اخبار ویژه
مذاکرات، مانع از حمله نظامی نیست
قسمتی از حمله است
شبکه 13 تلویزیون رژیم صهیونیستی مستندی درباره جنگ 12 روزه رژیم صهیونیستی با ایران ساخته و اخیراً پخش کرده است. در این مستند، مسئولان و کارشناسان رژیم صهیونیستی برخی شیوهنامههای رژیم در جنگ با ایران را فاش کرده و جزئیاتی از برخی جلسات سران رژیم صهیونیستی آمده است.
یکی از اظهارات قابل توجه در این مستند مربوط به «یسرائیل کاتص» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی است که از مذاکرات به عنوان یک بازی برای فریب ایران یاد میکند. کاتص ضمن بیان هماهنگی اسرائیل و آمریکا در این زمینه میگوید: «آمریکاییها ادامه مذاکرات را برای روز یکشنبه [25 خرداد 1404] تعیین کردند. قرار بود این [مذاکرات] آنها را به خواب فرو ببرد.» یکی از کارشناسان رژیم صهیونیستی نیز در ادامه این سخنان میگوید: «هدف، ایجاد نوعی حس عادی بودن و خوشبینی نسبت به مذاکرات بود.»
پیش از این نیز روزنامه آمریکایی والاستریت ژورنال از هماهنگی آمریکا و اسرائیل برای فریب طی مذاکرات خبر داده بود. والاستریت ژورنال نوشت مسئولان آمریکایی و اسرائیلی عمداً خبرهایی را در رسانهها منتشر کردند تا به نظر برسد اختلافات زیادی بین ترامپ و نتانیاهو بر سر ایران وجود دارد؛ اما در واقعیت، رئیسجمهور آمریکا درست همان زمانی که در پستهای شبکه اجتماعی خود از دیپلماسی حرف میزد؛ از حملات اسرائیل باخبر بوده است.
طبق اظهارات «یسرائیل کاتص» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در گفتوگو با جروزالم پست همزمان با مذاکرات فرماندهی سنتکام از قصد اسرائیل برای حمله به ایران خبر داشت و یک روز قبل از دور پنجم مذاکرات ایران و آمریکا؛ اسرائیل و آمریکا مانورهای نظامی مشترک برای تمرین حمله به ایران را نیز برگزار کرده بودند.
با این حساب بیش از گذشته مشخص میشود که سایه جنگ هرگز با مذاکرات کنار نمیرود. تجربه جنگ 12 روزه نشان داد مذاکرات ایران و آمریکا نه تنها مانع از حمله نظامی نیست بلکه کمکی به اصل غافلگیری و قسمتی از حمله نظامی است.
مدارس اسرائیلی
بهدنبال آموزش فارسی سایبری
رژیم کودککش اسرائیل همزمان با جنایت در غزه و آموزش نوجوانان خود به فنون نظامی و تشویق آنها برای ورود به ارتش، یک طرح راهبردی دیگر را در مدارس خود دنبال میکند و آن آموزش فارسی سایبری در این مدارس است.
بررسیها نشان میدهد بیش از 70 رشته تخصصی در مدارس رژیم اشغالگر فعال شدهاند که حدود 16 رشته آنها ویژه زبان فارسی و ایران شناسی است.
همزمان، پروژه ملی «انیگما» و برنامههای سایبری وابسته به ارتش، نوجوانان را برای تحلیل داده، عملیات سایبری و جمعآوری اطلاعات آموزش میدهد. ترکیب مستقیم «فارسی- سایبری» برای تربیت نسل تازهای از جاسوسان دنبال میشود. ترکیب آموزش زبان فارسی سایبری، فراتر از آموزش زبان فارسی صرف است و این رژیم بهدنبال آمادهسازی بستر برای جاسوسی، جنگ شناختی و نفوذ فرهنگی علیه ایران است.
44درصد از مردم اروپا
ترامپ را دشمن میدانند
افکار عمومی اتحادیه اروپا ترامپ را «دشمن» میداند. این نگاه با توجه به دو اتفاقی که در دوره ریاست جمهوری ترامپ اتفاق افتاد در مردم اروپا تقویت شده است. یکی تهدید ترامپ به افزایش تعرفههایی بود که او مکرر از این ابزار برای فشار به اروپا استفاده کرد. علت دوم؛ حمایتهای بیدریغ تسلیحاتی و سیاسی او از نتانیاهو بود که غزه را تبدیل به یک تراژدی انسانی کرده است. در رابطه با کشتار کودکان غزه هر روز شاهد اعتراضات گسترده و حضور هنرمندان و طبقات اجتماعی مختلف مردم در خیابانهای کشورهای اروپایی هستیم.
در موضوع تبادل تجاری اروپا با آمریکا، نظرسنجی در 5 کشور بزرگ اروپا نشان میدهد اکثریت، توافق تجاری با آمریکا را «ناعادلانه» و «تحقیرآمیز» میدانند. 7درصد معتقدند این توافق عمدتاً به نفع آمریکا است و فقط 2درصد برای اروپا منفعت قائل شدند. 44 درصد ترامپ را «دشمن» و 47درصد او را «خودکامه» توصیف کردند و نزدیک به 70 درصد از مردم هم خواستار تحریم کالاهای آمریکایی شدند.
پیام روشن افکار عمومی در این نظرسنجی این است که اتحادیه اروپا در برابر قلدری ترامپ ناکام بوده و باید راهبردی تازه اتخاذ کند.
دو اعتراف بزرگ
عضو شورای روابط خارجی آمریکا
ولی نصر، استاد دانشگاه جانزهاپکینز و عضو شورای روابط خارجی آمریکا در تازهترین اظهارات خود دو اعتراف قابل توجه کرده است. نصر ابتدا به استقلالطلبی ایرانیان اشاره کرده و حفظ استقلال و امنیت ملی را اصلیترین راهبرد جمهوری اسلامی دانسته است. او میگوید: از ترکمانچای قرن نوزدهم تا امروز، در ذهن ایرانیان یک خاطره مشترک حک شده است: از دست رفتن استقلال... به همین دلیل بسیاری در ایران رسالت اصلی خود را «استقلال ایران» تعریف کردند... امروز اما این استقلال با یک برگ دیگر گره خورده است: برنامه هستهای.
این عضو شورای روابط خارجی آمریکا که پیشتر در دولت اوباما مشاور کاخ سفید نیز بود در ادامه سخنانش اعتراف میکند که «سیاست ابهام هستهای» که جمهوری اسلامی ایران پس از جنگ 12 روزه در پیش گرفته است، بزرگترین اهرم فشار ایران است و به ایران قدرت مانور میدهد. ولی نصر در همین زمینه دومین اعترافش را هم ناخواسته انجام میدهد و بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تلویحاً جاسوسان آمریکا و اروپا عنوان میکند:
«بزرگترین اهرم فشار ایران این است که ما نمیدانیم بر سر برنامه هستهای ایران چه آمده است. تنها راهی که آمریکاییها، اسرائیلیها و اروپاییها دارند برای اینکه اطلاعات بیشتری به دست آورند، بازگشت بازرسان آژانس به ایران است... [ابهام هستهای] بزرگترین اهرم فشار ایران است... این ابهام آزارنده است، چون یعنی برنامه هستهای ایران با وجود بمباران باقی مانده است... ایران نشان داده حتی پس از بمباران، این صنعت قابلیت بازسازی دارد چون از پشتوانهای با هزاران متخصص و زیرساخت گسترده ملی برخوردار است.»
خوب است تصمیمسازان کشور به این اظهارات توجه کنند تا اهمیت «سیاست ابهام هستهای» را از جانب طرف مقابل درک کنند. با این حال برخی دولتمردان و مسئولان به دنبال تضعیف این سیاست و باز کردن پای بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ازای «هیچ» هستند. چنین کاری یعنی ایجاد دسترسی اطلاعاتی برای آمریکا و اسرائیل که میتواند زمینه حمله بعدی آنها برای از بین بردن باقیمانده ذخایر اورانیوم ایران را ایجاد کند.
به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی
پاک کردن صورت مسئله است
در روزهای اخیر برخی کشورهای اروپایی همچون انگلیس، کانادا و استرالیا اعلام کردند که کشور مستقل فلسطینی را به رسمیت میشناسند و فرانسه نیز اعلام کرده در مجمع عمومی سازمان ملل این موضوع را اعلام خواهد کرد. برخی معتقدند این به رسمیت شناختن تحت فشار افکار عمومی این کشورها صورت گرفته است و کشتاری که طی یک سال گذشته دولت نتانیاهو در غزه انجام داده و بر اساس برخی روایتها تاکنون جان 680 هزار نفر را گرفته است، دولتهای اروپایی را بهسمت به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطینی سوق داده است تا شاید از رهگذر این اقدام، ماشین کودککشی صهیونیستها در غزه متوقف شود. در کنار این نگاه، برخی دیگر اعتقاد دارند اکنون که از غزه چیزی باقی نمانده است دولتهای اروپایی که دستشان به خون کودکان غزه آلوده است، میخواهند رژیم صهیونیستی را از زیر بار فشار افکار عمومی جهان نجات دهند و با انتخاب یک دولت دست نشانده همچون محمود عباس در یک محیط جغرافیایی کوچک که دیگر از گروههای مبارز فلسطینی همچون حماس و جهاد اسلامی و سرزمین غزه خبری نباشد، حاکمیت دولت دست نشانده خود را در فلسطین اشغالی تثبیت کنند. در چنین شرایطی تغییر چندانی در وضعیت واقعی فلسطینیان ایجاد نخواهد شد.
گفتنی است طرح تشکیل دولت فلسطین یکی از ترفندهای افشاء شده و مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی و غرب است که از سالها قبل با هدف به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی مطرح شده است و حال آن که تمامیت خاک فلسطین متعلق به مردم فلسطین است و صهیونیستها باید از این سرزمین اخراج شوند.