجو کرد.
الگوی دوستی و دشمنی در سطح منطقه
تحولات اخیر خاورمیاونه و همچنین تلاشها در راستای تغییر و یا حفظ وضعیت موازنه قوا در آن، از سوی بازیگران متعارف و غیرمتعارف فعال در منطقه باعث تغییر الگوهای دوستی و دشمنی در سطح منطقه و همچنین تغییر برخی مراجع تهدید شده است. این موضوع بر دامنه فعالیت گروههای تکفیری تاثیرگذار بوده و یکی از دلایل عدم ورود آنها به روند مبارزه با رژیم صهیونیستی به شمار میآید.
گروههای تکفیری در زمان کنونی اولویت خود را مبارزه علیه «دشمن نزدیک» قرار دادهاند و با ارائه الگویی تفرقهافکنانه از دوستی و دشمنی در سطح منطقه، شیعیان را دشمن اولیه و نخست جامعه سنی معرفی کرده و در ورای اهداف سیاسی خود در پی مبارزه و تضعیف شیعیان هستند؛ بدین شکل که دغدغه مبارزه با دشمن جامعه مسلمانان در سطح منطقهای - یعنی رژیم صهیونیستی - را ندارند. این برداشت کاملا در سخنان و مواضع رهبران داعش به عنوان مهمترین گروه تکفیری نمایان است.
مسئولان ارشد داعش با بیان اینکه تا شیعیان هستند، دغدغه مبارزه با رژیم صهیونیستی را ندارند در مورد عدم حمله به رژیم صهیونیستی اعلام کردهاند وجود «دشمن نزدیکتر» یعنی شیعیان وقت حمله به رژيم صهیونیستی را به آنها نمیدهد.
دشمنان مشترک تکفیریها و رژیم صهیونیستی
میتوان یکی از دلایل تاثیرگذار و مهم عدم ورود گروههای تکفیری به مبارزه با رژیم صهیونیستی را وجود دشمنان مشترکی برای آنها معرفی کرد. در واقع همانطور که تحولات منطقه نشان میدهد از زمان آغاز و گسترش فعالیت جدی گروههای تکفیری مانند داعش و جبهه النصره در سوریه و عراق، گروههایی نظیر حزبالله به طور جدی و تا میزان تاثیرگذاری وارد مبارزه با گروههای تکفیری شدهاند و حتی در برخی جبهههای نبرد در سوریه، ورود حزبالله سرنوشت برخی مبارزات را تغییر داده و باعث شکست گروههای تکفیری در مقابل ارتش سوریه شده است.
چنین مسائلی سبب شده است که گروههای تکفیری در زمان کنونی بازیگرانی مانند حزبالله را دشمن خود تلقی کرده و از آنجا که حزبالله جدیترین دشمن رژیم صهیونیستی در منطقه «شام» محسوب میشود، وجود چنین دشمن مشترکی برای گروههای تکفیری و رژیم صهیونیستی به نوعی یک اتحاد طبیعی را میان آنها علیه حزبالله ایجاد کرده است که نه تنها مانع درگیری مستقیم آنها و عدم حمله تکفیریها علیه رژیم صهیونیستی شده، بلکه زمینه همکاری آنها در برخی موارد را نیز فراهم کرده است.
همسویی در اهداف
علاوه بر ماهیت گروههای تکفیری، چگونگی ترسیم الگوی دوستی و دشمنی از نگاه تکفیریها و داشتن دشمنان مشترک، اهداف همسو و مشترک در سطح منطقهای نیز از جمله دلایل عدم ورود گروههای تکفیری به روند و جبهه مبارزه با رژیم صهیونیستی علیرغم شعارهای اسلامگرایانه آنها است.
با توجه به ماهیت گروههای تکفیری و حامیان آنها و همچنین تلاشهای مرتبط با وضعیت موازنه قوا در سطح منطقه میتوان ادعا کرد که گروههای تکفیری در مواردی نظیر مبارزه با دولتهای همسو با محور مقاومت و ایجاد اختلاف و فرقهگرایی میان کشورهای اسلامی اهداف مشترکی با رژیم صهیونیستی تعقیب میکنند که در عدم درگیری این دو بازیگر تا زمان کنونی تاثیرگذار بوده است. به گونهای که برخلاف تصورات اولیه، رژیم صهیونیستی نه تنها تصور تهدید داعش و دیگر گروههای تکفیری نداشته است بلکه آنها را بازیگری همسو با اهداف خود در تضعیف نظامهای سیاسی سوریه و عراق، ایجاد تهدیداتی علیه ایران و در نهایت تعمیق اختلافات میان کشورهای اسلامی میداند که در جهت تغییر موازنه قوا به نفع رژیم صهیونیستی فعالیت میکند.
این وضعیت به گونهای است که این فرضیه مطرح شده است که داعش با تعقیب چنین اهدافی پازل رژیم صهیونیستی را در سطح منطقه تکمیل میکند؛ چرا که وارد مبارزه با دشمنان اصلی رژیم صهیونیستی در منطقه شده و به جای مبارزه با رژیم صهیونیستی به عنوان دشمن مسلمانان، اهداف آن را اجرایی خواهد کرد. در واقع داعش و دیگر گروههای تکفیری برای رژیم صهیونیستی بیشتر از اینکه یک تهدید نظامی باشد، یک ابزار دستیابی به اهداف مهم بوده و هستند. دامن زدن به نزاعهای مذهبی و طایفهای، دور کردن اذهان از مسئله فلسطین و تضعیف جبهه مقاومت در عراق و سوریه از جمله این اهداف مشترک داعش با رژیم صهیونیستی و تاثیرات آن در گزارش یکی از رسانههای رژیم صهیونیستی به روشنی بیان شده است: «ایران و حزبالله با جبهه دوم القاعده در عراق مواجه میشوند. ایران برای حفظ منافع استراتژیک خود، مجبور به ارسال نیرو به عراق برای نجات بغداد از سقوط خواهد شد که میتواند منجر به تضعیف جبهه سوریه شود و... مهمتر از هر چیز، این یکی دیگر از عرصههای جنگ سنی و شیعه خواهد بود.» پس میتوان مدعی شد چنین اهداف مشترکی باعث شدهاند نه تنها شاهد فعالیتی از سوی گروههای تکفیری علیه رژیم صهیونیستی نباشیم، بلکه بدانیم صهیونیستها نسبت به پیامدهای مثبت فعالیت گروههای تکفیری برای خود آگاهی دارند.
همکاری رژیم صهیونیستی با داعش و گروههای تکفیری
یکی دیگر از دلایل بیتوجهی گروههای تکفیری به مبارزه با رژیم صهیونیستی را باید در همکاری اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با گروههای نظیر داعش و ارائه کمکهایی به آنها در خصوص مداوای مجروحان جنگی جستوجو کرد که تا حدودی باعث نیاز چنین گروههایی به رژیم صهیونیستی شده است. البته این موضوع خود معلول عوامل دیگری نظیر وجود دشمنان و اهداف مشترک در سطح منطقه هست اما به طور کلی در عدم اتخاذ اقداماتی از سوی این گروهها علیه رژیم صهیونیستی و منافع آن تاثیرگذار بودهاند.
در زمان اوج تنشها در سوریه گزارشهای متعددی منتشر شد که نشان میداد تعداد قابل توجهی از مجروحین گروه داعش در جریان مبارزه با ارتش سوریه برای مداوا و معالجه به سرزمینهای اشغالی منتقل شدهاند و رژیم صهیونیستی در این رابطه کمکهای پزشکی قابل توجهی به داعش اعطا کرده است. علاوه بر این و مهمتر از آن، افشاسازی برخی اسناد و برخی گزارشهای رسانهای نشان میدهد رژیم صهیونیستی همکاری اطلاعاتی قابل توجهی با گروههای تکفیری به خصوص داعش در اجرای عملیات در عراق و سوریه و مرز لبنان داشته است. بهگونهای که دستگاههای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در همکاری با عربستان اطلاعات قابل توجهی را برای اجرای عملیاتهای جبهه النصره در لبنان و پیشروی و حمله داعش به عراق به خصوص تصرف موصل به این گروههای تکفیری ارائه کردهاند.
چنین کمکها و همکاریهایی هرچند ریشه در اهداف مشترک این گروهها و رژیم صهیونیستی علیه جبهه مقاومت و برخی دولتهای منطقه دارد، اما خود دلیلی بر عدم حمله این گروهها به رژیم صهیونیستی محسوب میشود.
هرچند اقدامات وحشیانه و غیرانسانی گروههای تکفیری به خصوص داعش در سوریه و عراق توجهات زیادی را به خود جلب کرده است، اما تناقض در شعارها و سیاستهای اعلامی این گروهها با فعالیتها و اهداف آنها در سطح عملیاتی نیز موضوعی است که مورد توجه افکار عمومی و رهبران کشورهای منطقه قرار گرفته است.
گروههای تکفیری فعال در زمان کنونی با شعارهایی نظیر اجرای شریعت اسلامی و دفاع از اسلام و مسلمانان فعالیتهای خود را در کشورهای مسلمان منطقه آغاز کردند، اما در مواجهه با بزرگترین ناقض حقوق مسلمانان و دشمن اصلی آنها در سطح منطقه، یعنی رژیم صهیونیستی کوچکترین اقدامی اتخاذ نکردهاند.
این موضوع ریشه در دلایل و عوامل مختلفی دارد که برخی از آنها به ماهیت گروههای تکفیری مرتبط است و برخی دیگر نیز به وضعیت منطقه، اهداف این گروهها و سیاستهای حامیان آنها برمیگردد؛ با توجه به این عوامل انتظار نمیرود در آینده نیز شاهد اقدامی از سوی گروههای تکفیری علیه رژیم صهیونیستی باشیم. چرا که اساسا این گروه تروریستی دستپرورده غربیها در رژیم صهیونیستی است.
از جمله مهمترین دلایل بیتوجهی گروههای تکفیری به مبارزه با رژیم صهیونیستی به ماهیت سیاسی و غیر اسلامی و غیرمذهبی چنین گروههایی برمیگردد. هرچند این گروهها با شعائر اسلامی فعالیت خود را آغاز کردهاند اما اهدافی سیاسی مانند سرنگونی برخی دولتهای منطقه و کسب قدرت را تعقیب میکنند و مسائلی مانند دفاع از حقوق فلسطین و مسلمانان در مقابله با رژیم صهیونیستی برای آنها موضوع دارای اولویتی محسوب نمیشود. به همین دلیل است که چنین گروهها دشمن خود را بخشی از جامعه مسلمانان یعنی شیعیان و نه رژیم صهیونیستی در نظر گرفتهاند.
علاوه بر این، مسائل دیگری نظیر وجود دشمنان و اهداف مشترک میان گروههای تکفیری و رژیم صهیونیستی آنها را با یک اتخاذ نانوشته در یک جبهه قرار داده است و انتظار درگیری آنها در وضعیت فعلی منطقی نخواهد بود. زیرا هر دو، حزبالله و بازیگران محور مقاومت را دشمن اصلی خود تعریف کردهاند و هر دو نیز اهدافی نظیر تضعیف و سرنگونی برخی دولتهای همسو با مقاومت، تغییر موازنه قدرت منطقه علیه ایران و تعمیق اختلافات فرقهای میان مسلمانان را تعقیب میکنند.
منبع: خبرگزاری فارس