kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۳۰۶۶
تاریخ انتشار : ۱۴ دی ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۶
جنگ سرد فرهنگی؛ سازمان سیا در عرصه فرهنگ و هنر- 81

کـارزار حقیقـت



فرانسیس استونر ساندرس ترجمه حسین باکند

دیوید به اندازه برادرش نلسون راکفلر مهم به شمار می‌رفت. او کمیته کمک‌های مالی بنیاد چِیس منهتن بَنک1 را کنترل می‌کرد، معاون و سپس رئیس بانک [چِیس منهتن]بود، عضو هیئت امنای شورای روابط خارجی، رئیس کمیته اجرائی مجلس بین‌الملل و از دوستان نزدیک آلن دالس و تام برِیدن به حساب می‌آمد. 
بریدن یادآور می‌شد: «من اغلب به طور نیمه‌رسمی و با اجازه آلن، دیوید را در جریان کارهایی که انجام می‌دادیم، قرار می‌دادم». «او با ما هم‌نظر بود و همه کارهای ما را تأیید می‌کرد. او همان حسی را داشت که من داشتم که راه ما راه پیروزی در جنگ سرد است. گاهی دیوید به من پول می‌داد تا کارهایی انجام دهم که در [ردیف] بودجه ما نبود. او به دلایلی، پول زیادی در فرانسه به من داد. به یاد دارم او 50000 دلار به من داد تا به فردی که در ترویج اروپای واحد در میان گروه‌های جوان اروپایی فعال بود، بدهم. این فرد با طرحش نزد من آمد و من به دیوید گفتم و دیوید همان لحظه چکی به ارزش 50000 دلار به من داد. سازمان سیا هرگز وارد این معادله نشد».
این مبادلات آزاد/ مستقل معنای جدیدی به کار دولتی خودجوش2[!] بخشید و محصول اجتناب‌ناپذیر نیمه‌خصوصی‌سازی سیاست خارجی آمریکا در طول این سال‌های جنگ سرد به شمار آمد. 
با این حال از همان فرهنگ، فجایای بعدی از نوع اُلیور نورث3 بیرون زدند. مقایسه درستی است. این دوستان قدیمی سازمان سیا هرگز لحظه‌ای به خودشان و یا هدفشان شک و تردیدی راه ندادند.
فصل دهم
اینکه بتوانی به زبان یهودیان4 بنویسی کافی نیست، باید حرفی برای گفتن داشته باشی.
وای اِل پِرتز5
جشنواره عظیم هنری 1952 نیکلاس ناباکف فرصتی را فراهم کرد که آمریکا به ارزیابی برد توانمندی‌های خود در تبلیغاتی مخفی بنشیند. اما در عصری که هنوز باید به کنکاش این سخن مارشال مک‌لوهان که «رسانه پیام است6» نشست، استراتژیست‌های دولت اکنون از فهم دقیق این جمله وا مانده بودند. و یا همان‌گونه که والت ویتمن روستو، عضو سابق دفتر خدمات استراتژیک OSS و مشاوره ویژه آیزنهاور بعدها بیان کرد: «مشکل حقه‌های کثیف این بود که ما نمی‌دانستیم چه بگوییم» [یعنی در مورد جمله یادشده چیزی برای گفتن نداشتیم]. چه کسی بهتر از یک مدیر تبلیغاتی می‌توانست به تعریف [و تفسیر] پیام بپردازد. 
در اوایل دهه ۱۹۵۰، یک مرد بیش از بقیه در تعیین دستورالعمل برای جنگ فرهنگی آمریکا نقش داشت. به عنوان رئیس کمیته ملی برای اروپای آزاد و بعداً مشاور ویژه آیزنهاور در جنگ روانی، سی دی جکسون یکی از پرنفوذترین استراتژیست‌های [عملیات] مخفی آمریکا بود. در سال 1902 در نیویورک متولد شد. پدرش صنعتکار ثروتمندی بود و مرمر و سنگ از اروپا وارد می‌کرد. سی دی بعد از فارغ‌التحصیلی از دانشگاه پرینستون در سال ۱۹۲۴، به شرکت خانوادگی پیوست. 
[از این طریق] به طور گسترده به اروپا سفر کرد، و بذر روابطی را کاشت که در طول سال‌های آینده منابع ارزشمندی را فراهم می‌ساخت. 
در سال ۱۹۳۱ او به عنوان مدیر تبلیغاتی به امپراتوری تایم لایفِ هنری لوث پیوست. در طول جنگ، او یکی از متخصصان برجسته آمریکا در حوزه جنگ روانی بود، که به عنوان معاون دفتر اطلاعات جنگ در خارج از کشور، آفریقای شمالی و غرب آسیا، و سپس معاون واحد جنگ روانی ستاد عالی نیروهای برون مرزی [یا واکنش سریع] متفقین، که تحت فرمان آیزنهاور بود، 
خدمت کرد. 
بعد از جنگ، سی دی به مجموعه تایم لایف برمی‌گشت و در آنجا معاون رئیس تایم شد. او از اولین فعالان جمعیت آلن دالس در نیویورک و یکی از اعضای [گروه] کابوی‌های بلوار پارک اونیو بود. سپس در سال ۱۹۵۱، از او برای شرکت در یک پژوهش تحت حمایت سازمان سیا، که موضوع آن سازماندهی مجدد سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا بود، دعوت گردید. این منجر به شغلی با عنوان مدیر «خارجی» عملیات‌های مخفی سازمان سیا شد، عملیات‌هایی که از طریق کارزار حقیقت7 و کمیته ملی برای یک اروپای آزاد که او رئیس آن بود، انجام می‌گردید. او فهرستی از افراد سرشناس آمریکایی - از جمله ژنرال آیزنهاور- را تهیه کرد که هر کدام داوطلب و آماده کمک به کنگره بودند. او به همراه جی لاوستون و گاه آرتور شلزینگر در کمیته اجرائی رادیو اروپای آزاد فعالیت کرد. همچنین مدیر صندوق دانشگاه یونایتد نیگرو و عضو امنای ارکستر سمفونی بوستون (در کنار شوالیه‌های عرصه سرد: هنری کابوت لاج، جیکوب کاپلن، ادوارد تفت)، جزو هئیت مدیره مرکز برنامه‌ریزی‌های هنری لینکن، انجمن اپرای متروپلیتن (به همراه کورنلیوس واندربیلت ویتنی)، و شرکت کارنگی در نیویورک بود!
پانوشت‌ها:
1- Chase Manhattan Bank Foundation
2- شاید منظور نویسنده کارهای خودجوشی است که در راستای اهداف و منافع دولت آمریکا تعریف می‌شود.
3- الیور نورث در ۴ خرداد ۱۳۶۵ همراه با رابرت مک فارلین، نیمه شب در مهرآباد تهران فرود آمد و خواستار ملاقات با مقامات بلندپایه ایرانی دیدار کند. هدف آن‌ها مذاکره با مقامات ایرانی و پیشنهاد فروش اسلحه به ایران در ازای آزادی گروگان‌ها در لبنان بود که حضرت امام خمینی رحمه‌الله علیه، به هیچ وجه اجازه ملاقات و مذاکره با آنها را ندادند.
4- Yiddish ییدیش، زبان برخی از جوامع یهودیان اشکنازی.
5- Y.L. Peretz
6- یعنی رسانه‌ای که قرار بود حامل پیام باشد اکنون خود تبدیل به پیام گشته و خود پیام‌سازی می‌کند و اذهان را جهت‌دهی و دستکاری می‌کند. یعنی اصل پیام به حاشیه رفته و رسانه با دروغ و خبرسازی می‌تواند خبر خود را القاء کند. یعنی سوءاستفاده از ابزاری که قرار بود واقعیات را به مردم انتقال دهد.
7- Truth Campaign