kayhan.ir

کد خبر: ۳۲۰۰۰
تاریخ انتشار : ۲۲ آذر ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۸
معرفی کتاب «نبرد در آسمان»

میگ 23 عراقی درکمین هواپیمای‌آیت‌الله خامنه‌ای (کتابستان)


محمدصادق علیزاده

کتاب «نبرد در آسمان» از جمله کتاب‌هایی است که تاریخ شفاهی بخشی از تاریخ جنگ را در آسمان‌ها به تصویر کشیده است. این کتاب حاوی خاطرات سرتیپ خلبان فضل‌الله جاویدنیا است که در زمان جنگ در قامت خلبان نیروی هوایی ارتش از آسمان ایران دفاع کرده است. او سوار بر اف14 آهنین‌بال خود توانسته نقش مهمی در پروازهای گشتی، اسکورت نفتکش‌‎ها و کشتی‌ها در خلیج فارس و حفاظت از تاسیسات مهم و اسکورت شخصیت‌ها داشته باشد. جاویدنیا بارها در درگیری با پرنده‌های متجاوز عراقی، حقلوم آنها را فشرد و از آسمان به زیر کشید تا از یادشان نرود که اینجا آسمان ایران است.
توسط شش فروند میراژ محاصره شدم
جاویدنیا در زمره خلبانان متبحر نیروی هوایی بود که استخبارات عراق با شناسایی تُن صدایش قصد داشت به هر نحوی که شده او را در آسمان هدف قرار دهد: « دو سه روزی بیشتر از شکار میراژها نگذشته بود که استراق سمع نیروی هوایی اطلاع داد روی تن صدایم کار کرده‌ و برایم نقشه کشیده‌اند به محض پرواز مرا هدف قرار دهند. توصیه کردند در آسمان کمتر از رادیو استفاده کنم. پنجشنبه 12 آذر 1360 از باند پروازی به پرواز درآمدیم. ماموریت‌مان غرب اهواز بود. طبق برنامه در همان منطقه به گشت ادامه می‌دادیم که جناب خورشیدی(کمک‌خلبان) مرا متوجه دو فروند میراژ کرد که از سمت غرب(عراق) به سمت ما در حرکت بودند. به سمت شمال گردش کردیم. بعد از گردش متوجه دو فروند میراژ دیگر شدیم که از شمال به طرف ما می‌آمدند.خطر را به خوبی احساس می‌کردم. هواپیماهای دشمن ازغرب و شمال به سمت ما می‌آمدند. سریع به سمت جنوب گردش کردیم ولی کمی بعد متوجه شدیم یک میراژ هم از سمت جنوب به طرف ما می‌آید. با هماهنگی با کابین عقب به سمت شرق گردش کردیم به این خیال که با افزایش سرعت، خود را به نقاط مرکزی ایران برسانیم که در این صورت هواپیماهای دشمن به دلیل کمبود سوخت نمی‌توانستند ما را تعقیب کنند. به محض اینکه به سمت شرق گردش کردیم کمک‌خلبان در رادیو فریاد زد یک فروند میراژ دقیقا در جلوی ماست و به طرف ما می‌آید. گویا میراژ عراقی در خفای کامل از جنوب ایلام وارد خاک ما شده بود و توانسته بود ما را دور بزند و درست روبروی ما قرار داشت. در اصل ما توسط میراژها از هر چهار طرف محاصره شده بودیم...»
شهید چمران گفت شغل خوبی برایت در نظر گرفته‌ام
جاویدنیا همچنین در طول دوران خدمت خود با شهید بابایی هم حشر و نشر و نقش مهمی در گسترش ناوگان اف14 از پایگاه مرجع هشتم شکاری اصفهان به پایگاه بوشهر داشته است. وی همچنین در حوادث کردستان به عنوان افسر ناظر نیروی هوایی به این منطقه اعزام شده بود که عملکردش از جانب شهید چمران مورد اقبال قرار گرفته و چمران قصد انتقال او را به وزارت دفاع داشت که با مخالفت جاویدنیا از تصمیم خود منصرف شد: «بعد از انجام موفقیت‌آمیز عملیات، شهید چمران به من گفت تو را برای کار در وزارت دفاع می‌‎خواهم. شغل خوبی هم برایت در نظر گرفته‌ام. گفتم من خلبان اف14 هستم. پول زیادی از این مملکت خرج شده تا خلبان شوم. شاید آن کارایی که در آسمان می‌توانم انجام دهم  در زمین نداشته باشم...از شما خواهش می‌کنم اجازه دهید در کاری بمانم که به آن علاقه دارم.»
همین‌گونه هم بود و کارایی جاویدنیا در آسمان بیش از زمین بود. سرنگونی تعدادی از پرنده‌های مهاجم عراقی از جمله میراژ، شرکت در پروازهای شناسایی، حفاظت از تاسیسات نفتی و نفتکش‌ها در خلیج فارس و اسکورت شخصیت‌ها از جمله اقدمات مهم جاویدنیا بود: «سال 1362 قرار شد مقام معظم رهبری که در آن زمان رئیس‌جمهور بودند برای سخنرانی به تبریز سفر کنند. مطمئن بودیم عراق از این پرواز باخبر شده است. قرار شد هواپیمای حامل رئیس‌جمهور توسط سه فروند اف14 و سه فروند اف4 اسکورت شود. پس از اوج‌گیری سه فروند اف14 سمت راست هواپیمای رئیس‌جمهور و سه فروند اف4 سمت چپ آن قرار گرفتند. به آسمان میانه رسیدیم. هنوز چند مایل از میانه دور نشده بودیم که متوجه ورود یک فروند میگ23 عراقی در ارتفاع پایین شدیم. بدون هیچ تردید، هدف او هواپیمای حامل رئیس‌جمهور بود...»
«نبرد در آسمان» توسط انتشارات «عماد فردا» راهی بازار نشر شده است.