اخبار ویژه
سینهچاکان دیروز برجام دچار زوال حافظه درباره ترامپ
یک دیپلمات سابق ادعا کرد چون کنگره و دولت آمریکا همسو شدهاند، میتوان برخلاف برجام به توافق معتبری دست یافت.
قاسم محبعلی دیپلمات بازنشسته وزارت خارجه، درباره روابط با آمریکا در دوره ترامپ به نامه نیوز گفت: بعد از 3 دهه جمهوریخواهان تمام ارکان تصمیمگیری را در آمریکا به دست آوردند. علاوه بر دولت آینده، اکثریت کرسیهای دادگاه عالی، کنگره و سنا امروز در اختیار این حزب قرار دارد بنابراین به راحتی میتواند هر تصمیمی را بگیرد و آن را به اجرا درآورد. این مسئله هم میتواند یک فرصت و هم یک تهدید برای ما باشد.
وی افزود: اگر توافقی بین ایران و دولت ترامپ انجام شود، اجرای آن متفاوت از زمان اوباما خواهد بود. جمهوریخواهان مبتکر اکثر تحریمهای سخت ضد ایرانی بودند بنابراین وقتی در زمان اوباما برجام امضا شد، آنها نامه نوشتند «نباید به این توافق اعتماد کرد چون رئیسجمهور بعدی میآید و آن را ابطال خواهد کرد» که همین اتفاق هم افتاد. ترامپ آمد و از برجام خارج شد یا در زمان بایدن هم سنگاندازیها را داشتند.
وی اظهار کرد: هر توافقی بین ایران و دولت ترامپ شود کنگره قطعاً با آن موافقت خواهد کرد و همه تحریمها اعم از مصوبات کنگره و فرمانهای اجرائی تمام رؤسایجمهور آمریکا علیه ایران میتواند لغو شود. پس این یک فرصت است که در 30 سال اخیر برای ما به وجود نیامده بود. همواره این خطر بود که اگر توافقی با دولت آمریکا شود، کنگره با آن مخالفت کند.
وی با اشاره به جنبه تهدیدی یکدست شدن قدرت در آمریکا برای ایران افزود: منصوبان ترامپ در دولت آینده و راهیافتهگان به کنگره و سنا جمهوریخواهان سنتی نیستند؛ اغلب کسانی هستند که از شخص ترامپ فرمانبرداری میکنند؛ بنابراین اگر توافقی صورت نگیرد، به راحتی ترامپ میتواند برای هر اقدامی حتی اقدام نظامی علیه ایران مجوز کنگره را بگیرد. این در حالی است که زمان ریاستجمهوری اوباما، بایدن و حتی بوش چنین امکانی به راحتی ممکن نبود.
محبعلی گفت: ایران باید تا دو ماه دیگر تمام احتمالات را درنظر بگیرد و خود را برای آنها آماده کند. البته به احتمال زیاد دولت ترامپ همانند دوره گذشته پیشنهاد مذاکره خواهد داد و منتظر جواب ایران میماند.
وی افزود: دوران نه جنگ و نه صلح گذشت و الان دوران یا جنگ یا صلح است. با توجه به شرایط خاورمیانه باید یک تصمیم اساسی مخصوصاً تا 2 سال آینده گرفته شود چون 2 سال دیگر دوباره انتخابات کنگره و سنا است و امکان دارد این دو رکن از دست جمهوریخواهان خارج شود بنابراین جمهوریخواهان خیلی جدی پیگیری میکنند تا پیش از انتخابات 2 سال آینده درباره ایران تصمیم بگیرند. همانطور که گفتم ترامپ برای هم جنگ و هم صلح دستش کاملاً باز است؛ مسئولان کشورمان 2 ماه فرصت دارند که به تصمیمی برسند که ترامپ بین دو گزینه جنگ و صلح، جنگ را انتخاب نکند.
اظهارات این دیپلمات سابق از جهات مختلف غیرکارشناسی و آرزواندیشانه است. اولاً او اذعان میکند که دو سال دیگر ممکن است ترکیب کنگره به هم بخورد و کنگره کارشکنی بکند. خب! ایران باید چه امتیاز هنگفتی بدهد که دوباره وعده بخرد و حداکثر دو سال دیگر به هم بخورد.
ثانیاً اساساً تضمین تعهدات طرف آمریکایی چیست. دولت آمریکا توافقی را که با قطعنامه شورای امنیت پشتیبانی میشد زیر پا گذاشت و نه ترامپ و نه بایدن حاضر به اجرای تعهدات دولت اوباما نشدند!
ثالثاً عمر توافق خیالی نه اینکه به دو سال نمیکشد بلکه حتی چند ماه هم دوام نخواهد آورد. علت، عهدنشناسی نوع دولتهای آمریکایی و بهویژه شخصیت بیثبات و خودکامه ترامپ است که تعهدات متعدد آمریکا را زیر پا گذاشت.
رابعاً برخی مدعیان اصلاحطلبی، در بیحافظگی، گوی سبقت را از هر فرد دچار زوال حافظه ربودهاند. انگار نه انگار که همینها برجام را با همه خسارتهای هنگفتاش بسیار گران به مردم خود فروختند و ادعا کردند همه تحریمها یکجا با برجام لغو میشود. اکنون آنها هیچ حرفی نه از حقوق پایمال شده ایران در برجام میزنند و نه کاری به پایمالکننده آن توافق دارند که خود همین اصلاحطلبان درباره او از تعابیری مانند دیوانه و غیرقابل اعتماد و مذبذب یاد کردهاند. با این وجود عجیب است که همانها ادعا میکنند توافق معتبرتری میشود با ترامپ انجام داد! در اینباره حتی آقای روحانی با همه مذاکرهطلبیاش اظهار کرد: «داستان مضحکی اتفاق افتاده؛ میگویند تعهدی که قبلاً بستیم، فعلاً محکم نباشد، درباره موضوع دیگری حرف بزنیم! آمریکا با زبان و عمل میگوید اهل مذاکره و تعهد نیست، اما به برخی کشورها میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر ديوانهاند كه با شما مذاكره كنند؟ شما به مذاكرهاي كه به تأييد سازمان ملل رسيده، پايبند نيستيد».
خامساً در موضوع جنگ و صلح باید یادآور شد که علت اصلی ایجاد تهدید، اظهار عجز و ضعف در برابر دشمن است (یعنی همین کاری که برخی مدعیان اصلاحطلبی میکنند) و نه سازش نکردن و تسلیم نشدن. همین ترامپ جنگطلب، حاضر نشد به حضور نظامی در افغانستان تن دهد یا جنگ مستقیمی را در سوریه با وجود تهدید بسیار آغاز کند.
وقتی غربگدایان، دشمنی ترامپ را هم چراغ سبز میبینند!
در حالی که دونالد ترامپ مشغول چیدن عناصر ضدایرانی و صهیونیست در دولت خود است، برخی مدعیان اصلاحطلبی میگویند: پزشکیان، چراغ سبز ترامپ را جدی بگیرد(!)
روزنامه آرمان در متنی با همین عنوان، از قول محمد تقی فاضل میبدی (عضو گروم موسوم به مجمع محققین) نوشت: ایران باید این اصل را برای خود در نظر داشته باشد که هر فردی که در آمریکا به ریاست جمهوری برسد میتوان با وی مذاکره کرد. تفاوتی هم نمیکند که کسی که به قدرت رسیده جمهوریخواه باشد یا دموکرات. ایران میتواند از موضع عزت و سربلندی با هر کسی که شرایط مذاکره داشته باشد مذاکره کند و مذاکره و گفتوگو در مجموع اشکال ندارد. نکته دیگر اینکه هر کسی در آمریکا به قدرت برسد در ابتدا برای اینکه نشان بدهد در حال کم کردن دشمنان آمریکا است و قصد دارد خاورمیانه را آرام کند خود را آماده مذاکره نشان میدهد. این وضعیت درباره ترامپ نیز وجود دارد.
میبدی افزوده است: واقعیت این است که ترامپ در دور اول ریاست جمهوری خود نیز در چند مورد چراغ سبز به ایران نشان داد. اما به دلیل عدم اعتماد به سیاستهای او در داخل علاقهای برای گفتوگو ایجاد نشد. امروز ما با ترامپی روبهرو هستیم که تقریبا با روش سیاستورزی او آشنا شدهایم. با در نظر گرفتن مجموع شرایط کشور میتوان از هر امکانی در جهت تحقق منافع ملی استفاده کرد. به همین دلیل من معتقدم اگر دوباره چراغ سبز نشان داده شد، آقای پزشکیان میتواند از فرصت استفاده کند. البته نمیتوان منکر اتفاقات گذشته شد و به همین دلیل باید در مواجهه با چنین فردی تمام اصول را در نظر داشت. در دور قبل ریاستجمهوری ترامپ، شرایط به سمتی حرکت کرد که او آمریکا را از برجام خارج کرد. با خروج آمریکا از برجام در حالی مسئولان ارشد کشور همچنان بر عهد خود در برجام استوار بودند و تلاش داشتند ایران را از این موافقتنامه بهرهمند کنند، تندروها بیتوجه به منافع ملی ساز خود را زدند و فضا را تند کردند. در داخل کشور تندروهایی وجود دارند که همواره فرصتها را از کشور گرفتهاند. من معتقدم حتی اگر ترامپ رفتاری غیر قابل پیشبینی هم داشته باشد، اما اگر بتوانیم بر اصول خود که مبتنی بر منافع ملی است پافشاری کنیم، در فرآیندی مانند مذاکره میتوان مواضعی اتخاذ کرد که امتیازهای سیاسی برابر رد و بدل شود. من این فرصت را مشاهده میکنم.
آنچه در اظهارات فاضل میبدی دیده میشود، این است که او نه غیرت و حمیتی نسبت به خون شهید سلیمانی (فرمانده میدانی جبهه ضدتروریسم در منطقه) دارد که به دستور ترامپ ترور شد، و نه حتی نسبت به توافق پایمال شده برجام که زمانی در حد ناموسی برای اصلاحطلبان و غربگرایان ناموسی شمرده میشد.
با این وصف به فرض محال، دولت ترامپ یا هر دولت و دولتمرد دیگر آمریکایی میتوانند پای میز مذاکره با همین جماعت منفعل بیایند و وعده بفروشند و کلاهشان را بردارند و کلاه دیگری سرشان بگذارند و باز هم این جماعت احساس سرخوشی و مسرت کنند. اصلا هم یادشان نمیآید که با دولت منفعل و متوهم همینها، تحریمها به جای لغو شدن دو برابر شد و رئیس همان دولت اعلام کرد مگر دیوانهایم که با ناقضان و باطلکنندگان برجام، دوباره مذاکره و توافق کنند!
سیگنال وارونه دولت به بازار ارز موجب بالا رفتن قیمت شد
برخلاف اظهارات وزیر اقتصاد، با افزایش نرخ ارز نیمایی، نرخ ارز در بازار آزاد هم رشد و افزایش خود را تثبیت کرد.
وطن امروز در اینباره در گزارشی نوشت: قیمت ارز نیمایی در چند ماه گذشته حدود 8هزار تومان افزایش یافته، به طوری که از 42هزار تومان به حدود 50هزار تومان رسیده است. این رشد در شرایطی اتفاق افتاد که قیمت دلار بازار آزاد در محدوده 60هزار تومان بود اما با ادامه این رشد قیمتها هماکنون نرخ دلار در محدوده 68هزار تومان باقی مانده است. در حالی که ابتدا بهانه میشد افزایش قیمت دلار آزاد تحت تاثیر سیگنال دلالان و تنشهای منطقهای اتفاق افتاده، اما با کاهش این تنشها، قیمت دلار به محدوده قبلی برنگشت که این موضوع نشانه تاثیر افزایش قیمت ارز نیمایی بر نرخ دلار بازار آزاد است.
به طور قطع اثرگذاری این مسئله در بلندمدت قابل ارزیابی است اما در کوتاهمدت گزارشی از سوی بانک مرکزی یا وزارت اقتصاد درباره افزایش عرضه ارز نیمایی داده نشده است. در مقطع کنونی رشد قیمت ارز بازار آزاد در واکنش به تغییرات ارز در سامانه نیما قابل بررسی است اما نکته عجیبی که درباره سیگنال قیمت ارز سامانه نیما وجود دارد این است که وزیر اقتصاد اعلام کرده بود با رشد دلار نیمایی بازار سرمایه نیز به روند صعودی خود برمیگردد اما فعلا معاملات بازار سرمایه در یک وضعیت نوسانگیری قرار دارد. به عبارت دیگر با وجود اینکه در 3 ماه گذشته قیمت ارز سامانه نیما رشد داشته، در حال حاضر ارزش دلار بازار بورس کمتر از ۳ ماه گذشته است. به همین دلیل این مسئله نتوانسته هدف اعلامشده آقای وزیر را محقق کند، چراکه بازار سرمایه تنها تحت تاثیر افزایش قیمت ارز نیمایی نیست و فاکتورهای دیگری همچون حاشیه سود شرکتها، وضعیت بازار جهانی، نرخ بهره، هزینه تسهیلات و... نیز موثرند.
از طرف دیگر رشد نرخ ارز نیمایی میتواند هزینه تمامشده شرکتهایی که بخشی از مواد اولیه یا تجهیزات خود را از طریق واردات تامین میکنند بالا ببرد. حتی این مسئله باعث میشود حاشیه سود این شرکتها کاهش یابد و در بورس نیز معاملات منفی
داشته باشند.
از جنبه عمومی نیز بخشی از کالاهای مصرفی خانوادهها به صورت وارداتی تامین میشود. برای نمونه، کالاهایی مانند نهادههای دامی که تاثیر مستقیمی بر تولید گوشت، لبنیات و... دارند از طریق ارز نیمایی وارد میشوند. به همین دلیل نخستین واکنش بازار به افزایش قیمت ارز نیمایی، رشد قیمت این کالاها خواهد بود. هرچند این واکنش با تأخیر انجام میشود، چراکه ثبت سفارش مواد اولیه تا زمان ورود آنها به بازار چند ماه طول میکشد، به همین دلیل نباید انتظار داشت قیمت کالاها به سرعت رشد کند.
آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد با تایید این موضوع که افزایش قیمت ارز نیمایی منجر به رشد قیمت ارز در بازار آزاد میشود، گفت: هرچند این سیاست در راستای تشویق صادرکنندگان برای افزایش صادرات و تحویل بیشتر ارز به سامانه نیما است، اما از آنجا که بازار آزاد به نسبت رشد قیمت ارز در سامانه نیما فاصله خود را حفظ میکند و با قیمت بالاتری معامله خواهد شد، در نتیجه این مسئله اثر مثبتی برای اقتصاد نخواهد داشت، در حالی که اثر تورمی آن بر قیمت کالاها نمایان خواهد شد.
در حال حاضر برخی تحلیلها حکایت از این دارد که دولت برای اینکه بتواند کسری بودجه را جبران کند به دنبال افزایش قیمت ارز نیمایی است، چرا که در حال حاضر بسیاری از شرکتهای صادرکننده بزرگ دولتی هستند یا سهامدار عمده آنها دولت است. به همین دلیل با رشد قیمت ارز نیمایی دولت میتواند ارز را گرانتر بفروشد. از طرف دیگر هم اکنون دولت ذخیره ارزی دارد که با قیمت پایینتر از صادرکنندگان دریافت کرده است، به همین دلیل با افزایش قیمت ارز در سامانه نیما میتواند ارز را با قیمت بالاتر بفروشد.
یکی از سیاستهای دولت که این مسئله را تایید میکند افزایش قیمت ارز کالاهای اساسی از 28500 تومان به 38500 تومان در لایحه بودجه 1404 است. این موضوع نشان میدهد رویکرد دولت کاهش قیمت از آزاد به سمت سامانه نیما نیست، بلکه برعکس قرار است قیمت ارز سامانه نیما به بازار آزاد نزدیک شود که چنین سیاستگذاری نیز دستنیافتنی است، چرا که با افزایش قیمت سامانه نیما، قیمت بازار آزاد نیز بالاتر میرود.