نشانهها و آثار نماز در قـرآن
منصور حسینی
نماز، ستون دین و نشانه ایمان و بندگی و اطاعت و تعظیم و تسلیم در برابر خدای یکتا است. در اهمیت نماز همین بس که اگر پذیرفته شود، سایر اعمال عبادی انسان نیز پذیرفته شده و اگر مردود شود، مابقی نیز مردود میشود؛ زیرا زمانی نماز به معنای درست و حقیقی آن اقامه میشود که انسان در همه ابعاد و ساحات بینشی و رفتاری به جایی برسد که او را در مقام «خاشعین» قرار دهد و با «ظن» معتبر لقای پروردگار و مراجعت به سوی او به نماز بایستد و آن را اقامه کند و از آن استعانت جوید.
نماز آثار و نشانههایی را در شخص نمازگزار ایجاد میکند که میتوان از راه آن، نه تنها ارزش و اهمیت نماز را شناخت، بلکه نمازگزار مورد نظر قرآن را از مدعی آن بازشناخت. در مقاله حاضر به برخی از این آثار و نشانهها از نگاه قرآن اشاره شده است.
آثار و نشانههای نماز
نماز نشانه نیاز خدا به انسان نیست؛ زیرا خدا بصراحت بیان میکند که هدف از تکلیف عبادی نماز بلکه حتی دیگر تکالیف، رساندن انسان به مقام تقوایی است که او را در مقام کرامت اکتسابی قرار میدهد و شایسته مقام خلافت میکند(طه، آیه 132)؛ زیرا مفاد جمله «لانسالک رزقا» در این آیه این است که ما با فرمان نماز، نمیخواهیم از تو رزق یا چیزی طلب کنیم و نیاز خویش را برآورده سازیم، بلکه میخواهیم با نماز خودت بهره مند شوی و به عاقبتی برسی که در سایه تقوا به دست میآید؛ چرا که انجام تکالیف عبادی از جمله نماز موجب تقوای الهی میگردد و کرامت انسان بر اساس آن سنجیده میشود.(همان؛ حجرات، آیه 13)
البته از نظر قرآن، زمانی تکالیف الهی از سوی بندگان به معنای تمام انجام میشود که افزون بر اقدام شخص به آن، در مقام مسئولیت اجتماعی توصیه به حق و صبر در قالب فریضه امر به معروف و نهی از منکر، دیگران را نیز بدان «امر» کند و در این امر استقامت و شکیبایی ورزد.(طه، آیه 132؛ عصر، آیات 1 تا 3) اگر کسی به نماز قیام کند، افزون بر اصل کسب تقوای الهی،از آثار و برکات آن برخوردار میشود که میتوان به اموری چون: آرامش و امنیت و رهایی از خوف و حزن(بقره، آیه 277)، تحقق صبر(بقره، آیه 153)، خشوع(بقره، آیه 45)، تزکیه و خودسازی(نساء، آیه 77)، آمادگی برای فداکاری و جهاد(همان)، قرارگیری در جرگه ابرار(همان)، صادقان(همان)، متقین(همان)، محسنان(هود، آیات 114 و 115؛ لقمان، آیات 3 و 4)، فروتنان(حج، آیات 34 و 35)، مصلحان(اعراف، آیه 170)، مؤمنان حقیقی(انفال، آیات 3 و 4)، استقامت در راه دین(هود، آیات 112 و 114)، پایداری و استواری در دین(بینه، آیات 4 و 5)، سامان یابی امور اجتماعی(همان)، اصلاح فرد و جامعه(اعراف، آیه 170)، قرارگیری به عنوان اسوه و گواهان الهی(حج، آیه 78)، بهرهمندی از امدادهای الهی در دنیا و قیامت(بقره، آیات 45 و 48 و 153؛ مائده، آیه 12)، لطف و پاداش جاوید الهی(فاطر، آیه 29)، بهره مندی از هدایت خاص الهی(توبه، آیه 18)، رسیدن به مقام رضا و شفاعت(طه، آیه 130)، رسیدن به رحمت خاص الهی(توبه، آیه 71)، افزایش بهره مندی از فضل خدا(فاطر، آیات 29 و 30؛ فتح، آیه 29)، روحیه انفاقگری (بقره، آیه 3؛ انفال، آیه 3)، بهرهمندی از خیرات دنیوی و اخروی(بقره، آیه 110؛ مزمل، آیه 20)، برخورداری از بشارتهای الهی(آل عمران، آیه 39؛ نمل، آیات 1 تا 3)، بهرهمندی از مغفرت خدا(مزمل، آیه 20)، امر دیگران به تقوای الهی(علق، آیات 10 تا 12)، دستیابی به مقام رضایت الهی(مریم، آیه 55)، نیل به مقام قرب (علق، آیات 9 و 10 و 19)، تکریم در بهشت و روزی کریمانه(معارج، آیات 19 تا 22 و 35؛ لقمان، آیات 3 و 4)، محو گناه(مائده، آیه 12)، از میان رفتن گناه(هود، آیه 114)، کسب خیر مطلق(مزمل، آیه 20)، خشیت قلب در برابر خدا(انفال، آیات 2 و 3)، خلوت و دوستی الهی در قیامت(ابراهیم، آیه 31)، رستگاری (بقره، آیات 3 و 5)، رضوان الهی(فتح، آیه 29)، رفع فقر و نیازمندیها(طه، آیه 132)، رفع مشکلات(بقره، آیه 45)، نشانه شکرگزاری(فاطر، آیات 29 و 30)، نشانه صداقت(بقره، آیه 177)، طهارت نفس(توبه، آیه 108)، رهایی از پلیدی و آلودگی(احزاب، آیه 33)، تزکیه نفس(فاطر، آیه 18)، عفو و گذشت از خطای دیگران(بقره، آیات 109 و 110)، اهمیت به آبادانی و اصلاح مساجد(توبه، آیه 18)، اهتمام به حضور در مسجد و اعمار آن(همان)، عاقبت به خیر در امور(حج، آیه 41)، نشانه ایمان و پذیرش شریعت اسلام(توبه، آیات 5 و 11)، مایه قبولی اعمال آدمی از سوی خدا(توبه، آیه 54)، رهایی از بخل(معارج، آیات 21 تا 25)، مانع حرص و آزمندی(همان)، مانع حزن و اندوه(بقره، آیه 177)، مانع خوف(همان)، مانع دنیاطلبی(طه، آیات 131 و 132)، مانع شقاوت و بدبختی(مریم، آیات 31 و 32)، مانع شهوترانی و هواپرستی(مریم، آیه 59)، مانع غفلت از خدا(اعراف، آیه 206)، مانع قسم دروغ
(مائده، آیه 106)، مانع کتمان شهادت(همان)، مانع گمراهی(مریم، آیه 59)، مانع گناه و منکرات(همان؛ عنکبوت، آیه 45)، مدارا با مردم(بقره، آیات 109 و 110)، مصونیت از رنج و عذاب دوزخ (اعلی، آیات 12 تا 15)، مهار شهوت(مریم، آیه 59)، نزول فرشتگان(آل عمران، آیه 39)، نظم در زندگی(نساء، آیه 103)، نورانیت سیمای باطنی و ملکوتی(فتح، آیه 29)، شایستگی ولایت الهی(مائده، آیه 55) و مانند آنها اشاره کرد. نماز مانند هر عمل دیگر باید آثاری داشته باشد و اگر این نشانهها و آثار بروز نکند باید در تحقق حقیقت نماز در شخص و نمازگزاری او شک کرد و او را نمازگزار به مفهوم و معنای قرآنی ندانست. البته هر چه انسان در حقیقت بندگی و نماز بکوشد این آثار و نشانهها همچون ملکات و فضائل اخلاقی،خود را نشان میدهد و به وضوح به چشم میآید. بنابراین نمیتوان متوقع بود که چنین آثار و نشانههایی به سرعت بروز و ظهور کند.
از نظر قرآن، نمازگزاران دارای اوصافی چون: امانتداری(معارج، آیات 22 تا 35)، انفاقگری(همان)، صبر(همان)، عفت(همان)، پاکدامنی و دوری از آلودگیهای جنسی(همان)، دلنگران از عذاب و خشم الهی(همان)، وفای به عهد(همان)، شهادت به حق(همان)، ایمان به قیامت(همان)، اهل کمک به نیازمندان اعم از سائلان و محرومان(همان)، دور از حرص و آزمندی(همان)، اهل محافظت و مداومت به نماز در زمان خود(همان)، اهل صداقت و راستی(بقره، آیه 177)، ایمان حقیقی(انفال، آیات 2 تا 4)، اهل عفو و گذشت از خطای دیگران(بقره، آیات 109 و 110)، اهل مدارا(همان)، اهل آراستگی ظاهری(اعراف، آیه 31)، اهل تسلیم در برابر خدا(بقره، آیه 238)، اهل قیام به عدالت و امر بدان(اعراف، آیه 29)، اهل رعایت وقت(بقره، آیه 238)، اهل سکوت (همان)، اهل کمک به دیگران(ماعون، آیات 2 تا 7)، اهل هوشیاری و زمان شناسی(نساء، آیه 102)، اهل اخلاص برای خدا(انعام، آیه 162)، اصلاحگری
(اعراف، آیه 170)، اهل دعا در حق خود و دیگران(ابراهیم، آیه 40)، تارک امور بیهوده و لغو و لهو و لعب و گرایش به عقلانیت(مائده، آیه 58)، اهل مهربانی و دلسوزی و دعوت به نماز
(لقمان، آیات 13 و 17) و مانند آنها هستند. این بدان معناست که آثار نماز در همه ابعاد و ساحات وجودی و زندگی شخص نمازگزار بروز و ظهور میکند و در بینشها، نگرشها، اعمال و رفتار او خود را نشان میدهد.
بنابراین، از نظر قرآن، نماز عبادتی است که آثار و نشانههای آن در دنیا نیز نمایان میشود و نه تنها زندگی فردی شخص نمازگزار را تحت تاثیر قرار میدهد، بلکه زندگی اجتماعی و رفتاری او را نیز دستخوش تغییرات مثبت میکند. پس اگر کسی بخواهد در فضائل اخلاقی به جایی برسد و آنها را ملکات و مقومات اخلاقی و شاکله شخصیتی خویش قرار دهد، باید به نماز به عنوان یکی از مهمترین و اساسیترین ابزارهای تزکیه نفس و رشد و تعالی کمالات اخلاقی توجه و اهتمام ورزد. بنابراین، اگر کسی را میخواهیم به نماز دعوت کنیم باید به این کمالات توجه دهیم که در سایه نماز به دست میآید.
البته ممکن است برخی نسبت به این امر شبهه کنند که ما در نمازگزاران چنین چیزی را نمیبینیم، در این باره باید گفت که عدهای از مردم، مسلمان شناسنامهای هستند و نمازگزاری آنان نیز بر اساس عادت است نه بر اساس ایمان و عمل عبادی خالصانه؛ زیرا هر عملی یک خروجی دارد و اگر کسی خروجی آن را ندید باید نسبت به تحقق عمل بر اساس شرایط آن شک کند و اگر عمل بر اساس شرایط بیان شده باشد، بیشک آثار و نشانههای آن هویدا خواهد شد.