به یاد بسیجی شهید «سید حسین دردشتی»
شهادت در حال تلاوت قرآن(حدیث دشت عشق)
صدای دلخراش خمپارهای که پیغام وصل او را به همراه داشت به گوش رسید و زمین از موج انفجارش چون گهوارهای لرزید، غباری غلیظ همراه با ترکشهای داغ به اطراف پاشید، وقتی گرد و خاک فرونشست جسم تکهتکه شده حسین که همراه فرمانده شهیدش «تورجی» قرآن میخواند بر روی زمین افتاده بود.
در سال 1346 در ماه شعبان به دنیا آمد. در همان شعبان هم شهید شد. پدرش را در کودکی از دست داد و یار و غمخوار مادر گشت. با عضویت در هیئت خردسالان بنیفاطمه اصفهان از همان کودکی با اهلبیت(علیهم السلام) به ویژه حضرت زهرا (سلام الله علیها) انس گرفت. نفرت از شاه و شاه دوستان بند اول قانون دلش بود و از مبارزه با آنها هیچ واهمهای نداشت. انقلاب که پیروز شد به عضویت مدرسه عشق درآمد و عزمش را جزم پاسداری از آن کرد. 14 سال بیشتر نداشت که راهی جبهه شد و والفجر 4 اولین عملیاتی بود که در آن شرکت کرد. بیسیمچی بود و آنقدر در کارش تبحر داشت که شهید خرازی گفته بود: «اگر 50 تا بیسیمچی مثل حسین داشتیم هیچ کدام از اطلاعات نظامی ما لو نمیرفت.» حسین که علاقه وافر به امام داشت همیشه گوش به فرمان ایشان بود و در اجرای فرامین امام جدی و کوشا. او که از همه وجودش بوی ایمان میآمد اهل نماز شب بود و همین گریه و مناجات شبانه او را محرم اسرار الهی گرداند. بسیجی شهید «سیدحسین دردشتی»، سال 1346 در اصفهان متولد شد و در 1366/2/5 در عملیات کربلای 10 به شهادت رسید.