سیمای کارگزاران مطبوعات - علی بهزادی - بخش پایانی
ایستگاه آخر بهزادی (پاورقی)
تالیف: سید علی ابراهیمی
مجله دانستنیها: ایستگاه آخر بهزادی
مطبوعات قبل از انقلاب علاوه بر امتیاز مجلات خود، مجوز انتشار یک ماهنامه هم داشتند. بهزادی بعد از توقیف
سپید و سیاه، ماهنامه دانستنیها برای جوانان را به زیر چاپ بُرد. او به دلیل مصوبه شورای عالی انقلاب مبنی بر محروم شدن فراماسونرها و سران رژیم از داشتن امتیاز نشریه مجبور شد امتیاز ماهنامه را به دخترش واگذار کند.108 آن روزها فرانه
در انگلستان بود. بهزادی با او تماس گرفت و گفت؛آرزو داشتی مجله چاپ کنی، شرایط مجوز جور شده و میتوانی جواز بگیری.109فرانه شبانه چمدانهایش را بست تا بتواند با دانستنیهای پدر، نخستین زنی باشد که در ایران مدیرمسئول یک ماهنامه میشود. وی در دیماه سال 1358 پروانه انتشار گرفت110و دفتر مجله سپید و سیاه واقع در خیابان ایرانشهر شمالی به اسم مجله دانستنیها تغییر نام داد. فرانه همیشه آرزو داشت اوریانا فالاچی111 شود.112 ورود او به دنیای مطبوعات بیشباهت به پدرش نیست. بهزادیِ پدر نیز 27 سال پیش بنا به توصیه پدر زن خود به ایران آمد و یک راست به سراغ مطبوعات رفت.
دانستنیها اگرچه مجلهای علمی و تحقیقی بود اما در برخی موارد با اختصاص صفحات خود به عناصری چون نجف دریابندری113، شهرنوش پارسیپور114 و صادق هدایت115 رویکردهای سیاسی خود را آشکار میکرد.116
انتشار دانستنیها تا سال 1377 بیوقفه ادامه یافت تا اینکه فرانه و پدرش تصمیم گرفتند چاپ مجله را متوقف کنند. در بهار سال 1379 یعنی یک سال و نیم بعد، نامهای از وزارت ارشاد به دستشان رسید که اگر تا تیرماه همان سال مجله را منتشر نکنند برای همیشه لغو امتیاز خواهدشد.117 فرانه پای میز مذاکره با اصلاحطلبان رفت و دانستنیها طی قراردادی در اجارهی شرکت جامعه روز118 قرار گرفت. ماشاءالله شمسالواعظین سردبیر شد و دانستنیها با همراهی ابراهیم نبوی،
عیسی سحرخیز، حمیدرضا جلاییپور، محمد قوچانی و مسعود بهنود آرایش جنگی گرفت. فرم و محتوای مجله بهکلی تغییر کرد و سه شمارهی جنجالی را پشت سر گذاشت. شمارههایی که در نهایت به توقیف دو هفتهنامه دانستنیها منجر شد. یکی از مطالب بحث برانگیز، مصاحبه با گوگوش بعد از خروج از کشور119و گفت وگوی جنجالی با هوشنگ گلشیری دربارهی سانسور در ایران بود.120چاپ سرمقالهی «به زبان فرهنگ و به زمانه ما» در دومین شماره از دوره جدید دانستنیها با شکایت مدعیالعموم همراه شد و فرانه بهزادی را به دادگاه کشاند.121دانستنیها در این سرمقاله نوشته بود:
دربند زمانه گرفتاريم و گرفتاري عار نيست. چه بيهنرانِ زورمدار هر آن چه به دستشان ميآيد ميكنند روا و ناروا و ما، در پيچ و خم سنگلاخ رفتارهاي روستايي روز را به شب و شب را به روز ميرسانيم. تا از اين هيولاي هول رخصتي حاصل آيد و پس از جان كندني طاقت فرسا تازه به اول دروازه مدنيّت و ابتداي تاريخ شهرنشيني هبوط كنيم...روزگاري است كه در آن تاوان جنايت، برائت است و تاوان آزادي خواهي، زندان... سر به جهان كلام و انديشه ميبريم و بغض را فرو ميخوريم تا بعد.122
این یادداشت، نظام اسلامی را به «هیولای هول» تشبیه میکند و شرایط جامعه را با دوران عصر حجر و ماقبل مدنیّت برابر میداند. رویکردی که مدیران فرهنگی دولت موسوم به اصلاحات نظیر عطا مهاجرانی مجریان اصلی آن بودند. جریانی خزنده که دین را به بهانه قرائتهای جدید، افیون تودهها میخواند و قانون اساسی، نهادهای انقلابی و شورای نگهبان
را برنمیتافت. این عملکرد در آن سالها از سوی رهبر معظم انقلاب با عنوان «شارلاتانیزم مطبوعاتی» تعبیر شد: بعضى از اين مطبوعاتى كه امروز هستند، پايگاههاى دشمنند؛ همان كارى را مىكنند كه راديو
و تلويزيونهاى بى.بى.سى و امريكا و رژيم صهيونيستى مىخواهند بكنند... همه همّتشان، تشويش افكار عمومى و ايجاد اختلاف و بدبينى در مردم و خوانندگانشان نسبت به نظام است. ده عنوان، پانزده عنوانروزنامه، گويا از يك مركز هدايت مىشوند، با تيترهاى شبيه به هم در قضاياى مختلف. قضاياى كوچك را بزرگ مىكنند و تيترهايى مىزنند كه هركس اين تيترها را مىبيند، خيال مىكند كه همه چيز در كشور از دست رفته است. اينها اميد را در جوانان مىميرانند، روح اعتماد به مسئولان را در آحاد مردم كشور تضعيف مىكنند و نهادهاى اصلى كشور را مورد اهانت و توهين قرار مىدهند...اين يك نوع شارلاتانيزم مطبوعاتى است كه امروز بعضى از مطبوعات در پيش گرفتهاند.123
جلسه رسیدگی به اتهامات مدیر مسئول دوهفتهنامه دانستنیها در ساعت 9 صبح روز دوشنبه 31 مرداد ماه سال 1379 در شعبه 1410 دادگاه عمومی تهران برگزار شد و در خصوص واگذاری غیرقانونی امتیاز این نشریه
به شرکت جامعه روز و تبلیغ علیه جمهوری اسلامی از طریق چاپ و انتشار سرمقاله «به زبان فرهنگ و به زمانه ما» بدون ذکر نام نویسنده و انتساب به شورای سردبیری، تمامی اعضای هیأت منصفه مطبوعات به اتفاق آرا فرانه بهزادی را مجرم تشخیص دادند. مدیر مسئول دانستنیها در این خصوص به استناد ماده 500 قانون مجازات اسلامی به شش ماه حبس تعزیری محکوم
و با مجوز حاصل از تبصره ذیل ماده 35 قانون مطبوعات، شش ماه حبس فوق به دو سال محرومیت از مسئولیتهای مطبوعاتی از جمله مدیر مسئولی و صاحب امتیازی مجله دانستنیها یا هر مجله دیگر تبدیل شد.124
علی بهزادی را باید در حکم دادگاه شریک دانست چرا که او در این سالها علاوه بر تدریس در دانشگاه، در مدیریت مجله دانستنیها نیز مشارکت داشت. در این ایام بهزادی رمان گریزگاه درون و کتاب شبه خاطرات را به چاپ رساند.
گریزگاه درون روایت یک طَرفهای است که نویسنده وضعیت سیاسی و اجتماعی كشور را با سیاهنمایی به تصویر میکشد. شخصیت داستان، حول محور جوانی است به نام افشین كه به علت بیماری در طفولیت، شنوایی خود را از دست داده و قادر
به تكلم نیست، اما با تلاش فراوان در رشته آزمایشگاهی بالینی دكترا میگیرد. با شروع جنگ تحمیلی او در یك بیمارستان نظامی مشغول به كار میشود، اما پس از چندی به دنبال بمباران عراقیها به سختی مجروح شده به گونهای كه بینایی و دست و پای خود را از دست میدهد. او پس از آن تصمیم به خودكشی میگیرد، اما قادر به این كار نیست. او حتی نمیتواند حركت كند تا خود را از یک بلندی به پایین پرت کرده و از رنج این زندگی خلاص شود. در همین ایام، جامعه پزشكان جهانی بدون مرز، افشین را شناسایی كرده و او را والاترین مجروح جنگی در جهان معرفی میكنند و به مداوای وی مشغول میشوند.125
بهزادی این بار سیاستهای مطبوعاتی خود را در قالب کتاب دنبال میکند و با ارائه یک تراژدی غمانگیز تصویری وارونه
از حقیقت را برای مخاطب خود رقم میزند.
اسفند ماه سال 1381 وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طی نامهای مجوز انتشار مجدد دانستنیها را به فرانه بهزادی ابلاغ کرد.126 بهزادیِ پدر و دختر چاپ دانستنیها را ادامه دادند تا اینکه درسال 1388 با دریافت مبلغ 90 میلیون تومان امتیاز نشریه را به گروه مجلات مؤسسه همشهری واگذار کردند.127
علی بهزادی یک سال بعد در ششم شهریورماه سال 1389 در سن 85 سالگی مُرد.128
هشتاد سال پیش کارل کروز129 یکی از نخستین اندیشمندان اروپایی قرن بیستم بود که با جسارت، روشنفکران لیبرال را «مزدور» نامید. «مزدورانی که دَم از تعالی میزنند». همان کسانی که به نام مدرنیته، بربریت را توجیه میکنند. او سالها مکانیسم پیچیده سلطهیابیِ حماقت در جامعه بشری را کاوید و از هویت روشنفکرانی پرده برداشت که «دکانشان دفاع از نظرات رایج و مسلط سیاستمداران است». چون همة ذرات وجود آنان به مماشات با دنیای موجود تمایل دارد و در یک فصل مشخص ظهور میکنند. این روشنفکران وقتی به میدان میآیند که نیاز به استدلال های ظاهر فریب و ساختگی و همچنین، ضرورت تحسینپذیر کردن اعمال شرمآور و نفرت انگیز پدید آمده باشد. خلاصه، هنگامی که «زبان» فقط بازیچهای است برای عوامفریبی و یک ابزار تسلط در میان ابزارهای دیگر. کروز سالها وقتش را به بررسی موشکافانه ژورنالهای فکری، روزنامهها و آثار متفکران مختلف گذراند و حاصل عمر 62 ساله خود را در چند جمله نوشت:
من از نظر اخلاقي، «دختران خودفروش» را بالاتر و بهتر از «سرمقاله نويسان ليبرال» میدانم و به نظر من یک قَوّاد به این ناشران مطبوعاتي شرف دارد...چون تمايل طبيعي مطبوعات لیبرال، «خودفروشي» در برابر نظم موجود است. آنها با کمک حیلههای زبانی، تغییر معانی و انحراف ارزشها، هر فکر و مضمونی را از معنای خود خالی و بیآبرو میکنند.130
پانوشتها:
108- روزنامه کیهان، 26 آذر 1385. شماره 18692.
109- آنچه از دانستیها میخواهید بدانید، گفت و گوی ایرج باباحاجی با فرانه بهزادی،روزنامه شرق، 29شهریور 1383. شماره 293 .
110- پیشین.
111- اوریانا فالاچی روزنامهنگار، نویسنده و مصاحبهگر سیاسی ایتالیایی بود که در شهر فلورانس متولد شد و در سن ۷۷ سالگی در همان شهر مُرد. از نظر مذهبی یک «ملحد مسیحی» به شمار میآمد زیرا نه خدا را قبول داشت و نه خلقت تصادفی جهان و نه هیچ تئوری دیگری از لائیکها را. زمانی که حادثه یازده سپتامبر روی داد کتابی نوشت به نام خشم و غرور. فالاچی در این کتاب اسلام را هدف قرار میدهد و آن را به کوهستانی تشبیه میکند که ۱۴۰۰ سال است تکان نخورده، با غارهایی در ضلالت بیانتها که هیچ دری به سوی فتوحات تمدن جدید نگشودهاست. او همچنین پیشوایان اسلام را به مخالفت با مظاهر تمدن متهم مینماید. فالاچی در سال 1358 مصاحبهایی با حضرت امام(ره) انجام داد ولی به مقاصد سیاسی خود در این مصاحبه دست پیدا نکرد.
112- فرانه همیشه آرزو داشت اوریانا فالاچی شود. از: www.yeroshalmi.com/Danastaniha.html
113- نجف دریابندری در آبادان مسؤل حزب توده بود که از طرف ساواک دستگیر و در دادرسی ارتش محکوم به اعدام شد؛ ولی چون همسر زیبایی داشت با توسل به سپهبد تیمور بختیار(رییس وقت ساواک) از زندان آزاد و بلافاصله در مؤسسه آمریکایی فرانکلین استخدام شد. به نقل از: رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک(داریوش همایون). تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات ، 1378، صفحه 113.
114-شهرنوش پارسیپور داستان نویس منحطی که در کتاب «زنان بدون مردان»گوشهایی از زندگی خود را توضیح دادهاست. او همسر سابق ناصر تقوایی کارگردان سینما و تلویزیون است و در این خصوص میگوید: ما قبل از این که ازدواج کنیم، با هم ارتباط داشتیم و پسر من هم محصول این ارتباط است. وقتی اینطور شد، من و ناصر با هم ازدواج کردیم. پارسیپور بعد از انقلاب به جرم نوشتن آثار ضد اسلامی دستگیر و مدتی زندانی شد. با پایان یافتن محکومیتش به آمریکا رفت و هم اکنون در آنجا زندگی میکند. به نقل از: http://kargardananema.blogfa.com/post-296.aspx
برای آشنایی بیشتر نک به: آوینی، سیدمرتضی، حلزونهای خانه به دوش، مقاله «از مایکل جکسون تا شهرنوش پارسیپور»، ص 45.
115- صادق هدایت نویسنده و مترجمی بود که تأثیری عمیق بر جریان روشنفکری ایران داشت. وی اولین بار در سال 1307 سعی کرد در رودخانه مارن فرانسه خودکشی کند اما یک قایق ماهیگیری جان او را نجات داد. یأس موجود در نوشتهها و هذیانهای افسارگسیختهای که در آثارش به چشم میخورد، برآمده از روح افسرده و اندیشههای پوچی است که ذهن او را تسخیر کرده بود. راوی «بوفکور» سرانجام در فروردین ماه سال 1330 در پاریس خودکشی کرد و مُرد. سیدعلی موسوی گرمارودی در مراسم رونمایی از کتاب «سه کاهن» که آبان ماه 1391 در بنیاد ادبیات داستانی برگزار شد، گفت: شرم دارم، بر صادق هدایت نویسندهی کتاب «توپمُرواری»که در آن سراسر به اهل بیت(ع) توهین میکند؛ لعن نفرستم. نک از:
http://www.mehrnews.com/detail/News/1746137
برای آشنایی بیشتر نک به: «نیمه پنهان» جلد 7 زندگینامه صادق هدایت، دفتر پژوهشهای مؤسسه کیهان.
116- دانستنیها، 1 اردیبهشت 1373، شماره 283.
117- او همیشه آرزو داشت اوریانا فالاچی شود، از: http://yeroshalmi.com./Danastaniha.html
118- شركت جامعه روز متشكل از گروهگردانندگان روزنامههاي زنجيرهاي بود که مدير هفتهنامه دانستنيها را به عنوان مشاركت در سود و پرداخت اجاره بها ترغيب به همكاري کرد. ساختمان شركت جامعه روز متعلق به باقر وليبيک، محسن سازگارا، ماشااله شمس الواعظين و حميدرضا جلايي پور بود که با تدارك حدود يك ميليارد تومان امكانات از منابع ناشناحتهایی كه هويت آنها مشخص نيست در قالب اجاره جرايد زنجيرهاي به مقابله با فرهنگ و ارزشهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي و تبليغ گروهكهاي غير قانوني از جمله نهضت آزادي ميپرداختند. روزنامههاي جامعه، توس، نشاط، عصر آزادگان و اخبار اقتصاد از جمله پنج زنجيره مهم اين شركت بودند كه عموم آنها به دليل توهين به حضرت امام خميني(ره)
و مقدسات با رأي دادگاه و هيئت نظارت بر مطبوعات تعطيل و لغو امتياز شدند. به نقل از: مدیران مسئول هفتهنامههای گوناگون و دانستنیها محاکمه میشوند، روزنامه رسالت، 31 مرداد 1379.
119- دانستنیها، از:دانستنیهاhttp://fa.wikipedia.org./wiki/
120- با هیچ نوع سانسوری موافق نیستم، از: http://passionofanna.wordpress.com/2009/11/16
121- روزنامه بهار، 16 مرداد 1379، شماره 286.
122- دانستنیها، 29 تیر 1379، دوره جدید شماره 2، ص 2.
123- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با جوانان در مصلای بزرگ تهران، 1 اردیبهشت 1379. نک از: http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=1897
124- مرتضوی، سعید. جرایم مطبوعاتی، انتشارات امیر کبیر، 1383، بخش مربوط به ضمایم، جریان محاکمه هفتهنامه دانستنیها.
125- گریزگاه درون، رمان. از: http:vista.ir/book/313100
126- روزنامه کیهان، 27 آذر 1385. شماره 18693.
127- مجله دانستنیها تعطیل شد/ تعدیل مجلات همشهری، از:
مجله-دانستنیها-تعطیل-شد-تعدیل-مجلات-همشهری/http://khabarkhoon.com/post
128- علی بهزادی، از: علی بهزادیhttp://fa.wikipedia.org/wiki/
129- کارل کروز، اندیشمند بزرگ اتریشی(1936- 1874) است. نمونهای کمیاب در میان شخصیتهای عصر خود. هم نافذترین ادیب در ادبیات آلمانی در سده گذشته است و هم شکسپیرشناس و طنزپرداز برجسته. کروز همچنان که در قامت یک یهودی، صهیونیسم را زیر تیغ نقد سرسختانهاش میکشاند، فعال سیاسی شجاعی در صحنه مبارزه با فاشیسم آلمانی است و همان زمان که با هیتلر میستیزد، بر ریاکاری لیبرالیسم و سوسیالیسم نیز میشورد. دو کتاب خواندنی او به نامهای «آخرین روزهای انسانیت» و «سومین شب والپورژیس» نشان میدهد که چگونه روشنفکران با بافتن «دروغ های وقیحانة تبلیغاتی» سعی میکنند تا نه تنها به رژیمهای دلخواه خود «مشروعیت» بخشند، بلکه آنها را «محبوب» و «مطلوب» نیز جلوه دهند.
130- فضلی نژاد، پیام. «شاه کلید انگلیسی». روزنامه کیهان، 10 اردیبهشت 1392، شماره 20477.