کد خبر: ۳۲۲۳۹۶
تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۷

تجــارت صــورتی

فاطمه سادات عمرانی 

مسابقه‌ «زن روز» محصولی رسانه‌ای است که بعد از رئالیتی‌شو پرحاشیه «عشق ابدی» برای مخاطبان ایرانی تولید و در پلتفرم یوتیوب منتشر شد. «زن روز» تقلیدی نه چندان حرفه‌ای از نسخه‌ ترکی و امتحان پس داده‌ «doya doya moda» است که با استفاده از عنوانی خاطره‌انگیز و حضور مجری جنجالی، مخاطبان هدف خودش را جذب کرد. در حالی که این برنامه بیش از آن ‌که یک مسابقه‌ مد را به تصویر بکشد تلاشی پر زرق‌وبرق، فانتزی و سیاست‌گذاری ‌شده در راستای برساخت تصویر زن ایرانی در زیر سلطه‌ صنعت‌- فرهنگ‌ است؛ چرا که به گفته‌ دنیل چندلر «هر نمایش، چیزی فراتر از بازتولیدِ صرفِ موضوعِ خود است». شکی نیست که این برنامه یک سرگرمی جذاب و پرکشش محسوب می‌شود اما آیا می‌توان گفت که با یک اثر پیشگام روبه‌رو هستیم یا یک محصول شعارزده‌ ‌تجاری و دست دوم؟
عنوان «زن روز» یادآور مجله‌‌ای به‌همین نام است که شباهت موضوعی این دو، یک «این‌همانی» و تکرار خاطره‌انگیز را برای مخاطب خلق کرده. انتخاب نامی که در حافظه‌ تاریخی جامعه وجود دارد و پیرامونش فانتزی‌سازی‌های مثبتی صورت گرفته، برای جذب مخاطب، کار هوشمندانه‌ای به نظر می‌رسد. حضور «مهناز افشار» علی‌رغم اجرای مصنوعی و غیرحرفه‌ای‌اش به عنوان هنرمند هنجارشکن و معترض، احتمالا گزینه‌ مناسبی برای پیشبرد سیاست‌گذاری‌های این برنامه است. حتی روخوانی تصنعی او از متنی در ستایش زنان و مادران در کانسپت «زن باردار» تلاش قابل توجهی برای ایجاد فضای تراژیک پیرامون زنان بود. به هر شکل حضور او نوعی اعتبار یا به قول یکی از داوران مسابقه(شیرین مقدم)، «برند» این برنامه به شمار می‌آید که به اندازه خودش بازدید دریافت می‌کند. 
«هربرت سایمون» ذیل نظریه «اقتصاد توجه» اشاره می‌کند که اولویت منطق پلتفرم (رسیدن به آمار بالای بازدید) بر محتوای فرهنگی، مسئله‌ای‌ است که بسیاری از تولیدات رسانه‌ای را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد لذا در چهارچوب پلتفرمی مثل «یوتیوب»، ارزش واقعی محتوا در گرو قابلیت تولید کشمکش و توجه است؛ چیزی که موتور محرک اصلی «زن روز» محسوب می‌شود. از تغییرات ناگهانی قوانین مسابقه که بگذریم، درام‌های انسانی و درگیری‌های شرکت‌کنندگان نقطه‌ قوت این برنامه است چرا که جنجال همیشه بازدید می‌آورد و عشق ابدی این را ثابت کرده است. مشاجره‌های بی‌دلیل از اولین قسمت و امتدادش در طول برنامه، دامن زدن مجری و داوران برای تداوم جدال و نمایش درگیری‌ها در اتاق ‌گریم، مخاطب را در سطحی از کنجکاوی نگه ‌داشته و پای برنامه می‌نشاند. 
خلق درام تا جایی اصالت می‌یابد که شرکت‌کنندگان برای جلب توجه داوران، رفته‌رفته به ساختن داستان‌های جذاب(شخصی یا تخیلی) و پرفرمنس‌های چشمگیر در کنار استایل خود روی می‌آورند. این رویکرد آرای سلیقه‌ای داوران را در پی دارد. در سناریوی این مسابقه زنان و دختران جوان و به ظاهر بی‌نقص، سوژه و بازیگران نقش اصلی‌ هستند و «مد» به مثابه ابزاری برای ابراز وجود آنها است نه نظامی ساختارمند و دارای اصول. شیک ‌بودن، اصالت، آوانگارد بودن و... از جمله مفاهیم بنیادین و اساسی‌ای بود که داورانِ ظاهراً باتجربه‌ مسابقه در موردش اتفاق نظر نداشتند و بر سرش بحث و جدل می‌کردند. گویا برای تهیه‌کنندگان اثر، دریافت بازدید مهم‌تر از ارائه دانش تخصصی، نمایش الگوی اصیل به مخاطب و آرای عادلانه است.
«زن روز» مدعی است که در راستای ارتقای سطح دانش مد و لباس برای زنان و دختران ایرانی ساخته شده اما با یک مرور کلی، کانسپت‌های عجیب و به اصلاح چالش‌برانگیز این برنامه، کمترین نسبت با زیست واقعی اقشار مختلف زنان و دختران، در داخل ایران را دارد. استانداردهایی که جزو بدیهیات پوشش شرکت‌کنندگان محسوب می‌شود مثل پوشیدن لباس‌های کوتاه، یقه‌های ‌باز، نداشتن پوشش سر و... فقط در مورد قشر کوچکی از زنان و دختران ایرانی صدق می‌کند. به بیان دیگر این برنامه که به نام مخاطب ایرانی تولید شده و از بازدید او به درآمد می‌رسد محتوایی «رؤیایی» و فانتزی، دور از واقعیت متکثر جامعه، و حتی غیرکاربردی عرضه می‌کند که تماشایش تنها سرگرم‌کننده است و کنجکاوی فرد را برای دنبال‌کردن قسمت‌ها و فصل‌های جدید برمی‌انگیزد. مثل کانسپت «شبیه‌سازی شخصیت مشهور» یا «دهه‌ شصت» که کاملا برای ایجاد فضای سرگرم‌کننده و پربازدید و البته غیر کاربردی طراحی شده است.
اتصال کلیشه‌ای «رنگ صورتی» به «زنان» و عنصر الماس برای القای حس ارزشمندی در لوگوی برنامه، میان‌برنامه‌ تبلیغاتی غیر‌حرفه‌ای و فونت‌های نامناسب نشان از یک برنامه‌ سر‌هم‌بندی شده و عوامل غیرمتخصصی دارد که حداقل مبانی بصری و تکنیکی را برای مخاطب اعمال کرده‌اند. به‌رغم همه‌ ضعف‌ها و ساده‌انگاری در تولید و حتی با وجود حضور زیبایی‌شناسی «مردسالارانه» تنها داور مرد مسابقه، این برنامۀ پرمخاطب بلافاصله پس از اتمام فصل نخست، فصل دوم را منتشر کرد و همچنان مورد استقبال، حاشیه‌سازی و نقد قرار دارد. در نهایت باید توجه داشت که عرضه‌ برنامه‌های تجاری پربازدید بعد از انتشار گسترده و بسترسازی در طول زمان، می‌تواند محمل خوبی برای نفوذ ایدئولوژی‌ سازندگانش به مخاطب باشد. حتی اگر آن برنامه محصولی‌ وارداتی و غیرمبتکرانه مثل «زن روز» باشد.