kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۵۰۷۴
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۰۰

رابطه عمل با شخصیت انسان (پرسش و پاسخ)

 
 
پرسش:
اینکه قرآن کریم می‌فرماید: شخصیت هر کسی در گرو اعمال مکتسبه خودش است، به چه معنا است و شخصیت هر کسی چگونه با اعمال او پیوند می‌خورد؟
پاسخ:
اعمال انسان شخصیت‌ساز است
قرآن کریم در سوره مدثر آیه 42 می‌فرماید: «کل نفس بما کسبت رهینه» هر نفسی، هر جانی، هر روحی، هر انسانی، در گروه کسب و اکتسابات خودش است. اکتسابات یعنی عمل. عمل را قرآن با تعبیرات مختلف نام می‌برد. 
یکی از بهترین و زیباترین و پرمعنی‌ترین تعبیرات قرآن در مورد عمل، این است که از عمل به کسب یا اکتساب تعبیر می‌کند. 
این تعبیر براساس یک فلسفه فوق‌العاده قوی است. معمولا انسان‌ها عمل و کار را یک امر عرضی و زودگذر و خیلی سطحی می‌بینند. 
من هستم، فلان کار را می‌کنم و تاثیری در من ندارد. فلان کار خوب را می‌کنم، یک امر زودگذری است. فلان کار بد را می‌کنم، آن هم یک امر زودگذر دیگری است، رفته و تمام شده است ولی من هستم که از  میان این کارها و اعمال خودم می‌گذرم و عبور می‌کنم. هیچ‌وقت انسان فکر نمی‌کند که هر عملی و هر کاری برای انسان کسب است، یعنی چیزی به دست آورده و چیزی بر او افزوده شده است. با کار انسان چیزی می‌دهد، و آن این است که انرژی مصرف می‌کند. 
انسان خیال می‌کند فقط مصرف می‌کند و چیزی نمی‌گیرد، ولی این از اصول معارف قرآن است که انسان با عمل خودش، همیشه چیزی به دست می‌آورد. آن اوج فلسفه عمل انسان‌ساز همین است که کار، نقش سازندگی در انسان دارد، یعنی انسان را کار او می‌سازد. هر نوع کاری که انسان انجام بدهد، به همان‌گونه ساخته می‌شود، به عبارت دیگر کار امروز، زودگذر و بی‌تاثیر نیست. قرآن می‌فرماید: هر انسانی به موجب آنچه کسب می‌کند یا با آنچه کسب می‌کند (یعنی همان عمل خودش) در گرو است، یعنی هر انسانی در گرو عمل خودش است، هر کسی هست، و عمل خودش، تمام سرنوشتش را همان عملش تعیین می‌کند. 
این‌جا تعبیر «رهن» و گرو را دارد. معمولا گرو را در جایی می‌گویند که انسان تعهدی دارد و برای اینکه تعهدش را انجام دهد خودش را یا مالی از او را گرو نگه می‌دارند. یعنی وظیفه‌ای، مسئولیتی و تعهدی دارد، که باید آن را انجام دهد. انسان در گرو عمل صالح است. 
یعنی انسان وظیفه و مسئولیت دارد که ایمانش، ایمان پاک و عملش، عمل پاک باشد. ایمان پاک و عمل پاک به انسان آزادی می‌دهد و او را از گرو بودن آزاد می‌کند، و عمل بد، انسان را در قید و بند گرو نگه می‌دارد.
محیط حیات فردی و اجتماعی محصول اعمال انسان است
هر انسانی دارای اراده و اختیار در گرو عمل خویش است. محیط حیات و زندگی انسان‌ها غیر از محصول عمل آنان نیست. اجتماع انعکاس مجموع اعمال افراد است و از سوی دیگر اخلاق و عادات انسان هم غیر از تکرار عمل چیزی نیست. 
انسان آزاد متولد می‌شود و می‌تواند هرطور که بخواهد زندگی کند. اما از همان آغاز تولد، محیط خانواده و اجتماع و عادات کم‌کم اثراتی در انسان می‌گذارد، به طوری که بعدها از بند آن عادات به سختی می‌تواند رها شود. عادات که بر انسان حاکم شد، دیگر ترکش مشکل است.  این خصوصیت انسان است که اعمال خوب و بد، بر اثر تکرار بر او مسلط می‌شود و عقل انسان مقهور اعمالش می‌گردد. و بهترین تعبیر همان گزاره‌ای است که قرآن کریم بیان داشته است «کل نفس بما کسبت رهینه» هرکس به نحوی بنده است و بندگی دارد. هیچ‌کس آزاد نیست جز آن کس که واقعا بنده خدا باشد. 
نتیجه بندگی غیرخدا یعنی در بند بودن جهنم است. «الا اصحاب الیمین» اینان آن بندهای جسمی و فکری را پاره کرده و بنده و برده هیچ چیز غیر خدا نشده‌اند. تنها بنده خدا بوده‌اند و بس. 
اصحاب یمین یعنی کسانی که صاحب اراده قوی‌اند و ایمان محکمی دارند و در بهشت جایگاهشان است. بنابراین همان‌گونه که خدای متعال می‌فرماید: «انسان جز از تلاش خودش بهره نمی‌برد.»(النجم- 39) 
استعدادها و ظرفیت‌های بالقوه انسان‌ها به میزان تلاش و کوشش و مکتسبات آنها به مرحله فعلیت و شکوفایی می‌رسد و همین امر تفاوت و مراتب کمالی انسان‌ها را مشخص می‌کند و اینکه انسان‌ها در شکوفایی و بهره‌گیری از استعدادهای بالقوه خود، متفاوت هستند، بستگی به انتخاب و اراده و همت آنها دارد.