تصویری مصنوعی از نژادپرستی
فاطمه قاسمآبادی
نژادپرستی از گذشته تا به حال، در کشورهای غربی وجود داشته و دارد و از زمانهای دور تا الان، تنها شکل و فرمش تغییر کرده است.
گاهی سربسته و پنهان است مانند از دست دادن فرصتهای شغلی و سوءاستفادههای مختلف و گاهی هم به فرم کلاسیکش برمیگردد و مانند آنچه بر سر «جورج فلوید» آمد، کاملاً بیپرده و مانند یک صاعقه بر سر مخاطبش فرود میآید!
در سالهای اخیر طبق سیاستهای هالیوود، سعی شده نژادپرستی در فیلمها و سریالها، فرم قابلقبولتری پیدا کند و خیلی خشن و تهوعآور به تصویر کشیده نشود. در این راستا حتی گاهی نقش سفیدپوستان نژادپرست را به سیاهپوستان دادهاند و نمایشهای خندهدار و تاسفآوری را خلق کردهاند!
فیلم «نفت سارا» ساخته «سیروس نورسته» محصول سال 2025 آمریکا است. این فیلم براساس کتاب «در جستوجوی سارا رکتور: ثروتمندترین دختر سیاهپوست در آمریکا» نوشته «تونیا بولدن» ساخته شده است.
داستان زمین برهوت
داستان فیلم نفت سارا در مورد زندگی «سارا رکتور» است و در سال 1907 اتفاق میافتد.
سارای 11ساله براساس معاهده ۱۸۶۶میلادی، در آمریکا، به دلیل حق تولد به عنوان یک نوه سیاهپوست در املاک سرخپوستان کریک، که قبل از جنگ داخلی آمریکا متولد شده بود، زمینی را از دولت میگیرد.
سفیدپوستان در آن دوره معمولاً زمینهای حاصلخیز را برای خودشان برمیداشتند و زمینهای بیآب و علف را که طبق نقلقول فیلم تنها به در گردباد و مارها میخورد را به سیاهپوستان و سرخپوستان میدادند.
سارا هم طبق همین قانون، خشکترین و بدترین زمین را تحویل گرفت ولی بعداً متوجه شد که در این زمین برهوت، احتمالاً نفت وجود دارد و این تازه اول مشکلات او شد.
بعد از پیدا کردن شخصی به نام «برت اسمیت» برای استخراج نفت، سفیدپوستان طماع دیگر سعی کردند زمین را از سارا بگیرند یا دستکم حق استخراج نفت را از او مفت بخرند.
سارا بعد از مشکلات فراوان و رد کردن چند سوءقصد برای کشتنش توانست نفت را از زمینش استخراج کند و تبدیل شود به اولین دختر ثروتمند سیاهپوست در آمریکا.
نژادپرستان بیخطر!
در فیلم نفت سارا، مخاطبین از همان اول فضائی آرام و دوستانه را در مورد زندگی روزمره سیاهپوستان میبینند، طوری که نهایت نژادپرستی نسبت به سیاهپوستان در این فیلم، خلاصه میشود به راه ندادن آنها به کافه که کموبیش سارا با وجود این قانون، همه قرارهایش را در کافه میگذارد!
واقعیت امر این است که وقتی در مورد نژادپرستی آن هم در سال 1907 صحبت میشود، چیزی بسیار فراتر از رفتار بد و زشت وجود دارد و آن رفتار ملعونانه نسبت به رنگینپوستان است که سفیدپوستان مخصوصاً در ایالتهای جنوبی آمریکای شمالی، بهشدت روی آن پافشاری داشتهاند.
البته اگر در نظر نگیریم که هنوز هم نژادپرستی در آمریکا بیداد میکند، قطعاً در صدوبیست سال قبل، این رفتارها بیداد میکرده و هیچ شباهتی با اتفاقات فیلم نفت سارا ندارد.
در فیلم مخاطبین به هیچ وجه ظلم و حقخوری سفیدپوستان را نسبت به رنگینپوستان حس نمیکنند و همهچیز حتی سوءقصد به سارا جوری به تصویر کشیده میشود که انگار یکجور بازی بیخطر است که سفیدپوستان با ضریب هوشی پایین، نسبت به سارا و خانوادهاش به راه انداختهاند!
این دستکاریهای تاریخی در واقع توهینی است نسبت به رنج و دردهایی که رنگینپوستان در طی سالیان بسیار مجبور به تحمل آن شدند.
در فیلم نفت سارا نه رنج واقعی وجود دارد و نه مشکلات بیشمار سیاهپوستان، در راه پیشرفت و رشد به خوبی نشان داده میشود. همهچیز در این فیلم کاملاً مصنوعی و به اصطلاح در سطح پایان خوش بعد از کمی سختی، به تصویر کشیده میشود.
سفیدپوستان خیرخواه
در فیلم نفت سارا، شخصیتهای خیرخواه سفیدپوستی وجود دارند که برای رضای خدا و بیشتر بهخاطر خوشقلبی به سارا کمک میکنند!
لابد این شخصیتها به داستان اضافه شدهاند تا زهر شخصیتهای بد را که آن هم بسیار کمجان و مصنوعی هستند را بگیرند!
برت اسمیت و «کیت بامارد» از جمله این شخصیتهای خیرخواه هستند.
اگر از این مسئله بگذریم که چطور این همه شخصیت خیرخواه و سفیدپوست آن هم در آن زمان دور سارا جمع شده بودند و مشکلاتش را حل میکردند، باید در نظر بگیریم که کمک سفیدپوستان به سیاهپوستان در واقع قراردادی کاری بوده است که این قرارداد با رفتن برت اسمیت و سخنرانیاش در مورد رفتن به دنبال ماجراجویی به جای گرفتن سود استخراج نفت، بسیار مسخره میشود و مخاطبین را به یاد قهرمانهای فیلمهای آبکی آمریکایی میاندازد که در آنها قهرمانان با قلبهای طلایی بدون توجه به مسائل مالی، فقط به دنبال کشف و ماجراجویی بودند و ته فیلم در افق محو میشدند!
این تصویر تخیلی و بیتوجهی به مادیات آن هم در کشوری که سنگ بنایش را با مادیات برداشتهاند، قابلتوجه است و نشان از ضعف عمیق فیلم نامه نفت سارا دارد.
بیمخاطب
فیلم نفت سارا در سایت مخصوص منتقدین، نمرات پایینی را کسب کرد و مخاطبین هم از روایت فیلم استقبالی نکردند.
این فیلم با کارگردانی ضعیف و شخصیتهای غیرقابل باورش نتوانست به هیچ وجه در دل تاریخ سفر کند و فراز و فرودهای زندگی سارا رکتور را به تصویر بکشد.
شاید به خاطر پرداخت ضعیف شخصیتها مخاطبین هم نتوانستند با داستان ارتباط برقرار کنند و با شخصیتها همذاتپنداری کنند و از اینرو نمرات مخاطبین هم به نفت سارا، پایین بود.
فیلم در یک جمله تمام سعیش را میکند تا یک داستان امیدوارکننده و مثلاً حال خوبکن به خورد مخاطبینش بدهد ولی به خاطر ضعفهایش نمیتواند رؤیای آمریکایی را در دل مخاطبین زنده کند و از طرف بینندگانش پس میخورد.