گسترۀ علم امام(شبهه ها و پاسخ ها)
شبهه: اگر امام معصوم همهچیز را میداند، چرا در روایات بیان شده است که علم ایشان نیز زیاد میشود؟ دقیقاً گسترۀ علم امام تا چه اندازه است؟ چه دیدگاههایی درباره این موضوع وجود دارد؟
پاسخ: گسترۀ علم امام معصوم یکی از مسائل مهم در کلام شیعه است. براساس اعتقاد شیعه، امام معصوم به دلیل داشتن عصمت و ارتباط با وحی، دارای علمی فراگیر و کامل است که او را از دیگران متمایز میکند. اما این پرسش مطرح است که اگر امام همهچیز را میداند، چرا در روایات به افزایش علم ایشان اشاره شده است؟ برخی بر این باورند که علم امام تمام حقایق عالم را دربر میگیرد؛ درحالیکه دیگران علم امام را محدودتر و آن را افزایشی میدانند. در ادامه در قالب نکاتی به بررسی این مسئله میپردازیم.
گسترۀ علم امام
برخی روایات علم امام را دربردارندۀ همۀ گذشته، حال و آینده مخلوقات دانستهاند؛ برای نمونه امام صادق(ع) فرمودهاند: «لَوْ کُنْتُ بَیْنَ مُوسَى وَ الْخَضِرِ لَأَخْبَرْتُهُمَا أَنِّی أَعْلَمُ مِنْهُمَا وَ لَأَنْبَأْتُهُمَا بِمَا لَیْسَ فِی أَیْدِیهِمَا لِأَنَّ مُوسَى وَ الْخَضِرَ أُعْطِیَا عِلْمَ مَا کَانَ وَ لَمْ یُعْطَیَا عِلْمَ مَا یَکُونُ وَ مَا هُوَ کَائِنٌ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَهُ وَ قَدْ وَرِثْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ وِرَاثَهً؛ اگر من همراه موسى و خضر بودم، به آنها مىگفتم که من از آن دو اعلمم و به آنها بدانچه در دست نداشتند، خبر مىدادم؛ زیرا به موسى و خضر علم آنچه بود، داده شده بود و به آنها علم آنچه مىباشد و آنچه خواهد بود، نداده بودند و به تحقیق ما از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آن را به خوبى ارث بردهایم.»(1) این بیان نشان میدهد علم امام معصوم، فراتر از دانش تاریخی و تجربی است و اطلاعات گذشته، حال و آینده را دربر میگیرد؛ حتی از جهاتی از علم پیامبران الهی مثل حضرت موسی و خضر نیز برتر و بیشتر است.
البته گفتنی است بخش چشمگیری از علم غیب امام، ارادی و اختیاری است؛ بدین معنا که اگر بخواهند و خداوند نیز اذن دهد و حکمت اقتضا کند، از آن آگاه خواهند شد و در غیر این حالت به آن رجوع نمیکنند(2).
امام صادق(ع) در اینباره میفرمایند: «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّمَ»(3)؛ امام اگر بخواهد که بداند، آگاه میشود. درحقیقت علم غیب، ابزاری برای هدایتگری امامان(ع) است و با توجه شرایط و نیازهای جامعه از آن استفاده
میشود.(4)
بنابراین اگر علم امام را بالفعل بدانیم، میتوان آن را افزایشی دانست؛ اما اگر آن را بالقوه بدانیم، به این معنا که اگر بخواهند، چیزی از آنها پنهان نمیماند، علم امام افزایشی نیست و هیچ محدودیتی ندارد. به عبارت بهتر، ایشان متصل به علم بیکران هستند، اما التفات به آن خزینه اطلاعات، تابع خواست خودشان در موقعیتهای مختلف زندگی است.
علم عادی برای زندگی شخصی
امامان(ع) با علم عادی زندگی میکردند و رجوع به علم غیب در زمانهایی بود که هدایت بشر به آن وابسته باشد. دلیل استفادهنکردن همیشگی از علم غیب این است که ائمه(ع) الگوی بشر هستند و این ممکن نیست مگر آنکه مانند بشر معمولی زندگی کنند و استفاده از علوم غیبی و... در حد ضرورت و بنا بر حکمت باشد. در غیر این حالت، زندگی آنها نمیتواند ملاک الگوگیری برای دیگران باشد. از طرفی افزایش علم در علوم عادی و طبیعی امری رایج است که میتواند در امام هم راه داشته باشد.
بنابراین علم امام معصوم ویژگیای اساسی است که تمام حقایق عالم به صورت بالقوه را دربر میگیرد. این علم نهتنها به گذشته و حال، بلکه به آینده نیز گسترش مییابد. استفاده از علم غیبی تابع اراده و حکمت الهی است و امامان(ع) براساس نیازهای جامعه به آن رجوع میکنند؛ زیرا زندگی ائمه باید به گونهای باشد که الگوهای بشری شناخته شوند؛ از اینرو همواره با علم عادی در تعامل هستند. این رویکرد به آنها اجازه میدهد ضمن حفظ ارتباط با حقیقت غیبی، در قالب موجودات انسانی زندگی کنند و از چالشهای شناختی و تجربی مشابه دیگران عبور نمایند.
بر این اساس، افزایشیبودن و قابل زیادشدن علم امام معصوم(ع) معنادار است؛ بیآنکه بخواهیم ارتباط پیوسته ایشان با علم الهی را انکار کنیم. در واقع ایشان همواره مرتبط با علم ویژه هستند و اگر بخواهند، چیزی از ایشان پنهان نمیماند.
پینوشتها:
1. کلینی، محمدبن یعقوب؛ الکافی؛ تحقیق: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی؛ چ 4، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1407 ق، ج 1، ص 261. 2. مکارم شیرازی، ناصر؛ آیات ولایت در قرآنکریم؛ چ 3، قم: نسل جوان، 1386 ش، ص 284. 3. کلینی، محمدبن یعقوب؛ الکافی؛ تحقیق: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی؛ چ 4، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1407 ق، ج 8، ص 23. 4. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ چ 10، تهران: دارالکتب الاسلامیه، 1371 ش، ج 7، ص 48.
میثم سلیمانی جوشقانی