گزافهگویی جدید ترامپ:
امیدوارم ایرانیها دوباره به سمت برنامه هستهای نروند
رئیسجمهور آمریکا مدعی شد در صورت ازسرگیری برنامه هستهای ایران، با آن برخورد خواهد کرد.
«دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا روز دوشنبه و در سخنرانی خود در مراسم سالروز تأسیس نیروی دریایی آمریکا در ویرجینیا، درباره حمله تجاوزکارانه به تأسیسات هستهای ایران صحبت کرد.
به گزارش ایسنا، وی ادعا کرد که آمریکا با استفاده از بمبافکنهای بی-۲ و شلیک ۳۰ موشک تاماهاک از یک زیردریایی، تمام اهداف مورد نظر در تأسیسات هستهای ایران را با دقت منهدم کرده است.
ترامپ باز هم مدعی شد که اگر این حمله انجام نمیشد، ایران ظرف یک ماه به سلاح هستهای دست مییافت.
رئیسجمهور آمریکا هشدار داد که اگر ایران تلاش برای بازسازی برنامه هستهای خود را ازسرگیرد، آمریکا «بدون تأخیر» واکنش نشان خواهد داد.
ترامپ گفت که این اقدام باید سالها پیش انجام میشد و افزود: «امیدوارم ایران برنامه هستهای خود را دوباره از سر نگیرد، چون اگر این کار را بکند، ما مجبور خواهیم بود دوباره با آن برخورد کنیم.»
رئیسجمهور آمریکا همچنین با افتخار به اقدامات تجاوزکارانه خود، از دیدار با خلبانان بمبافکنهای بی-۲ در اتاق بیضی کاخ سفید خبر داد و گفت که «آنها برای ۲۲ سال آموزش دیده بودند تا پتانسیل هستهای ایران را نابود کنند»، اما تنها در دوره او این مأموریت به سرانجام رسید.
جنایت بهجای دیپلماسی
اظهارات اخیر دونالد ترامپ در مراسم سالروز نیروی دریایی آمریکا، نه یک سخنرانی رسمی که اعترافی آشکار به یک جنایت بینالمللی است؛ جنایتی که در قاموس حقوق جهانی، مصداق روشن اقدام نظامی تجاوزکارانه علیه یک کشور مستقل و عضو سازمان ملل محسوب میشود. آنچه ترامپ با لحن متکبرانه و لحنی آمیخته به خودستایی بیان کرد، نه نشانه قدرت، بلکه سندی دیگر از زوال اخلاقی و استیصال سیاسی آمریکا است؛ کشوری که از شکستهای پیاپی در میدانهای نظامی و دیپلماتیک، تنها «خاطره بمبافکن» برایش مانده است.
ترامپ در حالی از حمله به تأسیسات هستهای ایران با لحن پیروزمندانه یاد میکند که این اقدام، از منظر قوانین بینالمللی، هیچ توجیه مشروعی ندارد. ایران، به عنوان عضو پیمان NPT و تحت نظارت کامل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بارها پایبندی خود به تعهدات هستهای را اثبات کرده بود. در چنین شرایطی، حمله نظامی به تأسیسات صلحآمیز ایران، یعنی جایگزینی گفتوگو با ترور دولتی.
جالبتر آنکه ترامپ در حالی مدعی است «اگر حمله نمیکردیم، ایران به سلاح هستهای میرسید»! این ادعا در حالی مطرح میشود که تمام گزارشهای فنی آژانس، حتی تا ماههای اخیر، هیچ نشانهای از انحراف برنامه هستهای ایران به سمت سلاح نداشتهاند. پس حقیقت روشن است: ترامپ نیازمند دشمن است تا قدرت از دسترفتهاش را بازسازی کند.
جنگ، ابزار تبلیغات سیاسی
ترامپ نه از سر عقلانیت نظامی بلکه از سر محاسبه سیاسی سخن میگوید. او در حالی با افتخار از «خلبانان بی-۲» یاد میکند که در داخل آمریکا، بحران اقتصادی، درگیریهای نژادی، و فروپاشی اخلاق عمومی به اوج رسیده است. رئیسجمهوری که در طول چهار سال دور نخست ریاستجمهوریاش و در طول 8 ماه گذشته از دور دوم سکونت خود در کاخ سفید، با دهها پرونده فساد مالی و اخلاقی دستوپنجه نرم کرد، اکنون، به نمایش خون و آتش پناه برده است.
او نیاز دارد تا پایگاه افراطی خود را با شعارهای ضدایرانی توجیه کند؛ همان پایگاهی که از ترامپ، نه یک سیاستمدار، بلکه یک شومن میخواهد که روی صحنه قدرت، نمایش «بمب و موشک» اجرا کند. از همینروست که لحن او در این سخنرانی، بیش از آنکه شبیه فرماندهی نظامی باشد، شبیه گوینده یک شوی تلویزیونی است که با جان انسانها سرگرمی میسازد.
توهم نابودی ایران
ترامپ در حالی از «نابودی کامل اهداف در تأسیسات هستهای ایران» سخن میگوید که این گزاره، حتی از منظر فنی، ادعایی بیپایه است. بخش عمده فناوری هستهای کشور در مغز دانشمندان ایرانی نهفته است، نه در ساختمانها. به عبارت دیگر، هیچ بمب و موشکی قادر نیست «دانش بومی» را بمباران کند.
ترامپ اگر اندکی از تاریخ میآموخت، میدانست که از دوران جنگ تحمیلی تا امروز، هر حملهای علیه ایران، بهجای تضعیف، موجب تقویت اراده ملی ایرانیان شده است. تجربه نشان داده هرگاه دشمن، ایران را هدف قرار داده، نتیجه، پیشرفتهای چندبرابری در همان حوزه بوده است؛ از فناوری موشکی تا نانوتکنولوژی.
واشنگتن در مسیر تکرار اشتباه صدام
تاریخ، برای آنان که عبرت نمیگیرند، تکرار میشود. ترامپ امروز همان مسیری را میرود که صدام دیروز رفت: غرور نظامی، بیاعتنایی به هشدارها، و تصور غلط از ظرفیت مقاومت ایران. صدام هم تصور میکرد با حمله برقآسا، ایران را وادار به تسلیم میکند.
غرور آمریکایی در سراشیبی سقوط
اظهارات اخیر ترامپ، بازتابدهنده نظام سیاسی درماندهای است که مشروعیت خود را در آتش جنگ میجوید. آمریکا امروز نه در اوج قدرت، بلکه در سراشیبی افول قرار دارد؛ از فروپاشی اخلاقی در داخل تا انزوای جهانی در عرصه سیاست خارجی. متحدان اروپاییاش از رفتارهای غیرقابل پیشبینی او به ستوه آمدهاند، چین و روسیه بیمحابا او را به چالش میکشند، و حتی متحدان منطقهای واشنگتن در خلیجفارس، در پی «نقشه فرار از باتلاق آمریکایی» هستند.
ترامپ، در چنین وضعیتی، برای احیای چهره شکستخورده آمریکا، دست به نمایش قلدری علیه ایران میزند، غافل از آنکه دوران «هراس از بمبافکن آمریکایی» گذشته است. امروز، هر حرکت تجاوزکارانه آمریکا، بیش از آنکه مایه ترس باشد، سندی است بر ترس خود آمریکا از قدرت مستقل ایران.
هراس از بازسازی برنامه هستهای اعتراف به ناتوانی
وقتی ترامپ هشدار میدهد که اگر ایران برنامه هستهای خود را بازسازی کند، «بدون تأخیر واکنش نشان خواهد داد»، این جمله در واقع اعتراف به شکست حمله ادعایی اوست. اگر همه اهداف نابود شدهاند، پس چه نیازی به هشدار درباره بازسازی است؟ این تناقض در گفتار ترامپ، همان جایی است که حقیقت از پس تبلیغات بیرون میزند: او نه پیروز میدان، که بازندهای مضطرب است.
قدرت حقیقی از آنِ صبر و عقل است نه از آنِ بمب و موشک
ترامپ شاید تصور کند با شلیک چند موشک، میتواند اراده یک ملت را تغییر دهد؛ اما تجربه نشان داده، قدرت واقعی نه در زرادخانهها بلکه در ایمان و ایستادگی ملتهاست. ایران در طول چهار دهه گذشته بارها تهدید شده، اما هر بار قدرتمندتر از پیش برخاسته است.
امروز نیز، در برابر تهدیدات بیپایه ترامپ، پاسخ ایران همان است که همیشه بوده: آمادگی، عقلانیت، و عزت. اگر آمریکا گمان کند میتواند با نمایش نظامی خود مسیر ملت ایران را تغییر دهد، سخت در اشتباه است. آنچه باید تغییر کند، نه مسیر ایران، بلکه ذهن بیمار واشنگتن است که هنوز در توهم قرن بیستم مانده و نمیداند جهان امروز، دیگر در برابر «قماربازان کاخ سفید» سر تعظیم
فرود نمیآورد.