کد خبر: ۳۱۰۸۶۶
تاریخ انتشار : ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۳
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- ۱۲۴

حمایت دلاری «صندوق اختیاری ویژه» از هنرمندان

 

فرانسیس استونر ساندرس
ترجمه حسین باکند

پی یر بولز (آهنگساز و رهبر ارکستر فرانسوی) که شاید احساس می‌کرد دشواری سبک وی با چالش روبه رو شده‌، نامه‌ای خشمگینانه و آکنده از توهین به ناباکف نوشت. 
بولز می‌گفت که ناباکف در حال تشویق نوعی موسیقی «فولکلور متوسط‌» است که توسط بوروکرات‌های حقیری پرورش یافته که وسواس زیادی نسبت به عدد دوازده دارند- «یک شورای دوازده‌نفره، یک کمیته دوازده‌نفره، یک هیئت منصفه دوازده‌نفره» - اما چیزی از فرآیند خلاقیت نمی‌فهمند. بولز در ادامه کنگره را متهم کرد که با ارائه جوایز بزرگ (که برندگان آنها لو هریسون، گیسلهر کلب، ژان- لوئی مارتینه، ماریو پراگالو و ولادیمیر فوگل بودند)، آهنگسازان جوان را بازیچه قرار داده است. 
او گفت که صادقانه‌تر این است که به آنها کمک‌های نقدی بدهند، نه اینکه مانند «یک بانکدار سینسیناتی حرکات نمایشی عوام فریبانه» انجام دهند. او سخنان خود را با این پیشنهاد پایان داد که کنگره بهتر است همایش بعدی خود را درباره «نقش کاندوم در قرن بیستم» برگزار کند، موضوعی که به نظر او «جذاب‌تر» از ابتکارات قبلی آنها بود. ناباکف که شوکه شده بود، در پاسخ نوشت که امیدوار است نامه بولز در آینده در کشوی پایینی کسی پیدا نشود، زیرا این نامه «هم هوش و هم توانایی قضاوت منطقی او را زیر سؤال می‌برد.» ناباکف که نه وقت و نه انرژی برای پیگیری این موضوع داشت، از بولز خواست دیگر هرگز به او نامه ننویسد.
بنیاد فارفیلد علاوه ‌بر دادن کمک هزینه به آهنگسازان و نوازندگانی که در فستیوال رم شرکت کرده بودند، مجموعه‌ای از کمک‌های مالی را که بیشتر به صلاحدید جوسلسون انجام می‌شد، به گروه‌ها و هنرمندان دیگر نیز داد. در ژانویه، این بنیاد ۲,۰۰۰ دلار به ارکستر آکادمی موتسارتئوم سالزبورگ برای برگزاری یک دوره بین‌المللی ارکستر جوانان اهدا کرد. جوسلسون از «صندوق اختیاری ویژه» خود در بنیاد فارفیلد به آهنگساز تبعیدی لهستانی آندژی پانوفنیک، که با فرار پرخطر خود از ورشو از طریق زوریخ به لندن آمده بود، یک «کمک هزینه سالانه ۲,۰۰۰ دلاری بدون تعهد اعطا کرد که در ۱۲ قسط ماهانه از سپتامبر ۱۹۵۴به او پرداخت می‌شد». 
به گفته ناباکف، پانوفنیک به پاس این حمایتی که از وی شده بود، اعلام کرد که «کاملاً آماده همکاری و مشارکت با ما است زیرا او کاملاً به ایده‌آل‌های کنگره برای آزادی فرهنگی اعتقاد دارد.»
همچنین در سپتامبر ۱۹۵۴، جوسلسون پرداخت یک کمک هزینه ماهانه ۳۰۰ دلاری به موسیقیدان تبعیدی رومانیایی ژرژ انسکو (Georges Enesco) را آغاز کرد که استاد و مربی یهودی 
منوهین (Yehudi Menuhin) بود. یک سال پس از مرگ انسکو در سال ۱۹۵۵، بنیاد فارفیلد هزینه کنسرت یادبود او را پرداخت کرد که توسط ارکستر سمفونیک بوستن اجرا شد. ارکستر سمفونیک بوستن که بار دیگر در تور اروپا به سر می‌برد، عمدتاً با هزینه سازمان سیا (از طریق کمیته اروپای آزاد) سفر می‌کرد. سی.دی. جکسون با اشاره به تور موفقیت‌آمیز این ارکستر در سال ۱۹۵۶، اعلام کرد: ««فرهنگ» دیگر یک کلمه سوسولی نیست. ملتی مانند ما می‌تواند فرهنگی مردانه داشته باشد. ملتی مانند ما می‌تواند به طور خارق‌العاده‌ای از نظر اقتصادی موفق باشد. اما نکته عجیب داستان این است که آنچه موجب پیوند ناگسستنی میان همه عناصر می‌شود، ضریب آرمان‌گرایی ملت است... فرهنگ، بیان ملموس، قابل مشاهده و قابل شنیدن آرمان‌گرایی ملی است. از بین همه نمود‌های فرهنگ، موسیقی جهانی‌ترین آنهاست. از بین همه نمودهای فرهنگ موسیقایی امروزی، ارکستر سمفونیک بوستن بهترین آنهاست.»
سال ۱۹۵۶، شاهد آغاز به کار اپرای متروپولیتن در اروپا نیز بود. بار دیگر، سی.دی. جکسون حاضر بود تا حمایت کامل خود را از این رویداد ارائه دهد با این استدلال که: «ایالات متحده فعالیت‌های بسیاری را طراحی کرده که هدف آن‌ها نمایش تصویر درستی از آمریکا در خارج از کشور است. ما در انجام این کار، گاهی موفق بوده‌ایم و گاهی نه. بی‌شک، کار فرهنگی کاری مبهم و نادقیق است. اما حوزه‌ای در کار فرهنگی وجود دارد که تقریباً به اندازه همه تلاش‌ها در سایر حوزه‌های فرهنگی موفقیت‌آمیز بوده و آن نمایش فرهنگی آمریکا است- البته به شرطی که انتخاب آنچه به عنوان فرهنگ آمریکایی شناخته می‌شود هوشمندانه باشد و هیچ‌چیزی به عنوان فرهنگ آمریکایی صادر نشود مگر این که بالاترین کیفیت را داشته باشد. من معتقدم که اپرای متروپولیتن مصداق بارز صدور فرهنگ باکیفیت بوده و همه را شگفت‌زده خواهد کرد.»