کد خبر: ۳۱۳۱۳۴
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۹:۵۲
اعلام شکست اسرائیل با ورود مستقیم ترامپ به جنگ

پایگاه‌ها و نظامیان آمریکایی اهداف اولیه موشک‌های ایران

سرویس سیاسی-
در حالی‌که صدای شکست از تل‌آویو بلند شده و نتانیاهو در کابینه جنگی‌اش تنها با فریاد زنده مانده، رئیس‌جمهور دیوانه آمریکا، دونالد ترامپ، سرانجام چهره واقعی و دستان خون‌آلودش را بر همگان عیان ساخت. مردی که در کارزار انتخاباتی‌اش با وعده جلوگیری از «جنگ جهانی سوم» رویای بازگشت به قدرت را داشت، حالا با پشت‌پا زدن به همه شعارهایش، برای بقای رژیم پوسیده و جعلی صهیونیستی، دروازه‌های جهنم را به روی ارتش ایالات متحده باز کرد.
بامداد یک‌شنبه ۱ تیر، ترامپ در یادداشتی در شبکه اجتماعی «تروت سوشال» اعلام کرد که بمب‌افکن‌های آمریکایی به سایت‌های هسته‌ای فردو، نطنز و اصفهان حمله کرده‌اند. اقدامی که نه تنها آغاز یک جنگ تمام‌عیار با ایران خواهد بود، بلکه آینده آمریکا را به آتش خواهد کشید. ساعاتی بعد، رسانه‌های آمریکایی از شلیک چند ده موشک تاماهاک به نطنز و اصفهان و حمله ۶ فروند B-2 به سایت فردو خبر دادند.
اما برخلاف لاف‌زنی ترامپ، واقعیت صحنه چیز دیگری است. ظرفیت کلیدی هسته‌ای ایران آسیب جدی ندیده و سایت زیرزمینی و مستحکم فردو، همان‌گونه که پیش‌بینی می‌شد، ضربه‌ای مؤثر از بمب‌های آمریکایی نخورده است. موشک‌ها در برابر مهندسی مقاوم ایرانی کم آوردند، و جغرافیای پدافندی ایران، مثل کوه ایستاد.
روزنامه واشنگتن‌پست در گزارشی مفصل، اقدام ترامپ را تکرار اشتباه مرگبار جورج بوش پسر در حمله به عراق دانست. این رسانه عنوان کرد که ترامپ با پیوستن مستقیم به جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران، مذاکرات بالقوه‌ دیپلماتیک را قربانی قمار سیاسی خود کرده و آمریکا را وارد باتلاقی جدید و پرهزینه در خاورمیانه نموده است.
در این گزارش آمده: «جنگی دیگر، خیانتی بزرگ به میلیون‌ها آمریکایی طبقه کارگر است که به ترامپ رأی دادند تا وضعیت اقتصادی‌شان بهبود یابد.»
به‌رغم امید به عملیات یک‌باره و ضربتی، واشنگتن‌پست تصریح کرد که تأسیسات ایران به‌راحتی از کار نمی‌افتند. فردو زیر کوه ساخته شده، و بدون بازرسی زمینی نمی‌توان میزان خسارت را تخمین زد. این یعنی ترامپ هنوز در توهم پیروزی سریع است، همان توهمی که بوش پسر را در باتلاق عراق دفن کرد.
در ادامه این گزارش هشدار داده شده: «ایران می‌تواند تنگه هرمز را ببندد، منافع حیاتی آمریکا در منطقه را با موشک‌های نقطه‌زن نابود کند، در نهایت، این وضعیت می‌تواند به معنای آن باشد که نسل دیگری از نظامیان آمریکایی زندگی خود را صرف جنگ‌های غیرضروری کنند.»
  دیوانه‌ای در کاخ سفید؛ خشم در کنگره
 هدف در خلیج‌فارس
همزمان با انتشار خبر حمله، اعتراض‌های گسترده در کنگره آمریکا به راه افتاده است. نمایندگان مجلس نمایندگان و سناتورهای سنای آمریکا، ترامپ را به‌خاطر آغاز جنگی بدون مجوز کنگره توبیخ کرده‌اند. آن‌ها هشدار می‌دهند که ترامپ با اقدامات خود، قانون اساسی آمریکا را زیر پا گذاشته و کشور را به آتش کشیده است.
اما دیگر کار از اعتراض گذشته. موشک‌های ایران اکنون به‌سوی پایگاه‌های آمریکایی در منطقه نشانه رفته‌اند. سربازان آمریکایی، تاوان دیوانگی ترامپ را با جان خود خواهند داد و اقتصاد درمانده آمریکا، فریاد مالیات‌دهندگانی را خواهد شنید که از این پس باید خرج بمب‌های یک جنگ بی‌نتیجه را بدهند.
ترامپ قمار کرد؛ حالا باید هزینه بدهد. هر سرباز کشته‌شده، هر نفتکشی که از حرکت بایستد، و هر آتش‌سوزی در پایگاه‌های آمریکا در عراق، سوریه، بحرین و کویت، یادآور این واقعیت خواهد بود که هیچ عقل سلیمی، برای رضایت نتانیاهو وارد جنگ با ایران نمی‌شود.
وقتی یک تاجر ورشکسته و ماجراجو، بدون درک ژئوپلیتیک، با توهم نجات اسرائیل وارد اتاق فرماندهی پنتاگون می‌شود، نتیجه‌اش دقیقاً همین است: خشم در واشنگتن، و جنگ در خلیج‌فارس.
دونالد ترامپ، که خود را «منجی آمریکا» می‌خوانَد، حالا با اقدامی عجیب و بی‌پروایانه، دستور حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران را صادر کرده و به‌زعم خود، «برگ برنده‌ای» در دست گرفته است. اما آنچه در واقع رقم زده، آغاز ویتنام و عراق و افغانستان دیگری در منطقه غرب آسیا است.
ترامپ نه اجازه‌ای از کنگره گرفت، نه با نظامیان ارشد مشورت کرد. تنها با مشاوره افسران موساد و پدرخوانده‌های آیپک، جنگی را آغاز کرد که نه در اختیار خودش و نه در کنترل ژنرال‌های آمریکایی خواهد بود.
کنگره: این جنگِ ما نیست!
پس از حمله، واکنش‌ها در کنگره و محافل سیاسی آمریکا فوران کرد. سناتورهای دموکرات و حتی برخی جمهوری‌خواهان، اقدام ترامپ را «جنون‌آمیز» و «فاقد مشروعیت قانونی» دانستند.
«سین کاستن» قانون‌گذار آمریکایی در پی اقدام متجاوزانه «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور این کشور با صدور فرمان حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران در پی تجاوزگری رژیم صهیونیستی به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران گفت: این موضوع ربطی به کیفیت برنامه هسته‌ای ایران ندارد. هیچ رئیس‌جمهوری بدون تایید کنگره اختیار بمباران کشوری دیگر را ندارد که تهدیدی قریب‌الوقوع علیه آمریکا ایجاد نمی‌کند. این تجاوز آشکاری است که امکان استیضاح را فراهم می‌کند.
این در حالی است که «کریس مورفی» نماینده دموکرات مجلس سنای آمریکا که جزو حاضران در نشست توجیهی دولت آمریکا درباره ایران بود، در شبکه‌های اجتماعی اعلام کرد که رئیس‌جمهور آمریکا درباره برنامه هسته‌ای ایران دروغ می‌گوید.
«رشیده طالب» عضو دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا پس از تجاوز وحشیانه ایالات متحده به تاسیسات هسته‌ای ایران تاکید کرد: کشور ما به جنگ معتاد است. تصمیم رئیس‌جمهور ترامپ برای اعزام نیروهای آمریکایی به منظور بمباران ایران، بدون موافقت کنگره نقض آشکار قانون اساسی ماست.
«الکساندریا اوکازیو کورتز» عضو دموکرات کنگره آمریکا در شبکه اجتماعی ایکس (توئیتر) نوشت: «تصمیم فاجعه‌آمیز دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا در بمباران تاسیسات هسته‌ای ایران بدون تاییدیه کنگره نقض جدی قانون اساسی ایالات متحده و اختیارات جنگ کنگره است.»
 انگل صهیونیستی، سرطان خزنده آمریکا
سؤال روشن است: چرا مالیات‌دهنده آمریکایی باید هزینه جنگی را بپردازد که برای امنیت آمریکا نیست، بلکه صرفاً برای بقا و امنیت رژیم صهیونیستی است؟ رژیمی که نه‌تنها هیچ دستاوردی برای آمریکا نداشته، بلکه همچون انگلی به شیره جان اقتصاد این کشور آویزان شده است. سرمایه‌داری آمریکا چگونه می‌تواند حمایت بی‌چون‌وچرا از این رژیم فاسد و غاصب را توجیه کند؟
حمایت از اسرائیل، اکنون نه سیاست، بلکه خودکشی ژئوپلیتیکی آمریکا است.
 از تل‌آویو فرمان می‌گیرند
 در واشنگتن هزینه می‌دهند!
وقتی تاریخ معاصر آمریکا را ورق بزنیم، در همه فجایع خونین غرب آسیا، ردّپای یک رژیم پیدا می‌شود؛ رژیمی جعلی، متجاوز، و انگلی که نه‌تنها در قلب جهان اسلام کاشته شد، بلکه ریشه‌هایش در عمق ساختار قدرت آمریکا نیز دوانده شده است.
صهیونیسم بین‌الملل امروز دیگر یک نظریه توطئه نیست، بلکه یک واقعیت تلخ و مستند است که حتی رسانه‌های مستقل آمریکایی از بیان آن ابایی ندارند: اسرائیل در سیاست خارجی واشنگتن، نقش یک تصمیم‌گیر پنهان را ایفا می‌کند، بدون آنکه هزینه‌ای بپردازد.
چه کسی واقعاً تصمیم گرفت که آمریکا به جنگ مستقیم با ایران کشیده شود؟ آیا پنتاگون خواهان آغاز یک جنگ جهانی بود؟ آیا مردم آمریکا خواهان قربانی کردن جان فرزندانشان برای «امنیت تل‌آویو» بودند؟ پاسخ روشن است: هیچ‌کدام!
تنها یک محور پشت پرده این جنگ را هل داد: لابی صهیونیستی – از آیپک گرفته تا موساد – که دیوانه‌ای مثل ترامپ را وادار کرد با فشار داخلی، چک سفید امضا برای نجات اسرائیل صادر کند.
آمریکا در ظاهر یک ابرقدرت است، اما در عمل، وام‌داری است در خدمت منافع یک اقلیت پرنفوذ و تمامیت‌خواه. در سنا، در کاخ سفید، در رسانه‌ها، در وال‌استریت، و حتی در ‌هالیوود، ردپای شبکه‌ای خزنده از صهیونیست‌ها، تصمیم‌سازی‌ها را به سود رژیم کودک‌کش اسرائیل منحرف کرده است.
لابی صهیونیستی چنان بافت قدرت آمریکا را آلوده کرده که هیچ رئیس‌جمهوری بدون جلب رضایت لابی‌ها و فرقه‌های مختلف همچون آیپک و اوانجلیست‌ها نمی‌تواند در انتخابات باقی بماند. بایدن در ماجرای جنگ غزه ۲۰۲۳، علی‌رغم هشدارها، مجبور شد میلیاردها دلار کمک تسلیحاتی به اسرائیل بدهد. و حالا ترامپ، با فشار مالی و اطلاعاتی صهیونیست‌ها، آشکارا دستور جنگ داده است.
تاریخ قضاوت خواهد کرد: 
چرا آمریکا برای اسرائیل جان داد؟
در هیچ معادله عاقلانه‌ای، آمریکا نباید وارد جنگ مستقیم با ایران می‌شد. اقتصاد رو به زوال، شکاف اجتماعی عمیق، بدهی تاریخی، و بحران در اعتماد عمومی، همه نشانه‌هایی از زوال درونی این ابرقدرت هستند. اما تصمیم‌سازان واقعی در آیپک و شبکه‌های صهیونیستی، بقای اسرائیل را بالاتر از بقای آمریکا می‌دانند و حاضرند کشوری را با ۳۳۰ میلیون جمعیت، برای حفظ رژیمی
۹میلیونی قربانی کنند.
آیا کسی در واشنگتن جرأت دارد بپرسد: «چرا باید جوانان آمریکایی در خلیج‌فارس کشته شوند تا اسرائیل چند روز بیشتر دوام بیاورد؟» 
نتیجه: شکست صهیونیسم، آغاز رهایی آمریکاست. دشمن اصلی ملت آمریکا نه چین است، نه روسیه و نه ایران؛ بلکه انگل مزمنی است که در قلب دولت فدرال جا خوش کرده و خون سرمایه‌گذاران، نظامیان و سیاستمداران را می‌مکد تا رژیم جعلی اسرائیل چند صباحی بیشتر نفس بکشد.
ایران، نه فقط علیه اشغالگران بیت‌المقدس، که علیه انگل جهانی صهیونیسم ایستاده است. این ایستادگی، نه فقط دفاع از جهان اسلام، بلکه دفاع از آینده بشریت است.
و روزی خواهد آمد که ملت آمریکا نیز، بفهمند دشمن حقیقی‌شان نه در تهران، بلکه در تل‌آویو لانه کرده است.
 خلیج‌فارس، تله آتش برای سرباز آمریکایی
ایران هیچ‌گاه اهل اقدام نسنجیده نبوده است. اما وقتی به خاکش تجاوز شود، پاسخ ایران نه‌تنها قطعی، بلکه مرگبار است. اکنون که پایگاه‌های آمریکایی در قطر، بحرین، عراق، کویت و امارات به عنوان بازوی اجرائی این حمله معرفی شده‌اند، واکنش ایران به‌زودی در خلیج‌فارس و سرتاسر غرب آسیا آغاز خواهد شد.
هر سرباز آمریکایی که امشب در پایگاهی در منطقه می‌خوابد، باید بداند که فردا ممکن است هدف یک موشک با مختصات دقیق قرار بگیرد.
 دیوانه‌ای که شلیک کرد؛ ملتی که تاوان می‌دهد
ترامپ شاید فکر کند با یک حمله محدود، می‌تواند در رسانه‌ها خود را قدرتمند جلوه دهد. اما تاریخ نشان داده که ایران، سکوت نمی‌کند و ضربه می‌زند. ضربه‌ای که نه‌تنها توازن نظامی منطقه را تغییر خواهد داد، بلکه ممکن است تابوت‌های آمریکایی را روانه خاکی کند که هنوز داغ افغانستان و عراق از آن پاک نشده است.
ترامپ خیال کرد با چند بمب، می‌تواند حریف مردانی شود که در دفاع مقدس، در سوریه، در عراق، و در نبرد نابرابر با داعش، حماسه آفریدند. اما او فراموش کرده که جنگ با ایران، یعنی جنگ با ملتی که به شهادت افتخار می‌کند، نه تسلیم. پایگاه‌های نظامی آمریکا و ادوات نظامی آنان در منطقه، از لحظه صدور فرمان حمله، به سیبل موشک‌های نقطه‌زن ایرانی تبدیل شده‌اند. ایران، حتماً پاسخ می‌دهد. و پاسخ ایران، دقیق، گسترده، و پرهزینه خواهد بود. اکنون و پس از قمار جنون‌آمیز ترامپ بر سر امنیت و ثبات منطقه، دیگر تردیدی نیست که روزهای آینده برای آمریکا پرهزینه، تلخ و پر از وحشت خواهد بود. دستور حمله به ایران، پایان یک تصمیم نیست؛ آغاز یک انتقام است. انتقامی که از خاک منطقه و در میدان‌های نبرد واقعی رقم خواهد خورد.
موشک‌های ایران آماده‌اند؛ پایگاه‌های آمریکا در منطقه هدف گرفته شده‌اند؛ و شمارش معکوس آغاز شده است.
وقتی ترامپ بی‌آنکه حتی افکار عمومی ملت خود را در نظر بگیرد، در تبانی با صهیونیست‌ها‌، تصمیم گرفت وارد تقابل مستقیم با جمهوری اسلامی ایران شود، خود را وارد میدان جنگی کرد که نه توان مدیریت آن را دارد، نه توان خروج از آن را. و اکنون، باید تاوان این دیوانگی را بدهد. اما نه او؛ بلکه سربازان آمریکایی، و مالیات‌دهندگان آمریکایی‌اند که هزینه واقعی را خواهند پرداخت.
هیچ کشوری نمی‌تواند با ایران بجنگد و از تنگه هرمز در امان بماند. این حقیقت را حتی ژنرال‌های بازنشسته پنتاگون هم می‌دانند. ایران بارها هشدار داده بود: «امنیت خلیج‌فارس، یا برای همه است، یا برای هیچ‌کس نیست.»
اکنون با عبور آمریکا از خط قرمز، تنگه هرمز نه یک مسیر تجاری، بلکه یک میدان نبرد خواهد بود. و اگر این تنگه بسته شود یا ناامن گردد، اقتصاد رو به افول آمریکا به ورطه‌ سقوط کامل خواهد رفت. قیمت نفت به‌شکل جهشی بالا خواهد رفت، بورس آمریکا سقوط خواهد کرد و کاخ سفید برای خرید یک قطره نفت باید التماس کند.
و اما سخن آخر با همان مردمی است که روزی به ترامپ رأی دادند. آنان که فریب شعارهای پوپولیستی و وعده‌های دروغین «بازگرداندن عظمت آمریکا» را خوردند، باید بدانند: عظمت با جنگ به‌دست نمی‌آید؛ اما با جنگ، کشورها به نابودی کشیده می‌شوند.
آنان که به ترامپ رأی دادند، حالا باید تاوان دیوانگی او را با جان سربازان ارتش آمریکا، و با هدررفت مالیات‌هایشان در جنگی بی‌حاصل فقط برای حمایت از انگلی همچون رژیم اسرائیل بپردازند.