کد خبر: ۳۱۴۰۰۴
تاریخ انتشار : ۱۷ تير ۱۴۰۴ - ۲۰:۵۰

اتحاد یا گروگان‌گیری؟(نگاه)

امین‌الاسلام تهرانی

در قرن گذشته، به ‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم، روند وابستگی کشورهای شرق آسیا به آمریکا با شتابی بی‌سابقه آغاز شد. ژاپن به ‌عنوان مهم‌ترین نمونه، پس از شکست سنگین در جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵، و پس از حمله هسته‌ای آمریکا، تحت اشغال مستقیم ارتش آمریکا قرار گرفت. در طول سال‌های اشغال (۱۹۴۵ تا ۱۹۵۲)، آمریکا ساختار سیاسی، اقتصادی و حتی آموزشی ژاپن را دگرگون کرد. قانون اساسی جدید ژاپن که با هدایت ژنرال «داگلاس مک‌آرتور» نوشته شد، نه‌تنها ارتش ژاپن را منحل کرد، بلکه کشور را در عمل به کشوری غیرنظامی و کاملاً وابسته به چتر امنیتی آمریکا تبدیل کرد. با آغاز جنگ سرد، واشنگتن ژاپن را به ‌عنوان خط مقدم مقابله با کمونیسم در شرق آسیا به حساب آورد و سرمایه‌گذاری‌های هنگفتی در این کشور انجام داد. اما این بازسازی اقتصادی و امنیتی به بهای وابستگی شدید به آمریکا صورت گرفت: ژاپن فاقد سیاست خارجی مستقل شد و سیاست‌های اقتصادی‌اش در جهت منافع آمریکا تنظیم شد، به ‌ویژه در دوران بحران نفت دهه ۱۹۷۰ و توافق پلاسای ۱۹۸۵.
کره جنوبی مسیر مشابهی را با تفاوت‌هایی طی کرد. پس از پایان استعمار ژاپن در سال ۱۹۴۵، شبه‌جزیره کره میان شوروی و آمریکا تقسیم شد و در سال ۱۹۵۰ جنگ کره آغاز گردید. این جنگ عملاً کشور را به ویرانه‌ای تبدیل کرد، اما پس از آتش‌بس سال ۱۹۵۳، آمریکا کمک‌های نظامی، امنیتی و اقتصادی گسترده‌ای به سئول ارائه داد. طی دهه‌های بعد، کره جنوبی در ازای دریافت حمایت نظامی در برابر کره شمالی و همچنین دسترسی به بازارهای غربی، ساختار اقتصاد خود را به مدل لیبرالیِ آمریکایی نزدیک کرد. صنایع بزرگ مانند سامسونگ، هیوندای و ال‌جی در چارچوب بازار جهانیِ سرمایه‌داری رشد کردند، اما تحت نظارت و نفوذ عمیق نهادهای مالی جهانی وابسته به آمریکا مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی باقی ماندند. مهم‌تر از همه، حضور ده‌ها هزار نیروی نظامی آمریکایی در خاک کره جنوبی و وابستگی اطلاعاتی - نظامی به پنتاگون، این کشور را به یکی از اصلی‌ترین متحدانِ «تابع» آمریکا در شرق آسیا تبدیل کرده است.
افزون بر ژاپن و کره جنوبی، کشورهایی مانند تایوان، فیلیپین و سنگاپور نیز تحت الگوهای کم-و-بیش مشابهی به آمریکا وابسته شدند. در همه این موارد، آمریکا از تهدید «خطر کمونیسم» برای گسترش پایگاه‌های نظامی، نفوذ اطلاعاتی و سلطه اقتصادی استفاده کرد. اما انتقادهای تاریخی بسیاری به این مدل وابستگی وارد شده است. این کشورها با وجود رشد اقتصادی چشمگیر، استقلال سیاسی و فرهنگی خود را تا حد زیادی از دست داده‌اند و البته در همان اقتصاد هم گرفتار وابستگی پیچیده به آمریکا هستند. سیاست خارجی آنها نیز اغلب در راستای منافع ژئوپلیتیکی آمریکا تنظیم شده و هرگونه میل به استقلالِ عملی بیشتر، با فشارهای اقتصادی یا حتی تهدید نظامی مواجه بوده است؛ نمونه‌اش تهدیدات «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا، به خروج نیروها از کره جنوبی در ازای پرداخت‌های بیشتر. افزون بر همه اینها، در همه این کشورها، فرهنگ آمریکایی با مؤلفه‌های خاص خودش چون مصرف‌گرایی و... جایگزین سنت‌های بومی شده و نوعی از زیست فرهنگیِ آمریکایی در لایه‌های مختلف جامعه ریشه دوانده است. وابستگی شرق آسیا به آمریکا، به‌‌ویژه در حوزه‌های امنیتی و فناوری، اکنون در بستر منازعه با چین وارد مرحله‌ای جدید و خطرناک شده است.
وقتی رئیس‌جمهوری مانند «دونالد ترامپ»، با رویکردی یکجانبه‌گرا و تاجر‌مآب در کاخ سفید جا خوش می‌کند، وابستگی کشورهای شرق آسیا به آمریکا می‌تواند به ابزارِ باج‌خواهی سیاسی و اقتصادیِ عریان و شدید بدل شود. ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری‌ پیشین خود (۲۰21–۲۰17) و همین‌طور حالا بارها نشان داده است که اتحادهای سنتی آمریکا تنها تا زمانی محترم‌اند که منافع مالی مستقیم برای آمریکا داشته باشند. نمونه مشخص آن، تهدید ترامپ به خروج نیروهای آمریکایی از کره جنوبی بود، مگر آنکه دولت سئول سهم بیشتری از هزینه‌های استقرار این نیروها را پرداخت کند. در سال ۲۰۱۹، دولتِ وقت ترامپ از کره جنوبی خواست تا سهم پرداختی‌اش را پنج برابر کند (از ۹۲۳ میلیون دلار به ۴.۷ میلیارد دلار)، تهدیدی که نه‌‌تنها اعتماد عمومی را به اتحاد با آمریکا خدشه‌دار کرد بلکه عملاً حاکمیت کره جنوبی را تحت فشار آشکار قرار داد. این رفتار باعث شد تا تحلیلگران کره‌ای صراحتاً بگویند که آمریکا اکنون بیشتر شبیه یک «حامی مزدبگیر» عمل می‌کند تا یک متحد استراتژیک. در مورد  ژاپن نیز، ترامپ در دوره ریاست‌جمهوری‌ پیشین خود از توافقنامه‌های تجاری چندجانبه چون TPP (مشارکت ترانس-پاسیفیک) خارج شد و فشارهای تعرفه‌ای سنگینی بر صادرات ژاپن وارد کرد، به ‌ویژه در صنعت خودروسازی. ترامپ همچنین خواستار افزایش چشمگیر هزینه‌های میزبانی پایگاه‌های نظامی آمریکایی در ژاپن شد. این اقدامات نشان دادند که وابستگی ژاپن به آمریکا، به‌ویژه در حوزه دفاعی و فناوری، در برابر نوسانات سیاسی در واشنگتن بسیار آسیب‌پذیر است. با خروج آمریکا از تعهدات چندجانبه و رویکردهای سنتی، کشورهایی چون ژاپن، کره جنوبی و حتی تایوان با وضعیت پارادوکسیکال روبه‌رو شدند: آنها نه توان استقلال امنیتی واقعی را دارند و نه می‌توانند بر ثبات در روابط با آمریکا تکیه کنند. حالا هم رئیس‌جمهور آمریکا به شرکای تجاری خود، از تأمین‌کنندگان بزرگ مانند ژاپن و کره جنوبی گرفته تا کشور‌های کوچک‌تر، اطلاع داده است که تعرفه‌های بالاتر آمریکا از اول ماه میلادی آگوست (مرداد ماهِ سال جاری خورشیدی) آغاز خواهد شد و این نشان‌دهنده مرحله جدیدی در جنگ تجاری است که او اوایل سال میلادی آغاز کرده بود. به همین دلیل، دوران ترامپ (چه در دوره قبل و چه اکنون) به ‌شکلی آشکار نشان داده است که وابستگی ساختاری این کشورها به واشنگتن، نه‌‌تنها محافظت‌شان نمی‌کند، بلکه می‌تواند به ابزاری برای تهدید، فشار مالی و تحقیر سیاسی بدل شود.