ردپای 60 سال خیانت و جنایت روایتی مستند از دخالتها و جنایات آمریکا در ایران 1392-1332
کمک سیا برای انتشار روزنامه جبهه ملی(پاورقی)
Research@kayhan.ir
جبهه ملی در همکاری کامل با سازمان سیا، همچنان به دنبال براندازی جمهوری اسلامی ایران بود. در این دوران، این مزدوران آمریکا از هر فرصتی برای ساقط کردن جمهوری اسلامی استفاده میکردند. آنها هنگامی که متوجه شدند صادق قطبزاده نیز به دنبال طرح براندازی نظام جمهوری اسلامی است، با او نیز ارتباط گرفته و در توطئه وی نقش آفرینی کردند. فردی به نام سرهنگ دهقانی آذر، رابط گروه نیما با قطبزاده بود. سرهنگ دهقانی آذر از طریق امیر ابراهیمی با قطبزاده آشنا شده بود. امیر ابراهیمی عضو کمیته مرکزی حزب ایران و به همراه شاپور بختیار از مؤسسین این حزب بود. در واقع، بخشی از جبهه ملی در ماجرای کودتای قطبزاده – شریعتمداری که در فروردین 61 کشف و خنثی شد نیز دخالت داشته است .1
از دیگر اقدامات ضدانقلابی جبهه ملی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کارهای تبلیغاتی آنان علیه نظام اسلامی بود. یکی از کسانی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی با سوء استفاده از جو بوجود آمده، اقدام به انتشار روزنامه با هدف بدبین کردن مردم به نظام اسلامی کرد، احمد انواری ـ از اعضای جبهه ملی ـ بود .2
وی قبلاً در دوره مصدق، روزنامه پرخاش را به طرفداری از مصدق منتشر میکرد. وی که در سال 1328 «جبهه روزنامه نگاران ملی» را تأسیس کرده بود، آن را در خدمت جبهه ملی و دکتر مصدق قرار داده، خود ریاست آن را نیز بر عهده گرفته بود .3 بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، وی پس از مدتی کار مطبوعاتی ضد انقلابی، از کشور گریخت و به جمع ضد انقلابیون در انگلستان پیوست. وی در انگلستان مورد استقبال بقایای جبهه ملی ایران قرار گرفت و به مدیریت نشریه «جبهه ملیّون ایران» منصوب شد .4
انواری در سال 1364 در یکی از مقالات خود در نشریه جبهه ملیّون ایران، با ابراز ناامیدی از موفقیت جنگ مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران، توسل به مبارزات سیاسی و «استحاله درونی رژیم» را توصیه میکند.
باید توجه داشت که انواری برای انتشار نشریه جبهه ملیّون ایران، از کمکهای غیر مستقیم سازمان سیا استفاده میکرد. ماجرا از این قرار بود که دریادار احمد مدنی ـ وزیر دفاع دولت موقت بازرگان که پس از فرار از کشور مستقیماً با سازمان سیا در ارتباط قرار گرفت ـ برای انتشار هر شماره این نشریه، مبلغ بیست هزار پوند به احمد انواری پرداخت میکرد. 5
احمد انواری در سال 1365 نیز از موضع شبیه رهبری جبهه ملی، برای نهمین کنگره جبهه ملی ایران در اروپا پیام فرستاد. 6
معذالک انواری با وجود داشتن چنین سوابق سیاهی، در سال 1372 و در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی، که سیاستی با عنوان تنشزدایی
دنبال میشد، به کشور بازگشت و مورد استقبال برخی مجامع و محافل غربگرا قرار گرفت. 7
سرانجام وی در سال 1375 از دنیا رفت و افرادی چون داریوش فروهر، ادیب برومند، علی اردلان، محمد توسلی، عبدالعلی بازرگان و عزت الله سحابی برای او مجالس یادبود برگزار کردند. 8
به هر حال، جبهه ملی به فعالیتهای ضدانقلابی خود در هماهنگی با سیاستهای ضد ایرانی دولت آمریکا، همچنان ادامه میدهد. حاج احمد قديريان ـ از مبارزين و زندانيان پيش از انقلاب ـ نيز در سال 1380 در خاطرات خود راجع به جبهه ملي ميگويد:
« جبهه ملي يکي از گروههائي است که هماکنون در خارج فعاليت دارند و روزنامه «جبهه ملي» را نيز مرتب چاپ ميکنند. دبيرکل آنها شخصي است به نام دکتر خسرو اکمل که بعد از سنجابي که در سن 90 سالگي فوت کرد، مسئوليت اين جبهه را برعهدهدارد. اينها الان وابسته به آمريکا و انگلستان هستند، ولي از آمريکا تغذيه ميشوند.»9
ب – نهضت آزادی:
چند سال پس از کودتای 28 مرداد 1332، «نهضت آزادی ایران» از دل تشکیلات غربگرای «جبهه ملی ایران»، بیرون آمد و به ریاست مهندس بازرگان اعلام موجودیت کرد.
در تاریخ 27 اردیبهشت 1340، مهندس بازرگان پس از کسب اجازه از دکتر مصدق، اقدام به راه اندازی نهضت آزادی میکند. دکتر مصدق نیز با ارسال نامهای برای مهندس بازرگان، تأسیس نهضت آزادی را تبریک میگوید ! 10
مهندس بازرگان نیز در سخنرانی خود به مناسبت افتتاحیه ی نهضت آزادی میگوید:
«نهضت آزادی ایران به هیچ وجه من الوجوه در صدد ایجاد دکانی در مقابل جبهه ملی ایران و در عرض آن نیست. بلکه در طول آن و در حکم یکی از عناصر تشکیل دهنده و تکمیل کننده آن است».11
بازرگان طی نامهای در تاریخ 20 آبان 1372 نیز اظهار میدارد که نهضت آزادی چیزی جدای از جبهه ملی نیست. وی میگوید:
«نهضت آزادی ایران جدا شده از جبهه ملی دوم و مخالف و مخرب آن نبود. بلکه حزبی بود از ملیّون مبارز ایران و جبهه ملی و از عناصر تشکیل دهنده آن. ما میخواستیم مانند احزاب و گروههای دیگر عضو جبهه ملی بوده و حالت متفرق انفرادی نداشته باشیم» .12
اما همین جبهه ملی دوم که مهندس بازرگان تشکیلات خود را جزیی از آن، در طول آن و نه در مقابل آن، و هم چنین در جهت تقویت و پشتیبانی از آن، معرفی میکند ؛ در یکی از تحلیلهای نهضت آزادی چنین معرفی میشود:
«در احیای مجدد جبهه ملی، سیاست انگلستان نقش اول و سیاست آمریکا نقش دوم را بازی میکرد».13
یعنی مهندس بازرگان اعتراف میکند که جبهه ملی دوم ـ که اعضای نهضت آزادی نیز بخشی از آن را تشکیل میدادهاند ـ با طراحی انگلیس و آمریکا شروع به فعالیت کرده بود. یعنی در واقع بازرگان اقرار میکند که در خط انگلیس و آمریکا حرکت میکرده است !