مؤاخذه به خاطر گناه دیگران (شبهه ها و پاسخ ها)
شبهه: طبق آیه 134 سوره بقره، هرکس مسئول اعمال خودش است نه اعمالی که گذشتگان یا دیگران انجام دادهاند و این قاعدهای است عقلی، اخلافی و وجدانی که جای هیچ چونوچرایی ندارد، لکن خود قرآن به این قاعده پایبند نمیماند و در بسیاری از موارد، خصوصاً در برخورد با یهودیها، مخالفان خود را به خاطر اعمالی که گذشتگانشان مرتکب شدهاند مورد سرزنش و ملامت قرار میدهد. مانند آیه 87 سوره بقره، آیه 91 سوره بقره، آیه 183 سوره آلعمران. این شبهه را چگونه برطرف میکنید؟
پاسخ: خداوند در قرآنکریم به این مسئله کلی اشاره میکند که هر انسانی باید پاسخگوی اعمال خویش باشد(۱) و همچنین انسانها به سبب گناهان دیگران مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند(۲)؛ حال با توجه به عمومیت مسئله، این سؤال پیش میآید که چگونه در آیات قرآن، قتل انبیاء توسط گذشتگان یهود، به یهودیان معاصر پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نسبت داده میشود؟ (۳)
تخصیص
یکی از شیوههای بیان عقلایی، تخصیص است که به معنای اخراج افراد خاص از شمول حکم عام میباشد.(۴) یعنی ابتدا حکمی به شکل عمومی بیان میشود سپس مواردی از آن استثناء میشوند. این شیوه در قرآنکریم نیز در موارد بسیاری دیده میشود. یکی از موارد تخصیص در قرآن همین سؤال مورد بحث است، یعنی به طور کلی هیچکس به خاطر گناه دیگران مؤاخذه نمیشود مگر در صورتی خاص که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
رضایت از گناه
در تعلیمات اسلامی، مسئله رضایت به کارهاى نیکوکاران و بدکاران از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ در روایات نیز با صراحت آمده که هرکس به کار دیگرى رضایت دهد در سلک و گروه او قرار خواهد گرفت؛ منتها مجرمان، دو گناه دارند و راضیان به اعمال آنها یک گناه؛ راضیان به اعمال نیک نیز یک ثواب دارند و عاملان، دو ثواب. همانگونه که در کلام امیر المؤمنین(ع) آمده است: «الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ کَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ، وَ عَلَى کُلِّ دَاخِلٍ فِی بَاطِلٍ إِثْمَانِ، إِثْمُ الْعَمَلِ بِهِ وَ إِثْمُ الرِّضَى بِه.»(۵)
در تفسیر آیه ۱۸۳ آلعمران از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: «بین یهودیانى که گفتند خدا فقیر است [در عصر پیامبر اسلام] با یهودیانى که انبیاء را کشتند پانصد سال فاصله بود و با این حال خداى تعالى در این آیات، پیامبرکشى را به همین یهودیان نسبت داده و این بدان جهت است که یهودیان صاحب آن سخن، به عمل زشت اجدادشان که پیامبران را مىکشتند راضى بودند.» (۶)
مسئله جرمنگاری رضایتمندی از گناه، در جایجای سخنان اهل بیت(ع) دیده میشود؛ امام رضا(ع) در پاسخ به فردی که سؤال کرد: «چگونه هنگامى که حضرت مهدى(عج) قیام مى کند فرزندان قاتلان حسین(ع) را به سبب اعمال پدرانشان به قتل مىرساند در حالى که خداوند مىفرماید: «وَ لَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى(۷)؛ و هیچ گناهکارى بار گناه دیگرى را به دوش نمىکشد؟» امام(ع) فرمود: «به سبب آنکه این فرزندان به اعمال پدرانشان رضایت دادند و به آن افتخار مى کنند و هرکس به چیزى راضى شود مانند این است که آن را انجام داده باشد»، سپس امام افزود: «اگر کسى در مشرق به قتل برسد و دیگرى در مغرب باشد و به آن قتل رضایت دهد شخص راضى در نزد خداوند شریک قاتل است»(۸)؛ زیرا کسانى که به قتل امام حسین(ع) راضى شوند و به آن افتخار کنند در حقیقت ناصبىاند و ناصبىها به منزله کفار حربى هستند.
در زیارت وارث آمده: «فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً قَتَلَتْکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً ظَلَمَتْکَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّهً سَمِعَتْ بِذَلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ»؛ خدا لعنت کند ملتى را که تو را کشتند و لعنت کند مردمى را که به تو ستم کردند و لعنت کند ملّتى را که این واقعه را شنیدند و به آن راضى شدند. (۹)
احادیث فراوان باب امر به معروف و نهی از منکر نیز مؤید همین مسئله هستند؛ امام على(ع) در حدیثى از رسول خدا(ص) نقل مىکند: «مَنْ شَهِدَ أَمْراً فَکَرِهَهُ کَانَ کَمَنْ غَابَ عَنْهُ وَ مَنْ غَابَ عَنْ أَمْرٍ فَرَضِیَهُ کَانَ کَمَنْ شَهِدَهُ(۱۰)؛کسى که در صحنه انجامِ کارى حضور داشته باشد اما در دل از آن ناخشنود باشد مانند آن است که حضور نداشته و اما کسى که غایب بوده و به آن رضایتداده گویى حاضر بوده» [و در آن کار شرکت داشته است]).
نتیجه
با توجه به آیات قرآن هر انسانی باید پاسخگوی اعمال خویش باشد و انسانها به سبب گناهان دیگران مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند، اما در بعضی آیات، قتل انبیاء توسط گذشتگان یهود، به یهودیان معاصر پیامبر اسلام نسبت داده میشود.
این نوع بیان، تخصیص نام دارد که به معنای اخراج افراد خاص از شمول حکم عام میباشد.
علت این تخصیص نیز آن است که در تعلیمات اسلامی، مسئله رضایت به کارهاى نیکوکاران و بدکاران از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ در روایات نیز با صراحت آمده که هرکس به کار دیگرى رضایت دهد در سلک و گروه او قرار خواهد گرفت، منتها مجرمان، دو گناه دارند و راضیان به اعمال آنها یک گناه، راضیان به اعمال نیک نیز یک ثواب دارند و عاملان دو ثواب. و در تفسیر آیه ۱۸۳ آلعمران از امام صادق(ع) روایت است که فرمود: «بین یهودیانى که گفتند خدا فقیر است [در عصر پیامبر اسلام] با یهودیانى که انبیاء را کشتند پانصد سال فاصله بود و با این حال خداى تعالى در این آیات پیغمبرکشى را به همین یهودیان عصر پیامبر نسبت داده و این بدان جهت است که یهودیان صاحب آن سخن، به عمل زشت اجدادشان که پیغمبران را مىکشتند راضى بودند.» به این ترتیب، میان این دو دسته از آیات هیچ تعارضی وجود ندارد.
منابع برای مطالعه بیشتر:
- تحف العقول، ابن شعبه حرانى، ص 456.
- پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، مکارم شیرازى، ناصر، ج 13، ص 276.
پینوشتها:
1. مدثر، آیه ۳۸. 2. بقره، آیه 134؛ انعام، آیه 164. 3. بقره، آیه87 و 97؛ آلعمران، آیات 181 و 183. 4. خوئی، سید ابوالقاسم، اجود التقریرات، چاپ دوم، قم، کتابفروشی مصطفوی، 1368ش، ج2، ص162. 5. شریف الرضی، محمدبنحسین، نهجالبلاغه، محقق/ مصحح: صبحی صالح، قم: هجرت، 1414 ق، چاپ اول، حکمت ۱۵۴. 6. کلینی، محمد، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، چاپ چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1407 ق، ج 2، ص 409، ح 1. 7. اسراء، آیه 15. 8. ابنبابویه، محمدبنعلى، عیون أخبارالرضا، محقق/ مصحح: لاجوردى، مهدى، نشر جهان، تهران، 1378 قمری، چاپ اول، ج 1، ص 273، باب 28. 9. شیخ طوسی، ابوجعفر محمدبنحسن، مصباح المتهجد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ ق، ج ۲، ص۷۲۰. 10. طوسى، محمدبنالحسن، تهذیبالأحکام، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى، دارالکتب الإسلامیه، تهران، 1407 قمری، چاپ چهارم، ج 6، ص 170، باب 79 (النوادر).
سیده راضیه امامیان