عوامل کمرنگ شدن سنت قرضالحسنه در جامعه(پرسش و پاسخ)
پرسش:
چه عواملی موجب میشود سنت قرضالحسنه به عنوان یک ارزش اجتماعی و اخلاقی در جامعه کمرنگ شود؟
پاسخ:
مفهوم قرضالحسنه
واژه قرض در لغت به معنای بریدن است. از اینرو در زبان عربی به قیچی که برنده است مقراض میگویند. اما در اصطلاح، قرضالحسنه به معنای این است که پول یا کالاهای دیگر را انسان بدون چشمداشت مادی و سود و بهره آن و بیمنت و فقط برای رضا و خشنودی خدا به افراد نیازمند بدهد. استعمال این واژه در وام یا کالاهای بدون بهره و بیمنت از این جهت است که انسان وقتی میتواند به چنین کار نیکی توفیق یابد. که به مال و ثروت دلبستگی نداشته باشد و مهر و محبت آنها را از دل ببرد و قطع نماید. در غیر این صورت به چنین توفیقی دست نخواهد یافت. به تعبیر دیگر قرض دهنده، قسمتی از اموالش را از خود میبرد و به قرضگیرنده میدهد. گفتنی است که قرضالحسنه، فقط منحصر به اعطای پول بیمنت و بی بهره به کسی نیست، بلکه شامل کالاهای دیگری نیز میشود. مثلاً همسایهای میخواهد عروسی کند و نیاز به فرش و ظرف یا مکان اضافی دارد و شما این نیازهای او را با همان شاخصهای قرضالحسنه تامین میکنید که این هم از مصادیق قرضالحسنه بهشمار میآید. به هر حال قرضالحسنه و توفیق انجام انفاقهای مالی به بریدگی، وارستگی و انقطاع کامل انسان از وابستگیها ومحبت دنیا بستگی دارد، چراکه اگر انسان به محبت دنیا و مطامع و ثروت آن وابسته باشد، و از آن دل نکند، هرگز حاضر نمیشود به فرد نیازمندی قرضالحسنه پول و یا کالاهای دیگر را بدهد. قرآنکریم با صراحت این خصیصه الهی و انسانی را در آیه شریفه 92 سوره آلعمران میفرماید: «هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمیرسید، مگر اینک از آنچه دوست میدارید (در راه خدا) انفاق کنید.» یعنی در واقع انسان باید به مرحلهای از قطع وابستگیهای مادی و دنیوی برسد که بتواند از مما تحبون و آنچه دوست میدارد به دیگران و نیازمندان انفاق کند. از منظر عبادت هم میتوان عبادت را به دو گونه تقسیم کرد: عبادت مالی و غیرمالی. عبادت غیرمالی شامل نماز و روزه و برخی دیگر از تکالیف از این دست است، و عبادت مالی شامل خمس، زکات، قرضالحسنه و انفاق و صدقه و... باشد لازمه عبادتهای غیرمالی پاگذاشتن روی هواهای نفسانی و تعبد در برابر خدا و بندگی او میباشد و در عبادتهای مالی نیز لازمه آن دل کندن از وابستگیها و قطع کامل حب الدنیا است.
آثار قرضالحسنه در جامعه
قرضالحسنه نهتنها یک ارزش اجتماعی است، بلکه یک ارزش اخلاقی نیز به حساب میآید. زیرا اولاً: موجب رواج نیکیها و خصلتهای الهی و انسانی در جامعه میشود، و ثانیاً: روح برادری و عطوفت و مهربانی و همدلی را در روابط اجتماعی زنده میسازد و موجب سلامت جامعه از ربا و پیامدهای شوم و ویرانگر آن میشود، به همین دلیل در روایات اسلامی، به عنوان یکی ازحقوق مؤمنان نسبت به یکدیگر یاده شده است. امام باقر(ع) در ضمن شمارش حقوق مؤمن نسبت به مؤمن میفرماید: «و یفرج عنه کربته و یقضی دینه» از حقوق مؤمن بر مؤمن این است که اندوه او را برطرف سازد و قرضش را ادا کند.(اصول کافی، ج2، ص169) اما از جمله مهمترین عوامل تاثیرگذار و کمرنگکننده روی ارزش اخلاقی قرضالحسنه، غلبه جهانبینی مادی و فرهنگ ارزشهای دنیوی و شدت وابستگیهای افراد جامعه از یکسو و سوءاستفاده عدهای که قرضالحسنه را به هر نحو ممکن میگیرند اما از بازپرداخت آن سر باز میزنند و با این کار خود موجبات بدبینی و از بین رفتن اعتماد در روابط اجتماعی را فراهم میآورند، همچنین دستگاه قضائی حاکم بر کشور باید بهگونهای در این رابطه ورود کند که این اعتماد و اطمینان در قرضدهندگان به وجود آید که با فرض پسندادن بموقع قرضالحسنه میزان پول و یا کالای قرضالحسنه آنان از بین نرفته و بازپسگرفته خواهد شد.
قرضالحسنه در قرآن
در قرآن سیزدهبار با واژههای گوناگون سخن از قرضالحسنه به میان آمده است، و هرجا که کلمه «قرض» در قرآن آمده، به دنبال آن کلمه حسناً نیز آمده است. شاخصهای قرض دهنده از منظر قرآن عبارتند از: 1- آبرومندانه باشد 2- بیمنت باشد 3- بدون چشمداشت به سود و بهره باشد 4- برای خشنودی و رضای الهی باشد 5- از روی میل و علاقه باشد. در اینجا به دو نمونه از آیات اشاره میکنیم:
1- اگر به خدا قرضالحسنه دهید، آن را برای شما چند برابر سازد و شما را میبخشد و خداوند تشکرکننده و بردبار است.(تغابن-17)
2- اگر نماز به پا دارید و زکات بدهید و به رسولانم ایمان بیاورید و آنان را یاری کنید و قرضالحسنه به خدا بدهید، گناهان شما را محو میکنم و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، وارد میکنیم.(مائده-12)
قرضالحسنه در روایات
پیامبر اکرم(ص) در سنت خود و خاندان رسالت در گفتار و رفتارشان به قرضالحسنه اهمیت فراوانی میدادند و خود در این راه پیشقدم میشدند و پیروانشان را با تاکیدهای فراوان به این امر مقدس دستور میدادند، در اینجا به دو نمونه از روایات بسنده میکنیم:
1- پیامبر اکرم(ص) فرمود: کسی که به برادر مسلمانش قرض بدهد، به اندازه هر درهمی که به او میدهد، به بزرگی کوه احد از کوههای رضوی طور سینا برای او پاداشهایی است و اگر در مورد گرفتن طلب خود با آن مؤمن مدارا و رفاقت کند، همانند برق خیرهکننده و درخشان بدون حساب ازروی پل صراط بگذرد.(وسایلالشیعه، ج13، ص88)
2- امام صادق(ع) میفرماید: هر مسلمانی که برای رضای خدا به مسلمانی قرضالحسنه بدهد، حتماً خداوند پاداش آن را مانند پاداش صدقهدادن حساب میکند، تا هنگامی که آن قرض به او بازگردد.(ثوابالاعمال، ص308)