ضرورت حسابرسی شخصی اعمال در پایان سال
ترازوی اعمال در پیشـگاه عـدل الهـی
امیرحسین بسطامی
بخش پایانی
امام کاظم(ع) در حديثى میفرماید: «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ في کلِّ يَوْم فَإنْ عَمِلَ خَيْراً اسْتَزادَ اللهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللهَ عَلَيْهِ وَ إنْ عَمِلَ شَرّاً اسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَ تابَ إلَيْهِ؛ کسى که همه روز به حساب خود نرسد از ما نيست؛ اگر کار خيرى انجام داده از خداوند توفيق فزونى بطلبد و خدا را بر آن شکر بگويد و اگر کار بدى انجام داده استغفار کند و توبه نمايد و به سوی خدا باز گردد». ارباب سیر و سلوک نيز براى پيمودن مسير قرب خدا از نخستين توصیههایی که به رهروان اين راه میکنند مراقبت اعمال و سپس محاسبه آن است، چرا که بدون آن، پيمودن اين راه پرخوف و خطر امکانپذیر نيست. سپس امام کاظم(ع) در سومين جمله از اين گفتار حکيمانه به اين مسئله اشاره میکند که اگر کسى خواهان امنيت و آرامش است بايد خائف باشد؛ هميشه خوف سپرى است در برابر حوادث خطرناک و راز اينکه خداوند آن را در وجود انسان قرار داده، اين است که اگر ترسى در کار نباشد خيلى زود انسان خود را به پرتگاهها میافکند و در چنگال حوادث سخت گرفتار میسازد و به مرگ زودرس مبتلا میشود.
البته اگر اين خوف در حد اعتدال باشد بهیقین سپرى در برابر بلاهاست و اگر به افراط بينجامد انسان را از تلاش و کوشش بازمیدارد و به محروميت منجر میشود و اگر به تفريط گرايد و از موجودات خطرناک نترسد گرفتار انواع حوادث مرگبار خواهد شد. شک نيست که خوف در کلام امام کاظم(ع) اشاره به خوف از خدا يعنى خوف از عدالت و مجازاتهای عادلانه اوست. کسانى که داراى چنين خوفى باشند از عذاب الهى در دنيا و آخرت دراماناند و بهعکس آنها که تنها به رحمت او اميدوار گردند و اثرى از خوف در وجود آنها نباشد آلوده انواع گناهان شده و گرفتار مجازات خداوند در اين سرا و آن سرا میشوند. به همين دليل در تعليمات دينى ما کراراً آمده است که انسان باايمان بايد با دو بال خوف و رجا پرواز کند.
پیدا کردن راه به سوی مقصد
امام صادق(ع) از وصاياى لقمان حکيم جملهای را نقل میکند و میفرماید: در وصاياى لقمان مسائل شگفتآوری بود. از همه شگفتآورتر اينکه به فرزندش چنين گفت: «خَفِ اللهَ عَزَّوَجَلَّ خيفَهًْ لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّ الثَّقَلَيْنِ لَعَذَّبَک وَ أرْجُ اللهَ رَجاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ الثَّقَلَيْنِ لَرَحِمَک؛ آنگونه از خداوند عزوجل ترسان باش که اگر تمام اعمال نيک جن و انس را بهجا آورى احتمال ده که تو را (به سبب بعضى از اعمالت) عذاب میکند و آنچنان به خداوند اميدوار باش که اگر گناه انس و جن را انجام داده باشى ممکن است مشمول رحمت او واقع شوى». سپس امام صادق(ع) افزود: پدرم چنين مى فرمود: «إنّه لَيْسَ مِنْ عَبْد مُؤْمِن إلاّ و َفي قَلْبِهِ نُورانِ: نُورُ خيفَة و َنُورُ رَجاء لَوْ وُ زِنَ هذا لَمْ يَزِدْ عَلى هذا وَ لَوْ وُزِنَ هذا لَمْ يَزِدْ هذا؛ در قلب هر فرد با ايمانى دو نور هست: نور خوف و نور رجا، اگر اين را وزن کنند چيزى اضافه بر آن نيست و اگر آن را وزن کنند چيزى اضافه بر اين نخواهد بود». البته منظور اين نيست که واقعاً همه گناهان را انجام میدهند و با همان حالت از دنيا میروند؛ بلکه مقصود اين است که اميدوار باشند سرانجام توبه میکنند و در مقام اصلاح برمیآیند و سپس از دنيا میروند. در روايت ديگرى در همان باب از امام صادق(ع) میخوانیم که راوى عرض میکند: جمعى از دوستان شما هستند که خود را آلوده گناهان مىکنند و میگويند: اميد (به رحمت خدا و محبت اهلبيت(ع)) داريم، امام فرمود: «کذَبُوا لَيْسُوا لَنا بِمُوال؛ آنها دروغ مىگويند از دوستان ما نيستند». سپس افزود: «اُولئِک قَوْمٌ تَرَجَّحَتْ بِهِمِ الاْمانِىُّ مَنْ رَجا شَيْئاً عَمِلَ لَهُ و َمَنْ خافَ مِنْ شَىْء هَرَبَ مِنْهُ؛ آنها کسانى هستند که در چنگال آرزوها گرفتار شدهاند (زيرا) کسى که اميد به چيزى داشته باشد براى آن عمل میکند و کسى که از چيزى بترسد از آن مىگريزد.»
آنگاه امام در سه جمله اخير از کلام نورانى خود به اين نکته اشاره میکند که اگر انسان با چشم عبرت به اطراف خود بنگرد به حقايق اين عالم آشنا میشود، سپس به تحليل آن حقايق میپردازد و اسباب و نتايج آن را درک میکند و کسى که به اسباب و نتايج آن حقايق آشنا میگردد عالم میشود؛ يعنى راه را به سوی مقصد پيدا میکند. درواقع پيوند ناگسستنى ميان سه موضوع هست: چشم عبرت داشتن، تحليل حوادث کردن و عالم و آگاه شدن. منظور از عبرت گرفتن اين است که انسان حادثهای را که میبیند، نخست به مقدماتى که آن را تشکيل داده و آثارى که بر آن مترتب میشود توجه کند؛ سپس مشابه آن را در زندگى خود در نظر بگيرد که اين مايه ابصار و بصيرت است و هنگامى که از آن قاعدهای کلى براى خود و ديگران بسازد، اين فهم واقعى حادثه است که به صورت علمى قابلقبول در روح و جان انسان جايگزين میشود. در ذيل حکمت پنجم بحث قابل ملاحظهای درباره عبرت و تفکر آوردهایم.
محاسبه قبل از حسابرسی
انسان عاقل پیش از حسابرسی خدا به حسابرسی خود میپردازد و اینگونه یا با حسابرسی آسان مواجه میشود یا بدون حسابرسی در قیامت به بهشت میرود. رسول خدا (ص) فرمود: «حاسبوا انفسکم قبل ان تحاسبوا؛ قبل از آنکه شما را به پای حسابرسی بکشانند، خودتان را به حساب بکشید.»
(بحارالانوار، ج 70، ص 73.) امیر مؤمنان علی(ع) میفرماید: «قیدوا انفسکم بالمحاسبهًْ؛ خود و رفتار خود را با حسابرسی کنترل کنید.» (غررالحکم، میزانالحکمه، ج 2، 405.) و از سخنان رسول خدا (ص) است: «اکیس الکیسین من حاسب نفسه؛ زیرکترین زیرکها کسی است که خود را حسابرسی کند.» (بحارالانوار، ج 70، ص 70.) امام صادق(ع) فرمود: «حق علی کل مسلم یعرفنا ان یعرض عمله فی کل یوم و لیله علی نفسه فیکون محاسب نفسه، فان رای حسنه استزاد منها، و ان رای سیئه استغفر منها لئلا یخزی یوم القیامه؛ به هر مسلمانی که ما را میشناسد، (و امامت ما را پذیرفته) سزاوار است که هر روز و هر شب، کردارش را نزد خود مورد بررسی قرار دهد، اگر آن را نیک یافت، بر آن بیفزاید و اگر آن را گناه یافت، از آن استغفار و توبه کند تا در قیامت رسوا نشود.» (همان، ج 78، ص 279)
سید مهدی قریشی امامجمعه ارومیه در این باره میگوید: «باید با خواندن نماز اول وقت، ایمان خودمان را تقویت کنیم و در روایتی از امام صادق(ع) نیز وارد شده که هر که دو روزش یکنواخت باشد، مغبون است و کسی که فردایش بدتر از امروزش باشد فریب خورده است و هر که کاستیهای خود را جستوجو نکند، پیوسته در کاستی ماند و آن که کاستیاش ماندگار باشد، مرگ برایش بهتر است.»
وی در ادامه عنوان میکند: «باید در حسابرسیهای خودمان حقالناسها را هم مدنظر قرار دهیم و گاهی رفتار ما موجب حقالناس نسبت به همسایه، خانواده و برادر دینی شده است و در این صورت باید حلالیت بطلبیم که در روز قیامت درهم و دیناری برای کسب حلالیت وجود ندارد و در آن روز اعمال حسنه ما را از ما میگیرند و در نامه عمل شخصی که حقالناس به گردن ما دارد مینویسند و اگر حسنات نداشته باشیم، اعمال سیئه او را بهحساب ما خواهند نوشت.»
نماینده ولیفقیه در آذربایجان غربی میافزاید: «یکی از بزرگترین نعمتهای خداوند برای ما طلبهها، این لباس و شغلی است که خداوند به ما عنایت داشته و لذا باید شاکر خداوند باشیم که ما را در مسیر پیامبران و اولیای الهی و تبلیغ دین قرار داده است، بنابراین عمل به رسالت طلبگی و تبلیغ درست دین، یکی از موارد شکر این نعمت است.»
وی با تأکید بر لزوم تقویت معنویت از طریق نماز شب، میگوید: «نباید در بین روحانیت و علمای دین اختلاف وجود داشته باشد و لازم است مردم در ما وحدت و همدلی را مشاهده کنند، حتی اهلبیت(ع) نیز دستور دادهاند که اگر در برادر دینی خود، حرکت در مسیر درست را مشاهده کردید حرفهای نادرست در خصوص او را باور نکنید و یا اینکه بین حق و باطل چهار انگشت فاصله است و هستند افرادی که از برخی ضعفها و اختلاف سلیقهها علیه روحانیت استفاده میکنند و دست به اختلاف میزنند.»
ترازوی سنجش اعمال در قیامت
درباره چگونگی وزن کردن اعمال در روز رستاخیز بحثهای فراوانی در میان مفسّران و متکلّمان است و چون برخی چنین تصوّر کردهاند که وزن و ترازو در آن جهان مانند وزن و ترازو در این جهان است و از سویی اعمال انسان سنگینی و وزن ندارد که بتوان آن را با ترازو سنجید، ناچار شدهاند از طریق تجسّم اعمال یا اینکه خود اشخاص را بهجای اعمالشان در آن روز وزن میکنند، به حلّ مشکل بپردازند. حتّی عبارتی از عبید بن عمیر نقل شده است که میگوید: «یؤتِی بِالرَّجُلِ الطَّوِیلِ العَظیمِ فَلایزنِ جَناحَ بَعُوضَهٍ؛ در آن روز، انسانهایی با جثّهای بزرگ را میآورند که در ترازوی سنجش به اندازه بال مگس وزن ندارند.» اشاره به اینکه ظاهراً آدمهای با شخصیتی بودند، ولی در باطن هیچ. پس اگر مسئله مقایسه زندگی آن جهان را با زندگی دنیا کنار بگذاریم و توجّه داشته باشیم که همه چیز آنجا با این دنیا متفاوت است، درست مانند تفاوتی که میان زندگی جنین در عالم رحم با زندگی انسان در این دنیا وجود دارد، همچنین توجه داشته باشیم که همیشه در فهم معانی الفاظ نباید به دنبال مصداقهای موجود و معین برویم، بلکه مفاهیم را از نظر نتیجه بررسی کنیم، موضوع «وزن در روز رستاخیز» کاملاً حل خواهد شد. توضیح اینکه: در گذشته هنگامی که مثلاً نام «چراغ» برده میشد، ظرفی به نظر میرسید که مقداری ماده روغنی در آن ریخته و فتیلهای در میان آن نصب شده و احتمالاً حبابی نیز برای تنظیم هوا روی آن قرار گرفته، در حالیکه امروز از این کلمه چیز دیگری میفهمیم، دستگاهی که نه ظرفی برای روغن دارد و نه فتیلهای و نه حبابی برای تنظیم هوا، امّا آنچه چراغ امروز را با دیروز پیوند میدهد همان هدف و نتیجه آن است، یعنی وسیلهای که تاریکی را از میان میبرَد. در مسئله میزان چنین است و در همین جهان میبینیم که با گذشت زمان ترازوها چه اندازه دگرگون شدهاند و حتی لفظ میزان به وسایل دیگر سنجش گفته میشود، مانند «میزانالحراره» (سنجش گرما)، «میزان الهوا» (سنجش هوا) و جز آن.
بنابراین، مسلّم است که روز رستاخیز اعمال انسان با وسیله خاصّی سنجیده میشود نه با ترازوهایی مانند ترازوهای دنیا و بسا آن وسیله همان وجود انبیا و امامان و افراد صالح بوده باشد. در روایاتی که از طریق اهل بیت(ع) به ما رسیده این مطلب بهخوبی دیده میشود.
کلام آخر
این گزارش درباره حسابرسی به اعمال خود بود و حلول سال نو بهانهای برای این امر است. بهتر آن که انسان هر روز این کار را انجام دهد و طبق روایات و احادیث اسلامی در این زمینه بسیار سفارش شده است.
توصیه میشود آینده کارها را هم در نظر بگیریم و نه در پایان سال بلکه همواره و در همه امور و کارهایی که انجام میدهیم حسابرسی کنیم، چرا که عمر کوتاه است و شاید به آخر سال نرسیم و...