دینداری و دینباوری و خداپرستی در شاهنامه
دکتر محمد رسولی
دعوت به خداشناسی و خداباوری و در نظر داشتن خداوند بزرگ و به یاد خدا بودن از جمله مأموریتهای اصلی شاهنامه است.
شاید برخی که از دور به شاهنامه نگاه میکنند و با آن آشنایی لازم را ندارند؛ این را ندانند که شاهنامه بسیار زیاد، مفاهیم دینی را بیان میکند و خواننده را دعوت به دین باوری و رعایت مفاهیم مربوط به آن مینماید. شاهنامه به گونهای، آموزههای دینی را به طور کامل دارد.
دراین کتاب بارها و به دفعات انسان دعوت به سوی خدا میشود. در پژوهشی که اینجانب انجام دادم، متوجه شدم که شاهنامه آموزههای دینی را در پنج محور موضوعی: 1- خداشناسی 2- معاد و باور به روز آخرت 3- لزوم التزام عملی به دین 4- نیکوکاری 5- پذیرش نبوت و امامت، بیان کرده است.
برای نمونه راجع به خداشناسی و توجه به خدا، ابیات بسیار زیادی داریم از جمله:
به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
جز او را مخوان کردگار جهان جز او را مدان آشکار و نهان
هم چنین درباره سایر مفاهیم دینی در شاهنامهی فردوسی سخن بسیار رفته است. از جمله درخصوص اعتقاد و ایمان به اینکه خداوند متعال برهمه چیز مسلط است و اراده الهی بر همه امور از کوچک تا بزرگ سیطره دارد، ابیاتی داریم که به روشنی این معنا را میرساند.
بباشد به فرمان او هرچه خواست همه بندگانیم و او پادشاست
اندرزهای اخلاقی و دینی را در این کتاب شاهدیم. حتی درخصوص نهی از منکر. مانند بیت:
بدو گفت کای ناز دیده جوان مبر دست سوی بدی تا توان
راجع به اصل ذات اقدس الهی میفرماید:
به بینندگان آفریننده را نبینی مرنجان دو بیننده را
نیابد بدو نیز اندیشه راه که او برتر از نام و از جایگاه
سخن هرچه زین گوهران بگذرد نیابد بدو راه جان و خرد
ستودن نداند کس او را چو هست میان بندگی را ببایدت بست
خرد را و جان را همی سنجد اوی در اندیشه سخته کِی گنجد اوی
به هستیش باید که خستو شوی ز گفتار بیکار یکسو شوی
هم چنین در ستایش پیامبر و پیامبری و نبوت و نیز در تشویق به دوست داشتن اهل بیت نبوت و پیروی از امام معصوم در شاهنامه داریم که:
به گفتار پیغمبرت راه جوی دل از تیرگیها به این آب شوی
چه گفت آن خداوند تنزیل و وحی خداوند امر و خداوند نهی
که من شهر علمم، علیم در است درست این سخن گفت پیغمبر است
و بسیاری ابیات دیگر در شاهنامه فردوسی وجود دارد که در تأیید و ترویج آموزههای دینی و باورهای صحیح دینی میباشد.
بیدلیل نیست که شاهنامه را نه تنها یک کتاب، بلکه کتابخانه مینامند. چون از علوم مختلفی در شاهنامه وجود دارد که از جمله آنها مبانی دینی و اخلاقی است.