کد خبر: ۳۱۷۴۵۸
تاریخ انتشار : ۱۰ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۱:۱۸

اخبار ویژه

اندیشکده آمریکایی:  اروپا احتمالاً  در قمار اسنپ‌بک شکست می‌خورد
توانایی‌های ایران برای دور زدن تحریم‌ها و یافتن مسیرهای جایگزین ارتقا یافته است. ضمناً استدلال ایران علیه اسنپ‌بک مدنظر اروپا قوی است چرا که پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام، اروپا نتوانسته به تعهدات خود عمل کند.
اندیشکده آمریکایی «مؤسسه خاورمیانه مستقر در واشنگتن» در تحلیل توسل تروئیکای اروپایی به مکانیسم ماشه، نوشت: غرب با فعال کردن اسنپ‌بک قماری را آغاز کرده که شاید نتواند پیروز آن شود. سه کشور اروپایی عضو برجام، فرآیند مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریم‌های سازمان ملل را آغاز کردند. 
طی هفته‌های آتی، مبارزه طولانی اروپا برای مقابله با برنامه هسته‌ای ایران، بالاخره به ایستگاه سرنوشت‌ساز خود می‌رسد. حمایت سریع آمریکا نشان از آن دارد که بروکسل تلاش دارد در زمینه پرونده هسته‌ای ایران، خود را به واشنگتن نزدیک کند. اروپا از این طریق می‌کوشد همچنان خود را در جریان مذاکرات نگاه دارد، خاصه با در نظر گرفتن این نکته که قابلیت این بلوک برای بهره‌مندی از اسنپ‌بک، در اکتبر به پایان می‌رسد و در نتیجه برای تروئیکا ابزار چندانی برای چانه‌زنی و اعمال فشار در این زمینه باقی نمی‌ماند. از سوی دیگر، کرسی ریاست شورای امنیت از اول اکتبر در اختیار روسیه خواهد بود، امری که سبب خواهد شد تلاش‌های تروئیکا برای اعمال فشار به تهران با دشواری مواجه شود. بنابراین می‌توان چنین استدلال کرد که اعضای اروپایی برجام، بنا دارند بیشترین استفاده را از فرصت یک‌ماهه موجود ببرند.
این در حالی است که برخی تحلیلگران نسبت به کارکرد تهدید تحریم‌های سازمان ملل، ابراز تردید کرده‌اند. پاتریک کلاوسون، پژوهشگر در مؤسسه واشنگتن اظهار کرد: اثرگذاری تحریم‌ها علیه ایران بیش از هر چیز متکی بر توانایی اروپا و آمریکا برای اعمال‌ کردن آنهاست. از زمان اعمال تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران جهان تغییرات بسیاری را از سر گذرانده است.
کلاوسون در ادامه تصریح کرد که اتحاد ایران با روسیه و چین می‌تواند به سود تهران تمام شود، چراکه این دو کشور نشان داده‌اند که علاقه چندانی به تبعیت از محدودیت‌های غرب ندارند. از سوی دیگر، طی سال‌های اخیر، توانایی‌های ایران نیز برای دور زدن تحریم‌ها و یافتن مسیرهای جایگزین ارتقا یافته است. این بدان معناست که اروپا و آمریکا، در صورت اعمال تحریم‌های سازمان ملل، چه‌بسا نتوانند مانند گذشته به اثرگذاری فشارها متکی باشند. هرچند که باید در نظر گرفت که برخی کارشناسان معتقدند که گرچه چین همچنان از ایران نفت می‌خرد و این نشان می‌دهد که ارتباطات پکن- تهران در حوزه تجاری همچنان پایدار باقی مانده است، اما اگر ایران بار دیگر ذیل تحریم‌های شورای امنیت قرار گیرد، حتی خرید نفت توسط چین توسط مجامع بین‌الملل بیش از پیش مشکل شده و این جریان مالی می‌تواند دچار اختلال شود.
استدلال ایران علیه اسنپ‌بک همچنان به قوت خود باقی است. بر این اساس، پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، اروپا نتوانسته به تعهدات خود در چارچوب این توافق عمل کند و در نتیجه صلاحیت حقوقی برای پیشبرد مسیر فعلی را ندارد. سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، در واکنش به فعال‌سازی اسنپ‌بک، ضمن بیان اینکه ‌اروپا نباید خود را فریب دهد‌، اظهار کرد: دنبال کردن این مسیر، سه کشور اروپایی را در رابطه با ایران به نیرویی کاملاً بی‌اثر و تاریخ‌گذشته تبدیل خواهد کرد. همان‌طور که به‌صراحت بیان کرده‌ام، تصمیم سه کشور، تاثیرات منفی قابل‌توجهی بر دیپلماسی خواهد داشت و به‌شدت گفت‌وگوهای جاری بین ایران و آژانس را تضعیف خواهد کرد.
در این میان، اروپا با یک دوراهی جدی روبه‌روست: اعمال تحریم‌ها و ریسک تحریک ایران به خروج از پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، یا تلاش برای یک مهلت دیپلماتیک در آخرین لحظه. در این میان، طرح سه‌فوریتی مجلس ایران برای خروج از پیمان ان‌پی‌تی، به‌عنوان پاسخی جدی به فشارهای غرب، می‌تواند معادلات آینده را به‌طور بنیادین تغییر دهد. 
به نظر می‌رسد که گردش اروپا به سوی تحمیل عقاید، چه‌بسا نتیجه‌ای جز 
فرو ریختن دیوار اعتماد نداشته و پیگیری اختلاف‌ها از مسیرهای دیپلماتیک را دشوارتر از پیش می‌کند، امری که در پایان می‌تواند به ضرر این بلوک ختم شود.

 

اجماع، اعتبار و اثرگذاری سابق تحریم‌های ضدایرانی از بین رفته است
معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه می‌گوید اثرگذاری این تحریم‌ها در شرایط کنونی دیگر همانند گذشته نیست و اعتبار و اثرگذاری تحریم‌ها و اجماع درباره آنها از بین رفته است.
حمید قنبری در روزنامه ایران نوشت: بازگشت احتمالی تحریم‌های شورای امنیت بار دیگر در صدر بحث‌های سیاسی و اقتصادی قرار گرفته است. پرسش اصلی این است: چنین تحریم‌هایی در شرایط کنونی چه اثری خواهند داشت؟ پاسخ به این پرسش ساده نیست، زیرا در ایران دست‌کم چند رویکرد متفاوت درباره تحریم‌ها وجود دارد؛ رویکردهایی که هرکدام خاطره‌ای در ذهن جامعه ساخته‌اند و امروز نیز بر قضاوت‌ها سایه می‌اندازند.
در رویکرد واقع‌گرایی هوشمندانه، تحریم‌ها جدی گرفته می‌شوند، آثار سیاسی، راهبردی و روانی آنها انکار نمی‌شود، اما در عین حال به واقعیت‌هایی توجه می‌شود که نشان می‌دهد اثرگذاری این تحریم‌ها در شرایط کنونی دیگر همانند گذشته نخواهد بود.
نخست آنکه اجماع جهانی علیه ایران که در سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ شکل گرفته بود امروز وجود ندارد. آن زمان آمریکا، اروپا، روسیه و چین در یک جبهه قرار داشتند و در فاصله چند ماه یک قطعنامه تازه علیه ایران صادر می‌شد. اکنون چنین اجماعی غیرممکن به نظر می‌رسد؛ آمریکا درگیر جنگ تجاری با چین است، روابط پرتنش با اروپا و هند دارد و روسیه نیز زیر فشار بی‌سابقه تحریم‌های غرب قرار گرفته است.
دوم آنکه روسیه و چین آشکارا با مکانیزم اسنپ‌بک و بازگشت تحریم‌ها مخالفت کرده‌اند. درست است که سازوکار قطعنامه ۲۲۳۱ از نظر حقوقی به آنها امکان وتو نمی‌دهد و بازگشت تحریم‌ها با رأی منفی آنها هم انجام می‌شود، اما اگر بحث بر سر گسترش دامنه تحریم‌ها یا تصویب قطعنامه‌های تازه باشد، بدون رأی مثبت مسکو و پکن به‌سختی پیش خواهد رفت.
سوم، مشروعیت حقوقی و اخلاقی چنین تحریم‌هایی به‌شدت محل تردید است. در سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲، تحریم‌ها با استناد به فصل هفتم منشور و تحت عنوان «تهدید علیه صلح و امنیت بین‌المللی» توجیه می‌شد. امروز اما بازگشت تحریم‌ها تنها با استناد به مکانیزم اسنپ‌بک ممکن است؛ مکانیزمی که خود مشروعیت آن مورد تردید بسیاری از کشورهاست. چگونه می‌توان آمریکا را که از برجام خارج شده، صاحب حق در فعال‌سازی این مکانیزم دانست؟ یا اروپایی که خود به تعهدات برجامی خویش عمل نکرده است را صاحب چنین حقی دانست؟ و چگونه می‌توان ایران را پس از حمله به تأسیسات هسته‌ای‌اش «تهدید علیه صلح» معرفی کرد؟
چهارم، ایران نیز دیگر آن ایرانِ گذشته نیست. تجربه برجام و تغییر شرایط داخلی باعث شده بسیاری از اقداماتی که پیش‌تر دستاویزی برای اجماع‌سازی بود، امروز یا وجود نداشته باشد یا به شکل دیگری مدیریت شود. به بیان دیگر، بهانه‌هایی که پیش‌تر دست غرب برای مشروعیت‌سازی می‌داد، امروز بسیار محدودتر شده است.
از همه اینها یک نتیجه روشن به دست می‌آید: بازگشت تحریم‌های شورای امنیت، همچنان یک فشار سیاسی و روانی است، اما دیگر آن ابزار فلج‌کننده و اجماعی گذشته نیست.

 

دویچه‌وله: چین و روسیه انگیزه بسیار قوی  برای مقابله با تحریم‌های ضدایرانی دارند
وب‌سایت فارسی‌زبان دولت آلمان با وجود فضاسازی علیه سازمان شانگهای اذعان کرد که این پیمان، در مهار تحریم‌های ضدایرانی مؤثر و نقش‌آفرین است.
دویچه‌وله در تحلیلی نوشت: چین در نشست شانگهای، خواستار «نظم نوین جهانی» شد. روسیه نیز از «محوریت غرب» در نظم جهانی انتقاد کرد. تصاویر پوتین و مؤدی هنگامی که دست در دست هم قدم ‌می‌زدند خبرساز شد. 
سازمان همکاری شانگهای، ۲۴ سال پیش برای مبارزه با تروریسم و همکاری‌های اقتصادی تأسیس شد. اکنون ده کشور، از جمله بنیان‌گذاران آن همچون روسیه، چین و قزاقستان، و نیز هند، پاکستان، و از سال ۲۰۲۳ ایران و از ۲۰۲۴ بلاروس، عضو آن هستند. در نشست‌ اخیر، مقامات ۳۰ کشور دبیرکل سازمان ملل حضور دارند. امروزه، کشورهایی چون ترکیه و عربستان نیز خواستار پیوستن به این سازمان هستند؛ موضوعی که می‌تواند بر نفوذ و وزن ژئوپلیتیکی شانگهای در آینده بیفزاید.
این سازمان به عنوان وزنه‌ای در برابر ائتلاف‌های غربی شناخته می‌شود. رئیس‌جمهور چین وضعیت کنونی جهان را «آشفته و پیچیده» توصیف کرد و گفت که سازمان شانگهای مسئولیت بزرگی برای حفظ صلح و ثبات بر دوش دارد. شی گفت کشورهای عضو مجموعاً سالانه حدود ۳۰ تریلیون دلار تولید اقتصادی دارند. 
چین، بلاروس، هند، ایران، پاکستان، روسیه و چهار کشور آسیای مرکزی، کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای هستند. ۱۶ کشور دیگر نیز به ‌عنوان ناظر یا «شریک گفت‌وگو» به آن پیوسته‌اند.
سفر چهار روزه رئیس‌جمهور ایران به چین در شرایطی انجام می‌شود، زیرا اجلاس شانگهای در شرایطی برگزار می‌شود که تروئیکای اروپایی، روند فعال‌سازی «مکانیسم ماشه» را آغاز کرده است. ایران امیدوار است با استفاده از ظرفیت سازمان شانگهای، فشارهای ناشی از تحریم‌ها را کاهش دهد. اهداف اصلی ایران در این سازمان را می‌توان در دو محور خلاصه کرد: جلب حمایت‌های اقتصادی و مقابله با تحریم‌ها.
دویچه‌وله در گفت‌وگو با هومن پیمانی، کارشناس مسائل امنیت منطقه‌ای و امنیت انرژی تأثیر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای بر چالش‌های جاری این کشور را بررسی کرده است.
پیمانی می‌گوید: سازمان همکاری شانگهای اساساً با هدف مقابله با گسترش نفوذ غرب در آسیای مرکزی و اوراسیا شکل گرفته است. در این چارچوب، عضویت ایران بیش از آنکه عملیاتی باشد، تاکنون بیشتر «وجه‌ای نمادین» داشته است. با این حال، حضور ایران بی‌فایده نبوده و این عضویت می‌تواند زمینه‌ساز حضور پررنگ‌تر در عرصه‌های اقتصادی و امنیتی شود، به‌ویژه در شرایطی که قرار است مکانیسم ماشه فعال شود. حتی در صورت فعال‌شدن مکانیسم ماشه، شرایط کنونی با گذشته تفاوت دارد. امروز اجماع جهانی بر سر تحریم ایران وجود ندارد. بسیاری از کشورها حتی متحدان آمریکا نیز تحت فشار سیاست‌های واشنگتن هستند. چین و روسیه که خود با تحریم‌های غرب روبه‌رو هستند، انگیزه بسیار قوی برای مقابله با مکانیسم ماشه و بهبود وضعیت خود دارند
این کارشناس همچنین می‌گوید، سازمان همکاری شانگهای در ذات خود یک پیمان اقتصادی و امنیتی است و توان نظامی مستقیم برای کمک به ایران ندارد. با این حال، اعضای قدرتمند آن مانند روسیه و چین ممکن است خارج از چارچوب سازمان، تمایل بیشتری برای حمایت از ایران داشته باشند چراکه تهدید علیه ایران را تهدید علیه خود می‌دانند.
حسین زمانلو، پژوهشگر سیاست بین‌الملل در سوئیس هم معتقد است چین در سال‌های اخیر نشان داده حتی با بازگشت تحریم‌ها نیز روابط خود با ایران را حفظ می‌کند. او می‌گوید، پکن با استفاده از «ناوگان نفتکش‌های سایه» و تغییر مبدأ محموله‌ها، همچنان نفت ایران را خریداری می‌کند و بیشتر این نفت به پالایشگاه‌های کوچک می‌رود که کمتر تحت فشار تحریم‌ها هستند. اگر فشار غرب بیشتر شود، چین راه‌های پیچیده‌تری برای دورزدن تحریم‌ها پیدا خواهد کرد؛ و اگر رقابتش با آمریکا تشدید شود، احتمال دارد همکاری با ایران آشکارتر شود.

 

بلاهت ترامپ چگونه چین، هند و روسیه را  به هم نزدیک کرد؟!
در حالی رئیس‌جمهوری چین میزبان کشورهای مهمی نظیر ایران، روسیه و هند است که تحریم‌ها و جنگ تجاری آمریکا علیه کشورهای حاضر در این نشست، فرصتی را برای همکاری بیشتر فراهم کرده است.
در این زمینه، وب‌سایت شبکه الجزیره در گزارشی نوشت: سال گذشته بود که «شی جین پینگ» رئیس‌جمهور چین در سخنرانی خود در نشست همکاری شانگهای گفت: «هیچ کوهی و یا اقیانوسی نمی‌تواند میان مردمانی که آرزوهای مشترکی دارند، فاصله بیاندازد».
در آن زمان سخنان شی جین پینگ اندکی اغراق‌آمیز و دور از واقعیت به نظر می‌رسید؛ چرا که نارندرا مؤدی، نخست‌وزیر هند و یکی از اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای، حتی در اجلاس این گروه نیز شرکت نکرد و علت آن را شرکت در جلسه پارلمان عنوان کرد؛ اقدامی که در واقع نوعی بی‌اعتنایی آشکار به مسکو و پکن محسوب می‌شد. اما با گذشت یک‌سال، صحنه ژئوپلیتیک به نظر می‌رسد به کلی تغییر کرده است. 
به گزارش فرارو، یکی از مسائلی که نگاه رسانه‌ها را به خود جلب کرد، حضور ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه و نارندرا مؤدی، نخست‌وزیر هند در نشست امسال است. سرویس جهانی بی‌بی‌سی در همین ارتباط گزارش داد: «ولادیمیر پوتین، و نارندرا مؤدی، در میان ۲۰ رهبر جهانی هستند که در این نشست منطقه‌ای در چین حاضر می‌شوند. پیش از نشست سالانه «سازمان همکاری شانگهای»، نارندرا مودی
گفت‌وگوهایی را با رئیس‌جمهور چین به انجام رساند. این، نخستین‌بار در هفت سال گذشته است که نارندرا مودی در چین حاضر شده است. همچنین پوتین، که متحد نزدیک چین محسوب می‌شود، در حالی در تیانجین حاضر شد که چین با فرشی قرمز، استقبالی ویژه از او به عمل آورد. 
اما یکی از مواردی که توجه رسانه‌ها را جلب کرده، برگزاری نشست همکاری شانگهای در سایه تحریم‌های آمریکا و نیز جنگ تجاری است که با وضع تعرفه‌های ترامپ پس از رسیدن دوباره وی به قدرت، شدت گرفته است. 
پایگاه خبری شبکه آمریکایی «ان‌بی‌سی» در خبری با عنوان «هند به دنبال اصلاح روابط با چین در حالی است که تعرفه‌های ترامپ این کشور را از آمریکا دور کرده» نوشت: نخست‌وزیر هند برای نخستین‌بار در هفت سال گذشته به چین سفر کرده است؛ این اقدام تنها چند روز پس از آن انجام می‌شود که دولت ترامپ تعرفه بر واردات از هند را به ۵۰درصد رساند. هند به شکلی فزاینده برای آمریکا مهم به حساب می‌آید؛ چرا که یک شریک امنیتی کلیدی برای آمریکا و یک وزنه تعادلی برای این کشور در قبال چین به حساب می‌آید؛ اما تعرفه‌های دونالد ترامپ ممکن است هند را به سمت پکن سوق دهد. 
همچنین پایگاه خبری شبکه اسکای‌نیوز در تحلیلی با عنوان «چطور تحقیر نخست‌وزیر هند از سوی ترامپ، مؤدی را به آغوش پوتین و شی جین پینگ هُل داد» نوشت: روابط رو به شکوفایی ترامپ و نارندرا مؤدی به ناگاه تیره شده است. پس از روزهای پرشور مراسم «سلام مؤدی» در هیوستون تگزاس در آمریکا و نمایش «ناماسته ترامپ» در احمد‌آباد هند که طی آن یک ورزشگاه یک‌صد هزار نفری مملو از جمعیت برای استقبال ترامپ وخانواده‌اش آمده بودند، اکنون تحقیر این دوست واقعی (به دست ترامپ) رهبر هند را عصبانی کرده است. 
به نظر می‌رسد نشست شانگهای فرصتی را فراهم آورده است تا بار دیگر کشورهایی نظیر ایران و روسیه که تحت تحریم‌های آمریکا قرار دارند از یکسو و کشورهایی مانند هند که پس از به روی کار آمدن ترامپ و راه انداختن جنگ تجاری و تعرفه‌ای از واشنگتن دور شده‌اند و به بلوک شرق تمایل پیدا کرده‌اند، کنار یکدیگر گرد آمده و تلاش کنند تا از فرصت پدید آمده، در جهت تقویت همکاری‌های دوجانبه و چندجانبه سیاسی و اقتصادی خود بهره ببرند.