کد خبر: ۳۱۲۲۶۵
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ - ۲۰:۴۵
نگاهی راهبردی به فرهنگ مطالعه

نسل‌ساز، تمدن‌ساز، دشمن‌کُش

 

سیده الهام موسوی

«برای ساختن فردا، باید امروز فکر و اندیشه خود را پرورش دهیم؛ و بهترین راه برای این کار، مطالعه است.»
وقتی می‌گوییم سرانه مطالعه پایین است، فقط با یک عدد خشک طرف نیستیم؛ بلکه با یک زنگ خطر فرهنگی روبه‌روییم. جامعه‌ای که کمتر می‌خواند، کمتر می‌داند. و جامعه‌ای که کمتر می‌داند، بیشتر دچار خطای تصمیم می‌شود.
طبق آمار رسمی، سرانه مطالعه کتاب‌های غیردرسی در ایران تنها ۴ تا ۶ ساعت در ماه است. بسیاری از مردم اصلاً کتاب نمی‌خوانند یا فقط به‌ اجبارهای درسی، کتاب را ورق می‌زنند. از طرفی، بیشتر کتاب‌هایی که خوانده می‌شود در دسته قرآن، ادعیه، یا رمان و روان‌شناسی عمومی است. این آمار را وقتی کنار کاهش فروش کتاب و رکود نمایشگاه‌ها می‌گذاریم، یک تصویر شفاف‌تر به‌دست می‌آید: مطالعه در ایران حال خوبی ندارد.
آیا این وضعیت طبیعی است؟
دلایل اصلی کاهش سرانه مطالعه
یک- گرانی کاغذ و کتاب: افزایش مداوم قیمت کاغذ، چاپ و توزیع، باعث شده کتاب از سبد خرید بسیاری از خانواده‌های ایرانی حذف شود. کتاب حالا دیگر یک کالای ضروری به ‌حساب نمی‌آید؛ بلکه یک کالای لوکس و غیرضروری برای بسیاری تلقی می‌شود.
دو- غلبه فضای مجازی: از وقتی فضای مجازی وارد جمع خانواده‌ها شده، کتاب کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر شده است. با اینکه اپلیکیشن‌های کتاب‌خوان متنوعی در دسترس هستند، اما محتوای کوتاه، هیجانی و بی‌وقفه فضای مجازی، حوصله مخاطب را کم‌کم از بین برده. مطالعه کتاب عمیق، نیاز به تمرکز و حوصله دارد؛ چیزی که در دنیای نوتیفیکیشن‌‌ها گم شده است.
سه- ضعف در فرهنگ‌سازی و نبود الگوهای اهل مطالعه: ما در خانه، مدرسه، و حتی رسانه‌ها الگوهای اهل مطالعه کم داریم. وقتی پدر و مادر کتاب نمی‌خوانند، وقتی در برنامه‌های پربیننده تلویزیونی هرگز کتابی معرفی نمی‌شود، چطور انتظار داریم کودک یا نوجوانی به‌ سمت کتاب جذب شود؟
چهار- نظام آموزشی کتاب‌گریز و نمره‌محور: در مدرسه، کتاب خواندن نه یک لذت که یک وظیفه‌ است. کتاب‌های درسی خشک، پر از محفوظات، و بدون پیوند با زندگی‌اند. کمتر کسی از دل نظام آموزشی ما عاشق خواندن می‌شود. بیشتر آنها پس از کنکور، کتاب را کنار می‌گذارند و هرگز به‌ سراغش برنمی‌گردند
پنج- نبود جریان مؤثر در ترویج مطالعه: بسیاری از کمپین‌ها، هفته‌های کتاب و نمایشگاه‌ها شعاری‌اند. تکراری و بی‌اثر. مردم باید «احساس نیاز» به مطالعه پیدا کنند؛ نه اینکه صرفاً تشویق شوند.
مطالعه چرا این‌قدر مهم است؟
مطالعه، ساده‌ترین راه تجربه کردن زندگی‌های مختلف، یاد گرفتن بدون آزمون‌ و‌ خطا، و اندیشیدن ورای روزمرگی‌هاست. کتاب، ما را از سطح به عمق می‌برد؛ کمک می‌کند تصمیم‌های بهتری بگیریم، دیدمان وسیع‌تر شود، و کمتر بازیچه موج‌های زودگذر فضای مجازی شویم.
کتاب در واقع استفاده رایگان از تجربیات نویسنده است؛ بدون پرداخت هزینه‌هایی که او متحمل شده. مطالعه نوعی صرفه‌جویی در وقت است. وقتی که می‌شد با یک تصمیم نادرست از زندگی شما کاسته شود، با یادگیری نکات مهم، به عمرتان بازمی‌گردد.
مطالعه از نگاه رهبری
رهبر معظم انقلاب بارها و به ‌روشنی از اهمیت مطالعه سخن گفته‌اند. در یکی از بیاناتشان فرمودند: «اگر بخواهم به یک جوان یا نوجوان توصیه‌ای بکنم، قطعاً یکی از آن توصیه‌ها کتاب‌خوانی خواهد بود.»
ایشان نه‌تنها خود کتاب‌خوان حرفه‌ای هستند، بلکه بارها از همه نهادها خواسته‌اند برای گسترش فرهنگ مطالعه برنامه‌ریزی کنند: «ترویج کتاب و کتاب‌خوانی یک کار اساسی است؛ باید در جامعه نهادینه شود. این کار وظیفه همه دستگاه‌هاست.»
این جملات، نشان می‌دهد که کتاب‌خوانی صرفاً یک فعالیت فرهنگی نیست؛ بخشی از فرآیند تمدن‌سازی و حرکت به‌ سوی جامعه‌ای پیشرفته و دانا است.
آیا مطالعه می‌تواند به دشمن ضربه بزند؟!
یک- دشمن از جهل ما سود می‌برد: هر‌جا مردم ناآگاه باشند، راحت‌تر فریب می‌خورند. رسانه‌های دشمن از شکاف‌های فکری، ناآگاهی تاریخی، و نداشتن درک صحیح از مسائل سیاسی و فرهنگی استفاده می‌کنند تا افکار عمومی را کنترل کنند. مطالعه، این نقاط کور را روشن می‌کند و مردم را از اسارت تبلیغات و فریب بیرون می‌آورد.
دو- مطالعه، قدرت تحلیل می‌دهد: فردی که می‌خواند، دنیای پیرامونش را سطحی نمی‌بیند. اهل مقایسه، پرسش‌گری و بررسی منابع مختلف است. دشمن از جامعه‌ای که سؤال نمی‌پرسد، خوشش می‌آید. چون می‌تواند «هرچه خواست» به خوردش بدهد. ولی مطالعه، چشم را باز می‌کند و قدرت «نه» گفتن می‌دهد.
سه- کتاب، حافظه تاریخی یک ملت است: بسیاری از فتنه‌ها و عملیات روانی دشمن بر غفلت از گذشته استوار است. اگر مردم ندانند در انقلاب، جنگ، اصلاحات یا تهاجم فرهنگی چه گذشته، دوباره همان مسیرها را اشتباه می‌روند. مطالعه تاریخ، از تکرار خطا جلوگیری می‌کند؛ و این یعنی ضربه به پروژه‌های دشمن.
چهار- مطالعه، روحیه مقاوم و عزت‌محور می‌سازد: کتاب‌های دینی، انقلابی، اجتماعی و حتی داستان‌های الهام‌بخش، روحیه می‌سازند. دشمن می‌خواهد مردم خسته، بی‌انگیزه و مصرف‌گرا باشند. مطالعه، انسان را متکی ‌به ‌نفس و امیدوار بار می‌آورد؛ و این خلاف نقشه‌های دشمن است.
پنج- جامعه اهل مطالعه، زود فریب نمی‌خورد: یکی از ابزارهای دشمن «جنگ شناختی» و «تحریف» است. اگر مردم اهل تحلیل و تفکر باشند، دروغ‌ها و شایعات سریعاً برملا می‌شود. مطالعه، آنتی‌ویروس ذهن در مقابل ویروس‌های رسانه‌ای دشمن است.
پس آری، مطالعه یک مقاومت خاموش است؛ دفاعی نرم و پنهان که نسل‌ساز، تمدن‌ساز و دشمن‌کُش است؛ نه با خشونت، بلکه با رشد ذهن‌ها.