kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۴۸۴۲
تاریخ انتشار : ۱۲ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۲

جایگاه ذکرالله و نقش آن در زندگی(پرسش و پاسخ)

 

پرسش:
در زندگی ما انسان‌ها خدا چه جایگاهی دارد و نقش و کارکرد آن در رسیدن به آرامش و موفقیت در حیات فردی و اجتماعی ما چگونه است؟
جایگاه و اهمیت ذکرالله
با نگاهی به آموزه‌های وحیانی اسلام به وضوح می‌توان به این نکته رسید که از منظر اسلام نه‌تنها هیچ‌چیز به اندازه یاد خدا از ارزش و اهمیت برخوردار نیست، بلکه تمام امور دیگر برای تسهیل توجه انسان به خدا می‌باشد. از منظر آموزه‌های وحیانی اسلام، سرچشمه قدرت روحی و معنوی برای انسان و یگانه عامل سعادت و کمال او، توجه به خدا و اشتغال دائم به یاد اوست، همچنان که همه گرفتاری‌های انسان و حتی همه رذایل اخلاقی و معایب روحی و امراض نفسانی ناشی از غفلت و فراموشی یاد خدا است.
اعمال تقویت‌کننده ذکرالله
در تعالیم عالیه اسلام موارد مشخصی وجود دارد که هر فرد مسلمانی باید در آنها به یاد خدا باشد، تا اشتغالات روزمره او را به کلی از یاد خدا غافل نگرداند. در اینجا به طور مشخص به دو مورد اهم اشاره می‌کنیم:
1- نمازهای یومیه
نمازهای یومیه از مهم‌ترین و موثرترین مواردی است که فکر و روح انسان را از لابه‌لای اشتغالات زندگی روزمره خارج و معطوف به درگاه الهی می‌کند، به طوری که اگر این فریضه الهی مطابق با اصول و موازینی که در شرع مقدس تعیین شده است، انجام پذیرد، و همراه با حضور قلب و تمرکز حواس و توجه به معانی الفاظ باشد، در این صورت زمینه را برای استمرار یاد خدا در مراحل دیگر زندگی فراهم و تقویت می‌کند، به طوری که شخص نمازگزار بتواند نه‌تنها در حال نماز و نیایش، بلکه در مراحل دیگر زندگی نیز به یاد خدا باشد.
2- دعا و نیایش
از جمله موارد دیگری که تعالیم اسلامی به آن تاکید فراوانی در تقویت ذکرالله دارد، دعا و نیایش است که زمینه‌های توجه و تقویت روحیه معنوی انسان و یاد خدا در جمیع مراحل زندگی او را فراهم می‌آورد. آیات و روایات در این دو مورد بسیار است که در اینجا به چند نمونه بسنده می‌کنیم.
آیات و روایات ذکرالله
1- قرآن کریم در سوره احزاب آیه 41 می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خدا را بسیار یاد کنید.»
2- در سوره نساء آیه 103 می‌فرماید: «آنگاه که از نماز فراغت یافتید، باز هم در همه احوال، ایستاده و نشسته و برپهلو (و در هر حال که می‌توانید) خدا را یاد کنید.»
3- امام علی(ع) در وصایای خود به امام حسن(ع) می‌فرماید: «و کن لله ذاکراً علی کل حال» در هر حال خدا را ذاکر و یاد کن.(بحارالانوار، ج42، ص203)
4- در اهمیت یاد خدا همین بس که پیامبرخدا(ص) فرموده‌اند: «همانا اهل بهشت برای هیچ‌چیز به اندازه ساعتی که به غیر خدا بر آنها گذشته است، حسرت نمی‌خورند.»(اصول کافی، ج2، ص360، ح26)
مفهوم و مراتب ذکر
حقیقت ذکر عبارت است از توجه قلبی انسان به ساحت قدس پروردگار، و اگر به ذکر لفظی نیز عنوان ذکر اطلاق می‌شود، به خاطر این است که ذکر لفظی از آثار ذکر قلبی است یعنی گفت‌وگو کردن درباره چیزی ناشی از یاد کردن آن در دل است، وگرنه ذکر حقیقی همانا ذکر قلبی و توجه دل به سوی پروردگار است. همچنان که به ذکر لفظی به جهت اینکه حکایت از ذکر قلبی می‌کند، ذکر گفته می‌شود، به اعمالی که انسان در جهت اطاعت از اوامر و نواهی الهی انجام می‌دهد، نیز مجازاً ذکر گفته می‌شود، زیرا این اعمال و طاعات حکایت از توجه شخص به خدا دارد. بنابراین در مواردی که ذکر لفظی هم موجود نیست، به ملاحظه آثار ذکر، عنوان ذکر اطلاق می‌شود، به همین ترتیب، در مواردی هم که ظاهراً ذکر لفظی موجود است، اما آثار و خواص ذکر در میان نیست، نسیان و غفلت اطلاق می‌شود. لذا ذکر واقعی از ذکر غیرواقعی به آثار آن دو از هم بازشناخته می‌شود. یعنی اگر ظاهراً ذکر در کار باشد، اما آثار آن ذکر که در رأس همه پرهیز از معاصی و انواع خطاها و رذایل است، در کار نباشد، آن ذکر، ذکر واقعی نیست. پیامبراکرم(ص) فرمود: کسی که اطاعت خدا کند، ذکر خدا کرده (و به یاد خدا بوده) اگرچه نماز و روزه و تلاوت قرآنش کم باشد، و کسی که معصیت خدا نکند، خدا را فراموش کرده، اگرچه نماز و روزه و تلاوت قرآنش زیاد باشد.(المیزان، ج2، ص198) 
مراتب ذکر
اولین مرتبه از مراتب ذکر، ذکر لفظی و لسانی است. مرتبه دوم ذکر معنوی است، یعنی در حالی که انسان مشغول ذکر لفظی است، به معنای الفاظ هم توجه کند تا آثاری از این توجه در دل سرایت کند و آن را متأثر سازد. مرتبه سوم ذکر قلبی است، یعنی اینکه توجه از دل بجوشد، و احیاناً به زبان جاری شود (البته لازم نیست که حتماً به زبان جاری شود). مرتبه چهارم که مخصوص بندگان خاص خداست یاد کردن خدا در تمامی احوال است. برای اولیای خدا حتی غفلت از یاد خدا هم گناه محسوب می‌شود. این مرحله از ذکر در واقع مرحله انقطاع الی‌الله که در آن بنده از همه‌چیز و همه‌کس منقطع شده و به درگاه خویش می‌پیوندد و هیچ نوع علاقه و وابستگی که معارض با حب الهی و رضا و خشنودی او باشد در وجود او باقی نمی‌ماند. امام علی(ع) در مناجات شعبانیه می‌فرماید: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک». خدایا! کمال انقطاع به سوی خود را به من عطا کن.