دولت اولویتها را گم نکند
ضرورت جبران عقبماندگی در طرح فشارافزایی پارس جنوبی
سرویس اقتصادی -
اگر پروژه فشارافزایی پارس جنوبی همچنان درگیر اتلاف وقت باشد، فقط در بازه ۱۴۰۶ تا ۱۴۱۰، حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب گاز از دست خواهد رفت که معادل بیش از پنج سال مصرف استانهای تهران، اصفهان و خراسان رضوی است. حال آنکه قطر با قراردادهای جدید گامهای جدی برای فشارافزایی برداشته است.
به گزارش خبرنگار ما، حدود 80 درصد انرژی کشور وابسته به میدان گازی پارس جنوبی است و بیش از 50 درصد چاههای این میدان نیمه دوم عمر خود را سپری میکنند.
درواقع سالانه ۱۰ درصد از تولید گاز چاههایی که نیمه دوم عمر خود را سپری میکند کاهش مییابد. بنابراین لازم است نگاه بلندمدتتری برای تأمین گاز کشور داشته باشیم.
میدان گازی پارس جنوبی، با ظرفیت بیش از
۵۰ تریلیون مترمکعب ذخیره گاز، به عنوان بزرگترین میدان گازی مشترک جهان بین ایران و قطر (با نام گنبد شمالی) است.
به دلیل اینکه وسعت سرزمینی این میدان برای قطریها بیشتر از ما است، برداشتشان را از میدان افزایش میدهند، پروژه فشار افزایی گستردهای دارند و از سهم گاز ایران هم برداشت میکنند. به همین جهت فشار افزایی پارس جنوبی از نان شب هم واجبتر است و باید جدی گرفته شود.
طبق اعلام شرکت ملی نفت ایران، افت طبیعی فشار مخزن از سال ۱۴۰۶ آغاز شده و از سال ۱۴۰۸ به بعد، میدان سالانه معادل یکونیم فاز تولید خود را از دست خواهد داد. رقمی که معادل ۴۲ میلیون مترمکعب در روز یا بیش از ۱۵ میلیارد مترمکعب در سال است.
عدم اجرای فشارافزایی، نه فقط تولید را کاهش میدهد، بلکه خطر مهاجرت گاز از بخش ایرانی به سمت قطر را افزایش میدهد؛ پدیدهای که مستقیما منافع ملی را تهدید میکند.
به گزارش اقتصاد معاصر، کشور قطر برای طرحهای فشارافزایی در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ قراردادهای جدیدی با شرکتهای مکدرموت و L&T منعقد کرده است. مجموع این قراردادها بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم بوده و در هماهنگی با طرح توسعه میدان برای افزایش ظرفیت LNG از ۷۷ به ۱۲۶ میلیون تن در سال تنظیم شده است.
قطر از توربوکمپرسورهای پیشرفته ساخت اروپا و آمریکا استفاده کرده و زیرساختهای تولید برق مورد نیاز برای سکوهای کمپرسور را نیز طراحی و اجرا کرده است.
با اجرای این طرحها، تولید گاز قطر از گنبد شمالی تا سال ۲۰۳۰ به ۷۴۰ میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید؛ رقمی که فراتر از سطح فعلی ایران است.
ورود دیرهنگام با ریسکهای فنی و زمانی بالا
ایران با تاخیر بیش از چهار ساله نسبت به قطر، در اسفند ۱۴۰۳ وارد فاز اجرائی پروژه فشارافزایی شد. این پروژه با ارزش ۱۷ میلیارد دلار به عنوان یکی از بزرگترین پروژههای تاریخ نفت کشور، به چهار پیمانکار داخلی واگذار شده است. طبق این طرح، میدان پارس جنوبی به هفت ناحیه فشارافزایی تقسیم شده و در هر ناحیه چهار سکوی دریایی (دو سکوی کمپرسور، یک سکوی برق، یک سکوی خدماتی) مستقر خواهد شد.
مجموع تجهیزات پیشبینیشده شامل
۵۶ توربوکمپرسور دریایی با ظرفیت بالا است که تامین و ساخت آنها در داخل کشور، تحت فشار تحریمها و محدودیتهای تکنولوژیک انجام میشود.
در حالی که شرکتهایی مانند زیمنس و جنرال الکتریک در پروژههای مشابه قطر فعال هستند، ایران مجبور به توسعه فناوری به صورت مستقل است. این مسئله، ریسک تاخیر در تحویل، عدم انطباق با استانداردهای جهانی و هزینههای نگهداری آتی را افزایش میدهد.
کاهش تولید، بحران انرژی، مهاجرت گاز
تحلیل کارشناسان صنعت نفت نشان میدهد که اگر ایران پروژه فشارافزایی را طبق برنامه اجرا نکند، فقط در بازه ۱۴۰۶ تا ۱۴۱۰، حدود ۱۰۰ میلیارد مترمکعب گاز از دست خواهد رفت. این افت، معادل بیش از پنج سال مصرف استانهای تهران، اصفهان و خراسان رضوی است. همچنین ناترازی گاز کشور که در زمستان ۱۴۰۲ به بیش از ۲۵۰ میلیون مترمکعب در روز رسید، در صورت کاهش تولید پارس جنوبی، میتواند تا مرز ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز در سالهای آینده افزایش یابد.
از سوی دیگر، در صورت عدم همزمانی فشارافزایی با قطر، اختلاف فشار میان دو بخش میدان میتواند موجب مهاجرت گاز از بخش ایرانی به سمت قطر شود. طبق برآوردهای مخزنی، این مهاجرت میتواند به هفت میلیارد مترمکعب در سال برسد. این در حالی است که قطر همزمان در حال افزایش ظرفیت تولید و جذب مشتریان جدید برای LNG خود است.
هزینههای جبران، سنگینتر میشود
به گزارش خبرگزاری مهر، در حالی که قطر با سرمایهگذاری کلان و همکاری غولهای انرژی جهان پروژه فشارافزایی پارس جنوبی را سرعت داده، ایران همچنان درگیر کاغذبازی و تعلل تصمیمگیران است.
اخیرا هم شرکت زیمنس آلمان در گزارشی اعلام کرده است قطر به همین دلیل قرارداد ۲۰ میلیارد دلاری را به منظور افزایش تولید گاز با این شرکت آلمانی برای خرید قطعات و توربوکمپروسر امضا کرده است.
گفته میشود این کشور با هدف احداث هفت مجتمع فشارافزایی مدرن در میدان گازی گنبد شمالی (پارس جنوبی) به دنبال تقویت شاهرگ حیاتی صنعت گاز خود است.
در قلب این مجتمعهای پیشرفته، ۳۲ دستگاه توربوکمپرسور فوقپیشرفته قرار خواهند گرفت که به طور انحصاری توسط شرکت زیمنس آلمان ساخته خواهد شد.
این تجهیزات تخصصی که به گفته زیمنس، نخستین نمونههای توربوکمپرسور در جهان با این سطح از فناوری برای کاربردهای فراساحلی محسوب میشوند، نقش کلیدی در تضمین تداوم تولید و ارتقای ظرفیت صادرات LNG قطر در دهههای آتی ایفا خواهند کرد.
قطر با اتکا به نوآوری و سرمایهگذاریهای هوشمندانه، مصمم است همچنان سکاندار بلامنازع بازار LNG باقی بماند.
«حسین احمدزاده شهرودی» کارشناس اقتصادی هم با اشاره به خطر افزایش هزینههای آتی در زمینه برداشت گاز، معتقد است: هر چه اجرای پروژههای زیرساختی دیرتر انجام شود، هزینه اجرای آن به دلیل تورم داخلی و تغییرات بازار جهانی افزایش مییابد. بنابراین تأخیر در اجرای فشارافزایی نه تنها به معنای از دست دادن درآمد است، بلکه در آینده با هزینههای سنگینتری برای جبران مواجه خواهیم شد.
وی با اشاره به مسئله ریسکهای ساختاری برای بازار انرژی ایران، گفت: «کاهش برداشت گاز میتواند امنیت انرژی داخلی ایران را تهدید کند. صنایع گازبر، تولید برق و پتروشیمیها به شدت به گاز پارس جنوبی وابستهاند. افت تولید میتواند به سهمیهبندی، افزایش قیمت انرژی و در نهایت فشار به تولید و اشتغال منجر شود.»
از منظر نظریههای توسعه اقتصادی، چنین عقبماندگیهایی بیانگر ضعف در مدیریت منابع طبیعی و ناتوانی در تبدیل رانت انرژی به توسعه پایدار است. در واقع ایران با چنین تأخیری، نه تنها ثروت زیرزمینی خود را به کشور همسایه واگذار میکند بلکه شانس توسعه صنعتی و اقتصادی خود را هم تضعیف میسازد.
بنابر نظر بسیاری از کارشناسان، پارس جنوبی فقط یک میدان گازی نیست؛ آینده اقتصادی و ژئوپلیتیک ایران به آن گره خورده است. ناتوانی در پیشبرد پروژه فشارافزایی میتواند به یکی از بزرگترین شکستهای استراتژیک کشور در حوزه انرژی تبدیل شود.
متأسفانه مشاهده میشود که این روزها بسیاری از مسئولان، کارها و اولویتهای زیادی را معطل مذاکرات ایران و آمریکا گذاشتهاند و این بیعملی، باعث شده کارهای مهمی روی زمین بماند.
لازم است دولت با نگاه واقعبینانه و ارزیابی هزینه-فایده دقیق و با ظرفیتهای موجود، پروژه فشارافزایی پارس جنوبی را در اولویت قرار دهد؛ پیش از آنکه هزینه فرصتهای از دسترفته، جبرانناپذیر شود.