زخم کهنه مذاکره!
دکتر ابراهیم کارخانهای*
در یکی از جلسات کمیسیون ویژه بررسی برجام در مجلس شورای اسلامی، سؤالی از یک عضو تیم مذاکرهکننده مطرح نمودم که پاسخ آن بسیار عجیب بود! بهگونهای که بههیچ وجه در قالب معادلات سیاسی و دیپلماسی و در راستای تأمین منافع ملی کشور نمیگنجید! در ذیل به شرح چکیدهای از مضمون و محتوای این پرسش و پاسخ میپردازم.
سؤال:
با اینکه آمریکا دشمن شماره یک ملت ایران است و از بدو پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون از اعمال هرگونه دشمنی علیه ملت ایران فروگذار نکرده است و عهدشکنی و خیانت و جنایت این رژیم همواره جزئی از ذات او بوده و در حین مذاکرات نیز بارها جمهوری اسلامی ایران را تهدید به حمله نظامی نموده است و مقام معظم رهبری نیز به علت عدم اعتماد به این کشور با صراحت فرمودهاند که اجرای تعهدات میبایست همزمان یا متناظر باشد؛ با توجه به متن برجام چه تضمینی وجود دارد که پس از آنکه جمهوری اسلامی ایران تمام تعهدات خود را بهطور کامل و زمینی، یکجا پیش پرداخت کرد و دست خود را از داشتهها خالی نمود، طرف مقابل به تعهدات کاغذی خود عمل کند!!؟
پاسخ:
آمریکا یک کشور بزرگ در عرصۀ بینالمللی است و میخواهد با دیگر کشورها رابطه داشته باشد. چنین کشوری هرگز راضی نخواهد شد با عدم پایبندی به تعهدات، به آبروی خود در عرصۀ جهانی لطمه بزند!
برای کسی که سالها در میدان سیاسی و دیپلماسی کشور حضور داشته است، پیوند زدن ضمانت اجرای تعهدات و منافع ملی کشور به آبروی (نداشته) آمریکا که تجاوز و عهدشکنی و خیانت و جنایت با سیاست آن گره خورده است، و بیشتر عمر ۲۴۰ و اندی سالۀ خود را در جنگ و تجاوزگری سپری کرده است و قریب ۷۰ کودتا در جهان را در پروندۀ ننگین و سراسر جنایت خود دارد، گفتن چنین عبارتی شگفتآور بود!!
متأسفانه ریشۀ این شیوۀ سادهانگاری و سطحینگری را باید در خوشبینی و استراتژی غلط دولت وقت در «دستیابی به توافق هستهای به هر شکل ممکن» جستوجو کرد که باعث شد برجام اینچنین سستبنیان، بنا شود و با هر تصمیم آمریکا یا اروپا پایههای آن متزلزل شود و در نهایت منجر به خروج طلبکارانه آمریکا از توافق گردد و اروپا نیز با فریبکاری از انجام تعهدات خود سر باز بزند و تیم مذاکرهکننده آبروی آمریکا و یا امضای کری را به عنوان تضمین لغو تحریمها بپذیرد!! و از بیآبرویی آمریکا به عنوان دستاورد برجام نام ببرد!
باید مراقب بود که در مواجهه با گرگهای درندهخوی بینالمللی که ملتهای مظلوم و دولتهای سادهاندیش را میدرند، با اتخاذ اینگونه سیاستهای سادهانگارانه، منافع ملی، مجددا» در معرض تهاجم چنین گرگهای درندهخویی قرار نگیرد!
در حالی آمریکا درصدد براندازی نظام اسلامی است و طی چند دهه با تحریم، تهدید، خیانت و جنایت و مزدوران آنها نیز در داخل کشور بارها در میدان فتنهها و آشوبهای زنجیرهای نشان دادهاند که «هستهای بهانه است اصل نظام نشانه است» آیا دم از مذاکره به اصطلاح منصفانه، متوازن، واقعی، غیرتحمیلی، برابر، مبتنی بر احترام متقابل و...! با چنین کشوری بیآبرو که قصد جان ملت ایران را دارد، اقدامی شرافتمندانه است!؟
آیا تجربه ۲۲ سال مذاکره هستهای از سال ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۴ کافی نیست که سیاستورزان کهنهکار که بارها طعم تلخ عهدشکنی آمریکا را تجربه کردهاند، دریابند کشوری که پنجههای او به خون مظلومترین انسانهای روی زمين در غزه و میلیونها مظلوم در سراسر جهان آغشته است و بیشرمانه بارها با هدف ادامه نسلکشی به نفع رژیم صهیونیستی، قطعنامههای پیشنهادی شورای امنیت را وتو کرده است و در دفاع مقدس ۱۲ روزه، ۱۱۶۰ نفر از عزیزان ملت و دانشمندان و فرماندهان بلند پایه کشور را به خاک و خون کشیده است، صلاحیت ندارد با جمهوری اسلامی ایران که خلبان شرافتمند آن علیرغم خطر، در وسط میدان جنگ هشت ساله تحمیلی، از بمباران یک پل تا بعد از عبور یک عابر دوچرخهسوار از آن تأمل مینماید مذاکره کند!؟
آیا دیپلماسی و مذاکره با چنین کشور درندهخویی، همان گونه که رهبر حکیم انقلاب حضرت امام خامنهای سابقا فرمودند بوسه بر پنجه گرگ نیست!؟ آیا چنین مذاکرهای سادهانگاری، سطحینگری و... نیست!؟ آیا در حالی که مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود، زخمها و نیشهای کهنه چندین دهه مذاکره بر پیکر ملت ایران، از مذاکره برای آزادی گروگانها در دهه شصت گرفته تا میانجیگری برای آزادی گروگانهای آمریکایی در لبنان و مذاکرات هستهای دهه هشتاد و دهه نود و مذاکرات فریبکارانه هستهای منتهی به جنگ تحمیلی ۱۲ روزه چه توجیهی دارد!؟ آیا مذاکره با چنین کشور جنایتکاری که رئیسجمهور آن دست در دست رئیس دولت کودککش صهیونیستی، به عنوان منفورترین فرد در بین همه ملتهای جهان، رسما اعلام میکند که مدیریت جنگ ۱۲ روزه تحمیلی علیه ایران را بهعهده داشته است، چیزی جز افول جایگاه بلند جمهوری اسلامی ایران، خسران، ضرر و وهن ملت سربلند ایران در عرصه معادلات سیاسی منطقهای و جهانی است!؟ چرا برخی جایگاه بلندی را که بر آن تکیه زدهاند را نمیبینند!؟
بدون شک راه عزت و افتخار ملت ایران همان است که رهبر حکیم و ژرفنگر انقلاب حضرت امام خامنهای فرمودند که مذاکره با آمریکا سم است و با دولت فعلی آمریکا سم مضاعف است و نه اینکه نفعی برای ملت ایران ندارد، بلکه ضررهای فراوانی نیز دارد که تجربه آن را ثابت کرده است.
بر این اساس هیچ کشور عاقلی - شرف، عزت و اقتدار ملی - خود را در میدان مذاکره با آمریکا معامله نخواهد کرد.
کمااینکه حتی زلنسکی رئیسجمهور دست نشانده اوکراین که به امید پیوستن به ناتو از طرف آمریکا و غرب وارد جنگ با روسیه شد، در مذاکره تحمیلی با ترامپ به این نتیجه که بین عزت در ردّ پیشنهاد آمریکا و ذلت در پذیرفتن نظر تحمیلی آمریکا، آن هم بعد از تحمل میلیونها کشته و ویرانی و از دست دادن بخش قابل توجهی از خاک کشور، یکی را باید انتخاب کند! بدون شک چنین سرنوشت ذلت باری سزای کشورهایی است که به آمریکا اعتماد کردهاند و یا اعتماد خواهند کرد! بر این اساس مذاکره با آمریکا و در رأس آن رئیسجمهور سبکمغز، مذبذب و فاقد ثبات فکری آن، به دور از منافع و مصالح و شرافت ملی است که هرازگاهی کسانی در درون کشور برخلاف نظر صریح مقام معظم رهبری و اخیرا فرموده رئیسجمهور محترم در جمع فعالان سیاسی دم از مذاکره منصفانه، واقعی و شرافتمندانه! با کشوری بزنند که عهدشکنی، بیشرفی، خیانت و جنایت جزء لاینفک ذات اوست!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* استاد دانشگاه و رئیس کمیته هستهای مجلس نهم