یمن موشک «فلسطین 2» را به قلب «نواتیم» نشاند!
سرویس خارجی-
ارتش یمن از یک عملیات نظامی، با موشک فراصوتِ «فلسطین2»، علیه پایگاه هوائی «نواتیم» در جنوب فلسطین اشغالی خبر داد.
در مسیر تحولات نظامی اخیر، آنچه بیش از هر چیز جلب توجه میکند، تغییر تدریجی قواعد نبرد میان بازیگران سنتی و نیروهای نوظهور است. عرصههایی که پیشتر تنها میدان نمایش تجهیزات پیشرفته و تسلط آشکار قدرتهای جهانی بود، امروز به صحنه آزمون انعطافپذیری و خلاقیت استراتژیک بازیگران کوچکتر تبدیل شده است. حمله موفق به پایگاههای حساس و ناکامی سامانههای دفاعی که میلیاردها دلار برایشان هزینه شده، آشکار میکند که دیگر برتری نظامی تنها با داشتن زرادخانههای مدرن تضمین نمیشود. این تغییر، نهفقط یک تحول تکنیکی، بلکه یک دگرگونی بنیادین در مفهوم قدرت نظامی بهشمار میآید. در میدان واقعی امروز، ابتکار عمل، توان مانور سریع، تسلط بر شرایط بومی و درک درست از نقاط ضعف حریف، اهمیت بیشتری از شمارش تجهیزات پیشرفته یا ادعای برتری هوائی پیدا کرده است. جغرافیای جنگ دیگر صرفاً بر مبنای مختصات فیزیکی یا توازن قوای سخت تعریف نمیشود، بلکه در میزان چابکی ذهنی و قدرت بازیگران در بازتعریف معادلات استراتژیک خود را نشان میدهد. تحولات اخیر ثابت میکند که برنده نهائی میدان، نه کسی است که بیشتر هزینه کند، بلکه آن کسی است که بهتر بتواند «نامعادلهها» را به نفع خود تغییر دهد.
فلسطینی که بر سر نواتیمِ اسرائیل کوفته شد!
خبرهایی که باز از یمن میرسد تأییدی بر تحلیلی است که در سطور پیشین گزارش آمد. «یحیی سریع»، سخنگوی نیروهای مسلح یمن، اعلام کرد: «ما عملیات نظامی را با موشک بالستیک فراصوت از نوع فلسطین۲ علیه پایگاه هوائی نواتیم در منطقه نقب در جنوب فلسطین اشغالی انجام دادیم.
این موشک به هدف خود اصابت کرد و سامانههای دشمن در رهگیری آن شکست خوردند. ما به مقابله با تجاوز آمریکا ادامه خواهیم داد و از ارتقای توانمندیهای نظامی خود دست نخواهیم کشید. عملیات دفاعی و پشتیبانی ما تا زمان توقف جنگ غزه و لغو محاصره آن ادامه خواهد داشت.» از طرف دیگر نیز رسانههای عبری از تقلاهای ارتش این رژیم برای رهگیری موشکی خبر دادند که از یمن به سمت جنوب اراضی اشغالی شلیک شد.
گفتنی است، موشک «فلسطین۲» بهدلیل بالستیک بودن و داشتن ویژگی فراصوت (سرعت بالاتر از ۵ ماخ) میتواند در زمان کمتر و با مسیر غیرقابل پیشبینی به هدف اصابت کند. این ترکیب سرعت بالا و مانورپذیری، کارایی سامانههای دفاعی مثل گنبدآهنین را کاهش میدهد و باعث میشود یمن بتواند تهدیدی واقعی علیه عمق راهبردی اسرائیل ایجاد کند؛ چیزی که پیش از این کمتر سابقه داشت. این حمله در شرایطی صورت گرفته که یمن تحت شدیدترین حملات از طرف آمریکاست. رسانههای یمنی از حملات مجدد آمریکا به استان صعده یمن خبر دادند.
همچنین، شبکه «المیادین» گزارش داد که جنگندههای ارتش آمریکا بامداد دیروز (شنبه) سلسله حملات هوائی شدیدی را به مناطق مختلفی در شمال یمن انجام دادند. بر اساس این گزارش، در دور جدید تجاوزات آمریکا؛ در مجموع ۱۶ حمله هوائی به سه استان صنعا، مأرب و الحدیده صورت گرفته است.
سیانان از ناکامی آمریکا نوشت
در حالی که آمریکا امیدوار بود با حملات گسترده هوائی در یمن، توانمندی نظامی نیروهای مسلح این کشور را تضعیف کرده و وارد فاز اطلاعاتی و شناسایی شود، گزارش یک شبکه آمریکایی نشان میدهد که این هدف به دلیل عملکرد مؤثر صنعا در سرنگونی پهپادهای پیشرفته واشنگتن، ناکام مانده است. شبکه آمریکایی «سیانان» به نقل از شماری از مقامات آمریکایی گزارش داد که نیروهای نظامی یمن مانع از آن شدهاند که آمریکا بتواند به مرحله دوم عملیات نظامی اعلامشده توسط «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور این کشور، در ماه مارس (اسفند)، علیه این جنبش وارد شود؛ آن هم پس از آنکه ارتش یمن دستکم هفت پهپاد پیشرفته آمریکایی به ارزش میلیونها دلار را سرنگون کرد.
آنطور که «ایسنا» نوشته است، مقامات یادشده به سیانان گفتهاند که آمریکا امیدوار بود ظرف ۳۰ روز به برتری هوائی در آسمان یمن دست یابد و سامانههای پدافند هوائی نیروهای مسلح یمن را به حدی تضعیف کند که بتواند وارد فاز دوم عملیات شود. این مرحله قرار بود بر افزایش عملیات اطلاعاتی و شناسایی متمرکز باشد و رهبران ارشد یمن را تحت نظر گرفته و هدف قرار دهد. اما پهپادهای ام.کیو-9، که مناسبترین ابزار برای این هدف بودند، یکی پس از دیگری هدف قرار گرفته و ساقط میشوند؛ بهگونهای که توانمندی یمن در سرنگونی این پرندهها در حال بهبود است. بر اساس گزارش خبرگزاری «آسوشیتدپرس»، ارزش کل هفت پهپاد ساقطشده بیش از ۲۰۰میلیون دلار برآورد شده و هر یک از این پهپادهای پیشرفته که توسط شرکت جنرال اتمیکس تولید میشوند، حدود ۳۰ میلیون دلار قیمت دارند و این درحالی است که سه فروند از این پهپادها فقط در هفته گذشته و در حین انجام مأموریتهای جاسوسی یا حمله، سرنگون شدند.
در پایان گفتنی است که شکست سامانههای دفاعی در برابر حملات غیرمنتظره و اُفت مکرر توان شناسایی، تنها یک ناکامی فنی یا اشکال تاکتیکی نیست؛ بلکه نشانهای از شکاف عمیقتر در مدلهای سنتی قدرتنمایی نظامی است. این تحولات، ضعف سازوکارهایی را که بر مبنای تسلط یکجانبه طراحی شدهاند، به روشنی برملا میکند. هنگامی که یک نیروی کوچک با منابع محدود اما ارادهای پولادی و تاکتیکهای نوآورانه میتواند در قلب استراتژیکترین پایگاههای حریف نفوذ کند، دیگر نمیتوان از تداوم الگوهای کلاسیک تسلط نظامی مطمئن بود. در چنین شرایطی، بازدارندگی نه بر تعداد ناوها یا موشکها، بلکه بر قدرت ایده، مشروعیت سیاسی و توان جذب حمایت مردمی استوار میشود.
چالش امروز قدرتهای بزرگ این نیست که چگونه آتش بیشتری تولید کنند یا بمبهای قویتری بسازند، بلکه این است که چگونه میتوانند در برابر حریفی که قواعد جنگ را تغییر داده و به نبرد معنا و اراده پیوند زده، واکنش مؤثر و متناسبی نشان دهند. در آینده نزدیک، آنچه میدانهای درگیری را تعیین میکند نه انفجارهای مهیب، بلکه انعطاف در استراتژی، سرعت در تصمیمگیری و قابلیت تطبیق با الگوهای نابرابر نبرد خواهد بود.