وقتی کارفرما خداست(یادداشت روز)
بیایید به سه سال قبل برگردیم. همه چیز از یک دروغ بزرگ شروع شد: «یک دختر جوان به دلیل پوشش نامناسب توسط نیروی انتظامی مورد ضرب و شتم قرار گرفت و کشته شد.» دروغنگاران رسانههای زنجیرهای همه توان خود را بهکار گرفتند تا این روایت دروغ را جا بیندازند. آنها با ارائه اطلاعات غلط، خانواده متوفی را تحریک به اعتراض کردند و مدارک پزشکی آن دختر بیمار را که حاکی از جراحی تومور مغزی در سنین کودکی، مصرف داروهای مادمالعمر و لزوم مراجعات پزشکی هر ماهه بود، کتمان کردند.
هیچ مانعی در مسیر فعالیت کارخانه دروغسازی نشریات زنجیرهای وجود نداشت. در حالی که مدیران مسئول رسانهها باید نسبت به محتوای تولید شده در رسانهشان پاسخگو باشند و به اتهام نشر اکاذیب به دادگاه فراخوانده و در صورت اثبات جرم مجازات شوند اما هیچکدام از گزارشهای دروغ نشریاتی مانند «روزنامه شرق»، «روزنامه اعتماد»، «روزنامه هممیهن» و... باعث نشد مراجع قضائی و نظارتی وقت مدیران مسئول این رسانهها را احضار کنند! انگار نوعی مصونیت برای دروغگویی وجود داشت.
این ماجرا شاید با یک اتفاق آغاز شد اما در ادامهاش هیچ چیز اتفاقی نبود. در میان موج انتشار اخبار جعلی، کمتر از دو هفته پس از حادثه، یک گروه هکری ناشناخته مدعی شد به سندی از مکاتبات مسئولان قضائی دست یافته که نشان میدهد آن دختر در درگیری با مأموران نیروی انتظامی مجروح شده و همان جراحت عامل مرگ بوده است. سندی که در همپوشانی با گزارشهای کذب نشریات زنجیرهای آتش آشوب را بیشتر کرد. دو سال بعد در 11 جولای 2024 (21 تیر 1403) «یاکوب ناگل» مشاور سابق امنیت ملی «بنیامین نتانیاهو» در مقالهای برای معاریو فاش کرد که آن سند دروغین توسط رژیم صهیونیستی ساخته و البته بدون آنکه نامی از این رژیم به میان بیاید، منتشر شده است.
در واقع «یاکوب ناگل» برای چندمین بار از اسرائیل به عنوان کارفرمای اصلی پروژه آشوبهای 1401 ایران رونمایی میکرد. پیش از آن نقش شبکه تروریستی «اینترنشنال» در شعلهور کردن آشوبها کاملا مشخص شده بود. آن روزها رسانههای زنجیرهای داخل ایران در یک همدستی آشکار با «اینترنشنال» به منبع تغذیه اخبار و گزارشهای جعلی این شبکه تروریستی تبدیل شده بودند. شبکهای که تقریبا یک ماه پیش از شورشی که با شعار «زن، زندگی، آزادی» شکل گرفت، کارفرمایش افشا شده بود. «باراک راوید» خبرنگار صهیونیست تارنمای عبری «واللا» و تارنمای آمریکایی «آکسیوس» 19 آگوست 2022 (28 مرداد 1401) درباره این شبکه گفت: «موساد به طور مرتب از این رسانه [ایراناینترنشنال] برای جنگ اطلاعاتی خود استفاده میکند.» مدتی بعد عوامل شبکه تروریستی اینترنشنال با وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی ملاقات کردند و بخشی از دفتر کار این شبکه نیز به اراضی اشغالی منتقل شد.
شعار «زن، زندگی، آزادی» نیز بهخوبی کارفرمای آشوبهای 1401 را نشان داد. این شعار سرنوشت جالبی داشت؛ یک روز روی جلد نشریات غربگرای داخل ایران نقش بست؛ یک روز در تجمع انتخاباتی غربگرایان فریاد زده شد؛ یک روز دیوارنگارهای در اراضی اشغالی با تصویر نظامیان زن اسرائیلی شد؛ یک روز توسط سربازان رسانهای اسرائیل بر دیوار خراب شده خانههای مردم مظلوم غزه نوشته شد؛ بارها از زبان منفورترین چهره حال حاضر جهان، یعنی «بنیامین نتانیاهو» با لهجه غلیظ عبری تکرار شد و در نهایت توسط سربازان ارتش کودککش رژیم صهیونیستی روی بمبهایی که در جنگ 12 روزه به سمت ایران شلیک شد، نقش بست. بمبهایی که 126 زن، 41 کودک و در مجموع بیش از 1000 ایرانی را به شهادت رساند.
آشوبهای 1401 با هدف انزوای ایران در عرصه جهانی و چندپاره کردن مردم و تحریکشان علیه نظام جمهوری اسلامی توسط اسرائیل و پادوهای داخلیاش دنبال میشد. کارفرمای صهیونیست در عرصه جهانی توانسته بود چهرههای سرشناسی را به نفع پروژهاش پای کار بیاورد از «آنجلینا جولی» و «کیم کارداشیان» گرفته تا «جاستین بیبر» و «راجر واترز»؛ از «آنتونیو گوترش» و «جو بایدن» گرفته تا «اولاف شولتس» و «گابریل بوریچ». رسانههای اجتماعی کاملا در اختیار پروژه قرار گرفته بود تا جایی که کلیدواژه مربوط به این پروژه در توئیتر حدنصابهای قبلی را پشت سر گذاشت و پراستفادهترین کلیدواژه در جهان شد و شبکه اینستاگرام محتواهای متعارض و غیرهمسو با این پروژه را با الگوریتمهایش سرکوب میکرد. فضا آنقدر سنگین بود که در ایران نیز برخی چهرههای سرشناس دانسته یا نادانسته در خدمت پروژه قرار گرفتند و برخی نیز مردد شدند. جنگ روانی صهیونیستها به میدانهای ورزشی هم کشیده شد و آن روزها تردید برخی ورزشکاران در خواندن سرود ملی نشانهای از پیشبرد همین پروژه در زمین ورزش بود.
حالا سه سال از آن روزها میگذرد؛ اکنون دیگر هیچ ورزشکاری در خواندن سرود ملی تردید ندارد. نهتنها تردیدی نیست بلکه صحنه سلام نظامی به پرچم جمهوری اسلامی ایران و حتی زانو زدن مقابل این پرچم به تصویری مرسوم در میدانهای ورزشی تبدیل شده است. حالا دیگر همه میدانند شبکه تروریستی «اینترنشنال» و کارفرمای اسرائیلیاش برای حمله به ایران لحظهشماری میکنند و از تخریب زیرساختهای توسعه ایران و شهادت دانشمندان و مردم ایران به وجد میآیند.
حالا سه سال از آن روزها میگذرد و آن که در جهان منزوی شده، ایران نیست بلکه رژیم کودککش صهیونیستی است. هفته گذشته (15 سپتامبر 2025 - 24 شهریور 1404) نخستوزیر رژیم صهیونیستی پس از دیدار با وزیر خارجه آمریکا گفت: «هرچه میگذرد اسرائیل با انزوای بیشتری در صحنه جهانی مواجه میشود... اسرائیل در نوعی انزوا قرار دارد.» اکنون «بنیامین نتانیاهو» منفورترین چهره و اسرائیل منفورترین رژیم جهان است. رژیم صهیونیستی برای ترمیم چهرهاش فقط در سال جاری 150 میلیون دلار به بودجه تبلیغاتیاش اضافه کرد. رقمی که نشاندهنده افزایش خیرهکننده 20 برابری بودجه تبلیغات رسانهای این رژیم است. اما آنها هرچه بیشتر خرج میکنند، بیشتر منفور میشوند. تظاهرات گسترده مردم جهان علیه رژیم صهیونیستی در استرالیا، نیوزیلند، آلمان، انگلیس، اسپانیا، آمریکا و... عمق نفرت جهانی از اسرائیل را نشان میدهد. این روزها چهرههای سرشناس هنری از «خاویر باردم» و «هانا آینبایندر» گرفته تا «کارول کینگ» و «باب ویلن» بدون دریافت هیچ هزینهای و تنها برای ادای وظیفه انسانی خود علیه رژیم صهیونیستی موضع میگیرند.
حالا سه سال از پاییز 1401 میگذرد اما در خیابانهای ایران دیگر خبری از آشوب نیست. در عوض خیابانهای تلآویو تقریبا هر هفته محل تجمع معترضان به نتانیاهو است. روزنامه عبریزبان هاآرتص ماه گذشته شمار معترضان را تا 2.5 میلیون نفر اعلام کرد. ساکنان اراضی اشغالی این ماه نیز باز هم به خیابان آمدند و جادهها و تقاطعهای اصلی را مسدود کردند.
به نظر میرسد پروژهای که صهیونیستها سه سال پیش برای ایران طراحی کرده بودند نهتنها ناکام ماند بلکه با جنگ 12 روزهای که علیه ایران به راه انداختند، به سمت خودشان کمانه کرده است. آمریکا و اسرائیل دیگر باید بدانند وقتی پروژهای را با هزینه میلیونها دلار راه میاندازند، رسانهها و شبکههای اجتماعی را در اختیار میگیرند و دولتهای اروپایی را پشت سرشان به خط میکنند اما با این حال همه چیز برخلاف انتظارشان و به ضررشان رقم میخورد یعنی پروژه بسیار بزرگتری در جریان است که کارفرمایش خداست!
سید محمدعماد اعرابی