kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۵۳۸۷
تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۲:۱۶

اخبار ویژه

 

انبوه اسناد و اظهارات می‌گویند چرا مذاکره دوباره عاقلانه نیست؟

بازخوانی انبوه اظهارات دولت آقای روحانی به عنوان متولی دو سال مذاکره و سپس توافق در قالب برجام، روشن می‌کند که چرا به تعبیر رهبر حکیم انقلاب و براساس تجارب، مذاکره با آمریکا عاقلانه، هوشمندانه و شرافتمندانه نیست.
حضرت آیت‌لله خامنه‌ای دیروز درباره زمزمه مذاکره با آمریکا به روشنی بیان کرد:
«استثنا[ی مذاکره] آمریکاست. چرا استثناست؟ علت چیست؟... با مذاکره‌ با آمریکا هیچ مشکلی حل نمی‌شود. دلیل؟ تجربه. ما در دهه‌ ۹۰ نشستیم با آمریکا مذاکره کردیم حدود دو سال. یک معاهده‌ای هم تشکیل شد... دولت ما نشست مذاکره کرد، دولت آن روز، رفتند، آمدند، نشستند، برخاستند، مذاکره کردند، گفت‌وگو کردند، خندیدند، دست دادند، رفاقت کردند، همه کار کردند، یک معاهده‌ای تشکیل شد. در این معاهده طرف ایرانی خیلی هم سخاوت به خرج داد. خیلی امتیاز داد به طرف مقابل. اما همان معاهده را آمریکایی‌ها عمل نکردند. همین شخصی که حالا الان سر کار است، این معاهده را پاره کرد. گفت پاره می‌کنم و کرد. عمل نکردند. قبل از اینکه او بیاید هم همان‌هائی که این معاهده با آنها انجام گرفته بود، به معاهده عمل نکردند. معاهده برای این بود که تحریم‌های آمریکا برداشته بشود. برداشته نشد تحریم‌های آمریکا. در مورد سازمان ملل هم یک استخوانی لای زخم گذاشتند که مثل تهدیدی همیشه بالا سر ایران وجود داشته باشد. این معاهده محصول دو سال مذاکره است. خب این تجربه است دیگر. از این تجربه استفاده کنیم. مذاکره کردیم، امتیاز دادیم، کوتاه آمدیم اما نتیجه‌ای که مقصودمان بود به دست نیاوردیم. همین معاهده را هم با همه‌ این نقص‌هایی که داشت، طرف مقابل باز خراب کرد، نقض کرد، پاره کرد. با یک چنین دولتی مذاکره نباید کرد. مذاکره کردن عاقلانه نیست، هوشمندانه نیست، شرافتمندانه نیست».
مستندات بیانات دیروز رهبر انقلاب را می‌توان لا‌به‌لای انبوه اظهارات مقامات دولت دوازدهم پیدا کرد. به عنوان مثال، این که ترامپ ذاتا مذاکره‌بردار نیست، مورد اتفاق همه است. چنان‌که محمدجواد ظریف وزیر خارجه وقت سال ۱۳۹۷ تصریح کرد: «با ترامپ مگر می‌شود مذاکره کرد؟ روی کلمه به کلمه برجام ساعت‌ها مذاکره شده. بعد آقای ترامپ می‌آید یک لحظه یک چیزی را امضا می‌کند، می‌گوید همه‌اش باطل! این آیا جز یک نمایش تبلیغاتی هست؟ شما اصلا نشان بدهید مذاکره با شما ارزش وقت آدم را دارد؟!».
او قبل از آن هم، در تاریخ ٢٨ آذر ٩۵ (مقارن با عهدشکنی‌های دولت اوباما) در نشست کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس عنوان کرد:: «من ‌اشتباه کردم، براساس یک توافقی که (با آقای کری) کردیم، ما استراتژی خودمان را کنار گذاشتیم و بر مبنای آن توافق آمدیم آن را اعلام کردیم که تبدیل شد به موضع جمهوری اسلامی. من این را می‌پذیرم من ‌اشتباه کردم... ما نباید براساس حرف این بابا (عمل) می‌کردیم... ولی این‌کار را کردیم.» 
آقای ظریف همچنین ۴ مهر ۱۴۰۳ در گفت‌وگو با شبکه آمریکایی msnbc تصریح کرد: «ما همین حالا نیز یک متن مذاکره شده داریم. نیازی نیست که بر سر توافقی که پیش‌تر بر سر آن مذاکره شده، مذاکره انجام دهیم. شما یک اسب را دومرتبه نمی‌خرید. ما این اسب را خریداری کرده‌ایم و بهایش را داده‌ایم. حال این آمریکا است که باید اسب را تحویل دهد.»
در این میان، نامه ظریف به فدریکا موگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم قابل تامل و توجه است. او در این نامه که تاریخ ۱۲ شهریور ۱۳۹۵ (اواخر دولت اوباما) نوشته شده خاطرنشان می‌کند: طرف‌های مقابل به‌ویژه ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی، به هیچ وجه به تعهدات خود عمل نکرده‌اند. مردم ایران هیچ بهره‌ای از برجام نبرده‌اند و این امر به‌ویژه از بعد اقتصادی و تجاری مشهود است. ایران نه‌تنها به تعهدات خود وفادار بوده، بلکه در برخی زمینه‌ها حتی بیش از آنچه که از ایران خواسته شده عمل کرده است. با این حال، خویشتنداری، صبر و التزام یکطرفه ایران به بهبود وضعیت منجر نشده است و در نتیجه، مردم ایران هیچ بهره اقتصادی ملموسی از برجام نبرده‌اند. 
ظریف همچنین به بدعهدی‌های طرف مقابل در زمینه فروش هواپیما اشاره می‌کند و می‌نویسد: «از آنجا که ایران به‌طور کامل به تعهدات خود عمل کرده، اما ایالات متحده همچنان از صدور مجوزهای لازم برای شرکت‌های ایرباس و بوئینگ خودداری می‌کند، این موضوع عملاً نقض تعهدات برجام از سوی آمریکا است... حتی اقدام اخیر دفتر کنترل دارایی‌های خارجی (اوفک) در ممنوعیت اشتراک‌گذاری کدهای پروازی با شرکت‌های غیرآمریکایی نمونه‌ای دیگر از نقض صریح تعهدات آمریکا است.»
ظریف در ادامه به مشکلات بانکی پس از اجرای برجام اشاره می‌کند: «تلاش‌های ایران برای بازگشت به سیستم مالی جهانی با موانع جدی روبه‌رو شده است. بانک‌های ایرانی به دلیل تحریم‌های پنهان و پیچیدگی‌های قانونی هنوز نتوانسته‌اند به منابع مالی خود دسترسی پیدا کنند. این وضعیت به‌وضوح نقض تعهدات ایالات متحده است که بر اساس برجام موظف به تسهیل دسترسی ایران به منابع مالی و تعامل با بانک‌های بین‌المللی بوده است.» 
یکی دیگر از مواردی که ظریف به عنوان بدعهدی به آن اشاره کرده، فرمان اجرائی جدید ایالات متحده (فرمان ۱۳۷۱۶) است که برخی از تحریم‌های لغو شده را مجدداً برقرار کرده است: «فرمان اجرائی جدید ایالات متحده که برخی تحریم‌های لغو شده را مجدداً برقرار کرده است، نقض صریح برجام از سوی ایالات متحده است.این اقدام نه تنها در تضاد با تعهدات آمریکا طبق برجام است، بلکه موجب زیر سؤال بردن اعتبار این توافق بین‌المللی می‌شود.» 
به جز ظریف، آقای روحانی رئیس‌جمهور وقت هم به دغلکاری دونالد ترامپ پرداخته و ۷ آبان ۱۳۹۶ در مجلس گفت: «یكي از راه‌هاي تعامل دولت‌ها در طول تاريخ، بستن پيمان‌ها بوده. اصل وفاي به عهد، فرا ملي و فرا ديني است و همه انسان‌هاي عاقل، به آن احترام گذاشته‌اند. معيار تمدن يك ملت و قانوني بودن يك دولت،‌ وفاي به عهد است. اگر دولتی وفاي به عهد نكرد، اعتبارش را به حراج گذاشته است. اگر آمريكا در برابر تعهد بين‌المللي، بگويد من به آن متعهد نيستم و استدلالش اين باشد كه سر دولت قبلي كلاه رفته،‌ خب در هر كشور هر دولتي روي كار بيايد مي‌تواند، اين كار را انجام دهد. پس تداوم تعهد و مسئوليت دولت‌ها چه مي‌شود؟ داستان مضحكي اتفاق افتاده. مي‌گويند تعهدي كه قبلا با هم بستيم، فعلا محكم نباشد،‌ بياييد در مورد موضوع ديگر مذاكره كنيم. اين، از حرف‌هاي خنده‌دار تاريخ است. كسي پيماني مي‌بندد و مي‌گويد كه من پاي پيمانم نيستم، اما جايزه‌اش اين است كه درباره تعهد دوم حرف بزنيم! آمريكايي‌ها دارند اعلام مي‌كنند كه ما اهل تعهد و مذاكره نيستيم و اصول اخلاقي را نمی‌شناسیم. اگر كشوري در اين مسير قرار گرفت،‌ كشور ديگري مي‌تواند به آن اعتماد كند؟ دارند به برخي كشورهاي شرق آسيا اعلام مي‌كنند كه با ما مذاكره كنيد. مگر ديوانه‌اند كه مذاكره كنند؟ شما به مذاكره‌اي كه به تاييد سازمان ملل رسيده، پايبند نيستيد. آمريكا با اين شيوه‌اي که در پیش گرفته، بايد آينده تعهدات خود را نسبت به كشورهاي ديگر كنار بگذارد.» از دیگر مدیران آن دوره، آقای عباس عراقچی، معاون سیاسی وقت وزیر خارجه است که سال 96 در اندیشکده «چتم‌ هاوس» لندن صراحتا گفت«ایران برجام را داستانی موفق نمی‌داند؛ چون ایران از آن بهره‌مند نشده و تحریم‌ها برداشته نشده است.» او همچنین آذر۹۸ تصریح کرد: «نتیجه پایبندی ما به برجام فقط تحریم‌های جدید بود.»
آقای صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی و عضو تیم مذاکرات برجام نیز، به دفعات اعلام کرد که طرف آمریکایی نه یک بار بلکه چند بار درباره تعهد خود برای اجرای برجام دبّه کرد و زیر بار تعهدات خود نرفت.
آقای سیف، رئیس وقت بانک مرکزی هم تصریح کرده بود عایدی ایران از برجام «تقریباً هیچ چیز» بوده و «به‌طور کلی ما قادر نیستیم از پول‌های خود در خارج استفاده کنیم.»

سایت اصلاح‌طلب: ساده‌لوحی نکنیم ترامپ دنبال فریب است نه توافق

سایت اصلاح‌طلب با زیر سؤال بردن اظهارات دغلبازانه ترامپ تصریح کرد: احتمالاً مشاوران ترامپ این دوره با رصد فضای سیاسی ایران توصیه کرده‌اند که با اظهار تمایل برای مذاکره، فضای سیاسی داخلی ایران را به هم زده و یک دوقطبی ایجاد کند.
عصر ایران نوشت: «ترامپ دور دوم» درست در همان روزی که بنیامین نتانیاهو مهمان او بود، مدعی شد تنها چیزی که از ایران می‌خواهد این است که «سلاح هسته‌ای» نداشته باشد و باز مدعی شد که او خواهان ایرانی خوشبخت و مرفه است. در ظاهر، دیگر خبری از آن شروط 12 گانه «مایک پمپئو» وزیر خارجه دولت اول ترامپ در میان نیست و هر ناظر فراموشکاری که تنها به سیاست‌های اعلامی ترامپ توجه کند و به گذشته و عملکرد دولت اول او و نیز «یادداشت اجرائی» که او روز دوشنبه همین هفته علیه ایران امضا کرد، را مورد توجه قرار ندهد، کار رسیدن به یک توافق که بر مبنای تضمین عدم دستیابی به سلاح هسته‌ای از سوی ایران باشد، را ساده می‌بیند. بسیاری نیز، مقامات ایرانی را به باز کردن گارد دعوت کرده و از رئیس‌جمهوری ایران و دیگر مقامات ایرانی درخواست کردند تا گوشی تلفن را بردارد و با یک تلفن ساده به ترامپ یک معامله دوسر برد را انجام دهد و صلح و ثبات در منطقه و رفاه را برای مردم ایران به ارمغان بیاورد.
اما ناظرانی که عمیق‌تر به مسایل می‌نگرند احتمالاً این سؤال را از ترامپ بپرسند که «اگر تنها خواسته‌اش از ایران نداشتن سلاح هسته‌ای» است، پس چرا این همه علیه «برجام» موضع می‌گرفت و آن را بدترین توافق تاریخ آمریکا می‌دانست و در‌آوریل سال 2018، آمریکا را از برجام خارج کرده و سیاست «فشار حداکثری» را به اجرا گذاشت؟ توافقنامه‌ای که اتفاقاً بدون اینکه نظام چند لایه و پیچیده تحریمی آمریکا را تغییر دهد و دستاورد اقتصادی چندان بزرگی برای ایران داشته باشد، تنها دستاورد عظیم آن برای غرب همان تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای بود و این هدف را به خوبی برای آنها برآورده می‌کرد. بنابراین دو فرض در تحلیل ادبیات ترامپ، متصور است که البته فرض دوم بیشتر محتمل است: یا ترامپ به قول معروف «بچه خوبی شده» و از کَرده خود در دولت اول پشیمان است و می‌خواهد آن راه اشتباه را نرود. اما چرا این فرض با واقعیات همخوانی ندارد: به خاطر اینکه ترامپ، امضای خود را پای یک «یادداشت اجرائی» جدید گذاشت که حاکی از بازگشت «فشار حداکثری» است.
نکته دیگر که با فرض اینکه ترامپ از کرده خود در دور اول پشیمان شده باشد، باید ابتدا طبق روال هر معامله ای، ضررو زیان ایران را بابت نقض عهدش جبران کند و برای اینکه اعتماد دوباره ایران را به مذاکره و رسیدن به یک توافق جدید جلب کند، اقدامات دور گذشته خود را جبران کند و به ایران غرامت اقتصادی بدهد؛ نه امضای فرمانی برای تشدید فشار و روز بعد سخن گفتن از معامله‌ای عالی با آن.
اما فرض دوم که احتمال قرین به واقعیت بودن آن بیشتر است اینکه: ترامپ از کرده خود در دور اول پشیمان نشده و اتفاقاً همان هدف دور نخست را با شیوه و تاکتیکی جدید در دستور کار قرار داده است. احتمالاً مشاوران ترامپ با رصد فضای سیاسی داخلی ایران، به او توصیه کرده‌اند که با اظهار تمایلش برای مذاکره به منظور تضمین عدم دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای، فضای سیاسی داخلی ایران را به هم زده و یک دوقطبی ایجاد کند و همزمان از بین بخشی از جامعه شرطی شده به مذاکره، یارگیری کند. بخش دیگر این سیاست، همان راه و روش دور قبلی با شدتی بیشتر است که این بار یک «جنگ ترکیبی چندلایه» را در دستور کار خود دارد. سیاست اصلی ایالات متحده آمریکا در قبال ایران سیاست مهار و محدود کردن است و احتمال بسیار اندکی وجود دارد که واشنگتن این راهبرد اصلی را فدای امتیازات تاکتیکی و مقطعی کند و هیچ گاه حاضر نخواهد شد امتیازی جدی به ایران بدهد که فشارهای اقتصادی روی آن تخفیف یابد.