kayhan.ir

کد خبر: ۳۰۰۵۶۰
تاریخ انتشار : ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۶
شرحی از ماجرای غم‌انگیز ویرانی و اشغال 418 روستای فلسطین- ۴۹

آوارگی هزاران نفر از مردم پس از اشــغال خربةًْالعُمــور

 
 
 
ولید الخالدی
ترجمه امیرحسین بابالار
خربة التنّور
(علّار السفلی)
موقعيت:
PGR: 154124
فاصله تا قدس: 18/5 كيلومتر 
متوسط ارتفاع: 575 متر 
تملك و کاربری زمين‌های روستا در سال 45/ 1944 (هكتار): 
سندی در دست نیست.
جمعيت: 
سال 1931: سندی در دست نیست.
تعداد خانه‌ها (سال 1931): سندی در دست نیست(در آغاز جنگ 10 باب بوده است.)
خربة التنّور پیش از 1948
روستا در ساحل شمالی یک مسیل که از شمال به سمت جنوب کشیده شده بود و بعد به سمت غرب تغییر مسیر می‌داد قرار داشت. خانه‌های آن بر سر همین پیچ مسیل احداث شده بودند. در اوایل دورۀ زمامداری عثمانی‌ها، خربة التنّور خواهر روستای علّار الفوقا(عليا) (155125) بود و به همین سبب علّار السفلی نامیده می‌شد. در سال 1596، علّار السفلی روستایی بود در ناحیۀ قدس(استان قدس) و 39 نفر جمعیت داشت. مالیات روستا براساس میزان محصولات آن شامل گندم، جو و زیتون پرداخت می‌شد. [Hut. and Abd.:112] ادوارد رابینسون گردشگر آمریکایی، در سال 1838 [Robinson (1841) II:340] و زمانی که ویرانه‌های یک کلیسا در آن قابل مشاهده بوده، این روستا را دیده است. در گزارش‌ها هست که روستای دیگری با نامی مشابه (علّار التحتاء - آن هم به معنای پایین‌دستی است) با جمعیتی 400 نفری در سال 1875 در این منطقه وجود داشته است. [Rafiq 1990:898] گرچه به نظر می‌رسد روستا در زمانی نه چندان دور بعد از این مقطع به حالت متروکه درآمده باشد. [SWP (1881) III:62] خربة التنّور مجدداً در دورۀ قیمومیت دارای سکنه شد، و آن زمانی بود که در طبقۀ مزارع فهرست اعلام جغرافیایی فلسطین قرار گرفت. خربة التنّور در ضلع شمالی جاده‌ای که به طرف بيت لحم می‌رفت قرار داشت.        
 اشغال روستا و اخراج ساکنین آن
گرچه اطلاعاتی دربارۀ خود روستا در دست نیست، اما از روی موقعیت آن می‌توان به یقین گفت که در جریان عملیات‌ ها- هر ارتش اسرائیل اشغال شده است. روستا به احتمال زیاد در میانۀ روزهای 21 و 22 اکتبر و همزمان با دو روستای علّار و بيت عطاب سقوط کرده است. [See M:219-20; T:311]  
آبادی‌های اسرائیلی در زمین‌های روستا 
زمین‌های روستا با زمین‌های متعلق به روستای علّار درهم آمیخته‌اند. دو آبادی بر روی این زمین‌ها احداث شده است؛ یکی از این دو آبادی که به محوطۀ خربة التنّور نزدیک است مطّاع (155125) نام دارد و در سال 1950 ساخته شده است. 
روستا در حال حاضر
شش خانه از خانه‌های روستا تخریب شده و قلوه‌سنگ‌های برجای مانده از آنها در کل محوطه پراکنده است؛ چهار خانۀ دیگر همچنان پابرجاست. مجموعه‌هایی از درختان در امتداد تراس‌بندی‌های کف درّه نمو می‌یابند. درختان بادام، زیتون و سرو هم بر لبۀ شمالی محوطه وجود دارند. رو به شرق، درختان اُکالیپتوس دیده می‌شود که در اطراف ویرانه‌های یک خانۀ سنگی نمو می‌یابند. در شمال این خانۀ ویران شده هم آب یک چشمه از دل زمین می‌جوشد.    
خربة العُمور
موقعيت:
PGR: 159133
فاصله تا قدس: 12 كيلومتر 
متوسط ارتفاع: 625 متر 
تملك و کاربری زمين‌های روستا در سال 45/ 1944 (هكتار): 
مالكيت
عرب: 372/5 
يهودي: 43/6 
مشاع: 0/2 
مجموع: 416/3
کاربری
زراعی: 196/2
درصد از كل: 47%
عمارت ساختماني: 1
جمعيت: 
سال 1931: 187 نفر
سال 45 / 1944: 270 نفر
تعداد خانه‌ها (سال 1931): 45 باب
خربة العُمور پیش از 1948
روستا رو به جنوب و بر فلاتی کوچک بر دامنۀ جنوبی یک کوه قرار داشت. مسیل وادی الغدير بر محوری شرقی- غربی در پایین پای کوه واقع شده بود. 
یک رشته کوه به سمت جنوب کشیده شده بود و زمین‌های روستا را از زمین‌های متعلق به روستای ديرعمرو جدا می‌کرد. مسیرهای خاکی(مالرو) روستا را به جادۀ قدس - يافا که با فاصله‌ای کوتاه از شمال آن عبور می‌کرد متصل می‌ساخت، دیگر مسیرهای خاکی(مالرو) هم ارتباط آن با روستاهای منطقه را برقرار می‌کرد. 
همان‌گونه که از نام روستا برمی‌آید، باید چسبیده به یک ویرانه (خربه) بوده باشد؛ قدمت آثار برجای مانده در این ویرانه به احتمال زیاد به دورۀ بیزانسی بازمی‌گردد. در اواخر قرن نوزدهم، روستای خربة العُمور به عنوان مزرعه‌ای کوچک توصیف می‌شد. [SWP (1881) III:16] روستا طرحی مستطیلی‌شکل داشت و خانه‌های آن از سنگ ساخته می‌شد. دو خیابان اصلی که در مرکز روستا یکدیگر را قطع می‌کردند آن را به چهار بخش تقسیم کرده بودند. ساکنین روستا مسلمان بودند. آنها آب آشامیدنی خود را از چشمه‌های اطراف روستا که یکی از آنها همنام خود روستا بود به دست می‌آوردند. اهالی روستا انواع میوه، زیتون و غلات تولید می‌کردند و برخی از آنها‌، به ویژه زراعت‌هایشان در مسیل وادی الغدير که نواری از زمین‌های موجود در امتداد ضلع جنوبی روستا بود را آبیاری می‌کردند. در سال 45/1944 جمعاً 9/127 هکتار از زمین‌های روستا به کشت غلات و حبوبات اختصاص می‌یافت؛ 49/7 هکتار هم آبیاری شده و یا برای احداث باغاتی که 9/8 هکتار آن باغات زیتون بود به‌کار می‌رفت.         
 اشغال روستا و اخراج ساکنین آن
روستا در روز 21 اکتبر 1948 اشغال شد؛ این مسئله بدان معنا است که روستا به عنوان بخشی از عملیات ‌ها- هر هدف تهاجم تیپ هرئیل ارتش اسرائیل قرار گرفته است. جزئیات مشخصی دربارۀ نحوۀ اشغال روستا ارائه نشده، اما بنی موریس مورخ اسرائیلی معتقد است که براساس الگوی عمومی متداول، اهالی روستا تحت فشار نظامی فرار کرده‌اند و یا اینکه توسط قوای اسرائیلی که وارد روستایشان شدند مجبور به ترک روستا گردیدند. در هر صورت، هزاران نفر از مردم در نتیجۀ این عملیات جابه‌جا شدند، برخی از آنها چند هفته‌ای در پیرامون روستا اردو زدند تا این که بار دیگر براثر فشار نیروهای اسرائیلی مجبور به ترک منطقه شدند. 
[M:xviii; see M:217, 220-21]  
آبادی‌های اسرائیلی در زمین‌های روستا 
آبادی گیوعات یعاریم (158132) در سال 1950 بر روی زمین‌های روستا احداث شده است. 
روستا در حال حاضر
قلوه‌سنگ‌ها و در و پنجره‌های برجای مانده از تخریب خانه‌ها در سراسر محوطۀ روستا پراکنده بوده و بخش‌هایی از آنها زیر علف‌های هرز پوشانده شده است. تراس‌بندی‌های سنگی بسیاری قابل مشاهده است. کاکتوس‌ها در اضلاع شرقی و شمالی محوطه روییده‌اند، درختان سرو، هم بر روی محوطۀ خود روستا و هم بر زمین‌های جنوب آن نمو می‌یابند. 
قبرستان روستا، در جنوب محوطۀ آن قرار دارد و پوشیده از زباله و علف است، قبرهای بسیاری در آن دیده می‌شود و بالا و پایین هر یک از قبرها سنگ قبری وجود دارد. چشمۀ عين العُمور و سازۀ سنگی پیرامون آن همچنان قابل مشاهده است.