نمونهای از درام اجتماعی مطلوب
آرش فهیم
«بچه مردم» از آن فیلمهایی است که باید آنها را با دل دید و غرق در دنیای خاص آنها شد. چون از آن فیلمهایی است که به طور مشخص با محاسبات روز سینما ساخته نشدهاند و از این رو، نمیتوان محاسبهگرانه به آن نگریست. «بچه مردم» یک فیلم کشف و شهودی است و بهجای عقل و منطق، باید با دل و روح با آن طرف شد؛ در این صورت، دل را به یک سفر دلنشین و روح را به خلسه دلچسب دراماتیک میبرد.
از همه مهمتر درباره «بچه مردم» این است که ما بعد از سالها یک نمونه خوب و مطلوب از درام اجتماعی را داریم. چند سال است که بحثهای زیادی درباره آنچه سینمای اجتماعی خوانده میشود در متن و حاشیه سینمای ما درگرفته است. در همین دوره جدید جشنواره فیلم فجر هم چند نمونه از این طیف فیلمها هست که سیاهی و تلخی و بعضا تحریف و انحراف در بازنمایی واقعیت در آنها فوران میکند. اما «بچه مردم» نشان میدهد که اتفاقا میتوان با سختترین موقعیتها و تلخترین سوژهها هم فیلمی ساخت که هم مضمونی اجتماعی داشته باشد و هم به حق وفادار و به مخاطب متعهد بماند! یکی از مزیتهای فیلم مورد بحث ما این است که به شدت کنار مخاطب است و حقوق او را رعایت میکند. شاید یک کارگردان مبتلا به شیشهخورده اگر قرار بود راوی قصهای باشد درباره بچههای پرورشگاهی که گوشه و کنار شهر، در پی والدینشان سرگردانند، حتما میتوانست در همان گوشه و کنارها موضوعاتی برای ترتیب دادن یک فیلم بیمار پیدا کند و آن را چون شیشه بر سر و روی مخاطب بشکند. اما «محمود کریمی» کارگردان فیلم «بچه مردم» بهجای هم زدن دیگ پر از زهر و قیر در فیلمش، بر مدار فرهنگ و هنر حرکت کرده و به ارتباط سالم با مخاطب، تعهد داشته است. این اولین فیلم سینمایی محمود کریمی است. هر چند که نو بودن دست کارگردان، در برخی لحظات پیداست -مثلا بازیگردانی فیلم بهویژه در دقایق اول فیلم کمی خام است و حرکات پختگی لازم را ندارند- همچنین فیلمنامه، دچار دو پارگی شده و بین نیمه اول آن و نیمه دم، پیوند لازم و کافی صورت نگرفه است. اما با توجه به اینکه محمود کریمی قبلا مستندساز بوده، معلوم است که با
«بچه مردم» مستند را پشت سر گذاشته و به درک درستی از فیلم داستانی دست یافته است؛ خداقوت!
طرح کلی فیلم، بیشباهت به سریال
«سرزمین مادری» نیست؛ آنجا هم یک پسربچه بیسرپرست در جست وجوی خانه و مام واقعیاش است و در این مسیر، منزلهای مختلفی را تجربه میکند و در نهایت در آشیانه انقلاب، به خودِ گمشدهاش میرسد. در
«بچه مردم» هم ابوالفضل، پسرک پرورشگاهی در پی مادرش است و از جاهای غریبی سر در میآورد و اتفاقات عجیبی را میگذراند اما درنهایت، عشق حقیقی را کشف میکند. او در جوانی، به اندازه یک مرد چهل ساله تجربه کسب میکند و آخر سر از جبهه سر در میآورد و رسول رزمندگان میشود و نامههایشان را میرساند. حتی پایان فیلم هم که میتوانست تکان دهنده و رنجآور باشد، با طراحی فانتزیک و نمادین، خوش میشود؛ بچهای که مردم به پهلوانی میرسد و «بچه مردم» که پدیده این دوره جشنواره فجر است!