اخبار ویژه
عقدهگشایی نیابتی
علیه ایران و آیتالله سیستانی
شبکه رسانهای مغرض، ضمن مصادره به مطلوب، پاسخ آیتالله سیستانی (حفظهالله تعالی) به یک سؤال را بهانه عقدهگشایی علیه نظام و ائمه جماعات در ایران قرار داد. در این سؤال و جواب که در «بخش عربی» پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله سیستانی قرار دارد، اما در بخش فارسی نیست، آمده است:
سؤال: در برخی کشورهای اسلامی، دولت برای امامان جماعت در مساجد حقوق ماهانه تعیین میکند و بخشی از آنان از روحانیون شیعه هستند. نظر شریف شما در اینباره چیست؟
جواب: «به مؤمنان (أعزّهم الله تعالى) توصیه میکنیم پشت سر کسی که حقوق دولتی دریافت میکند نماز نخوانند. این نه از باب خدشه وارد کردن به او یا طعن در عدالت وی است، بلکه برای آن است که این جایگاهها و مواقف صاحبانشان کاملاً از هرگونه دخالت احتمالی دولت - حتی در آینده- مصون بمانند».
شبکه تحریف و معارضه، ضمن مصادره به مطلوب، چنین وانمود کرده که منظور ایشان، مخالفت با اقتدا به روحانیانی است که در جمهوری اسلامی ایران، حقوق دریافت میکنند!
در اینباره چند نکته شایان توجه است. نخست اینکه سؤال، درباره جمهوری اسلامی ایران نیست، بلکه درباره «برخی کشورهای اسلامی» است که «بخشی از امامان جماعت، روحانیون شیعه هستند». در اینباره حتی ابوالفضل فاتح (از اصلاحطلبان/ عضو ستاد موسوی در انتخابات 88) خبر داده که پاسخ آقای سیستانی، «به پرسشی از شیعیان یکی از کشورهای با اقلیت شیعه» است و «در وبگاه عربی ایشان منتشر شده است».
ثانیاً، سؤال مطروحه، مبهم و عام است و قاعدتاً «ما مِنْ عامٍّ الّا وَ قَدْ خُصَّ. هیچ قاعده عامی نیست، مگر اینکه استثنا برمیدارد». به بیان دیگر، پاسخ را باید ناظر به کشورهایی دید که واجد حکومت اسلامی مشروع از نگاه شیعه نیستند و شیعیان در آنجا در اقلیت قرار دارند. آیتالله سیستانی در چنین فرضی، وابستگی مالی امامان جماعت مساجد شیعه به حکومت را مذموم تلقی کرده و توصیه کردهاند پشت سر کسی که حقوق دولتی دریافت میکند، نماز نخوانند. این پاسخ، اصلاً ناظر به ایران که شیعه در اکثریت است و حاکمیت تشکیل داده، نیست.
نکته سوم، تفاوت امام جماعت مسجد در حکومت دینی و اسلام ناب، با امام جماعت در حکومت غیر دینی است. در حکومت غیر اسلامی، تنها وظیفه امام جماعت، اقامه نماز جماعت است که در هر نوبت، نهایتاً یک ربع تا نیم ساعت از وقت او را میگیرد. اما مسجد در حکومت دینی، به امر مهم اقامه نماز محدود نمیشود؛ بلکه پایگاه بسیج عمومی برای تبلیغ دین، دفاع در مقابل بمباران شبهات، رسیدگی به مشکلات محله، و کانون پیوند دادن مردم و مسئولان است.
رسیدگی به مشکلات طبقات پایین، جمعآوری کمکهای مردمی در زمینههای مختلف، خدمت رسانی و گرهگشایی بهویژه بهنگام بروز بحران، به علاوه اقامه نماز جماعت، روشنگری و ترویج عقاید و احکام و اخلاق اسلامی، مسئولیت سنگین مساجد در تقویت بنیانهای اجتماعی و سیاسی است. مجموعه این مسئولیت سنگین، عمده وقت یک امام جماعت پای کار را میگیرد و طبیعی است که غالباً جمع این مسئولیت با اشتغال جداگانه، امکانپذیر نباشد.
بنابراین، همچنان که گفته شد، پاسخ آیتالله سیستانی، ناظر به کشوری است که بخشی از مردم آن شیعه هستند و نه ناظر به حکومت اسلامی در کشور شیعی. در اینباره، سید محمدرضا سیستانی (فرزند ایشان) درباره صحت سؤال و جواب مطرح شده تأکید کرد: «عليكم السلام، بله صحيح است. ولى ناظر به ايران نيست».
برخی خبرها در این باره حاکی از آن است که سؤال مذکور از سوی برخی شیعیان بحرین و کویت مطرح شده است. است.
نکته چهارم، نسبت این مرجع تقلید گرانقدر، با جمهوری اسلامی و دشمنان آن است. این نسبت، کاملا در تناقض با القائات شبکه تحریف (شبکه نیابتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل) است. آیتالله سیستانی، بارها از نظام جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب، حمایتهای جانانه انجام داده است. همچنین حضور و حمایت پررنگ ایشان در عراق، نقش منحصر به فردی در تشکیل مقاومت (حشدالشعبی) در مقابل فتنههای نیابتی داشت و به همین علت، خشم آمریکا، اسرائیل، انگلیس و شبکه بعثی-وهابی را برانگیخته است.
فتوای آیتالله سیستانی درباره جهاد، از عوامل اصلی بسیج مردمی و نابودی فتنه نیابتی داعش در عراق بود. به همین علت، سردار سلیمانی در گزارش نابودی دولت داعش به محضر رهبر انقلاب، بر نقش منحصر به فرد آیتالله سیستانی تأکید کرد». آنچه پس از لطف خداوند سبحان و عنایت خاص رسول معظم اسلام (ص) و اهل بیت گرانقدرش باعث شکست این توطئه سیاه و خطرناک گردید، رهبری خردمندانه و هدایتهای حکیمانه حضرت مستطاب عالی و مرجع عالیقدر، حضرت آیت العظمی سیستانی بود که موجب بسیج کلیه امکانات برای مقابله با این طوفان مسموم گردید».
از سوی دیگر، در پی شهادت سردار سلیمانی، آیتالله سیستانی پیام تسلیتی با این مضمون، خطاب به رهبر انقلاب صادر کرد: «جناب مستطاب آیتالله آقای خامنهای دامت برکاته/ السلام علیکم و رحمةالله و برکاته. خبر شهادت سردار عالیقدر آقای حاج قاسم سلیمانی موجب تأسف و تأثر فراوان شد. نقش کم نظیر آن مرحوم در طی سالیان پیکار با عناصر داعش در عراق، و زحمات فراوانی را که در این راستا متحمل شدند فراموش ناشدنی است. اینجانب ضایعه فقدان آن شهید والامقام را به جنابعالی و به فرزندان مکرّم و دیگر بستگان محترمشان و به همه ملت شریف ایران تسلیت عرض میکنم».
در بیان پیوند قلبی و اعتقادی وثیق میان آیتالله سیستانی با رهبر انقلاب، همین بس که آیتالله سیستانی فرموده است: امروز آبروی اسلام وابسته به آبروی ایران است و آبروی جمهوری اسلامی وابسته به آبروی آیتالله خامنهای است. ایشان همچنین چند سال قبل، از طریق فرستاده خود پیام داده بودند: من هر شب برای آیتالله خامنهای دعا میکنم... به ایشان بگویید من شهرستانی شما هستم. (آقای شهرستانی داماد و نماینده آیتالله سیستانی در ایران است).
اما در بیان کینه شدید دشمنان، همین یک سند کفایت میکند که کانال ۱۴ تلویزیون صهیونیستی، مهرماه پارسال با انتشار تصاویر آیتالله خامنهای و آیتالله سیستانی، هر دو بزرگوار را در کنار سران مقاومت، تهدید به ترور کرد.
آیتالله سیستانی، ۲۹ خرداد ماه امسال در پی تهدید رهبر انقلاب از سوی رژیم صهیونیستی، بیانیه تند و تهدیدآمیزی به این شرح صادر کرد: «مرجعیت عالی دینی در نجف اشرف بار دیگر ادامه تجاوز نظامی به جمهوری اسلامی ایران و هرگونه تهدید سوءقصد به رهبری عالی دینی و سیاسی این کشور را بهشدت محکوم میکند؛ و قاطعانه هشدار میدهد که هر اقدام مجرمانهای از اینگونه- افزون بر زیر پا گذاشتن آشکار موازین دینی و اخلاقی و نقض صریح عرف و قوانین بینالمللی- پیامدهای بسیار وخیمی برای سراسر منطقه دربر خواهد داشت و چهبسا منجر به خروج کامل اوضاع از کنترل و بروز هرجومرج گستردهای شود».
بدین ترتیب میتوان گفت آمریکا و اسرائیل و انگلیس، در پی شکستهای پیاپی -که آخرین آن در انتخابات عراق رقم خورد- انتقامجویی خود را به شبکه نیابتی تحریف سپردهاند.
تقویت توان موشکی ایران
تدارک ضربات مهلک در عمق اسرائیل
رسانههای صهیونیستی میگویند: ایران سرمایهگذاریهای قابل توجهی برای احیا و توسعه ظرفیت موشکهای بالستیک خود انجام داده است.
به گزارش شبکه i24، مقامات غربی ارزیابی میکنند که تهران بازسازی موشکها را بر تسریع برنامه هستهای خود ترجیح داده و این پروژه را برای امنیت ملی فوریتر میداند. آنها گفتند ایران نتیجه گرفته است که برای غلبه بر دفاع اسرائیل به حجم زیادی موشک نیاز دارد. آنها همچنین گفتند که حوثیها در یمن ممکن است پرتابهای پهپادی به اسرائیل را افزایش دهند. تحلیلهای ماهوارهای که قبلاً توسط خبرگزاری آسوشیتدپرس منتشر شده بود، نشان داد که کارهای بازسازی در سایتهای تولید موشک ایران در طول جنگ هدف قرار گرفته است.
مقامات همچنین هشدار دادند که آسیب متقابل در هر رویارویی جدید شدید خواهد بود. یکی گفت: «ایرانیها میدانند که اگر حمله کنند، اسرائیل طیف وسیعی از حملات جامع را خواهد داد. اما در مقابل، ایرانیها هم آسمان خراشهای تلآویو را منهدم خواهند کرد و فرو خواهند ریخت.
تحلیلگرشبکه i24 گفت: ما در یک رقابت یادگیری هستیم. ایرانیها الان دارند تمام حملات ما را مطالعه میکنند و میتوانند این چیزها را بازسازی کنند.
از سوی دیگر، تحلیلگر وای نت (وبسایت روزنامه یدیعوت آحارونوت) در تحلیلی نوشت: سامانه موشکی ایران تقریباً کامل بر پایه دانش داخلی ساخته شده است. بنابراین روشن بود که با وجود ضربههایی که اسرائیل در جنگ وارد کرد، ایران میتواند این سامانه را دوباره بسازد. ثانیاً «نبرد بین جنگها» در برابر ایران اصلاً شبیه سوریه یا لبنان نیست. هزینهها، میزان خطر و پیامدهای سیاسی آن بسیار بزرگتر است. اسرائیل نمیتواند هر بار که ایران سامانه موشکی خود را بازسازی میکند، منفعل بماند.
ثالثاً نمیشود فقط با حملات نظامی جلوی تقویت توان ایران را گرفت. جنگ اخیر ثابت کرد که حتی بهترین شرایط هم امکان از کار انداختن کامل ایران را نمیدهد. بنابراین باید بر راهحل سیاسی تمرکز کرد که برنامه هستهای ایران را هدف بگیرد؛ چون آن هم دوباره احیا میشود. ایرانِ بدون توان هستهای تهدید کاملاً متفاوتی است و باید روی آن تمرکز کرد.
رابعاً، حکومت ایران هیچوقت از سامانه موشکی خود دست نمیکشد. باید انتظارات را واقعبینانه تنظیم کرد. ورود به جنگ فرسایشی، که در نهایت ایران باز هم سامانه موشکیاش را بازسازی کند، احتمالاً به نفع اسرائیل نیست.
در همین حال، خبرنگار شبکه ۱۴ عبری به نقل از یک مقام ارشد در دستگاه امنیتی اسرائیل نوشت: ایران در حال یک مسابقه برای توسعه موشکهای بالستیک است. آنها بهسرعت پیش میروند و فاصلهها را جبران میکنند؛ تواناییهایشان دوباره به یک تهدید واقعی برای اسرائیل تبدیل میشود.
در همین حال، آوی اشکنازی تحلیلگر نظامی روزنامه معاریو مینویسد: انتقام ایران برای ترور دانشمندان آغاز شده و اسرائیل وارد آمادهباش شدید شده است. در دستگاه امنیتی اسرائیل میدانند که ایران خود را فقط به حمله علیه نیروهای نظامی محدود نمیکند و تلاش خواهد کرد به مدیران ارشد و دانشمندان صنایع نظامی اسرائیل ضربه بزند. نهادهای دفاعی درک میکنند که ایران خود را محدود به تلافی علیه پرسنل نظامی نمیکند و تلاش خواهد کرد به مقامات ارشد صنایع دفاعی اسرائیل، از جمله دانشمندان و مدیران آن شرکتها آسیب برساند سامانه امنیتی اسرائیل شروع کرده از افرادی که در پستهای حساس و صنایع نظامی کار میکنند، هنگام سفر به خارج محافظت کند. همچنین میزان حفاظت از مسئولان وزارت جنگ افزایش یافته است. در هفتههای اخیر حفاظت پیرامون مدیرکل وزارت جنگ، امیر برعام، تشدید شده و او حتی در داخل اسرائیل نیز با تیم محافظان نزدیک حرکت میکند.
پس از عملیات اخیر علیه ایران، در اسرائیل به این نتیجه رسیدند که ایران تلاش خواهد کرد انتقام بگیرد، بهویژه به دلیل ترور چندین دانشمند کلیدی در حوزه برنامه هستهای. چند ماه بعد از عملیات، در دستگاه اطلاعات و بخش عملیات تصمیم گرفتند واحد حفاظت به سطح بالاتری ارتقا یابد، و حلقه حفاظت شامل افسران بیشتری شود و فقط محدود به فرماندهان رده بالا نباشد. با این حال، دستگاه امنیتی اسرائیل میداند که ایران فقط به دنبال هدف قراردادن افسران نظامی نیست، و قصد دارد به مدیران و دانشمندان شرکتهای دفاعی مانند صنایع هوایی، رافائل، البیت، بخشهای پژوهش نظامی و دیگران آسیب بزند. این هفته فاش شد که ایران علیه یک دانشمند ارشد هستهای اسرائیل اقدام کرده است: فردی ناشناس وارد خودروی او شد که کنار خانهاش پارک شده بود و یک دستهگل همراه با یک یادداشت امضاشده به نام دستگاه اطلاعاتی ایران در خودرو گذاشت. وزارت جنگ از واکنش به این گزارش خودداری کرده است.
از پوست خربزه مذاکره با ترامپ
تا آرزوی تک دورهای شدن پزشکیان
روزنامه غربگرای شرق که از متهمان انحراف گفتمانی و رویکردی در برخی اجزای دولت بهشمار میرود، در اقدامی فرافکنانه نوشت حتی حامیان آقای پزشکیان، آرزوی تک دورهای شدن دولت او را دارند.
شرق در مقالهای مینویسد: «اینکه بدون حمایت اجتماعی، هیچ پروژه اصلاحی (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی) به نتیجه مطلوب خود نمیرسد، تحلیلی منطقی و پذیرفتهشده در جهان امروز است که رضایت و حقوق شهروندان اساس و تداوم نظامهای سیاسی است. اما اینکه از کدام مسیر میتوان به این هدف رسید، سؤالی است مهم که دولت چهاردهم و شخص آقای پزشکیان تاکنون در پاسخ درست به آن ناکام بوده و نه فقط پایگاه اجتماعیاش گسترش نیافته بلکه با کاهش سرمایه اجتماعی هم مواجه شده است. به طوری که حتی از سوی جریانهای مختلف سیاسی درون ساختار قدرت اعم از اصلاحطلب و اصولگرا که پروژه وفاق قرار بود حداقل آنان را به هم نزدیک کند، مورد تندترین انتقادها قرار دارد.
چنانکه حتی کسانی که مردم را به رأیدادن به آقای پزشکیان ترغیب و تشویق میکردند، نهفقط پیشبینی، بلکه حتی آرزوی تکدورهایشدن دوره ریاستجمهوری ایشان را میکنند (آزاد ارمکی- 30/8/1404). مسئله و مشکل این گروه نسبتاً وسیع از منتقدان با دولت چهاردهم و رئیس دولت آن، بیعملی و بدعملی و گفتاردرمانی و... است. اینکه مثلاً دائماً از مردم و کارشناسان و... درخواست همکاری و ارائه راهحل شود اما مشخص نباشد که قرار است «چه چیزی را حل کنند؟ و با کدام قدرت» (همان) یا مثلاً رئیس دولت در ستاد تنظیم بازار که یکی از مهمترین مراکز سیاستهای دستوری و سرکوب قیمتهاست، تندترین نقدها را به اقتصاد دستوری وارد و عنوان کند که «اقتصاد با دستور اداره نمیشود» اما هیچ راهکاری هم ارائه نکند که پس اقتصاد و کار و زندگی مردم با چه سازوکاری باید اداره شود؟ برنامه چیست؟ اولویتها کدام است؟ و جدول زمانبندی کجاست؟ رفتار و گفتاری که بیشتر باعث بههمریختن روان جامعه میشود چرا که بهجای این حرفها باید در میدان، مشکلات را رفع کرد».
این روزنامه میافزاید: به نظر میرسد اقتصاد و سیاست، گرفتار تعادل ترس شده است. تعادلی که تحت تأثیر آن «تصمیمگیرنده وقتی جای پای خودش را محکم نبیند، خودبهخود به بیعملی رو میآورد. اگر هم به اجبار قرار است اقدامی صورت دهد، در نهایت یک بار در مورد یک ناترازی در یک یا حتی دو دوره ریاستجمهوری به آن تن میدهد...» (مسعود نیلی). تعادلی که برآمده از محافظهکاری سیاسی، ترس از هزینههای اجتماعی در کوتاهمدت، ساختار بوروکراتیک ناکارآمد، نبود اجماع میان نهادهای تصمیمگیر و فقدان اعتماد عمومی است. نمونه مشخص آن طرح اخیر برای افزایش قیمت بنزین است. چنانکه از یکسو آقای پزشکیان بارها از بیعدالتی در قیمت بنزین و هدررفت و مصرف بیرویه و کسری بودجه دولت و... سخن گفته و از واردات چهار و شش میلیاردی این محصول و توزیع آن به قیمت مفت بین طبقات برخوردار فریاد سر داده و از سوی دیگر طرحی ارائه داده که نه فقط هیچیک از این بحرانها را حل نمیکند و موجب کاهش تقاضا و بهینهسازی و مدیریت مصرف و جلوگیری از قاچاق و عدالت در توزیع یارانه انرژی و... نخواهد شد و هیچ ارجاعی به اصلاحات کلان اقتصادی و اصلاح سیاستهای صنعتی و سیاست خودروسازی و... نمیدهد، بلکه هزینههایی مانند کاهش سرمایه اجتماعی، را به دنبال خواهد داشت».
شرق در تحلیل خود، هیچ اشارهای به نقش مؤثر مدعیان اصلاحات و اعتدال و غربگرایان، در ناکارآمد سازی دولت و نشان دادن آدرس سراب (مذاکره با آمریکا با وجود چند دور عهدشکنی و شرارت) نکرد و این در حالی است که طیف مذکور، نقش ویژهای در فریب افکار عمومی و گذاشتن پوست خربزه زیر پای برخی مدیران داشتند.