ساختار قدرت جهانی دیگر بر محور غرب نمیچرخد
کارشناس روابط بینالملل گفت: ساختار قدرت جهانی دیگر بر محور غرب نمیچرخد و کشورهایی مانند چین، روسیه، هند و حتی قدرتهای منطقهای، سهم فزایندهای در تعیین معادلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی پیدا کردهاند.
محمدمهدی عمادیمقدم، کارشناس روابط بینالملل مرکز تأمین راهبردی و بینالملل با اشاره به تحولات ساختار قدرت در عرصه بینالملل تأکید کرد: غرب بهویژه ایالات متحده، امروز خود اذعان دارد که نظم یکقطبی مبتنی بر برتری آمریکا در حال فروپاشی است و جهان به سمت رقابت قدرتهای بزرگ و ظهور نظم چندقطبی حرکت میکند.
پایان نظم آمریکایی
و آغاز رقابت قدرتهای بزرگ
وی با بررسی اسناد راهبردی ایالات متحده از جمله «راهبرد امنیت ملی ۲۰۲۲» و گزارشهای اندیشکدههای غربی گفت: در ادبیات رسمی سیاستگذاری غرب، واژه «هژمونی» جای خود را به «رقابت قدرتهای بزرگ» داده است. این تغییر زبانی نشانهای روشن از آن است که خودِ آمریکا نیز پایان دوران سلطه بیچونوچرای خویش را پذیرفته است.
وی با اشاره به تضعیف نقش رهبری آمریکا در نظام بینالملل افزود: ساختار قدرت جهانی دیگر بر محور غرب نمیچرخد و کشورهایی مانند چین، روسیه، هند و حتی قدرتهای منطقهای، سهم فزایندهای در تعیین معادلات سیاسی، اقتصادی و امنیتی پیدا کردهاند.
به گفته این پژوهشگر، قدرت اقتصادی آمریکا در دهه اخیر با بحرانهای متعدد روبهرو بوده و در مقابل، اقتصادهای نوظهور آسیایی بهویژه چین توانستهاند در حوزه تولید، فناوری و تجارت جهانی از ایالات متحده پیشی بگیرند.
چین؛ بازیگر اصلی در بازتعریف نظم نوین
عمادیمقدم در بخشی از سخنان خود به نقش چین در تحولات اخیر پرداخت و گفت: «چین امروز نهتنها موتور اصلی رشد اقتصادی جهان است، بلکه در حوزه فناوریهای نوین، انرژیهای پاک و زیرساختهای بینالمللی نیز دست بالا را دارد. وی با اشاره به ابتکار «یک کمربند - یک جاده» تأکید کرد این پروژه عملاً مسیر مبادلات جهانی را از آبراههای تحت کنترل آمریکا به مسیرهای زمینی آسیایی تغییر داده است؛ موضوعی که از دید استراتژیستهای غربی، تهدیدی برای منافع بلندمدت واشنگتن محسوب میشود.
کارشناس روابط بینالملل همچنین با ارائه دادههایی از شاخصهای جهانی نوآوری، گفت: سهم چین از ثبت اختراعات بینالمللی در حوزههای کلیدی مانند هوش مصنوعی و فناوری نانو، از ۲۰ درصد در سال ۲۰۱۰ به بیش از ۴۰ درصد در سال ۲۰۲۴ افزایش یافته است. این رقم، نشانهای از برتری فناورانهای است که میتواند بر ساختار قدرت جهانی اثر مستقیم بگذارد.
روسیه؛ شرقگرایی راهبردی پس از بحران اوکراین
این کارشناس روابط بینالملل، بحران اوکراین را نقطه عطفی در بازتعریف جایگاه روسیه دانست و گفت: تحریمهای اقتصادی و مالی غرب، مسکو را به سمت شرقگرایی سوق داده و روسیه اکنون در حال طراحی سازوکارهای جدیدی برای کاهش وابستگی به نظام مالی غربی است.
وی افزود: استفاده از ارزهای ملی در تجارت، ایجاد پیمانهای انرژی مستقل و همکاری نزدیکتر با چین و ایران، بخشی از تلاش روسیه برای بازسازی موقعیت خود در نظم جدید جهانی است.
عمادیمقدم تاکید کرد که در نتیجه این روند، پیوندهای اقتصادی و سیاسی در محور اوراسیا تقویت شده و امکان شکلگیری یک بلوک مستقل از غرب بیش از پیش افزایش یافته است.
افول آمریکا واقعیتی انکارناپذیر
در نظم بینالمللی امروز است
کیهان برزگر، پژوهشگر و استاد روابط بینالملل نیز با اشاره به تحولات جدید عرصه بینالملل گفت: قدرت آمریکا در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و نظامی به چالش کشیده شده است، اما همچنان به دلیل قدرت آتش و نفوذ ساختاری، در روندهای جهانی اثرگذار است.
وی با تبیین شاخصهای اصلی قدرت در نظام بینالملل افزود: در دنیای امروز، کشورهایی که از نظر نظامی و فناورانه برتری دارند، میتوانند بر روندهای جهانی اثر بگذارند. اختلاف آمریکا و چین دقیقاً در همین دو حوزه است؛ چراکه چین با سرعت در حال نزدیک شدن به توان نظامی و فناوری ایالات متحده است.
پژوهشگر و استاد روابط بینالملل تصریح کرد: از دوران باستان تا امروز، برتری تکنولوژیک همواره عامل تعیینکننده در معادلات قدرت بوده است. همانگونه که اسکندر مقدونی با استفاده از تکنولوژی برتر جنگی بر ایران پیروز شد، امروز نیز فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی، پهپادها و سامانههای ماهوارهای تعیینکننده موازنه قدرت میان کشورهاست.
ظهور قدرتهای تمدنی و افول سلطه مطلق آمریکا
برزگر با تأکید بر اینکه افول آمریکا ناشی از ظهور قدرتهای تمدنی جدید است، گفت: چین، روسیه، ایران، ترکیه، هند و برزیل نمونههایی از دولتهای تمدنی هستند که در برابر قدرت مطلق آمریکا ایستادهاند. این کشورها به سطحی از بازدارندگی نظامی و توان فناورانه رسیدهاند که هزینه هرگونه اقدام نظامی علیه آنان را برای غرب افزایش میدهد.
به گزارش مهر، وی افزود: افول به معنای سقوط مطلق نیست، بلکه به این معناست که کشورهای دیگر فضا یافتهاند تا خود را بیان کنند و نظم جهانی را از حالت تکقطبی به چندقطبی تغییر دهند.