پیامی برای نوجوانان (حدیث دشت عشق)
معلم شهید عبدالعلی چگله، سال ۱۳۴۰ به دنیا آمد، در دوران دفاعمقدس بهعنوان بسیجی از اندیمشک به جبهه رفت و نهم مهرماه سال ۱۳۶۰ در آبادان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
شهید عبدالعلی چگله در وصیتنامهاش نوشت: «به منافقین خیرهسر هشدار میدهم که شما همچون قطرهای در برابر دریای بیکران ملت ایران هستید. به دریا بپیوندید وگرنه خشک میشوید و آن موقع جای اظهار ندامت نیست. خدا شما را هدایت کند و ما را ببخشد. شما الان آگاه باشید که در خسران و زیانکاری هستید. بیرون بیائید از این حالت تا گرفتار عذاب دردناک الهی نشوید. مادرم، از تو میخواهم خواهرانم را همچون زینب(س) و برادرانم را حسینگونه بسازی تا سلاحم بر زمین نماند. مادرم، خدا میداند که چقدر دوستت دارم، ولی خدا را از تو خیلی بیشتر دوست دارم. میروم به جبهه تا آن چیزی را که سالها به دنبالش گشتهام شاید پیدا کنم. میروم امتحان بدهم، شاید در امتحان پیروز شدم. خدا کند. این آرزوی قلبی من است. خدا تو را بیامرزد. برادران معلم و مربی، وظیفهای بس سنگین بر عهده دارید و آن ساختن نوجوانان این کشور است. ملت ما به این نوجوانان احتیاج دارد. در موقعی که معلم بودم، سعیام این بود که با ساختن نوجوانان این مملکت، دین خود را ادا کنم. نوجوانان عزیز که در بسیج و در سر کلاس درس با شما کار کردم، شما بزرگتر از آن هستید که من بتوانم برای شما تکلیف معین کنم. شما درس خود را بخوانید، نماز را بپادارید و از مربیان انقلابی خود اطاعت کنید. امام در مورد شما میگوید: مواظب این نوجوانان باشید و من آنها را دوست دارم و انشاءالله بتوانند فرداها، عراق، فلسطین، اریتره، صحرا و... را آزاد کنید.»