کد خبر: ۳۱۶۰۴۷
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۳۴

سینما و راهپیمایی اربعین؛ از بازنمایی واقعیت تا روایت جهانی

هنگامه اربعین که از راه می‌رسد، نه‌تنها قلب میلیون‌ها عاشق حسین(ع) در جهان متوجه کربلا می‌شود، بلکه پدیده‌ای عظیم انسانی، فرهنگی و معنوی رخ می‌نماید که هر سال ابعاد تازه‌ای از خود را به رخ می‌کشد. در این میان، سینما به عنوان قدرتمندترین رسانه تصویری عصر حاضر، ظرفیتی بی‌بدیل برای ثبت، انتقال و تعمیق این حماسه دارد. اما پرسش اینجاست که آیا سینمای ما توانسته است به درستی این اقیانوس بی‌کران را در قاب خود جای دهد؟ آیا تنها به بازنمایی‌های آرمانی اکتفا کرده‌ایم یا گامی رو به جلو در روایت جهانی این رویداد برداشته‌ایم؟
بازنمایی واقعیت یا روایت آرمانی؟
آنچه تاکنون از اربعین در قالب فیلم و مستند دیده‌ایم، اغلب تلاشی ستودنی برای به تصویر کشیدن شکوه و عظمت این پیاده‌روی بوده است. صحنه‌هایی از خیل جمعیت، موکب‌های پرمهر، و ایثار و همدلی زائران، تصاویری آشنا برای مخاطب ایرانی است. اما واقعیت اربعین تنها در این کلیات خلاصه نمی‌شود. اربعین، روایت میلیون‌ها انسان با داستان‌های فردی است؛ از پیرمردی که سال‌ها پس‌انداز کرده تا خود را به این سفر برساند، تا جوانی که برای اولین‌بار طعم این معنویت را می‌چشد. از زنانی که با کودکان خود در این راه قدم برمی‌دارند تا مردانی که با تمام وجود به زائران خدمت می‌کنند و... از همه مهم‌تر، یکدلی امت اسلامی در مسیری به عشق امام حسین(ع).
اما متأسفانه سینمای داستانی ما هنوز در این زمینه کار جدی و قابل توجه نکرده است. سینما باید جسارت کند و به لایه‌های زیرین این حماسه ورود یابد. باید چالش‌ها، سختی‌ها، و حتی لحظات تأمل‌برانگیز درونی زائران را به تصویر بکشد. نمایش خستگی‌های جسمی که با قوت روح جبران می‌شود، یا لحظات سکوت و اشک که از عمق معرفت نشأت می‌گیرد، می‌تواند تصویری بسیار واقعی‌تر و ملموس‌تر از اربعین ارائه دهد. پرهیز از نگاه صرفاً گزارشی و ورود به ساختار داستانی با محوریت انسان‌ها، می‌تواند اربعین را از یک رویداد صرف، به یک تجربه زیسته تبدیل کند که برای مخاطب جهانی نیز قابل درک و همذات‌پنداری باشد. متأسفانه، بخش عمده‌ای از آثار تولیدشده، با وجود نیت پاک، نتوانسته‌اند از این مرز عبور کنند و غالباً در سطح بازنمایی‌های عمومی و آرمانی باقی مانده‌اند.
ظرفیتی مغفول یا گامی رو به جلو 
در روایت جهانی؟
عظمت راهپیمایی اربعین، آن را در زمره یکی از بزرگ‌ترین گردهمایی‌های صلح‌آمیز جهان قرار می‌دهد. این یک بستر بی‌نظیر برای معرفی فرهنگ عاشورا، پیام‌های انسانی نهضت حسینی و چهره واقعی تشیع به جهانیان است. در عصری که روایت‌های رسانه‌ای غرب، تصویری مخدوش از اسلام و مسلمانان ارائه می‌دهند، اربعین می‌تواند پادزهری قدرتمند باشد. اما آیا سینمای ما توانسته است از این فرصت جهانی بهره‌ای درخور ببرد؟ پاسخ، متأسفانه، چندان امیدبخش نیست.
تعداد فیلم‌های سینمایی و حتی مستندهای تلویزیونی با کیفیت جهانی درباره اربعین، در مقایسه با حجم و اهمیت این رویداد، بسیار ناچیز است. گویی ما هنوز بیشتر برای مخاطب داخلی تولید می‌کنیم و دغدغه‌ای برای «ترجمه» این حماسه به زبان جهانی سینما نداریم. تولید اثری که بتواند بدون نیاز به پیش‌زمینه مذهبی، پیام همدلی، ایثار و مقاومت اربعین را به مخاطب غیرمسلمان منتقل کند، نیازمند هوشمندی، پژوهش عمیق و نگاهی فراملی است. این به معنای کنار‌گذاشتن وجوه معنوی نیست، بلکه یعنی یافتن نقاط مشترک انسانی که همه بشریت قادر به درک آن باشند.
از سوی دیگر، چالش‌هایی نظیر مشکلات تولید در فضای میدانی اربعین، پیچیدگی‌های فنی و مالی، و فقدان فیلمنامه‌های قدرتمند که بتوانند حماسه‌ای چون اربعین را به درستی روایت کنند، از جمله موانع جدی بر سر راه «سینمای اربعین» است.
در نهایت، سینمای ما برای ایفای رسالت خود در قبال اربعین، نیازمند یک جهش کیفی و راهبردی است. جهشی که از نگاه صرفاً آرمانی به بازنمایی دقیق‌تر و انسانی‌تر برسد، و از نگاه صرفاً داخلی به روایتی جهانی و تأثیرگذار دست یابد. اربعین یک زرادخانه دراماتیک بی‌انتها و تمام‌نشدنی است که اگر با نگاهی عمیق، هنری و فراملی به آن پرداخته شود، می‌تواند نه‌تنها تاریخ را ثبت کند، بلکه تصویری متفاوت و تأثیرگذار از حقیقت اسلام و تشیع را به دنیا مخابره کند. این مسئولیت خطیری است که سینمای متعهد باید بیش از پیش به آن بیندیشد.