شادی در زندگی؛ هدف یا وسیله ؟(شبهه ها و پاسخ ها)
شبهه: مهمترین هدف در زندگی ما، رسیدن به شادی است؛ نه چیز دیگر. انسان، چه مذهبی باشد و چه غیرمذهبی، باید هدف خویش را رسیدن به شادی قرار دهد (دالایی لاما، اشو و...).
پاسخ: 1. اولین پرسش از مدعیان چنین مطلبی، این است که اساساً شادی چیست؟ اگر مقصود از شادی، همان لذت است که لذت، امری موقت، متنوع، محدود و گذراست و چنین چیزی نمیتواند هدف کلیت زندگی انسان باشد؛ زیرا در این صورت، میان هدف زندگی انسان و اهداف زندگی دیگر حیوانات، تفاوتی نخواهد بود. اگر شادی به معنای رضایت خاطر است، پرسش این است که اساساً رضایت خاطر چیست و از چه چیز، چگونه و به چه روشی به دست میآید؟ چه بسا انسان از خرافهها و دروغها و برخی رفتارهای نامطلوب، احساس رضایت خاطر پیدا کند؛ آیا میتوان گفت که چنین رضایت خاطرهایی، همان هدف زندگی است؟ در مقابل، ممکن است برخی از افراد، با آگاهی از برخی از حقایق یا روبهرو شدن با آن حقایق، خشنود نباشند؛ آیا چنین افرادی، از هدف زندگی دور شدهاند؟
2. شادی، به خودی خود، برای انسانها امری مطلوب، اما مطلوب عرضی و وابسته است؛ نه مطلوب نهائی. شادی، مطلوب متوسط و نوعی ابزار برای اهداف اصلیتر و اصیلتر انسان است. اگر شادی، هدف زندگی باشد، آنگاه رسیدن به شادی از طریق خاص، موضوعیت ندارد و انسانها میتوانند بدون آنکه رنج اخلاقی و معنوی زیستن را تحمل کنند، با روشهایی مانند مصرف مواد مخدر و مانند آن، به شادی دست پیدا کنند و در عین حال، انسانهای کامل، موفق و سعادتمندی هم باشند؛ چون در هر صورت، به هدف زندگی دست پیدا کردهاند!
3. از لحاظ روانشناختی، هدف قرار دادن شادی برای زندگی، امری ویرانگر است و به ناشادی و نارضایتی بیشتر انسان منجر میشود؛ زیرا کسی که برای رسیدن به آرامش و شادی تلاش میکند و کمتر به آن دست مییابد، همین ناکامی، او را ناشادتر و ناراضیتر میکند.
4. هدف دانستن شادی برای زندگی، موجب از دست رفتن بسیاری از فضائل و خصائل اخلاقی و اهداف ارزشمند و بیارزش شدن بسیاری از ارزشهای اصیل در زندگی انسان خواهد شد. تحصیل بسیاری از فضائل اخلاقی، مانند فداکاری، وفاداری، سخاوت، پاکدامنی و مانند آنها، مستلزم چشمپوشی انسان از برخی از لذتها و شادیها و تحمل برخی از تلخیهاست.
5. ممکن است مقصود برخی از کسانی که شادی، آرامش و رضایت خاطر را هدف زندگی معرفی میکنند، شادی، آرامش و رضایت خاطر جاودان باشد. اگر مقصود این است، باز هم این امور، هدف زندگی نیستند؛ بلکه نتیجه نوع خاصی از زندگی هستند. بنابراین، هدف زندگی، چیزی است که رسیدن به آن، با شادکامی، رضایت خاطر و آرامش ابدی انسان، ملازم است. البته چنین چیزی با مبانی، ارزشها و اصول معنویتهای سکولار، قابل تطبیق نیست؛ زیرا معنویتهای سکولار، بر زندگی دنیایی انسانها متمرکزند و به خیال خودشان، برای بهشت نقد دنیایی انسانها نسخه میپیچند. شادیهای دنیایی، چه مادی و چه روانی، موقت، محدود و متوقف بر انبوهی از علل و عواملی هستند که انسان را در رسیدن به آن، به زحمت و سختی میافکنند و موجب ناکامی بسیاری از انسانها در رسیدن به خواستهها و آرزوهاشان می شوند؛ در حالی که شادیهای اخروی، مطلق، نامحدود و متوقف بر اراده اهل بهشت هستند (زخرف، آیه 72). جلوههایی از لذتها و آرامشهای اخروی در دنیا، یاد خدا (رعد، آیه 28)، قناعت (نحل، آیه97)، یقین (اصول کافی، ج 3، ص 144) و رضایت از تقدیرهای خداوند است (فجر، آیات 27 تا 30).
تنها مسیری که انسان را به شادکامی، آرامش و رضایت مطلق (از هر قید زمانی، مکانی، موضوعی و مانند آن) میرساند، حرکت به سوی خدایی است که سرچشمه مطلق این امور است. (شوری، آیه 53 و حجر، آیه 21).
شادی مورد تایید اسلام
6. اسلام، هرگونه شادی سالمی را تایید میکند؛ مشروط بر اینکه دارای شرایط زیر باشد:
- شادی، ابزار تلطیف زندگی یا نتیجه برخی از رفتارهای سالم انسان باشد؛ نه هدف و مقصود زندگی؛
- رفتارهای شادیآور، به خود فرد یا دیگران، زیانی نرساند؛
- اعتدال در لذتجویی و شادی رعایت شود؛
- جامعنگری در لذتجویی و شادی، دنبال شود و انسان به دنبال انواع لذتهای جسمی، عقلی و قلبی باشد؛
- حدود شرعی و اخلاقی در استفاده از شادی، رعایت شود.
* احمدرضا فامیل دردشتی