یادنامه آیتالله عبدالکریم حقشناس- 37
بهترین مَرکب
مرحوم آیتالله محمدی ریشهری
اهتمام به نماز شب
آیتالله حقشناس اغلب، شبزندهدار بود. تا جایی که من اطّلاع دارم، نمیگذاشت شبهایش فوت بشود؛ یعنی شبها را به نماز شب یا به دعا میپرداخت. ایشان در این مسائل، یَد طولایی داشت.[1]
***
آیتالله حقشناس به نماز شب خیلی اهتمام داشت. حتّی زمانی که کسالت داشت و دارو مصرف میکرد، برای احتیاط، دو عدد ساعت بالای سرش کوک میکرد که اگر یکی عمل نکرد، دومی جواب بدهد.[2]
***
به یاد دارم من و چند نفر از دوستان در سال ۱۳۷۰ ش، در محضر آیتالله حقشناس به عمره مشرّف شدیم. معمول این است که عصر از مدینه حرکت میکنند. در راه، نماز جماعت را به امامت ایشان خواندیم. شبهنگام به مکّه رسیده، بعد از مقدّمات برای اعمال عمره به مسجد الحرام رفتیم. این اعمال، دو تا سه ساعت طول میکشید. دیروقت شده بود؛ امّا چندین ساعت به صبح مانده بود. ایشان تا صبح بیدار ماند تا نماز شب و نماز جماعت صبح از دست نرود.[3]
سفارش به خواندن نماز شب در هر حال
الآن هر چند که شبها کوتاه شده، ولی بلند شو و نماز شب بخوان! مختصر بخوان؛ ولی بخوان! لازم نیست سیصد مرتبه «العفو» بگویی، استغفار هم نگو (البتّه شبهای جمعه استغفار را ترک نفرمایید). فقط اسکلت نماز شب را به جا بیاور.[4]
***
آیتالله حقشناس در بارۀ خواندن نماز شب، خیلی تأکید داشت و سفارش میکرد که حدّاقل یک ربع قبل از اذان صبح بیدار شوید و هرگاه نتوانستید همۀ رکعات نافله را بخوانید، همان سه رکعت آخر را بخوانید و اگر وقت نداشتید، لازم نیست در قنوت نماز وتر، چهل نفر را هم دعا کنید. حتّی اگر برای آن سه رکعت هم فرصت نبود، سه دقیقه قبل از اذان صبح، هفت مرتبه «یا ربّ» بگویید و سپس هر خواستهای دارید، از خدا بخواهید. اگر چنین کنید، خدا میفرماید: ای بنده من! چه میخواهی، به تو بدهم؟[5 و6]
***
از ویژگیهای آیتالله حقشناس این بود که شبزندهدار بود. هر شب بیدار میشد و بسیار بر این امر تأکید داشت. حتّی یک بار از باب این که مرا متوجّه اهمّیت این کار کند، به من فرمود: «شب بلند شو، نماز شبت را بخوان و بعدش تا غروب بخواب. اگر چنین کردی، ضرر نکردی؛ برندهای! این را گفتم که بدانی نماز شب چه قدر مهم است».[7]
***
آیتالله حقشناس در میان نافلهها، بیشتر بر نماز شب تأکید داشت. میفرمود: «نماز شب، راه نجات است و حتماً به آن مقیّد باشید». در اینباره، تعبیری برای خود من داشت که میفرمود: «اگر مُردی هم نماز شبت ترک نشود!».[8]
***
آیتالله حقشناس میفرمود: «من نماز شب را بیشتر از نماز یومیّه دوست دارم. لذّتی که از نماز شب میبرم، از لذّت نماز یومیّه بیشتر است». همچنین میفرمود: «رهبر کبیر انقلاب، به هر جا رسید، از نماز شب رسید».[9]
***
بارها ابراز عشق آیتالله حقشناس به سحرخیزی و خلوت با خداوند در دل شب را در قالب عبارات و تعبیرات مختلف شاهد بودم. بسا با چشمانی اشکبار و با اشاره به مضمون برخی روایات میفرمود: «دروغ است کسی ادّعای عشق الهی کند و خلوت سخن گفتن و معاشقه با او را در نیمهشب از دست بدهد»[10] و میافزود: «چگونه میتوان شب را به تمامی خوابید؟ ما با خدا بسیار کار داریم!» و گاه نیز سخن مرحوم آیتالله شیخ محمّدحسین اصفهانی (کمپانی) را تکرار میکرد: «تمام بیست و چهار ساعت را به عشق ساعتی که در سحر با پروردگار سخن میگویم، سپری میکنم».[11]
فراهم کردن مقدّمات نماز شب
یکی از آداب نماز شب، این است که تو در طول روز، خودت را خسته نکرده باشی، معصیت نکرده باشی. وقتی هم میخواهی بخوابی، قدری انبار شاه را کم بگیر، آقا! خورشت قیمه، کباب و مرغ و امثال اینها، دیگر حالی برای نماز شب نمیگذارد! با زیاد خوردن، دیگر خیال تهجّد را هم نکن، مگر شیطان بیاید من را صدا کند، و گرنه رحمان که صدا نمیکند. شکم که پُر شد، قشنگ میخوابی. پس توجّه داشته باشید که باید مقدّمات را فراهم کنید. البتّه نه این که ریاضت متصوّفه را بکشید، خیر؛ ولی باید مراقبت کنید که سنگین نشوید.[12]
چاپلوسی پسندیده
چاپلوسی در همهجا مذموم است، مگر در دو جا: یکی این که در مقام علم و نسبت به استاد یا هممباحثهای باشد که بگویی: من نوکر شما هستم، من مخلص شما هستم و...، تا او یک چیز به تو یاد بدهد. یکی هم در برابر خدا...؛ چون او خداست و مِلک و مُلک، در تصرّف اوست. پس... سحرها بلند شو و وقتی به درِ خانۀ خدا میروی، بگو: من بدبختم! بیچارهام! چنین و چنانم! و بدان که خداوندِ علىّ اعلا از همۀ مَحرمها، مَحرمتر است.[13]
اهمّیت سحرخیزی
حالا که در زمستان شبها بلند شده، همّت کن و سحر بلند شو. قدری بنشین و در تاریکی چای بخور. لازم هم نیست که نماز بخوانی. فقط عادت کن که این ساعت را بیدار باشی. داداش جان! اگر بیدار باشی، إنشاءالله پروردگار عزیز به شما هم نظر میکند.[14]
***
آیتالله حقشناس برای رفع کسالت در وقت سحر و ایجاد نشاط و شادابی برای عبادت توصیه میفرمود: «آنگاه که از خواب برمیخیزید، طعام یا میوۀ مختصری تناول کنید» و به نقل از استاد خویش آیتالله شاهآبادی میافزود: «اصل سحرخیزی و درک این ساعت از نیمهشب، موضوعیّت دارد. لذا اگر گاهی حال عبادت ندارید، صِرف «بیدارخوابی» (تعبیری که معمولاً استاد برای بیدار ماندن در سحر به کار میبردند) مطلوب است، حتّی اگر به کار دیگری غیر از عبادت (مثل مطالعه) مشغول شوید». ایشان خود گاه به شیوۀ استادشان، آیتالله العظمی بروجردی، بخشی از وقت سحر را به مطالعه اختصاص میداد و آنگاه بخش آخر را که به فجر متّصل میگردید، به عبادت میپرداخت.[15]
***
از نظر آیتالله حقشناس خودِ بیدار بودن در سحر، موضوعیّت داشت. میفرمود: «اگر سیگاری هم هستی، سحر بلند شو و سیگارت را بکش! اگر اهل مجلّه خواندن و روزنامه خواندن هستی، موقع سحر بخوان! یک مدّت که به همین منوال بگذرد، بیداری در سحر برای شما ملکه میشود و کمکم به تهجّد و قرآن خواندن در سحر کشیده میشوید». سپس این بیت شعر را میخواند:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یُمن دعای شب و وِرد سحری بود[16و17]
***
یکی از کسانی که با آیتالله حقشناس ارتباط داشت، دربارۀ اوّلین آشنایی خود با ایشان میگفت: وقتی برای اوّلین بار در جلسۀ اخلاق ایشان شرکت کردم، دربارۀ نماز شب صحبت میکرد و میفرمود: «داداشجون! صبحها، نیمساعتی زودتر بیدار شو! حالا نماز شب هم نخواندی، نخواندی! آقای شاهآبادی به ما سفارش میکرد که: «سحر بلند شوید و اگر حال نماز خواندن هم نداشتید، چایی درست کنید، قلیان چاق کنید (چون آقای شاهآبادی اهل قلیان بود)؛ امّا آن ساعت، بیدار باشید»».
در همان جلسه، در دلم آرزو کردم که: کاش میشد من هم بتوانم سحر بیدار بشوم! همان شب، در خواب دیدم که حاج آقا آمده بالای سرم و مرا تکان میدهد تا بیدار شوم. مرا صدا میزد و میفرمود: «داداش جون! بلند شو! مگر نمیخواستی بلند شوی؟». وقتی بیدار شدم، نگاه به ساعت کردم دیدم تا اذان، یک ساعت مانده است. از آن موقع، مرید ایشان شدم.[18]
***
یک وقت، من مشهد مشرّف شده بودم. خُب وقتی انسان آنجا میرود، هوس میکند که سحرها بلند شود! سحری بود که شنیدم یکی این شعر را میخواند:
شب مردان خدا، روز جهانافروز است
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست.[19]
او واقعاً این شعر را طوری میخواند که من میخواستم از آن بالاخانه خودم را پایین بیندازم که بهتر آن را استماع کنم! «إنّ مِنَ البَیانِ لَسِحراً».[۲۰] شب شما، روز آن بزرگان است! برای ما، شبها تاریک است؛ امّا برای مردان خدا، شبها از روز روشنتر است.[21]
در نگاه استاد حقشناس، «سحرخیزی» از لوازم قطعی و تردید ناپذیر سلوک بود و آن را نخستین قدم جدّی در سلوک میدانست و از آیتالله العظمی بروجردی نقل میفرمود که برای سالک، بالاترین ذکر، نماز شب است و نیز هماره این حدیث شریف امام عسکری علیهالسلام را قرائت میفرمود: «الوُصولُ إلَى الله سَفَرٌ لا يُمکِنُ إلّا بامتِطاءِ اللَّيلِ؛[22] رسیدن به خدا، سفری است که جز با سوار شدن بر مرکب راهوار شب، حاصل نمیشود».[23]
فضیلت قضای نماز شب
آیتالله حقشناس میفرمود: «زمانی که در مدرسۀ فیضیّه بودم، برای مدّتی یک همحجرهای داشتم که میگفت: راضی نیستم که نماز شب بخوانی؛ چون وقتی بیدار میشوی، مزاحم خواب من میشوی. امّا من که مقیّد به خواندن نماز شب بودم و غیر از حجره، جای دیگری نداشتم که بروم، یک سال، نماز شبم را قضا کردم، تا این که حجرهام را عوض کردم».[24]
شاید کسی بگوید: به جای قضا کردن نماز شب، میتوانست آن را قبل از خواب بخواند. در این صورت، مزاحمتی برای دیگری ایجاد نمیشد. ایشان ظاهراً برای رفع این شبهه، پس از نقل آن جریان، این روایت را از امام صادق میخواند که به کسی که نماز شبش را قضا میکرد، فرمود: «القَضاءُ بِالنَّهارِ أفضَلُ؛ قضا کردن نماز شب در روز [بر انجام آن پیش از وارد شدن وقتش] برتری دارد»[25و26]
***
باید مواظب باشید که یک وقت خدای نکرده از سفر إلى الله متوقّف نشوید! سفر إلی الله، این است که آن رابطۀ نصف شبتان را قطع نکنید؛ حالا یا به قصد تقدّم، قبل از خواب بخوانید، یا این که اگر فوت شد، قضا کنید و در همان روز، نماز شبتان را بخوانید. حتّی در روایت فرمودهاند: قضای نماز شب، افضل است از زودتر خواندن آن. مهم این است که آن رابطه بر قرار باشد، آقا جان من![27]
برکات نماز شب
بنازم به جوانی که وقتی مادرش گفت: «بگیر بخواب؛ تا اذان صبح، یک ساعت مانده است!»، آن قدر قربانصدقۀ مادرش رفت، دست و پایش را بوسید و به هر راهی که ممکن بود، رضایت او را جلب کرد که با بیدار ماندن و نماز شب خواندنش مخالفت نکند! به مادرش گفت: سلامت بدن من، در اقامۀ نماز شب است. همان طور که شارع فرمود: روزه بگیرید که سلامت، نصیب شما میشود،[28] نماز شب هم همین طور است.[29]
آیا نمیخواهی بدن من سالم باشد؟ نمیخواهی روح من سالم باشد؟ [پس] اجازه بده من نمازم را بخوانم و الآن نخوابم. استادم گفته است که «سلامت بدن و روح تو، منوط به برخاستن برای نماز شب است». همین که این جوان، خوابش را پاره میکند، پروردگار، سلامت بدن و روح او را تضمین میفرماید. نباید به راحتی از کنار این مسائل گذشت و فوت نماز شب را بیاهمّیت دانست. داداش جون من! من بارها عرض کردهام که در کتاب «مِتُد برلیکس» نوشته شده است: کسانی که در خروسخوان صبح بلند میشوند، اگر آفتی غیر طبیعی نخورند، علیالقاعده تا صد سال میتوانند عمر کنند. پس معلوم میشود این دستور شرعی، ریشه دارد و تعبّد محض نیست. البتّه تمام قوانین شارع، ریشه دارد و هرچه پیش برویم، ریشههای بیشتری از آنها کشف میشود.[30]
***
اگر کسی سحر بلند میشود و میگوید: علم بر نماز شب و تهجّد مقدّم است، خودش با مبانی خاصّ خود، اجتهاد کرده است.... یکی از رفقای خودم میگفت: یک بار وقتی که یک معضل فلسفی برایم پیش آمد و نمیتوانستم آن را حل کنم، گفتم: إنشاءالله سحر از پروردگار درخواست میکنم تا او این معضل را رفع بکند. اتّفاقاً سحر برخاست و پروردگار نیز آن اشکال علمی را رفع کرد.... البتّه من خیلی به «عِلمیّات» اهمّیت میدهم؛ ولی علّت مُبقیه و دلیل استدامۀ توفیقات علمی را «تهجّد» میدانم.[31]
***
خدا آقای یاسری[۳۲] را رحمت کند! وقتی که [از تهران به قم رفت و] مسئلهای را از آقای بروجردی پرسید، ایشان فرمودند که: فردا صبح جواب میدهم. ایشان عرض کردند که: آقا من عجله دارم [و باید به تهران باز گردم]! چرا جواب مرا به فردا موکول کردید؟ ایشان در جواب گفتند: «استمداد از سحر میجویم!». سحر، از اوقاتی است که پروردگار به دلهای افراد بیدار، نظر میکند. اولیای خدا به شبزندهداری خیلی اهمّیت میدادند.[33]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. به نقل از آقای حسین واحدی. 2. به نقل از آقای محمّدحسن میرشاهولد. 3. به نقل از حجّة الإسلام محمّدعلی جاودان. 4. مواعظ: ج۴ ص۳۲. 5. در روایتی از امام صادق علیهالسلام آمده است: «مَن قالَ عَشرَ مَرّاتٍ «يا رَبِّ يا رَبِّ!» قيلَ لَهُ: لَبَّيکَ، ما حاجَتُکَ؟؛ هرکس ده بار بگوید «یا رَبِّ یا رَبّ!»، به او گفته میشود: «بله! خواستهات چیست؟» (الکافی: ج۲ ص۵۲۰ ح۱). 6. به نقل از دکتر جواد محمّدی. 7. به نقل از آقای سیّد محمّدصادق مدرّسی. 8. به نقل از دکتر حمیدرضا اشرفی. 9. به نقل از دکتر جواد محمّدی. 10. اشاره است به این حدیث قدسی: «كَذَبَ مَن زَعَمَ أنَّهُ يُحِبُّنی فَإذا جَنَّهُ اللَّيلُ نامَ عَنِّی؛ دروغ میگوید آن که میپندارد دوستم دارد و چون شب در آید، از من غفلت میکند و میخوابد» (الأمالی، صدوق: ص۳۵۶). نقل مکرّر این روایت توسّط آیتالله حقشناس، در مصاحبۀ حجّتالاسلام عبدالرضا پورذهبی نیز آمده است. 11. به نقل از حجّتالاسلام سیّد عبّاس قائممقامی. 12. مواعظ: ج۴ ص۹۸. در مصاحبۀ آقای رضا افشارمقدّم نیز این توصیه آمده است. 13. مواعظ: ج۴ ص۲۳۶. 14. مواعظ: ج۳ ص۱۳۳. 15. به نقل از حجّتالاسلام سیّد عبّاس قائممقامی. 16. دیوان حافظ: غزل ۲۱۶. 17. به نقل از آقایان مرتضی اخوان و محمّدحسن میرشاهولد. 18. به نقل از آقای رضا مطلّبی کاشانی. 19. کلّیات سعدی: ص۹۴۶ قصیدۀ ۴. 20. «همانا بخشی از سخن، سِحر است» (کتاب من لا یحضره الفقیه: ج۴ ص۳۷۹ از رسول خدا۹). 21. مواعظ: ج۳ ص۱۸۳. 22. متن روایت با کمی تفاوت، چنین است: «إنَّ الوُصولَ إلَى الله سَفَرٌ لا يُدرَکُ إلّا بِامتِطاءِ اللَّيلِ» (بحار الأنوار: ج۷۸ ص۳۸۰ ح۴ به نقل از: نسخۀ مخطوط أعلام الدین). 23. به نقل از حجج اسلام سیّد عبّاس قائممقامی و غلامحسن بخشی. 24. حجت الاسلام محمّدعلی جاودان نیز این جریان را نقل کرده و از قول ایشان افزوده است: «در نتیجۀ این صبر، سال آینده، خداوند متعال توفیق عنایت فرمود با امام خمینی= همحجره شدم که این یک فوز بود». 25. الکافی: ج۳ ص۴۴۷ ح۲۰. نیز، ر. ک: قرب الإسناد: ج۱ ص۱۹۸. 26. به نقل از حجّتالاسلام غلامحسن بخشی. 27. مواعظ: ج۲ ص۱۳۷. 28. رسول خدا۹: «صوموا تَصِحّوا؛ روزه بگیرید تا تندرست شوید» (الدعوات: ص۷۶ ح۱۷۹). برای دیدن روایات بیشتر در اینباره، ر.ک: میزان الحکمة: ج۶ ص۳۹۲. 29. نیز، ر. ک: فرهنگنامۀ تهجّد: ص۱۱۷ (فصل سوم: آثار نماز شب). 30. مواعظ: ج۳ ص۱۲۱. 31. مواعظ: ج۳ ص۹۷- ۹۸. در اینباره، ر. ک: ص۱۹۷ (همراهی علم و اخلاق). 32. حجّتالاسلام و المسلمین شیخ محمود یاسری فرزند ملَّا عبّاس یاسری، متولّد حدود ۱۳۰۶ ق (۱۲۶۷ ش) در تهران و زنده در محرّم ۱۳۹۴ ق (۱۳۵۲ ش) (ر. ک: گنجینۀ دانشمندان: ج۴ ص۵۹۳ و ج۶ ص۶۵). وی به دستور آیتالله بروجردی در مسجد ارگ تهران اقامۀ نماز جماعت میکرده و نمایندگی ایشان را به عهده داشته است. 33. مواعظ: ج۴ ص۳۶. نیز، ر. ک: ج۳ ص۳۱ و ۹۷. حجّتالاسلام غلامحسن بخشی نیز این مطلب را نقل کرده است.