کد خبر: ۳۲۰۱۰۰
تاریخ انتشار : ۲۰ مهر ۱۴۰۴ - ۲۱:۲۵
یادنامه آیت‌الله عبدالکریم حق‌شناس- 37

بهترین مَرکب

مرحوم آیت‌الله محمدی ری‌شهری

اهتمام به نماز شب
آیت‌الله حق‏شناس اغلب، شب‏زنده‏دار بود. تا جایی که من اطّلاع دارم، نمی‏گذاشت شب‏هایش فوت بشود؛ یعنی شب‏ها را به نماز شب یا به دعا می‏پرداخت. ایشان در این مسائل، یَد طولایی داشت.[1]
***‏
آیت‌الله حق‏شناس به نماز شب خیلی اهتمام داشت. حتّی زمانی که کسالت داشت و دارو مصرف می‏کرد، برای احتیاط، دو عدد ساعت بالای سرش کوک می‏کرد که اگر یکی عمل نکرد، دومی جواب بدهد.[2]
***‏
به یاد دارم من و چند نفر از دوستان در سال ۱۳۷۰ ش، در محضر آیت‌الله حق‏شناس به عمره مشرّف شدیم. معمول این است که عصر از مدینه حرکت می‏کنند. در راه، نماز جماعت را به امامت ایشان خواندیم. شب‏هنگام به مکّه رسیده، بعد از مقدّمات برای اعمال عمره به مسجد الحرام رفتیم. این اعمال، دو تا سه ساعت طول می‏کشید. دیروقت شده بود؛ امّا چندین ساعت به صبح مانده بود. ایشان تا صبح بیدار ماند تا نماز شب و نماز جماعت صبح از دست نرود.[3]
سفارش به خواندن نماز شب در هر حال
الآن هر چند که شب‏ها کوتاه شده، ولی بلند شو و نماز شب بخوان! مختصر بخوان؛ ولی بخوان! لازم نیست سیصد مرتبه «العفو» بگویی، استغفار هم نگو (البتّه شب‏های جمعه استغفار را ترک نفرمایید). فقط اسکلت نماز شب را به جا بیاور.[4]
***‏
آیت‌الله حق‏شناس در بارۀ خواندن نماز شب، خیلی تأکید داشت و سفارش می‏کرد که حدّاقل یک ربع قبل از اذان صبح بیدار شوید و هرگاه نتوانستید همۀ رکعات نافله را بخوانید، همان سه رکعت آخر را بخوانید و اگر وقت نداشتید، لازم نیست در قنوت نماز وتر، چهل نفر را هم دعا کنید. حتّی اگر برای آن سه رکعت هم فرصت نبود، سه دقیقه قبل از اذان صبح، هفت مرتبه «یا ربّ» بگویید و سپس هر خواسته‏ای دارید، از خدا بخواهید. اگر چنین کنید، خدا می‏فرماید: ‏ای بنده من! چه می‏خواهی، به تو بدهم؟[5 و6]
***‏
از ویژگی‏های آیت‌الله حق‏شناس این بود که شب‏زنده‏دار بود. هر شب بیدار می‏شد و بسیار بر این امر تأکید داشت. حتّی یک بار از باب این که مرا متوجّه اهمّیت این کار کند، به من فرمود: «شب بلند شو، نماز شبت را بخوان و بعدش تا غروب بخواب. اگر چنین کردی، ضرر نکردی؛ برنده‏ای! این را گفتم که بدانی نماز شب چه قدر مهم است».[7]
***‏
آیت‌الله حق‏شناس در میان نافله‏ها، بیشتر بر نماز شب تأکید داشت. می‏فرمود: «نماز شب، راه نجات است و حتماً به آن مقیّد باشید». در این‌باره، تعبیری برای خود من داشت که می‏فرمود: «اگر مُردی هم نماز شبت ترک نشود!».[8]
***‏
آیت‌الله حق‏شناس می‏فرمود: «من نماز شب را بیشتر از نماز یومیّه دوست دارم. لذّتی که از نماز شب می‏برم، از لذّت نماز یومیّه بیشتر است». همچنین می‏فرمود: «رهبر کبیر انقلاب، به هر جا رسید، از نماز شب رسید».[9]
***‏
بارها ابراز عشق آیت‌الله حق‏شناس به سحرخیزی و خلوت با خداوند در دل شب را در قالب عبارات و تعبیرات مختلف شاهد بودم. بسا با چشمانی اشکبار و با اشاره به مضمون برخی روایات می‏فرمود: «دروغ است کسی ادّعای عشق الهی کند و خلوت سخن گفتن و معاشقه با او را در نیمه‏شب از دست بدهد»[10] و می‏افزود: «چگونه می‏توان شب را به تمامی خوابید؟ ما با خدا بسیار کار داریم!» و گاه نیز سخن مرحوم آیت‌الله شیخ محمّدحسین اصفهانی (کمپانی) را تکرار می‏کرد: «تمام بیست و چهار ساعت را به عشق ساعتی که در سحر با پروردگار سخن می‏گویم، سپری می‏کنم».[11]
فراهم کردن مقدّمات نماز شب
یکی از آداب نماز شب، این است که تو در طول روز، خودت را خسته نکرده باشی، معصیت نکرده باشی. وقتی هم می‏خواهی بخوابی، قدری انبار شاه را کم بگیر، آقا! خورشت قیمه، کباب و مرغ و امثال اینها، دیگر حالی برای نماز شب نمی‏گذارد! با زیاد خوردن، دیگر خیال تهجّد را هم نکن، مگر شیطان بیاید من را صدا کند، و گرنه رحمان که صدا نمی‏کند. شکم که پُر شد، قشنگ می‏خوابی. پس توجّه داشته باشید که باید مقدّمات را فراهم کنید. البتّه نه این که ریاضت متصوّفه را بکشید، خیر؛ ولی باید مراقبت کنید که سنگین نشوید.[12]
چاپلوسی پسندیده
چاپلوسی در همه‏‌جا مذموم است، مگر در دو جا: یکی این که در مقام علم و نسبت به استاد یا هم‏مباحثه‏ای باشد که بگویی: من نوکر شما هستم، من مخلص شما هستم و...‌، تا او یک چیز به تو یاد بدهد. یکی هم در برابر خدا...؛ چون او خداست و مِلک و مُلک، در تصرّف اوست. پس... سحرها بلند شو و وقتی به درِ خانۀ خدا می‏روی، بگو: من بدبختم! بیچاره‏ام! چنین و چنانم! و بدان که خداوندِ علىّ اعلا از همۀ مَحرم‏ها، مَحرم‏تر است.[13]
اهمّیت سحرخیزی
حالا که در زمستان شب‏ها بلند شده، همّت کن و سحر بلند شو. قدری بنشین و در تاریکی چای بخور. لازم هم نیست که نماز بخوانی. فقط عادت کن که این ساعت را بیدار باشی. داداش جان! اگر بیدار باشی، إن‌شاء‌الله پروردگار عزیز به شما هم نظر می‏کند.[14]
***‏
آیت‌الله حق‏شناس برای رفع کسالت در وقت سحر و ایجاد نشاط و شادابی برای عبادت توصیه می‏فرمود: «آن‌گاه که از خواب بر‌می‏خیزید، طعام یا میوۀ مختصری تناول کنید» و به نقل از استاد خویش آیت‌الله شاه‏آبادی می‏افزود: «اصل سحرخیزی و درک این ساعت از نیمه‏شب، موضوعیّت دارد. لذا اگر گاهی حال عبادت ندارید، صِرف «بیدارخوابی» (تعبیری که معمولاً استاد برای بیدار ماندن در سحر به کار می‏بردند) ‏مطلوب است، حتّی اگر به کار دیگری غیر از عبادت (مثل مطالعه) مشغول شوید». ایشان خود گاه به شیوۀ استادشان، آیت‌الله العظمی بروجردی، بخشی از وقت سحر را به مطالعه اختصاص می‏داد و آن‌گاه بخش آخر را که به فجر متّصل می‏گردید، به عبادت می‏پرداخت.[15]
***‏
از نظر آیت‌الله حق‏شناس خودِ بیدار بودن در سحر، موضوعیّت داشت. می‏فرمود: «اگر سیگاری هم هستی، سحر بلند شو و سیگارت را بکش! اگر اهل مجلّه خواندن و روزنامه خواندن هستی، موقع سحر بخوان! یک مدّت که به همین منوال بگذرد، بیداری در سحر برای شما ملکه می‏شود و کم‌کم به تهجّد و قرآن خواندن در سحر کشیده می‏شوید». سپس این بیت شعر را می‏خواند:
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ       
از یُمن دعای شب و وِرد سحری بود[16و17]
***‏
یکی از کسانی که با آیت‌الله حق‏شناس ارتباط داشت، دربارۀ اوّلین آشنایی خود با ایشان می‏گفت: وقتی برای اوّلین بار در جلسۀ اخلاق ایشان شرکت کردم، دربارۀ نماز شب صحبت می‏کرد و می‏فرمود: «داداش‏جون! صبح‏ها، نیم‏ساعتی زودتر بیدار شو! حالا نماز شب هم نخواندی، نخواندی! آقای شاه‏آبادی به ما سفارش می‏کرد که: «سحر بلند شوید و اگر حال نماز خواندن هم نداشتید، چایی درست کنید، قلیان چاق کنید (چون آقای شاه‏آبادی اهل قلیان بود)؛ امّا آن ساعت، بیدار باشید»».
در همان جلسه، در دلم آرزو کردم که: کاش می‏شد من هم بتوانم سحر بیدار بشوم! همان شب، در خواب دیدم که حاج آقا آمده بالای سرم و مرا تکان می‏دهد تا بیدار شوم. مرا صدا می‏زد و می‏فرمود: «داداش جون! بلند شو! مگر نمی‏خواستی بلند شوی؟». وقتی بیدار شدم، نگاه به ساعت کردم دیدم تا اذان، یک ساعت مانده است. از آن موقع، مرید ایشان شدم.[18]
***‏
یک وقت، من مشهد مشرّف شده بودم. خُب وقتی انسان آنجا می‏رود، هوس می‏کند که سحرها بلند شود! سحری بود که شنیدم یکی این شعر را می‏خواند:
شب مردان خدا، روز جهان‏افروز است       
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست.[19]
او واقعاً این شعر را طوری می‏خواند که من می‏خواستم از آن بالاخانه خودم را پایین بیندازم که بهتر آن را استماع کنم! «إنّ مِنَ البَیانِ لَسِحراً».[۲۰] شب شما، روز آن بزرگان است! برای ما، شب‏ها تاریک است؛ امّا برای مردان خدا، شب‏ها از روز روشن‏تر است.[21]
 در نگاه استاد حق‏شناس، «سحرخیزی» از لوازم قطعی و تردید ناپذیر سلوک بود و آن را نخستین قدم جدّی در سلوک می‏دانست و از آیت‌الله العظمی بروجردی نقل می‏فرمود که برای سالک، بالاترین ذکر، نماز شب است و نیز هماره این حدیث شریف امام عسکری علیه‌السلام را قرائت می‏فرمود: «الوُصولُ إلَى الله سَفَرٌ لا يُمکِنُ إلّا بامتِطاءِ اللَّيلِ؛[22] رسیدن به خدا، سفری است که جز با سوار شدن بر مرکب راهوار شب، حاصل نمی‏شود».[23]
فضیلت قضای نماز شب
آیت‌الله حق‏شناس می‏فرمود: «زمانی که در مدرسۀ فیضیّه بودم، برای مدّتی یک هم‏حجره‏ای داشتم که می‏گفت: راضی نیستم که نماز شب بخوانی؛ چون وقتی بیدار می‏شوی، مزاحم خواب من می‏شوی. امّا من که مقیّد به خواندن نماز شب بودم و غیر از حجره، جای دیگری نداشتم که بروم، یک سال، نماز شبم را قضا کردم، تا این که حجره‏ام را عوض کردم».[24] 
شاید کسی بگوید: به جای قضا کردن نماز شب، می‏توانست آن را قبل از خواب بخواند. در این صورت، مزاحمتی برای دیگری ایجاد نمی‏شد. ایشان ظاهراً برای رفع این شبهه، پس از نقل آن جریان، این روایت را از امام صادق می‏خواند که به کسی که نماز شبش را قضا می‏کرد، فرمود: «القَضاءُ بِالنَّهارِ أفضَلُ؛ قضا کردن نماز شب در روز [بر انجام آن پیش از وارد شدن وقتش] برتری دارد»[25و26]
***‏
باید مواظب باشید که یک وقت خدای نکرده از سفر إلى الله متوقّف نشوید! سفر إلی الله، این است که آن رابطۀ نصف شبتان را قطع نکنید؛ حالا یا به قصد تقدّم، قبل از خواب بخوانید، یا این که اگر فوت شد، قضا کنید و در همان روز، نماز شبتان را بخوانید. حتّی در روایت فرموده‏اند: قضای نماز شب، افضل است از زودتر خواندن آن. مهم این است که آن رابطه بر قرار باشد، آقا جان من![27]
برکات نماز شب
بنازم به جوانی که وقتی مادرش گفت: «بگیر بخواب؛ تا اذان صبح، یک ساعت مانده است!»، آن قدر قربان‏صدقۀ مادرش رفت، دست و پایش را بوسید و به هر راهی که ممکن بود، رضایت او را جلب کرد که با بیدار ماندن و نماز شب خواندنش مخالفت نکند! به مادرش گفت: سلامت بدن من، در اقامۀ نماز شب است. همان طور که شارع فرمود: روزه بگیرید که سلامت، نصیب شما می‏شود،[28] نماز شب هم همین طور است.[29] 
آیا نمی‏خواهی بدن من سالم باشد؟ نمی‏خواهی روح من سالم باشد؟ [پس] اجازه بده من نمازم را بخوانم و الآن نخوابم. استادم گفته است که «سلامت بدن و روح تو، منوط به برخاستن برای نماز شب است». همین که این جوان، خوابش را پاره می‏کند، پروردگار، سلامت بدن و روح او را تضمین می‏فرماید. نباید به راحتی از کنار این مسائل گذشت و فوت نماز شب را بی‏اهمّیت دانست. داداش جون من! من بارها عرض کرده‏ام که در کتاب «مِتُد برلیکس» نوشته شده است: کسانی که در خروسخوان صبح بلند می‏شوند، اگر آفتی غیر طبیعی نخورند، علی‌القاعده تا صد سال می‏توانند عمر کنند. پس معلوم می‏شود این دستور شرعی، ریشه دارد و تعبّد محض نیست. البتّه تمام قوانین شارع، ریشه دارد و هرچه پیش برویم، ریشه‏های بیشتری از آنها کشف می‏شود.[30]
***‏
اگر کسی سحر بلند می‏شود و می‏گوید: علم بر نماز شب و تهجّد مقدّم است، خودش با مبانی خاصّ خود، اجتهاد کرده است.... یکی از رفقای خودم می‏گفت: یک بار وقتی که یک معضل فلسفی برایم پیش آمد و نمی‏توانستم آن را حل کنم، گفتم: إن‌شاء‌الله سحر از پروردگار درخواست می‏کنم تا او این معضل را رفع بکند. اتّفاقاً سحر برخاست و پروردگار نیز آن اشکال علمی را رفع کرد.... البتّه من خیلی به «عِلمیّات» اهمّیت می‏دهم؛ ولی علّت مُبقیه و دلیل استدامۀ توفیقات علمی را «تهجّد» می‏دانم.[31]
***‏
خدا آقای یاسری[۳۲] را رحمت کند! وقتی که [از تهران به قم رفت و] مسئله‏ای را از آقای بروجردی پرسید، ایشان فرمودند که: فردا صبح جواب می‏دهم. ایشان عرض کردند که: آقا من عجله دارم [و باید به تهران باز گردم]! چرا جواب مرا به فردا موکول کردید؟ ایشان در جواب گفتند: «استمداد از سحر می‏جویم!». سحر، از اوقاتی است که پروردگار به دل‏های افراد بیدار، نظر می‏کند. اولیای خدا به شب‏زنده‏داری خیلی اهمّیت می‏دادند.[33]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. به نقل از آقای حسین واحدی.   2. به نقل از آقای محمّدحسن میرشاه‏ولد.   3. به نقل از حجّة الإسلام محمّدعلی جاودان.   4. مواعظ: ج۴ ص۳۲.   5. در روایتی از امام صادق علیه‌السلام آمده است: «مَن قالَ عَشرَ مَرّاتٍ «يا رَبِّ يا رَبِّ‏!» قيلَ لَهُ‏: لَبَّيکَ‏، ما حاجَتُکَ؟؛ هرکس ده بار بگوید «یا رَبِّ یا رَبّ!‏»، به او گفته می‏شود: «بله! خواسته‏ات چیست؟» (الکافی: ج۲ ص۵۲۰ ح۱).   6. به نقل از دکتر جواد محمّدی.   7. به نقل از آقای سیّد محمّدصادق مدرّسی.   8. به نقل از دکتر حمیدرضا اشرفی.   9. به نقل از دکتر جواد محمّدی. 10. اشاره است به این حدیث قدسی: «كَذَبَ مَن زَعَمَ أنَّهُ يُحِبُّنی فَإذا جَنَّهُ اللَّيلُ نامَ عَنِّی؛ دروغ می‏گوید آن که می‏پندارد دوستم دارد و چون شب در آید، از من غفلت می‏کند و می‏خوابد» (الأمالی، صدوق: ص۳۵۶). نقل مکرّر این روایت توسّط آیت‌الله حق‏شناس، در مصاحبۀ حجّت‌الاسلام عبدالرضا پورذهبی نیز آمده است.   11. به نقل از حجّت‌الاسلام سیّد عبّاس قائم‏مقامی. 12. مواعظ: ج۴ ص۹۸. در مصاحبۀ آقای رضا افشارمقدّم نیز این توصیه آمده است.   13. مواعظ: ج۴ ص۲۳۶.   14. مواعظ: ج۳ ص۱۳۳.   15. به نقل از حجّت‌الاسلام سیّد عبّاس قائم‏مقامی.   16. دیوان حافظ: غزل ۲۱۶.   17. به نقل از آقایان مرتضی اخوان و محمّدحسن میرشاه‏ولد.   18. به نقل از آقای رضا مطلّبی کاشانی. 19. کلّیات سعدی: ص۹۴۶ قصیدۀ ۴.   20. «همانا بخشی از سخن، سِحر است» (کتاب من لا یحضره الفقیه: ج۴ ص۳۷۹ از رسول خدا۹).   21. مواعظ: ج۳ ص۱۸۳.   22. متن روایت با کمی تفاوت، چنین است: «إنَّ الوُصولَ إلَى الله سَفَرٌ لا يُدرَکُ إلّا بِامتِطاءِ اللَّيلِ» (بحار الأنوار: ج۷۸ ص۳۸۰ ح۴ به نقل از: نسخۀ مخطوط أعلام الدین).   23. به نقل از حجج اسلام سیّد عبّاس قائم‏مقامی و غلامحسن بخشی.   24. حجت الاسلام محمّدعلی جاودان نیز این جریان را نقل کرده و از قول ایشان افزوده است: «در نتیجۀ این صبر، سال آینده، خداوند متعال توفیق عنایت فرمود با امام خمینی= هم‏حجره شدم که این یک فوز بود».   25. الکافی: ج۳ ص۴۴۷ ح۲۰. نیز، ر. ک: قرب الإسناد: ج۱ ص۱۹۸.   26. به نقل از حجّت‌الاسلام غلامحسن بخشی.   27. مواعظ: ج۲ ص۱۳۷. 28. رسول خدا۹: «صوموا تَصِحّوا؛ روزه بگیرید تا تن‏درست شوید» (الدعوات: ص۷۶ ح۱۷۹). برای دیدن روایات بیشتر در این‌باره، ر.ک: میزان الحکمة: ج۶ ص۳۹۲.   29. نیز، ر. ک: فرهنگ‏نامۀ تهجّد: ص۱۱۷ (فصل سوم: آثار نماز شب).   30. مواعظ: ج۳ ص۱۲۱. 31. مواعظ: ج۳ ص۹۷- ۹۸. در این‌باره، ر. ک: ص۱۹۷ (همراهی علم و اخلاق).   32. حجّت‌الاسلام و المسلمین شیخ محمود یاسری فرزند ملَّا عبّاس یاسری، متولّد حدود ۱۳۰۶ ق (۱۲۶۷ ش) در تهران و زنده در محرّم ۱۳۹۴ ق (۱۳۵۲ ش) (ر. ک: گنجینۀ دانشمندان: ج۴ ص۵۹۳ و ج۶ ص۶۵). وی به دستور آیت‌الله بروجردی در مسجد ارگ تهران اقامۀ نماز جماعت می‏کرده و نمایندگی ایشان را به عهده داشته است.   33. مواعظ: ج۴ ص۳۶. نیز، ر. ک: ج۳ ص۳۱ و ۹۷. حجّت‌الاسلام غلامحسن بخشی نیز این مطلب را نقل کرده است.